is_tag

این کودک خردسال کنار عباس کیارستمی در ۴۰ سالگی اش سوپر استار سینما و تلویزیون شده+عکس

بیوگرافی باران کوثری: باران کوثری بازیگر مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون در ۲۵ مهر ۱۳۶۴ در تهران به دنیا آمده و دانش آموختهٔ رشته نمایش از هنرستان سوره است. در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک با بیوگرافی باران کوثری و جدیدترین عکس های او همراه باشید.

شاید بپسندید: استایل خفن و باکلاس بچه مهندس در حال سوارکاری+عکس و بیوگرافی

احتمالا بپسندید: بهنام کراش روناک “سریال نون خ” با همسر و دختر واقعی اش+ عکس و بیوگرافی

بیوگرافی باران کوثری

  • نام:باران
  • نام خانوادگی:کوثری
  • تاریخ تولد:۱۳۶۴/۷/۲۵
  • محل تولد:تهران
  • والدین:جهانگیر کوثری و رخشان بنی اعتماد
  • تحصیلات:دانش آموختهٔ رشته نمایش از هنرستان سوره
  • زمینه فعالیت:بازیگری از سال ۱۳۷۰ تاکنون
  • وضعیت تاهل:مجرد

باران کوثری فرزند جهانگیر کوثری(تهیه کننده، فوتبالیست سابق، گزارشگر فوتبال و روزنامه نگار) و رخشان بنی اعتماد از تهیه کنندگان و کارگردانان مطرح است و یک برادر بزرگتر به نام تندیس دارد.

بیوگرافی باران کوثری
باران کوثری در کنار پدر و مادرش

ورود باران کوثری به دنیای بازیگری

باران کوثری به واسطه شغل مادرش، با دنیای هنر و بازیگری آشنا شده و از ۶ سالی وارد این عرصه شد. او با نقش سارا در فیلم سینمایی بهترین بابای دنیا ساخته داریوش فرهنگ در سال ۱۳۷۰، فعالیت خود را آغاز کرد و به عنوان بازیگر کودک و نوجوان در بسیاری از فیلم های مادرش مقابل دوربین رفت.

باران کوثری با فیلم خوابگاه دختران ساخته محمدحسین لطیفی در سال ۱۳۸۳ به شهرت رسید، دو سال بعد با سریال صاحبدلان در تلویزیون بار دیگر با این کارگردان همکاری کرد و با نقش آفرینی زیبای خود همه را به تحسین واداشت. این بانوی هنرمند در همان سال برای نقش آفرینی در فیلم های خون بازی و روز سوم، اولین سیمرغ  بلورین کارنامه هنری خود را دریافت کرد.

مروری بر نقش های باران کوثری

باران کوثری از بازیگران مطرح کشورمان است که از کودکی در نقشهای متعددی به هنرمندی پرداخته و آثار ماندگاری در کارنامه هنری خود دارد که در این بخش به معرفی برخی از نقش های او می پردازیم.

باران کوثری

باران کوثری در فیلم کوچه بی نام

کوچه بی نام فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی هاتف علیمردانی در سال ۱۳۹۳ است.

این فیلم که برنده جوایز مختلفی شد درباره زندگی دو خانواده ای است که در یکی از محله های جنوب تهران زندگی می کنند. پسر جوان قرار است برای کار به خرم آباد برود و به اصرار عمویش با هواپیما سفر می کند اما هواپیما سقوط کرده و داستان و چالش های این دو خانواده آغاز می شود.

باران کوثری به همراه فرهاد اصلانی، پانته آ بهرام، فرشته صدرعرفایی، امیر آقایی، محمدرضا غفاری، ستاره پسیانی و ملیسا ذاکری در این فیلم نقش آفرینی کرده است.

سریال ملکه گدایان

سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده و تهیه‌کنندگی علی طلوعی و رحمان سیفی آزاد در سال ۱۳۹۹ است که از طریق پلتفرم وطن فا در نمایش خانگی منتشر شد.

این سریال که به موضوع کودکان کار می پردازد درباره پسری به نام البرز می باشد. او به عنوان شیمیدان ساکن آلمان است و برای ازدواج با دختری به نام سارا به ترکیه می رود اما بیماری پدرش همه چیز را برهم زده و او مجبور به بازگشت به ایران می شود و در آنجا با دختری به نام افرا که سرپرست کودکان کار می باشد آشنا می گردد و …

باران کوثری در این سریال نقش افرا را در کنار هنرمندانی همچون پانته آ بهرام، رویا نونهالی، محمدرضا غفاری، آرمان درویش، رضا بهبودی، الهام کردا و … ایفا کرده است.

بیوگرافی باران کوثری

باران کوثری در سریال آفتاب‌پرست

سریال آفتاب‌پرست به کارگردانی برزو نیک نژاد و تهیه کنندگی سیدمصطفی احمدی در نمایش خانگی است که در سال ۱۴۰۱ منتشر شد.

این سریال کمدی درباره دو خفت گیر به نام جمال و منوچهر است که به زندام افتاده و جمال پس از آزادی و جعل شناسنامه خود، به اشتباه به یکی از مبارزین مفاسد اقتصادی تبدیل می شود. باران کوثری در این سریال نقش مهری گیرایی خبرنگار روزنامه را بر عهده دارد. او در این مجموعه با بازیگرانی همچون پژمان جمشیدی، حمیدرضا آذرنگ، الهام اخوان، شبنم قربانی، غلامرضا نیکخواه و گوهر خیراندیش همکاری می کند.

 فیلم عرق سرد

عرق سرد فیلمی به کارگردانی سهیل بیرقی و تهیه کنندگی مهدی داوری در سال ۱۳۹۶ است که موضوع آن شباهت بسیاری به یکی از داستان های واقعی دارد.

این فیلم درباره زندگی افروز اردستانی با بازی باران کوثری است که کاپیتان تیم فوتسال زنان می باشد و برای همراهی تیم در مسابقات آسیایی راهی فرودگاه می شود اما همسرش او را ممنوع الخروج کرده و مانع از سفر او به مالزی می گردد.

فیلم عرق سرد جوایز بسیاری همچون سیمرغ بهترین بازیگر زن برای باران کوثری و دو سیمرغ دیگر بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل را دریافت کرد. در این فیلم بازیگران دیگری همچون امیر جدیدی، سحر دولتشاهی، هدی زین العابدین و لیلی رشیدی نقش آفرینی کرده اند.

بیوگرافی باران کوثری

 

 

 

برایتان جالب خواهد بود

شاید بپسندید: ماجرای خواستگاری بازیگر نقش هدیه “سریال پژمان” از شوهر واقعی اش + عکس

احتمالا بپسندید: بیوگرافی پژمان جمشیدی و همسرش+عکس

بیشتر بخوانید: قیافه پژمان جمشیدی و سام درخشانی در تگزاس ۳+ بازیگران

جالب خواهد بود:  خاله الیویا «سریال قصه‌های جزیره» پس از ۳۴ سال+عکس

دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب این کودک خردسال کنار عباس کیارستمی در ۴۰ سالگی اش سوپر استار سینما و تلویزیون شده+عکس

حکایت شاه عباس و سه تپه خاک

روزی شاه عباس* به همراه وزیرش *شیخ بهایی* و چند تن از فرماندهان به شکار می روند. *در بین راه ، شاه عباس به شیخ بهایی گفت: یاشیخ! نقل، داستان ، یا پندی بگوئید که این فرماندهان با ما آمده اند درسی گیرند!

حکایت شاه عباس و سه تپه خاک

شیخ بگفتا ؛این سه تپه خاک را میبینید؟ گفتند بله

شیخ گفت:خاک آن تپه اولی بر سر کسی که راز دلش را به هر کسی بگوید حتی به همسرش!

گفت آن تپه وسطی رامیبینید؟

گفتند بله!

شیخ گفت خاک آن تپه بر سر کسی که به آدم بی اصل و نسب و بی نام و نشان خدمت میکند.

شیخ گفت آن تپه (آخری) سومی را می بینید؟

گفتند بله!

شیخ گفتا خاک آن تپه بر سر کسی که خود تلاش نمی کند و بزرگترها دائم به او خدمت میکنند!

شاعباس گفت آن دو مورد اول بماند ، اما بند سوم به من خطاب شده؟؟ چه بدی به شما کردم؟

شیخ گفتا اگر صبر کنید جواب هر سه را یکجا خواهم داد!

مدتی گذشت شاعباس آهوی بسیار زیبایی داشت و با اسبش دور آهو میدوید و سرگرم میشد، برای این آهو هر روز وقت کافی می گذاشت تا اینکه روزی شیخ بهایی آهوی شاه عباس را می دزدد و در جایی مخفی می کند و گوسفندی را سر می برد و در کیسه ای گذاشته و به خانه می برد.

همسرشیخ بهایی با دیدن کیسه خون آلود جویای محتوای آن میشود که شیخ در جواب می گوید این آهوی شاه عباس است که کشته ام.

همسرشیخ بهایی شیون کنان بر سر خود میزند و با لحنی تند میگوید:متوجه هستی چکاری انجام داده ای؟ شاه عباس اگر متوجه شود گردنت را خواهد زد ، دلیل این کارت چی بوده؟

شیخ می گوید من وزیر شاه عباس هستم اما او اصلاً به من و خدمات من توجه نمی کند و بیشتر وقتش را با این آهو سپری میکند ، از ناراحتی این کار را انجام دادم و قرار نیست کسی بفهمد! فقط من وتو می دانیم آن را درگوشه حیاط خاک می کنیم وکسی هم متوجه نمی شود ممکن است ، رفتار شاه با من بهتر شود.

خبر گم شدن آهو به گوش شاه عباس می رسد، وی عده ای را مأموریافتن آهو در شهر و بیابان میکند اما هیچ خبری ازآهو نیست.

شاه عباس هزار سکه طلا را برای یافتن آهو جایزه تعیین میکند، خبر هزار سکه به گوش همسرشیخ بهایی میرسد و بی وقفه به دربارشاه میرود تا خبر کشته شدن آهو را بدهد و هزار سکه جایزه اش را دریافت کند.

شاه عباس باشنیدن این خبر شیخ را احضار می کند تا دلیل این کارش را بگوید؟

شاه عباس فریاد می زند شیخ من چه بدی و چه کوتاهی در حق تو و خانواده ات کرده ام که جوابش این باشد ؟ *شیخ گفت* اعلاحضرت از آن جایی که من وزیر شما بودم ، اما هیچ وقت به من توجه نکردید و بیشر وقت خود را با بازی کردن با آهو می گذراندید و من هم از سر حسادت آهو را دزدیده وسر بریدم.

شاه عباس عصبانی شد و جلاد را خبر کرد و به او گفت سزای اعمال شیخ قطع گردن اوست همین جا حکم را اجرا کن و گردن شیخ بهایی رابزن!

جـــــلاد شمشیرش را بالابرد ودرحین فرودآمدن رو به پادشاه کرد و گفت اعلاحضرت شیخ خیلی به من وخانواده ام لطف داشته و من توان چنین کاری را ندارم مرا عفو بفرمایید!

شاه عباس جلاد بعدی و جلادان دیگر رافراخواند. اما هیچکدام راضی نبودند که گردن شیخ بهایی را بزنند. شاه عباس گفت صد سکه طلا به هر کسی می دهم که امروز گردن شیخ را بزند !

خبر به نگهبان قصر پادشاه رسید. به سوی شاه عباس آمد و گفت صد سکه را بدهید من گردن شیخ را خواهم زد! شمشیر را ازجلاد گرفت بالا برد موقع فرود آمدن شمشیر، شیخ گفت دست نگه دارید آهو زنده است ، من او را نکشته ام شیخ به خدمتکارش دستور داد تا آهو‌ را بیاورد.

شاه عباس متعجب شد و دلیل این کارش راپرسید؟

شیخ گفت: زمانی باهم به شکار رفتیم و به من گفتی به این جوانان پندی بیاموز و من خاک آن سه تپه رامثال زدم که باعث نگرانی شما شد!

الان جواب آن پند همین است گفتم: خاک آن تپه اول بر سر کسی که راز دلش رابه هر کسی میگوید حتی به همسرش همسر من که پدر فرزندانش بودم راز نگهدار من نبود ومرا به هزار سکه طلا فروخت *پس خاک آن تپه اول برسرمن که راز دل خودم را برای کسی بازگو کردم!

شاه عباس حیرت زده از دو تپه خاک بعدی پرسید:؟

شیخ گفت به یاد بیاورید!

گفتم خاک آن تپه دومی ، بر سر کسی که به آدم بی اصل و نسب خدمت کند.

این *نگهبان* در گوشه شهر گدایی میکرد و شکم زن و بچه اش را نمیتوانست سیرکند !من به اوخدمت کردم واو را به قصر آوردم صاحب مال وزندگی پست و مقام کردم وحالا بخاطر صد سکه قصد زدن گردن مرا داشت. پس خاک آن تپه دوم هم برسرمن که به آدم بی اصل ونصب خدمت کردم

و آن تپه سوم که گفتم خاکش بر سر کسی که روی پای خود نایستد به بزرگترازخودش خدمت کند من که وزیر شما بودم سالها به شما مشاوره دادم و هزاران کار نیک وخیر در شهر و در راه خدمت به شما انجام دادم بخاطر یک آهو می خواستید گردن مرا بزنید که سالها به شما وفادار بوده ام؛پس خاک آن تپه سوم هم بر سر من.

حکایت شاه عباس و سه تپه خاک

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.



دانلود فیلم

سریال قطب شمال

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب حکایت شاه عباس و سه تپه خاک

عباس عطار در لوگوی گوگل