is_tag

• 498 بازدید
• 20 آوریل 2022
• مطالب جالب

عجیب و وحشتناک ترین استخر دنیا را ببینید (عکس)

 

وحشتناک ترین استخر جهان در بالای ساختمان آسمان خراشی در سنگاپور ساخته شده است که این استخر واقعا انسان را به وحشت می اندازد.

 

ساخت این استخر که در سال ۲۰۱۶ میلادی کامل شد در ارتفاعی معادل با طبقه سی و هشتمین و در فاصله بین ساختمان دو برج ساخته شده است.

 

 

این برج مسکونی در منطقه «بیشان» سنگاپور چشم‌انداز خیره‌کننده‌ای را برای ساکنان این ساختمان و ساختمان‌های اطراف آن بوجود آورد.

 

 

ساکنان این دو برج همچنین می‌توانند از طریق پل‌هایی که در طبقه ۱۴ و ۲۶ آن تعبیه شده است به این دو ساختمان رفت و آمد کنند.

 

 

به گفته یکی از طراحان، ساکنان این ساختمان که دارای ۵۰۹ آپارتمان است می‌توانند از تسهیلات لوکس و آسایش موجود در آن استفاده کنند و از آن لذت ببرند.

 

 

به گزارش گروه سرگرمی ایران ناز به نقل از روزنامه دیلی‌میل، در سال ۲۰۱۰ میلادی نیز پروژه «اسکای پارک» که دارای یک استخر روباز کشتی شکل در پشت‌بام ساختمان سه هتل بود، برای بازدید عموم به بهره برداری رسید.

• 460 بازدید
• 20 آوریل 2022
• مطالب جالب

ازدواج عجیب و باورنکردنی این خانم با سگ (عکس)

 

به گزارش گروه خبری ایران ناز یک زن در اقدامی بسیار عجیب و باورنکردنی با سگ خودش ازدواج کرده است. آماندا راجرز در این خصوص می گوید اوایل هفته بود که با سگم که شبا نام دارد ازدواج نمودم و من بسیار عاشق او هستم.

 

 

راجرز میگوید من و سگم به همدیگر خیلی علاقه داشتیم به هر حال هر کسی در این دنیا علاقه و عشق های مختلفی دارد.

 

 

در ادامه آماندا به مجریان برنامه گفت که مراسم ازدواج من بیش از ۲۰۰ میهمان شرکت کرده بودند چرا شما تشریف نیاورده بودید؟

 

 

سپس مجریان برنامه از آماندا سوال نمودند چی شد که با سگ ازدواج نمودی وی در جواب ایشان گفت مردان علاقه کمتری به سگ دارند و تا دلشان نخواهد او را به رختخواب راه نمی دهند.

 

 

ارتباط من با سگم که نامش شبا هیت خیلی عمیق بود و شبا سنی ندارد ولی علاقه من به او خیلی زیاد است.

 

 

در پایان آقای فیلیپ در حالی که خنده بر لب داشت از آماندا سوال نمود آیا سگ می تواند خواسته ای شما را برآورده نماید؟

آماندا گفت وقتی علاقه و ارتباط دو طرفه باشد بدون شک این اتفاق نیز می افتد.

 

• 319 بازدید
• 17 آوریل 2022
• مطالب جالب

ازدواج عجیب و خنده دار این دختر با اسباب بازیش (عکس)

 

ازدواج عجیب این دختر ۲۸ ساله با هواپیمای اسباب بازی اش خبری که برای خیلی از افراد خنده دار است. این دختر که از کودکی عاشق هواپیما بوده و دوست داشته در صنعت هوانوردی کار کند حالا به آرزوی خود رسیده است.

 

 

البته او قبلا نامزدهای زیادی داشته و گفته که آنها با رابطه عشقی اش با این هواپیمای اسباب بازی کاری نداشته اند. در ادامه جزئیات بیشتری را می خوانیم.

 

 

درصدر خبرهای عجیب این هفته، رسانه های زیادی خبر ازدواج دختر جوان با هواپیما را پررنگ کرده اند. نام این دختر جوان ساندرا است و اهل بوداپست مجارستان واقع در اروپای شرقی می باشد.

 

دختر مجارستانی این هواپیمای اسباب بازی را به قیمت ۶۰۰ پوند خریداری کرده و حالا این اسباب بازی به شریک زندگی او تبدیل شده است. در زیر ماجرای ازدواج با هواپیما توسط این دختر جوان را بررسی می کنیم.

 

 

خب، در بالا کمی با ماجرای سندرا آشنا شدیم. این دختر مجارستانی در رابطه با هواپیمای اسباب بازی اش، می گوید که او بهترین شریکی است که تا به حال داشته است.

 

خانم ساندرا، زن مجارستانی که عاشق یک هواپیمای اسباب‌بازی رابطه شده است، گفت که این هواپیما همسر او و بهترین شریک زندگی او است. باید بگوییم که (ساندرا) ذکر کرده که این هواپیما را در ژانویه سال جاری خریداری کرده است.

 

 

ساندرا گفت که او با یک هواپیمای اسباب بازی رابطه ای عاشقانه دارد و با این اسباب بازی هم روح اوست. او این هواپیما را در ژانویه ۲۰۲۲ خریده و نام او را “لوفانس” گذاشته است.

 

جالب است بدانید که وی از سه سالگی عاشق هواپیما بوده و از سال گذشته کار در صنعت هوانوردی را نیز آغاز کرده است. البته او عکس های زیادی را هم با هواپیماهای غول پیکر واقعی در شبکه های اجتماعی منتشر کرده است.

 

این که زنی اهل بوداپست مجارستان با یک هواپیمای اسباب بازی رابطه ای عاشقانه پیدا کرده است به خودی خود خبر عجیبی است.

 

اما عجیب تر این است که ساندرا، ۲۸ ساله، این هواپیما را “Luffancs” نامیده است و در ژانویه ۲۰۲۲ این شیء را به قیمت ۶۰۰ پوند خرید.

 

او گفت که این هواپیمای اسباب بازی “بهترین شریکی است که او تا به حال داشته است”. تا به حال کمتر کسی برای هواپیمای اسباب بازی اش اسم گذاشته است.

 

خانم ساندرا حتی هنگام خواب هواپیما را نزد خودش نگه می دارد و دوست دارد هر روز با صبح بخیر و شب بخیر این اسباب بازی را ببوسد.

 

او می گوید: “فقط او را دوست دارم و نمی دانم چرا! او زیباست و رفیق روح من است. این هواپیما اولین چیزی است که صبح ها می بینم و آخرین چیزی است که وقتی به خواب می روم می بینم. هیچ چیز دیگری جای او را برای من نخواهد گرفت.

 

علاقه ساندرا به هواپیما از سه سالگی شروع شد. او در دوران بزرگ شدن رویای کار با هواپیما را در سر داشت و سال گذشته در صنعت هوانوردی مشغول به کار شد.

 

جالب است بدانید که شرکای عشقی سابق او هرگز با عشق او به هواپیما مشکلی نداشتند. پس از جدایی از نامزد سابقش در سال گذشته، او تصمیم گرفت اولین رابطه خود را با یک شیء اعلام کند.

 

او گفت: “من قبلاً هرگز چنین احساسی با یک شریک زندگی نداشتم. برای اولین بار در زندگی ام عاشق شده ام. همیشه هواپیما را بیشتر از یک فرد معمولی دوست داشتم.

 

 

البته هرگز در روابط دیگر من مشکلی وجود نداشت. آنها چیزی نگفتند و من هم هرگز چیزی نپرسیدم. اگر برای آخر هفته به تعطیلات بروم، مطمئن می شوم که او را با خودم می برم. او برای همیشه مال من است.”

 

ساندرا گفت: “خیلی مطمئن نیستم که به رابطه انسانی برگردم. هواپیماها به عنوان شریک زندگی قابل اعتمادتر هستند. زیرا می دانم که همیشه می توانم با او صحبت کنم.

 

” وی افزود: “من دوست دارم هواپیماها فرصت های بی پایان را به من نشان دهند. برای من، این چیزی مثبت است و می خواهم در زندگی ام این شیء را داشته باشم.”

 

در پایان نیز باید بگوییم که اگر علاقه دارید تا اخبار عجیب از گوشه و کار جهان را دنبال کنید، می توانید به مطالب پیشنهادی زیر مراجعه کنید. هر روز اخبار و اتفاقات عجیبی در جهان رخ می دهند.

 

دانستن آنها می تواند برای افراد سرگرم کننده و گاهی خنده دار باشد. ازدواج هایی همانند این، هر روز در جهان اتفاق می افتند، حتی برخی افراد با خودشان نامزد کرده و گفته اند که نیازی به شریک زندگی ندارند!

• 294 بازدید
• 9 آوریل 2022
• مطالب جالب

عکسهایی از عجیب ترین جنگل دنیا (جنگل سیاه)

 

جنگل سیاه.. شاید بپرسید که چرا این نام را برای جنگلی انتخاب کرده اند. جنگلی که هیچ گاه پرتو های نور به زمینش برخورد نمی کنند و قسمت های پایینی درختان تا به حال نوری به خود ندیده اند، برازنده ی چنین نامی است.

 

شاید با شنیدن اسم آن یاد کتاب یا فیلم ترسناکی افتاده باشید اما با ورود به این جنگل، دنیای جدید و فوق العاده ای را تجربه می کنید. در اصل نام جنگل سیاه بخاطر رنگ سبز تیره در چشم‌اندازهای آنست که از رویش درختان کاج فراوان این جنگل پدید آمده است.

 

 

زیبایی این جنگل بسیار بیشتر از جنبه ی ترس آن است. وجود درختان زیاد و متراکم منظره ای وصف نشدنی را ساخته. همچنین وجود کلبه هایی که از دوران قرون وسطا به جا مانده است زیبایی آن را دو چندان کرده .

 

به همین دلیل سالانه گردشگران زیادی برای تماشای آن ها راهی این جنگل می شوند.اما در پس این زیبایی ماجرا هایی وجود دارد که قصه های زیادی را به وجود آورده و نیاکان رفتن افراد را به آن جا منع می کردند و از شوم بودن آن جا سخن می گفتند.

 

 

جنگل سیاه مانند بسیاری از مکان ها، همیشه در مه است و گاهی اوقات این مه آن قدر سنگین و زیاد می شود که افراد نمی توانند همدیگر را در فواصل بیش از ۲ متر پیدا کنند.

 

مسیری ماپیچ در این جنگل وجود دارد که که از میان درختان انبوه گذر می کند، این مسیر با نام تیمبرلند شناخته می شود و اطراف آن را درختان صنوبر با برگ های قرمز رنگ پوشانده اند.

 

 

این درختان را با مه و زمینی بدون نور تصور کنید آن زمان است که ترس و وحشت شما از این جنگل بیشتر می شود، حتی تا چند سال گذشته تابلوهایی در جنگل نصب شده بودند که روی آن ها نوشته شده بود در این مسیرها قدم نگذارید.

 

 

که البته هیچوقت فرد یا افرادی که آن ها را نصب کرده بودند شناسایی نشدند.اما بسیاری از محلی ها بر این باور اند که باید این هشدار ها را جدی گرفت.

 

بعضی از آن ها هم گفته اند که اتفاقات عجیبی در بخش هایی از این جنگل اتفاق افتاده و خودشان هم جرات ندارند که به تنهایی وارد جنگل شوند.

 

جنگل سیاه کجا قرار دارد؟

جنگل سیاه (به آلمانی: Schwarzwald تلفظ: شوارتز-والد) رشته ‌کوهی جنگلی در ایالت بادن – وورتمبرگ در جنوب غربی آلمان است.

 

این جنگل از غرب تا رود راین و از جنوب تا دامنه های کوه آلپ در سوییس کشیده شده است. بلندترین قلهٔ این منطقه قلهٔ فلدبرگ با ۱۴۹۳ متر بلندی است.

 

 

در حدود ۱۰ هزار سال پیش این جنگل پوشیده از برف و یخ بوده و به طریقی زیر آن مدفون بوده. اما با گذشت زمان و گرم شدن هوا، این برف ها ذوب شده اند و به دریاچه هایی زیبا تبدیل شده اند .

 

همچنین به مرور زمان بذر های درختان رشد کرده اند و سر به فلک کشیده اند.به دلیل زمین بکر و غنی که وجود داشته چنین بزرگ و عظیم شده اند تا جایی که به جنگل تبدیل شده و با عظمت خود این اسم را به دست آورده اند.

 

قلعه کلیف ساید درون جنگل سیاه قرار دارد

شاید شما هم داستان هایی راجب به قلعه ای واقع در این جنگل شنیده باشید که در آن ملکه ای ظالم زندگی می کرده و از روستاییان بی گناه برای امورات خود استفاده میکرده.

 

 

اما جالب است که بدانید هیچ یک از این داستان ها راجب به قلعه لیختِن اِشتاین (Lichtenstein) درست نیست و هیچ مدرکی برای اثبات این قضیه یافت نشده.

 

تنها لوازمی که در این قلعه پیدا شده زره ها و سلاح های بزرگ قدیمی بوده که نشان می دهد این قلعه بزرگ و زیبا تنها، انباری بزرگ برای نگهداری از لوازم جنگی و نمایش آن ها بوده.

 

زمان مناسب برای بازدید جنگل سیاه

اگر بعد از تمام چیزاهایی که تا کنون خواندید هنوز هم به بازدید از این مکان علاقه دارید، پس باید شما هم مانند میلیون ها گردشگر دیگر در فصل پاییز از آن بازدید کنید.

 

عجیب ترین جنگل دنیا

 

در این فصل از سال شما می توانید روی چندین لایه برگ درختان قدم بزنید و حیواناتی مانند گوزن های شاخ دار را تماشا کنید. همچنین به دیدن شهر هایی مانند فرایبورگ و بادن بادن که از نقاط پربازدید گردشگری در حاشیه غربی جنگل سیاه هستند دیدن کنید.

 

ازجاذبه های دیگر این شهر می توان ساعت کوکو و کیک جنگل سیاه را نام برد. همچنین موزه ای روباز به نام مزرعه قاضی (فوگتس‌ باورن ‌هوفه Vogtsbauernhöfe) وجود دارد که زندگی کشاورزان منطقه را در سده‌های ۱۶ و ۱۷ به نمایش گذارده است.

 

موزه ی دیگری که وجود دارد، موزه ساعت آلمان است که در شهر فورت وانگن، تاریخ صنعت ساعت سازی را به نمایش گذاشته است.

• 570 بازدید
• 6 آوریل 2022
• مطالب جالب

معرفی قوی ترین تفنگ انفرادی + تفنگ های عجیب جاسوس ها 

در اینبخش قوی‌ترین سلاح های انفرادی رابه شـما معرفی میکنیم. سلاح هایی کـه با در دست داشتن آنها میتوانید بـه خوبی از پس هدف های تان برآیید، این سلاح ها قدرت های فوق العاده ای دارند ودر عین حال قابلیت حمل سهولت را نیز دارا هستند، بـه علاوه این سلاح ها، اسلحه های عجیب و مخوف جاسوس ها را نیز بشما معرفی میکنیم. با پارس ناز همراه بمانید.

 

سلاح های انفرادی از بهترین سلاح هایی هستند کـه می‌توانند جان یک فرد را در مقابل دشمنانش نجات دهند. بهمین دلیل اسـت کـه ارتش ها بیش از هر نوع سلاح دیگری روی سلاح های انفرادی خود سرمایه گذاری می‌کنند. بدین ترتیب تصمیم‌گیری در مورد این‌کـه بهترین سلاح انفرادی گرم ساخته شده تا کنون چـه سلاحی اسـت کار دشواری می‌باشد.

 

---

 

یوزی ساب

در ساخت اسلحه انفرادی خودکار یوزی از پیچ های تلکسوپی استفاده شده اسـت کـه این موضوع باعث شده کـه خشاب در درون سیستم شلیک تفنگ قرار گرفته و بدین ترتیب طول اسلحه بـه میزان قابل توجهی کاهش یابد. درسال ۱۹۴۰، یک سرگرد اسراییلی بنام یوزی گال، اولین نمونه مسلسل دستی انفرادی یوزی را ساخت. این مسلسل خودکار را میتوان برای نیروهای پیاده در میدان نبرد یا در حملات انفرادی بکار برد.

این سلاح انفرادی با وزن ۳٫۵ کیلو گرم و طول ۶۷ سانتیمتری خود در بیش از ۹۰ ارتش دنیا بکار گرفته شده اسـت و یکی از معدود مسلسل هایی اسـت کـه می‌توان روی آن صدا خفه کن نصب کرد. یوزی میتواند ۶۰۰ گلوله را در دقیقه شلیک کند و خشاب های آن از ۱۰ تا ۵۰ گلوله متغیر می‌باشد.

 

---

 

کلت ام ۱۹۱۱ برونینگ

این سلاح انفرادی و کمری شگفت انگیز بخاطر سیستم برگشتی «عقب نشینی هنگام شلیک» خاص خود شناخته میشود کـه مهم‌ترین ویژگی این کلت بـه شمار می‌آید. این سلاح کمری نیرومند در دوران جنگ های جهانی اول و دوم و همین طور جنگ ویتنام و کره مورد استفاده فراوان قرار گرفته و یکی از سلاح های کمری اصلی افسران آمریکایی بود. طراحی کلت ام ۱۹۱۱ نیز توسط جان براونینگ کـه یکی از معروف ترین طراحان اسلحه ایالات متحده می باشد.

درسال ۱۹۱۱ انجام گرفته اسـت. مدل قدیمی این کلت ، برونینگ ۱۹۰۰ نام داشت و امروزه نیز حتی در رقابت های تیراندازی غیرنظامی نیز بهترین انتخاب محسوب می‌شود. کلت برونینگ ۱۹۱۱ سبک ترین سلاح کمری جهان «۱٫۱۰۵ کیلو گرم با خشاب خالی» بوده اما در زمره یکی از خطرناک ترین سلاح های انفرادی قرار دارد. خشاب این کلت ۷ گلوله کالیبر با خشاب ۰٫۴۵ را در خود جای میدهد.

 

---

 

مسلسل ام جی ۴ هکلر و کخ

این سلاح خودکار فوق العاده توسط کمپانی معروف آلمانی هکلر و کخ طراحی و ساخته شده اسـت. ام جی ۴ یک سلاح نسبتاً سبک «با توجه بـه قدرت و نوع آن» اسـت کـه گلوله ای ۵٫۵۶ میلیمتری داشته و از سال ۲۰۰۵ جای گزین سلاح انفرادی ام جی ۳ با گلوله ۷٫۶۲ میلیمتری شده اسـت.

طراحی این سلاح دستی طوری اسـت کـه بسیار ایمن و کارآمد بوده و حتی در شرایط دشوار نبرد نیز برتری خاصی بـه دارنده این سلاح میدهد. وزن این سلاح در نمونه های مختلف حدود ۶ کیلو گرم اسـت. نمونه های مختلف این سلاح انفرادی قدرت شلیک ۷۷۵ تا ۹۲۰ گلوله در دقیقه را دارند.

 

---

 

آ کا ۴۷ کالاشنیکف

سلاح انفرادی آ کا ۴۷ یک اسلحه خودکار با سیستم گازی اسـت کـه توسط یک اسلحه ساز افسانه ای روسی بنام میخاییل کالاشنیکف درسال ۱۹۴۷ طراحی و ساخته شده اسـت. سیستم آتش انتخابی این مسلسل باعث شده کـه بتوان بـه صورت نیمه خودکار و یا خودکار ازآن استفاده کرد. اولین نمونه های این سلاح قابلیت تا شو نداشته و کاملاً فلزی بود.

این سلاح بدلیل سبکی و قدرت مانور فراوان و هم چنین کاربردی بودن آن در شرایط سخت بعنوان محبوب ترین سلاح انفرادی در بین ارتش های جهان شناخته می‌شود. خشاب این اسلحه از ۵ تا ۷۵ گلوله متغیر بوده و کالیبر اصلی آن ۷٫۶۲ میلی متر اسـت، هر چند کالیبرهای متفاوت دیگری ازآن نیز وجوددارد.

 

---

 

اسلحه کمری گلاک کالیبر ۰٫۴۵

این اسلحه کمری در ابتدا توسط مهندسی بـه ارنست دورهام طراحی و ساخته شده و علیرغم کوتاه و سبک بودن از قدرت بالایی برخوردار اسـت. بدنه لوله و نوک اسلحه کمری گلاک طوری طراحی شده کـه امکان انفجار آن بسیار ناچیز اسـت و ماشه آن نیز با تماس و فشار بسیار کمی عمل می‌کند. وزن گلوله اصلی این تپانچه تنها ۱۳ گرم بود.

 

---

 

تفنگ تهاجمی اچ کی ۴۱۶ اَی ۵

این مسلسل حیرت آور نیز از ساخته های کمپانی اسلحه سازی هکلر و کخ درسال ۲۰۰۴ اسـت. این سلاح نیز از حمله مسلسل های نیرومند با طول لوله کم بـه شمار آمده و نمونه های مختلفی ازآن توسط نیروهای ویژه ارتش ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفته اسـت. وزن نمونه های مختلف این اسلحه انفرادی بین ۳ تا ۴ کیلو گرم متغیر اسـت.

اچ کی ۴۱۶ توان شلیک ۷۰۰ تا ۹۰۰ گلوله در دقیقه را دارد و دارای خشاب های ۲۰، ۳۰ و ۱۰۰ گلوله ای اسـت. وزن این سلاح بین ۳ تا ۴ کیلو گرم متفاوت بوده و بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ گلوله در دقیقه شلیک خواهد کرد. خشاب این سلاح نیز ۲۰،۳۰ یا ۱۰۰ گلوله ای می‌باشد و جالب این‌کـه در عملیات دستگیری و قتل بن لادن، نیروهای ویژه ارتش ایالات متحده از این سلاح استفاده نمودند.

 

---

 

کلت عقاب صحرا

کلت نیمه اتوماتیک عقاب صحرا دارای طراحی منحصر بفرد و فوق العاده ای اسـت کـه ازآن میان میتوان بـه شعله پوش بزرگ و لوله سه گوش اشاره کرد. طراحی اولیه این کلت نیز توسط یک کمپانی اسلحه سازی اسراییلی انجام گرفته اسـت و طول کلی آن در بلندترین نمونه بـه ۳۷٫۵ نیم سانتیمتر می‌رسد.

وزن کلت عثاب صحرا کمتر از ۲ کیلو گرم بوده و بر اساس نمونه سلاح کالیبر آن کمی متفاوت اسـت. خشاب های این اسلحه از ۷ تا ۹ گلوله در نسخه های متفاوت تشکیل شده اسـت و برد مفید آن نیز بـه ۲۰۰ متر میرسد.

 

---

 

روولور اسمیت و وسون

تیم رولوور سبک وزن و پر کاربرد توسط کمپانی اسلحه سازی اسمیت و وسون طراحی و ساخته شده اسـت ودر هر هر شرایطی امکان بهترین هدفگیری و تیراندازی را برای دارنده خود فراهم می آورد.

بهمین دلیل این سلاح کمری در بین نیروهای نظامی و پلیس های سراسر جهان سلاحی محبوب اسـت. وزن این سلاح کمر از یک کیلو گرم بوده و سیلندر آن ۶ گلوله را در خود جای می‌دهد.

 

---

 

تفنگ تک تیراندازی ای اس ۵۰

این سلاح انفرادی خودکار در واقع بعنوان سلاحی برای تیراندازی دقیق از راه دور استفاده می‌شود و ساخت کمپانی Accuracy International می‌باشد. تک تیراندازان میتوانند از فاصله های دور با استفاده از گلوله های آتشزا و انفجاری با دقتی حیرت انگیز علیه افراد دشمن و تجهیزات انها استفاده کنند. این اسلحه با استفاده از فشار گاز عمل کرده ودر مقایسه با نسخه اولیه از ضربه عقب نشینی کمتری برخوردار اسـت.

با داشتن یک تکیه گاه اضافی در قسمت قنداق اسلحه کـه توسط دست یا پا نگه داشته میشود و استفاده از پایه های دوگانه ان در زیر لوله، میتوان تیراندازی دقیقی رابا این سلاح نیمه خودکار تجربه کرد. وزن این سلاح انفرادی اعجاب انگیز ۱۲٫۲ کیلو گرم بوده و برد موثر آن نیز بـه ۱٫۸۰۰ متر می‌رسد. علاوه بر تغذیه دستی می‌توان با خشاب های ۵ تا ۱۰ گلوله ای این اسلحه را تغذیه نمود.

 

---

 

تفنگ با گلوله هدایت شونده

این سلاح تک تیرانداز بسیار دقیق از مسافت های دور تا برد موثرحدود ۱ کیلومتر طراحی شده و برای ساخت آن از تکنولوژی قفل موشکی و جت های جنگنده استفاده شده اسـت. با استفاده از این سلاح دیگر اشتباه در هدفگیری بـه هر دلیلی، از بین خواهد رفت. سرعت گلوله این تفنگ بـه ۳۲ کیلومتر بر ثانیه خواهد رسید.

این سلاح انفرادی علاوه بر استفاده توسط تک تیراندازان ماهر، مورد استفاده افرادی کـه بـه شکار میپردازند نیز قرار می‌گیرد زیرا از دقت بالایی برخوردار بوده و گلوله ان قابلیت هدایت دارد. حتی این اسلحه توانایی متصل شده بـه شبکه های محلی برای گرد آوری اطلاعات و استفاده از آنها در روند شلیک بـه اهداف را داراست.

 

---

 

اسلحه های عجیب و مخوف جاسوس ها

در مسیر عزیمت برای ترور یک دشمن سیاسی، یکی از جاسوسان کره شمالی، در حالی تن بـه دستگیری داد کـه از او تعدادی سلاح مخفی، از جمله دو اسلحه خودکار شکل کشف و ضبط گردید. یکی از این دو اسلحه، در نوک خود مجهز بـه یک سوزن بود کـه از طریق آن زهر بـه قربانی تزریق می شد. ظاهر این اسلحه بـه گونه ای بود کـه هرگز نمی شد بین آن و یک خودکار معمولی تفاوت گذاشت.

 

اما اسلحه دیگر، قابلیت شلیک گلوله ای زهرآگین را داشت. در نظارت بدنی، یک اسلحه دیگر نیز از او کشف شد کـه ظاهری شبیه بـه چراغ قوه داشت. مقامات امنیتی، پس از امتحان اسلحه مذکور، از دقت و قدرت مرگبار آن حیرت زده شدند. مقامات کره جنوبی، اسلحه تعبیه شده در چراغ قوه را کشفی جدید عنوان نمودند اما اعلام داشتند، کاربرد سلاح های خودکار شکل، مسبوق بـه سابقه بوده اسـت.

 

موش کور

در دهه ۱۹۴۰ میلادی، «OSS» «مرکز سرویس های استراتژیک ایالات امریکا» سلاحی منفجره موسوم بـه «موش کور» «The Mole» را فراوری کرد. نام مستعار و کنایه آمیز این سلاح «کِیسی جونز» بود؛ کیسی جونز یک مهندس قطار بود کـه در جریان یک حادثه جدیِ راه آهن باعث جلوگیری از مرگ مسافران شد.

«موش کور» مجهز بـه یک باطری فوتوالکتریکی بود کـه در حین روز شارژ می شد و هنگامیکه در دسترس تاریکی ناگهانی و شدید قرار می‌گرفت بـه یک‌باره منفجر می گشت. این سلاح را در مواضع حساس قطارها جایگذاری می‌کردند و هنگامیکه قطار وارد تونل می شد، بمب بـه صورت خودکار منفجر می گشت. انفجار یک قطار درون تونل، خساراتی بـه مراتب بیشتر از خسارات متحمل شده بخود قطار داشت.

 

پس از انفجار، تونل بطور کل مسدود می شد و آوار برداری و خارج نمودن بقایای قطار از تونل چندین روز بـه طول می انجامید. بدین ترتیب، امکان استفاده مجدد از خط آهن بطور کل منتفی می شد. «موش کور» قابلیت بهره برداری بـه کمک چاشنی الکتریکی را هم داشت و از این رو، یک سلاح بسیار کارآمد تلقی می شد.

 

---

 

اژدرهای ذغال سنگ

«اژدر ذغال سنگ» بمبی تعبیه شده دریک محفظه آهنین بود کـه برای استتار، درون یک قطعه ذغال سنگ جایگذاری می شد. این بمب را درون بخش انبار ذغال سنگ کشتی مخفی می‌کردند تا هنگام تأمین سوخت، بـه همراه قطعات واقعی ذغال سنگ، درون کوره انداخته شود. طبق معمولً شدت انفجار حاصل ازآن بـه حدی بود کـه کشتی بطور جدی آسیب میدید یا حتی غرق می شد.

 

این پدیده، اختراع یک مهاجر ایرلندی تبار بنام «توماس اِجوُرث کورتِنای» بود کـه در زمان جنگ های داخلی ایالات امریکا بـه نفع «جنوبی ها» «ایالات مؤتلفه کشور آمریکا» بکار رفت. کورتنای در ابتدا ساکن سنت لوئیس بود اما بخاطر مشکلات مالی بـه بخش های جنوبی کشور آمریکا مهاجرت کرد و بمب مخفی خودرا در اختیار دولت جنوبی قرار داد.

رییس جمهور وقت دولت مؤتلفه، «جفرسون دیویس»، پس از آشنایی با اژدر ذغال سنگ، بـه شدت شیفته این ایده شد. او بـه کورتنای سمت «مأمور مخفی ویژه» را تفویض نمود و وظیفه کارگذاری این بمب ها در کشتی های نیروهای شمالی را واگذار کرد. تیم تحت سرپرستی کورتنای، بـه کمک این شیوه، ۶۰ کشتی حریف را منهدم کرد کـه یکی از آنها کشتی حامل دریاسالار «دیوید پورتر» بود.

 

بعد ها، اژدر ذغال سنگ توسط نیروهای نازی مورد استفاده قرار گرفت. در حین ورود بـه شهر نیویورک، بـه کرات مأمورین مخفی نازی در حال حمل بمب های پلاستیکی شبیه بـه ذغال سنگ بازداشت شدند. اینگونه بنظر می‌رسید کـه آنها قصد انتقال این بمب ها بـه کارخانه هایی کـه از سوخت ذغال سنگ استفاده میکردند را داشتند.

 

---

 

نیش زن

اولین تفنگ تعبیه شده درون پوشش خودکار، در حوالی دهه ۱۹۲۰ میلادی مورد استفاده قرار گرفت و پس ازآن، کاربردش در بین جاسوسان رواج یافت. «نیش زن» یا «اِستینگِر» سلاحی بود کـه اولین بار توسط «OSS» معرفی شد. البته بعد ها سازمان سیا نمونه های تکمیل شده تر ازآن را تولید نمود. درست مثل سایر نمونه های «خودکار-تفنگ»، این سلاح برای بُرد نزدیک طراحی شده بودو از گلوله ای بـه کالیبر ۰/۲۲ بهره میگرفت.

اِستینگِر، یک‌بار مصرف بودو توانایی بارگذاری مجدد گلوله را نداشت، ضمنا از آنجایی کـه از ساختار ماشه ای بهره می‌برد، نمی شد ازآن بلادرنگ استفاده کرد، بهمین خاطر، در دستورالعمل های OSS درج شده بود کـه حتی المقدور استفاده ازآن در مواضع و موقعیت های مخفی و پنهان صورت پذیرد. استینگر OSS را نباید با خودکار-تفنگ های مدرن امروزی مقایسه کرد. نمونه های مدرن این سلاح اولین بار در دهه ۱۹۹۰ میلادی ارائه شد.

 

این نمونه ها قابلیت گلوله گذاری مجدد داشتند و برای استفاده باید درون یک ابزار تاشو شبیه بـه تفنگ دستی قرار میگرفتند. بخاطر این ساز و کار، «ATF» «دفتر نظارت بر مواد الکلی، تنباکو، اسلحه و مواد منفجره در ایالات امریکا»، این سلاح ها را در رده تفنگ های دستی محاسبه کرد کـه بـه موجب آن امکان خرید و فروش شان، فارغ از کسب مجوزهای لازم برای یک «تفنگ-خودکار» واقعی، میسر گردید.

 

---

 

تفنگ های عصایی

تفنگ های عصایی اولین بار در اوایل دهه ۱۸۰۰ میلادی ارائه شدند و پس ازآن رواج یافتند. در ابتدا بازار خرید این سلاح ها بیشتر در اختیار مزرعه دارانی بود کـه قصد داشتند در اسرع وقت با آفات مزارع «اعم از موش، کلاغ و…» مقابله کنند. هم چنین، اسلحه ی مورد اشاره برای غافلگیری سارقان و پیشگیری از سرقت بسیار تاثیرگذار بود. بعد ها، تولید کنندگان اسلحه در ایالات امریکا بـه پتانسیل های این ابزار بعنوان یک سلاح مخفی پی بردند.

بـه دنبال تصویب قوانین گوناگون در مورد سلاح های مخفی در ایالات مختلف کشور آمریکا، کاربرد ابزارک های عصایی شکل تنوع بیشتر یافت: از فلاسک مخفی شده در عصا گرفته تا میکروسکوپ! بخاطر پتانسیل مخفی سازی بالای تفنگ های عصایی، نهادهای امنیتی-اطلاعاتی ودر رأس آنها «کا گ ب» بـه استفاده از این سلاح ها تمایل نشان دادند.

 

---

 

تفنگ سیانوری

تفنگ سیانوری بعنوان ابزاری تروریستی توسط نیروهای «کا گ ب» مورد استفاده قرار می‌گرفت. بر خلاف مورد ترور «گئورگی ایوانوف مارکوف» کـه از طریق شلیک یک گلوله حاوی سیانور از یک تفنگ تعبیه شده دریک چتر بـه وقوع پیوست، کاربرد تفنگ سیانوری بـه شکل اسپری نمودن زهر سیانور بـه سمت قربانی بود. از آنجایی کـه محتویات زهر بـه صورت افشانه در فاصله نزدیک بـه قربانی رها می گشت.

برای پیشگیری از عوارض، استفاده کننده از اسلحه باید پیش از شلیک، یک قرص خنثی کننده زهر مصرف می نمود. عارضه بارز تفنگ سیانوری، وقوع حمله قلبی اسـت و این سلاح هیچگونه علامت بر روی جسم باقی نمیگذارد. تا کنون، استفاده از اسلحه یاد شده لااقل در دو مورد تأیید گشته اسـت. این موارد توسط مأمور «کا گ ب»، «بوهدان استاشینسکی» بـه اجرا در آمده اند.

 

یکی از قربانیان یک نویسنده سیاسی اوکراینی و دیگری یک سیاستمدار اوکراینی بوده اسـت. شیوه اجرای عملیات ترور توسط استاشینسکی از این قرار بود: او اسلحه را لای یک روزنامه پنهان می‌کرد و مخفیانه بـه قربانی نزدیک می شد. در موقعیت مناسب، استاشینسکی تفنگ را خارج می نمود و آنرا در مقابل صورت قربانی شلیک می‌کرد. لازم بـه ذکر اسـت کـه هردو قربانی در بازه زمانی زیر یک دقیقه جان باختند.

 

---

 

کاکولوب

«کاکولوب» «Caccolube» یکیدیگر از اختراعات «OSS» بود. این ابزار در واقع یک ماده شیمیایی ریگ مانند بود کـه ازآن برای انهدام موتورهای وسایل نقلیه استفاده می شد. کاکولوب طبق معمولً در بسته های پنج تایی حمل می گشت. از آنجایی کـه ترکیب مذکور هیچگونه خاصیت انفجاری نداشت، کارآمدی آن افزایش می یافت و فرد حامل می توانست آنرا بدون هیچگونه خطری حمل و نقل کند.

 

چون ترکیب مذکور حالتی پودر شکل داشت، در مواقعی کـه حامل آن احساس می‌کرد احتمال دارد لو برود، بـه اسانی می توانست از شرش آسان شود. انچه از ویدئوهای آموزشی OSS بـه دست آمده، حکایت ازآن دارد کـه مأمورین بـه اسانی ودر نهایت سرعت می‌توانند این ترکیب را درون موتور وسایل نقلیه ریخته و عملیات را پیش ببرند.

پس از قرار گیری در محل مناسب، لایه لاستیکی اطراف ترکیب، در ماده نفتی موجود در موتور حل می‌شود و محتویاتِ آن درون موتور رها می‌گردد. اندکی پس از راه افتادن اتومبیل، کاکولوب بطور کامل اجزای موتور را نابود می‌کند. با از کار افتادن وسیله نقلیه دشمن، نیروها یا وادار میشوند پیاده بـه مسیر خود ادامه دهند یا باید مشغول اندیشیدن تدبیری برای بازگرداندن ماشین بـه پایگاه شوند.

 

در هردو حالت، یک وسیله نقلیه از حضور در میدان نبرد باز میماند و هزینه تعمیر یا تخریب کامل آن بـه نیروهای دشمن تحمیل میگردد. کاکولوب از لحاظ کارکرد شباهت زیادی بـه یک سلاح دیگر موسوم بـه «حشره شب تاب» «Firefly» داشت کـه درون محفظه سوخت جایگذاری می شد. شب تاب در اصل یک بمب ساعتی بود کـه باعث انهدام موتور می شد. نتیجه نهایی بـه کارگیری هردو سلاح بـه هم شباهت داشت.

 

---

 

خنجر نهفته در کفش جیمز باند

«یان فلمینگ»، نویسنده سری داستان های جیمز باند، رفاقتی قدیمی با رییس پیشین سازمان سیا، «آلن دالِس» داشت. هنگامیکه دالس در جریان یک سفر بـه بریتانیا با فلمینگ ملاقات کرد، نویسنده سرشناس مدعی شد کـه سیا بـه اندازه کافی در زمینه توسعه ابزارهای جاسوسی موفق نبوده اسـت. دالس کـه از ایده های فلمینگ بـه وجد آمده بود، بخش تحقیق و توسعه سازمان تحت امر خودرا موظف نمود.

حاصل این ملاقات، ساخت تعدادی از دستگاه های مخفی جیمز باند بـه صورت واقعی شد. دراین زمره میتوان بـه «خنجر نهفته در کفش» «متعلق بـه فیلم «از روسیه با عشق»» و «دستگاه ردیاب» «متعلق بـه فیلم «پنجه طلایی»» اشاره کرد. هنوز مشخص نیست کـه جاسوسان سیا تا چـه اندازه توانسته اند از خنجر نهفته در کفش بهره برند، اما هر چـه بود، رفاقت دالس و فلمینگ منجر بـه خلق راهکارهای جدید برای دستیابی بـه هدف شد.

 

ناگفته نماند کـه در عده ای از کارهای فلمینگ، ابزارهای واقعی مورد استفاده توسط سازمان جاسوسی سیا نیز معرفی شده اسـت. البته بنا بـه توصیه دالس، این دستگاه ها تنها نمایانگر جنبه هایی محدود از کاربردهای گسترده این ابزار آلات هستند. اما از همه ی این موارد کـه بگذریم، نباید از این نکته گذشت کـه رفاقت این دو چهره سرشناس تبعاتی هم در بر داشت.

 

---

 

خودکارهای زهرآگین

در مسیر عزیمت برای ترور یک دشمن سیاسی، یکی از جاسوسان کره شمالی، در حالی تن بـه دستگیری داد کـه از او تعدادی سلاح مخفی، از جمله دو اسلحه خودکار شکل کشف و ضبط گردید. یکی از این دو اسلحه، در نوک خود مجهز بـه یک سوزن بود کـه از طریق آن زهر بـه قربانی تزریق می شد. ظاهر این اسلحه بـه گونه ای بود کـه هرگز نمی شد بین آن و یک خودکار معمولی تفاوت گذاشت.

اما اسلحه دیگر، قابلیت شلیک گلوله ای زهرآگین را داشت. در نظارت بدنی، یک اسلحه دیگر نیز از او کشف شد کـه ظاهری شبیه بـه چراغ قوه داشت. مقامات امنیتی، پس از امتحان اسلحه مذکور، از دقت و قدرت مرگبار آن حیرت زده شدند. مقامات کره جنوبی، اسلحه تعبیه شده در چراغ قوه را کشفی جدید عنوان نمودند اما اعلام داشتند، کاربرد سلاح های خودکار شکل، مسبوق بـه سابقه بوده اسـت.

 

هدفِ ترور، فردی موسوم بـه «پارک سانگ-هاک» اعلام شد کـه پیش تر از طریق بالون، بر فراز مرزهای کره شمالی، اقدام بـه انتشار اعلامیه های ضد پیونگ یانگ «پایتخت و مقر حاکمیت کره شمالی» نموده بود. پس از آگاهی از اقدام فرد مذکور، رژیم کره شمالی، دولت کره جنوبی را تهدید بـه مقابله بـه مثل نظامی نمود اما در پایان مشخص شد آنها راهکار ترور را در پیش گرفته اند و میخواهند نقشه خودرا توسط مأموری بنام ” آن ” «Ahn»، اجرایی کنند.

 

• 451 بازدید
• 8 مارس 2022
• مطالب جالب

استوری بسیار عجیب آرام جعفری بعد از مرگ زهره فکور

 

جنجال خودکشی بازیگران، مجری و چهره های شناخته شده که رو به افزایش است واقعا استرس و ناراحتی های جامعه و طرفداران را زیاد می کند!

 

 

چرا که چهره ها و سبک زندگی آنها برای بسیاری از مردم جامعه الگو است و بی شک تمام این طرفداران از سبک زندگی، پوشش و اخلاق این چهره ها الگو بر داری می کنند!

 

این خانم بازیگر با عکس زهره فکور که به زودی میام پیشت همه را شوکه و نگران کرد.

 

تصویر استوری آرام جعفری و متنی که منتشر کرد ….

 

یادش بخیر سریال آدمخوار، قبل و بعدش یه عمر رفاقت، خوش بحالت که تونستی بری. امیدوارم منم زود بیام پیشت این دنیا را با این آدمهای بی معرفت و دروغی نمی خوام.

 

من همیشه آدم شادِیَم ولی نمی زارن …. زود میام پیشت قول، لااقل تو قبر آرامش داریم.

 

چکیده ای از بیوگرافی آرام جعفری

آرام جعفری زاده ی ۲۲ بهمن ماه سال ۵۹ در تهران است. او دختری است که همه آدم‌ها رو دوست داره، لجبازه، مهربونه و غیرقابل پیش‌بینیه.

 

 

او فرزند دوم خانواده می باشد و یک برادر بزرگتر از خودش دارد. پدرش که مدیر کل اداره اقتصاد بود در سال ۷۶ چشم از جهان فرو بست و درگذشت.

 

میزان تحصیلات آرام جعفری

آرام لیسانس گرافیک دارد وی دانش‌آموخته رشته نقاشی در دانشکده سوره است. اولین کارش به عنوان بازیگر در ۱۶ سالگی و اجرای یک نمایش تئاتر بوده.

 

 

آرام جعفری دوره‌های بازیگری را در کلاس‌های استاد سمندریان گذرانده، تئاتر بازی کرده، اولین باری که جلوی دوربین رفت با مجموعه خارج از حصار بود.

 

از فعالیت‌های هنری وی عبارتند از:

میگی نه نگاه کن 

زیر آسمان شهر

دختران

خانه‌ای در تاریکی

رسم شیدائی

لبه تاریکی

• 277 بازدید
• 10 فوریه 2022
• مطالب جالب

با عجیب ترین اسامی ممنوعه آشنا شوید

 

وقتی بحث نامگذاری نوزاد پیش بیاید، برخی از والدین ایده های عجیب و غریبی به سرشان می زند. اما گاهی اوقات این اسامی آن قدر افتضاح و از لحاظ فرهنگی نامناسب یا زشت هستند که از آن ها جلوگیری می شود. در این مطلب نگاهی می اندازیم به برخی از اسامی ممنوعه که با شنیدن شان دهان تان باز می ماند.

 

*نوتلا

یک زوج فرانسوی گویا آن قدر این برند مشهور شکلات را دوست داشته اند که تصمیم می گیرند از آن برای نامگذاری نوزاد خود استفاده کنند. خوشبختانه قاضی اجازه این کار را به آن ها نمی دهد چرا که به نظرش این اسم باعث می شود بچه «مضحکه» دیگران شود و این پدر و مادر فرانسوی در عوض تصمیم می گیرند نام دخترشان را «اِلا» (Ella) بگذارند.

 

*شاهزاده ویلیام

یک پدر و مادر فرانسوی دیگر نیز تصمیم گرفته بودند نام بچه شان را شاهزاده ویلیام بگذارند و باز هم قاضی دیگری به همان دلیل قبل اجازه این کار را به آن ها نداد.

 

*جمعه

گذاشتن اسم یک فصل روی بچه را می شود قبول کرد اما از قرار معلوم روزهای هفته قابل قبول نیستند. یک زوج جوان ایتالیایی می خواستند اسم فرزندشان را «جمعه» بگذارند، دولت اجازه این کار را نداد و این اسم را «مضحک و خجالت آور» نامید.

*۳

جای تعجب ندارد که مقامات نیوزلند به پدر و مادری جوان اجازه ی گذاشتن نام «سه» بر نوزادشان را نداده اند. به آن ها گفته شد که نمی توانند در نامگذاری بچه از اعداد استفاده کنند.

 

*سیانور

متاسفانه یک مادر اهل ولز گمان کرده بود که ماده ای سمی انتخاب خوبی است و می خواست دخترش را به نام این ماده که باعث مرگ هیتلر نیز شده، بگذارد.

 

*ایکیا

در استرالیا کسی حق ندارد نام نوزادش را «ایکیا» بگذارد. حتی در سوئد نیز که کشور مبدأ این شرکت فعال در زمینه فروش تخت خواب، میز و سایر لوازم است، کسی حق ندارد نام این شرکت را بر روی بچه اش بگذارد.

*پلیس آهنی

بعد از فیلم علمی تخیلی و پرفروش «پلیس آهنی» در سال ۱۹۸۷، این اسم در مکزیک آن قدر محبوب شد که در یک مورد زوجی جوان می خواستند برای نامگذاری نوزاد خود از این اسم استفاده کنند که این اجازه به آن ها داده نشد.

 

*آت ساین

یک پدر و مادر چینی می خواستند نام اَت ساین را روی بچه شان بگذارند. اما باز هم مقامات به کمک نوزاد آمدند و نگذاشتند این اتفاق بیفتد.