آنچه از اختلال شخصیت اجتنابی باید بدانید
- 262 بازدید
- 7 فوریه 2022
- مطالب جالب
آنچه از اختلال شخصیت اجتنابی باید بدانید
اختلال شخصیت اجتنابی _ دیگر از دلایل مجرد ماندن جوانان، اختلال شخصیت اجتنابیست. عزیزان در همین ابتدا بگوییم که ما هم میدانیم از دلایل مهم ازدواج نکردن، وضعیت اقتصادی حاکم در این روزهاست. اما هدف ما در این مطالب این است بهغیر از درنظر گرفتن مسائل اقتصادی، دیگر دلایل و مشکلات جوانان را بررسی کنیم.
همه ما در کودکی نیاز داریم که نسبت به افراد مهم زندگی مانند والدین دلبستگی داشته باشیم اگر شرایط سالم باشد دلبستگی ما از نوع ایمن خواهد بود و اگر که شرایط ناسالم باشد ممکن است که دلبستگی ما از نوع ناسالم و بی قراری و اجتنابی باشد.
من اینجا فقط میخواهم درباره دلبستگی اجتنابی صحبت کنم. بعضی از کودکان به دلیل اینکه رابطه خوبی با والدین خود نداشتند تصمیم گرفتند که نسبت به دیگران بی تفاوت باشند و به بود و نبود آنها زیاد اهمیتی ندهند، به همین دلیل با خودشان میگویند: اگر دیگران بیایند، آمدند، اگر نیامدند نیامدند، زیاد اهمیتی نمیدهم، ما به این افراد بیماران اجتنابی میگوییم.
از آنجایی که میخواهم در این مطلب بسیار ساده و غیر تخصصی حرف بزنم، نمیتوانم بیشتر از این درباره آن توضیح بدهم، اما در مورد ویژگیهای این افراد باید بگویم، این افراد سعی میکنند که با دیگران به شکلی فاصله داشته باشند و هیچ وقت دیگران را درون تنهایی خود راه نمیدهند، این افراد یا در انتخاب همسر درست عمل نمیکنند و خودشان کسی را انتخاب نمیکنند مگر اینکه کسی آنها را انتخاب کند و به زور بتواند با آنها رابطه برقرار کند و همچنین نازکش آنها باشد و نگذارد تقی به توقی بخورد، یا اگر که این افراد وارد رابطه شوند، انقدر کنارهگیری میکنند، آنقدر بی تفاوت هستند و آنقدر بی توجه هستند، که رابطه را تخریب میکنند. این افراد در روانشناسی بیماران اجتنابی نامیده میشوند و نیاز به درمان دارند.
بیماران اجتنابی، ممکن است که گرفتار طرحواره طرد اجتماعی یا طرحواره نقص و شرم و یا طرحواره شکست و یا طرحواره اطاعت باشند، که باید به روانشناس مراجعه کنند و با تشخیص روانشناس و اینکه گرفتار کدام طرحوارهها هستند و یا بسته به دیدگاه روانشناس درمان شوند.
ویژگیهای اختـلال شخصـیت اجتنابی
۱. چون بسیار از انتقاد تایید نشدن یا طرد شدن میترسد از فعالیتهایی که نیاز به رابطه با افراد زیادی دارد دوری میکند.
۲. بجز با افراد خاصی که از آنها خوششان میآید مایل به ارتباط با فرد دیگری نیست.
۳. به خاطر احساس شرم و یا ترس از مسخره شدن، از بیان دنیای ذهنی و درونی خودش حتی با افرادی که با آنها رابطه بسیار نزدیک و صمیمانه دارد خودداری میکند.
۴. در موقعیتهای اجتماعی دائماً نگران این موضوع است که درباره او چه فکری میکنند آیا طردمی ود ویا یا مورد انتقاد قرار میگیرد؟
۶. به خاطر فرار از احساس شرمندگی وارد فعالیتهای جدید نمیشود و اهل ریسک نیست.
۷. آنها معمولا ظاهر آرام و خوبی دارند، معمولاً ساکت هستند و زیاد اهل حرف زدن نیستند، فردی درون گرا به نظر میآیند و کاری به کار کسی ندارند.
۸. افرادی به شدت خجالتی هستند و وقتی در جمع قرار میگیرند معذب هستند.
۹. زیاد اهل تغییر نیستند مثلا اگر یک ماشین دارند همان را سالها نگه میدارند.
۱۰. مغزشان دائم برروی روی تفاوت هاست و نه شباهتها.
۱۱. دائما فکر میکنند که من با فلانی نقطه مشترکی ندارم.
۱۲. اهل هیجان ماجراجویی پرداختن به چیزهای تازه تفریح زیاد نیستندواگر هم باشند بسیار محدود است.
۱۳. چیزی آنها را به هیجان نمیآورد.
۱۴. در واقع شخصیتهایی هراسان هستند.
اختلال شخصـیت اجتنابی و ازدواج
همه ما به صورت عادی میآموزیم که چطور با دیگران رابطه برقرار کنیم چگونه با افراد جدید دوست شویم زندگی جدید را تجربه کنیم، لذت ببریم چطور خودمان را ابراز کنیم، عقیده مان را بگوییم، نیازهای مان را بر طرف کنیم و این را هم میدانیم که دیگران هم دوست دارند که با ما رابطه برقرار کنند، پیامهای بدنی و غیر کلامی همدیگر را میفهمیم.
اما افرادی که اختلال شخصیت اجتنابی دارند، دائما نگرانند که دیگران از آنها خوششان نیاید و اهمیتی به رابطه با آنها نمیدهند، اگر کسی بخواهد به آنها نزدیک شود با دیده شک به او نگاه میکنند.
گاهی هم خیال میکنند از او میخواهند سوء استفاده کنند و این بهخاطر عزت نفس پایین خودشان است و در واقع فرافکنی میکنند. بسیار حساس هستند.
برای بیشتر کسانی که گرفتار اختلال شخصیت اجتنابی هستند، شغل یک مشکل بسیار بزرگ هست، سعی میکنند یک گوشه دنجی داشته باشند، در پروژههای بزرگ شرکت نمیکنند، سرپرستی گروه را به عهده نمیگیرند، مسئولیت خود را افزایش نمیدهند، ترفیع شغلی نمیگیرند، همه اینها به خاطر این است که از ارزیابی دیگران میترسند.
آنها از تعارض درونی شدیدی رنج میبرند، از یک طرف به شدت به نیاز با دیگران علاقمند هستند و از طرف دیگر میترسند که مورد انتقاد و ارزیابی قرار بگیرند.
این افراد وقتی که میخواهند وارد رابطه بشوند، باید از قبل اطمینان کامل پیدا کنند که در آن رابطه پذیرفته شده و مورد توجه و احترام واقع خواهند شد، اما واقعیت این است که چنین رابطهی تضمین شدهای وجود ندارد و ما باید در روابط مقداری ریسک کنیم، بنابراین این افراد به راحتی وارد رابطه نمیشوند و اگر که این کار را انجام بدهند بارها وفاداری و صداقت طرف مقابل مورد آزمایش قرار میدهند.
با وجود اینکه در گذشته هم روابطی داشتهاند، اما نمیتوانند از آنها درس بگیرند که چیز ناخوشایندی در آنها وجود ندارد.
فعالیتهای تنهایی را ترجیح میدهند، بیشتر این افرادنمیتوانند در جمع سخنرانی کنند، داشتن مقداری دوست را به داشتن تعداد دوستان زیاد ترجیح میدهند.
البته همه ما انسانها تا حدی خجالتی هستیم و بعضی از این خصلتها در همه ما وجود دارد، اما در این افراد این بسیار افراطی هست به صورتی که شغل و روابطش با دیگران مختل میشود.
اختلال شخصیت اجتنابی و روابط زناشویی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی در روابط زناشویی خود چگونه عمل میکنند؟
چون این افراد بسیار کم رو هستند و از رابطه صمیمی میترسند تمام زحمت رابطهها بر دوش همسرشان است. خانمی میگفت که وقتی میخواهیم جایی برویم، من باید هماهنگ کنم، من باید زنگ بزنم و حتی وقتی وارد خانه آشنایان میشویم اول من وارد میشوم و بعد همسرم وارد میشود.
اگر باچنین شخصی ازدواج کردید، شما هستید که باید تلفن کنید، شما قرار ملاقات میگذارید، شما در حسرت شنیدن کلمه عاشقانه و محبت آمیز از سمت او هستید.
او همیشه مقدار زیادی فاصله را با شما حفظ میکند و با وجود اینکه تمام تلاش خودتان را میکنید به اندازهای که تلاش میکنید ریسپانس نمیدهد.
آنها به خودشان تلقین کردهاند که دیگران از دیدن دنیای درونی آنها خوششان نمیآید. شاید هم به خاطر تاثیر او بر روی شخصیتتان فعالیت اجتماعی شما هم کمتر شود.
آنها تا حد امکان از دیگران فاصله میگیرند، حتی گاهی وقتها و شوخیهایی که با آنها میشود را شخصی تلقی میکنند و خیال میکنند دیگران قصد تحقیر او را دارند.
کم کم متوجه میشوید که به طور کلی او غم و اندوه شدید هم دارد در روانشناسی ما به این افراد روان رنجور میگوییم، آنهازندگیای در اعماق ترس و نگرانی دارند.
چرا ممکن است شما جدب افرادمبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی شوید؟
در طبیعت همه ما انسانها این هست که چیزی را میخواهیم که نمیتوانیم آن را داشته باشیم و جذب چیزی میشویم که آسان به دست نمیآید. گاهی هم به خاطر این است که مقداری تلاش شما سبب میشود که مخاطب شما کمی تغییر میکند و یا اعتماد میکند.
پاداشهای تصادفی نیرومندترین مشوقها برای تثبیت یک الگوی رفتاری طبق تحقیقاتی که بک فریمن و همکاران در سال ۱۹۹۵ کرده اند به شمار میرود. مانند داستان موش آزمایشگاهی.
بنابراین اگر که شما شخصیت اجتنابی داشته باشید ممکن است که تابحال مجرد مانده باشید و یا اینکه رابطههایتان را تخریب میکنید.
زیرا در روابط لازم است که اعتماد کنید و ابراز احساسات کنید و شرط و شروط را کنار بگذارید و سخت نگیرید، اما شما بسیار سخت گیر و جدی هستید و رابطه با شما سخت است.
اگر این علائم را در خود یا طرف مقابلتان حس میکنید، لطفا با یک مشاور صحبت کنید.
منبع: bartarinha.ir
اختلال وسواس موکنی چیست؟
- 247 بازدید
- 11 ژانویه 2022
- مطالب جالب
اختلال وسواس موکنی چیست؟
اختلال وسواس موکنی یا تریکوتیلومانیا، یک اختلال روانی شمرده میشود که فرد میل افراطی به کندن موی سر، ابرو، مژه و دیگر نقاط بدن خود دارد و نمیتواند در مقابل این رفتار اجباری مقاومت کند. اختلال موکنی، به خصوص در زمانهایی که فرد دچار تنش میشود، شدت پیدا میکند و با کندن موی خود به احساس آرامش و لذت دست مییابد.
از دست دادن بخش قابل توجهی از موها و متوسل شدن به ترفندهایی برای پنهان کردن این موضوع، با پیامدهای اجتماعی منفی همراه است. همچنین به دلیل همزمان شدن وسواس موکنی با دیگر اختلالات روانی و تاثیراتی که این نوع وسواس بر جنبههای مختلف زندگی میگذارد توجه به درمان از اهمیت بالایی برخوردار است.
در ادامه مقاله به بررسی بیشتر اختلال موکنی، علائم و نشانهها، علل و راهکارهای درمانی آن میپردازیم.
اختلال وسواس موکنی چیست؟
وسواس موکنی یکی از انواع اختلالات وسواسی است که فرد تمایل افراطی و اجباری به کندن موهای خود دارد. افرادی که به اختلال موکنی مبتلا هستند، قبل از وسوسه شدن برای موکنی، احساس تنش زیادی را تجربه میکنند. تقریبا در بیشتر موارد، بلافاصله بعد از آن که موکنی انجام شد، فرد احساس آرامش و لذت کسب میکند.
در این شرایط ممکن است قسمتی از سر، کم مو و یا حتی طاس شود. با وجود اینکه کندن موهای سر شایع تر است با این حال وسواس موکنی فقط محدود به موی سر نیست؛ بلکه ممکن است ابرو، مژه، موهای بدن مانند موی دست، پا، زیر بغل، بخش شرمگاهی و موهای صورت مانند ریش یا سبیل نیز کنده شوند. اختلال موکنی در زنان شایع تر است و به طور کلی زنان تا ده برابر بیشتر از مردان به این اختلال دچار میشوند.
اختلال وسواس موکنی چه پیامدهایی به همراه دارد؟
اگر به اختلال موکنی مبتلا باشید، احتمالا برای پنهان کردن قسمتهایی از سر یا بدن که موی آن کنده شده است، همیشه در عذاب هستید. پس روی آوردن به ترفندهایی مانند استفاده از کلاه، روسری، مژه مصنوعی، آرایشهای غلیظ و… شایع است. همچنین شخص مبتلا ممکن است موهای کنده شده خود را بخورد، که این مساله باعث اختلالات شدید گوارشی میشود. همزمان بودن این اختلال با وسواس و اختلال بدریخت انگاری و دیگر اختلالات اضطرابی از دیگر مشکلاتی است که باید به آن توجه داشت.
نشانه های وسواس موکنی
نشانههای وسواس در هر کدام از انواع آن دارای ویژگیهای مشترکی است، اما در ادامه به برخی از ویژگیهای اختصاصی اختلال موکنی اشاره شده است.
- کندن افراطی و مداوم موهای سر یا نقاط دیگر در بدن
- تلاش های مکرر برای کاهش یا قطع رفتار موکنی
- اختلال در زندگی فردی یا اجتماعی به علت موکنی
- موکنی یا بی مویی ناشی از بیماری جسمانی دیگر از جمله مشکلات پوستی نیست
علل بروز وسواس موکنی چیست؟
اصلی ترین علل ایجاد اختلال موکنی شامل موارد زیر هستند.
۱- اختلالات همایند:
همزمان شدن اختلال موکنی با اختلالاتی مانند وسواس فکری عملی، اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه میتواند در این اختلال نقش داشته باشند.
۲- عوامل ژنتیکی:
اختلال موکنی میتواند یک عامل ژنتیکی داشته باشد و برخی از تحقیقات از یک نوع جهش ژنتیکی در این افراد خبر داده است. در واقع نابهنجاریهایی روی کروموزوم شماره ۱، معروف به SLTRKI ممکن است در این اختلال نقش داشته باشند. در دیگر انواع اختلالات وسواسی از جمله وسواس فکری عملی نیز ژنتیک نقش موثری ایفا میکند.
۳- ناتوانی در مدیریت استرس
افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، نمیتوانند به درستی هیجانات و استرس خود را مدیریت کنند و راه های نادرستی را برای کنترل استرس در پیش میگیرند، مانند کندن موها. به طور مثال بسیاری از افراد کنکوری هنگامی که درس میخوانند ممکن است به صورت ناخودآگاه و یا ارادی شروع به کندن موهای خود کنند.
روش های درمانی وسواس کندن مو
در ابتدا باید علت اصلی اختلال موکنی کشف شود. اگر همانطور که گفته شد اختلالات همایند علت این مساله باشد، باید با مشاوره روانشناسی اختلال اصلی حل و فصل شود. سپس استفاده از روش “وارونه سازی عادت” بیشترین موفقیت را در اثربخشی این اختلال داشته است.
به دلیل اینکه مو کندن یک عادت است با این روش سعی میشود تا این عادت جایگزین کار دیگری شود. در واقع به شما یاد داده میشود که به رفتارهای تکرار شونده خود، درست لحظاتی قبل از موکنی توجه داشته باشید تا بتوانید رفتارهای لذت بخش دیگری مانند آدامس جویدن یا کرم زدن به پوست را جایگزین کنید.
روشهای مدیریت استرس در درمان این اختلال موکنی بسیار اهمیت دارد. به دلیل اینکه این اختلال معمولا در جواب به استرس های محیطی بروز پیدا می کند، در نتیجه باید مشاوره وسواس برای درمان وسواس و رفتار مو کنی فرد انجام شود.
در موارد شدیدتر میتوان از یک دوره دارو درمانی برای درمان این اختلال بهره برد.
سوالات متداول درباره اختلال موکنی
آیا دارو درمانی میتواند برای اختلال موکنی موثر واقع شود؟
داروهای ضد افسردگی مخصوصا گروه SSRIs در درمان این اختلال موثر هستند. با این حال توجه داشته باشید که داروها عوارض خاص خود را نیز دارند و ابتدا بهتر است از درمان های غیر دارویی بهره ببرید و اگر نتیجه دلخواه را نگرفتید از داروها آن هم زیر نظر متخصص بهره ببرید.
منبع: honarehzendegi.com
همه چیز درباره اختلال بیش فعالی
- 227 بازدید
- 8 نوامبر 2021
- مطالب جالب
همه چیز درباره اختلال بیش فعالی
ADHD یا اختلال بیش فعالی و فقدان توجه، یک اختلال رفتاری شایع است که حدود ۱۰-۸ درصد کودکان را مبتلا میکند.
بیش فعالی و آنچه باید بدانید
ADHD یا اختلال بیش فعالی و فقدان توجه، یک اختلال رفتاری شایع است که حدود ۱۰-۸ درصد کودکان را مبتلا می کند. احتمال تشخیص این اختلال در پسران سه برابر دختران است ولی علت این تفاوت هنوز مشخص نشده است. کودکان بیش فعال بدون فکر کردن عمل می کنند، بیش از اندازه فعالند و در تمرکز کردن مشکل دارند.
غالباً متوجهاند که والدین چه انتظاری از آنان دارند اما برای برآورده ساختن این انتظار برای آنان مشکل است چون نمیتوانند آرام بنشینند، دقت کنند یا به جزئیات توجه کنند. البته بیشتر بچه ها در سنین خردسالی خصوصاً اگر مضطرب یا هیجان زده باشند چنین رفتارهایی می کنند. امادرکودکان بیش فعال این علائم مدت زمان طولانی وجود دارند و در شرایط و محیطهای مختلف روی می دهند.
این اختلال به عملکرد خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی کودک آسیب میرساند. با درمان مناسب کودکان میتوانند بیاموزند که چگونه با این مشکل کنار بیایند و علائم خود را کنترل کنند.
علائم بیـش فعالی کدامند؟
اختلال بیش فعالی و فقدان توجه سه نوع دارد که هر کدام الگوی رفتاری خود را دارند.
۱ – علائم بیش فعالی در نوع بی توجه:
- ناتوانی در توجه به جزئیات و بی دقتی در تکالیف مدرسه یا سایر فعالیتها
- مشکل در ادامه دادن توجه و حفظ دقت در طی فعالیتها
- مشکل آشکار در گوش دادن
- مشکل در پیروی از دستورات
- بی نظمی
- اجتناب از کارهایی که به تلاش ذهنی و تفکر نیاز دارد
- گم کردن اسباب بازیها کتابها و وسایل
- واکنش بیش از حد به محرکها
- فراموشی در فعالیتهای روزانه
۲- علائم بیش فعالی در نوع بیش فعال- برانگیخته:
- بی قراری و ناآرامی.
- مشکل در حفظ حالت نشسته.
- دویدن بیش از حد و یا بالا و پایین پریدن.
- ناتوانی از بازی کردن در سکوت.
- به نظر می رسد که همیشه در حرکت و آمادهی رفتن هستند.
- زیاد صحبت میکنند.
- قبل از اینکه سوال تمام شود پاسخ میدهند.
- منتظر ایستادن و در صف ایستادن برایشان سخت است.
- حرف دیگران را قطع میکنند و فضولانه وارد بحث دیگران میشوند.
۳- نوع سوم بیش فعالی که شایعتر نیز هست شامل ترکیبی از علائم بیش فعالی نوع اول و دوم است.
اگرچه بزرگ کردن کودک بیش فعال کار سادهای نیست اما باید به خاطر داشت که این بچه ها بد نیستند و غرض ندارند. کودکان مبتلا به بیش فعالی بدون درمان دارویی و یا رفتار درمانی نمیتوانند رفتار خود را کنترل کنند.
بیـش فعـالی چگونه تشخیص داده میشود؟
بسیاری از موارد بیش فعالی توسط پزشک عمومی درمان میشود. آزمون یا آزمایشی که بیش فعالی را تشخیص دهد وجود ندارد. تشخیص، به یک ارزیابی کامل نیاز دارد. اگر تشخیص قطعی نشده باشد تشخیصهای دیگر مانند سندرم تورت، ناتوانی در یادگیری یا افسردگی مطرح می شود. ممکن است کودک به متخصص اعصاب، روانپزشک و یا روانشناس ارجاع دادهشود. در نهایت علائم و اطلاعات جمع آوری شده وتشخیص داده میشود و درمان آغاز میگردد.
برای تشخیص بیش فعالی باید:
- کودک رفتارها و علائم گفته شده را قبل از سن ۷ سالگی نشان دهد.
- این رفتارها در مقایسه با کودکان همسن و سال آنان شدیدتر باشد.
- علائم حداقل باید ۶ ماه ادامه داشته باشند.
- این علائم بر روی حداقل دو زمینه زندگی کودک مانند مدرسه، خانه،، پرستار کودک، دوستان و… تاثیر منفی داشته باشد.
علائم نباید در اثر فشار روانی و استرس ایجاد شده باشد. کودکانی که طلاق، جدایی، بیماری، تغییر مدرسه یا تغییر ناگهانی در زندگی را تجربه می کنند ممکن است بی توجه یا فراموشکار شوند. برای تشخیص اختلال باید این عوامل در نظر گرفته شود. همچنین زمان شروع علائم درست بعد از این وقایع در تشخیص درست کمک کننده است.
سابقهی پزشکی کودک و خانواده بسیار مهم است زیرا تحقیقات نشان داده است بیش فعالی زمینهی ژنتیکی داشته و اغلب سابقهی خانوادگی ابتلا دیده می شود.
معاینهی فیزیکی باید انجام شود و شنوایی، بینایی و سایر تواناییها بررسی شوند. برخی از بیماریهای دیگر مانند استرس، افسردگی و اضطراب میتوانند مانند بیش فعالی تظاهر کنند. ممکن است از والدین سوالاتی در مورد این بیماریها و نیز در مورد سیر رشد و تکامل کودک، رفتار کودک در خانه، در مدرسه و در بین دوستان، پرسیده شود.
از سایر افرادی که کودک شما را مرتب میبینند نیز باید در این موارد سوال شود. معلمان معمولا اولین کسانی هستند که متوجه علائم بیش فعالی می شوند. ارزیابی سیر آموزش کودک نیز باید انجام شود. اما این نکته نیز اهمیت دارد که این افراد باید صادق و مورد اعتماد باشند و از نقاط قوت و ضعف کودک شما تا حد امکان آگاهی داشته باشند.
علت بیـش فعالی چیست؟
علت ایجاد بیش فعالی این نیست که شما والدین خوبی نبودهاید. همچنین رابطهی قطعی با مصرف زیاد مواد قندی ندارد. واکسنها نیز موجب ایجاد آن نمیشوند. علل ایجاد آن منشاء زیست شناختی دارد که هنوز به درستی شناخته نشدهاست. محققان بیان میکنند که احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی عامل به وجود آمدن این اختلال است.
عوامل مستعد کننده برای ابتلا کدامند؟
مطالعاتی بر روی کودکان مبتلا انجام گرفتهاند نشان میدهند که در بسیاری از موارد این اختلال در خویشاوندان نزدیک آنان نیز وجود داشتهاست.
محققان بیان میکنند که نواحی خاصی از مغز در این کودکان در حدود ۱۰-۵ درصد کوچکتر و کم فعالیتتر از حد نرمال است. اگرچه آنان مطمئن نیستند که این مسئله علت ایجاد اختلال باشد. همچنین نشان داده شده که تغییرات شیمیایی در مغز این کودکان وجود دارد.
مطالعات اخیر نشان دهندهی این است که مصرف سیگار در دوران بارداری با ایجاد بیش فعالی در کودک مرتبط است. سایر عوامل خطر برای ایجاد این اختلال شامل تولد پیش از موعد، نوزاد با وزن بسیار کم، و آسیبهای مغزی حین تولد هستند.
ممکن است تماشای بیش از حد تلویزیون در سنین کم موجب کم توجهی کودک شود. به گفتهی پزشکان کودکان زیر دو سال نباید تلویزیون نگاه کنند و یا به بازیهای ویدئویی و کامپیوتری بپردازند.
در کودکان دو ساله و بالاتر نیز باید زمان این فعالیتها به ۲-۱ ساعت و به برنامههای مناسب سن آنان محدود باشد.
منبع: seemorgh.com