نبرد بابل – کورش بابل را فتح مى کند

دولت هاى بزرگ دنیاى قدیم که از ۴ هزار سال قبل شکل گرفته بودند بیش ترین تمرکز را در بی نالنهرین یا عراق کنونى داشتند. این

دولت ها اکثرا قدرتمند، ثروتمند و بعضا جنگجو مانند قوم آشور بودند.
اقوام بین النهرین در زمانى که در اوج اقتدار بودند اقوام شرقى مستقر در ایران کنونى، اقوام خاور نزدیک و مصرى ها را نیز تحت فرمان
داشتند اما منابع تاریخى نشان مى دهد که قدرت گرفتن مادها در شرق قدرت آن ها را تحت الشعاع قرار داد.

از طرف دیگر اقوام قدرتمندى در جنوب اروپا در حال قدرت گرفتن بودند…

مضافا آن که تضاد شدید منافع این اقوام با یکدیگر آن ها را مجبور به انجام

جنگ هاى بسیار طولانى کرده بود که در آخرین آن هوخشتر آشور را از روى زمین محو کرد. البته خیانت بابلیان در سقوط نینوا
ب ىتأثیر نبود. اما براى مردم بی نالنهرین این آخر ماجرا نبود، هخامنشیان در مرکز ایران قدرت گرفته بودند و اکنون براى تبدیل شدن
داشتند. « کم » به یک امپراتورى بزرگ تنها فتح بابل را در بی نالنهرین
کورش کبیر سال هاى ۵۴۶ ق. م تا ۵۳۸ ق. م به درجه اى از قدرت رسیده بود که مطمئن شود از نبرد بی نالنهرین دست خالى باز
نمى گردد. در ۵۳۹ ق. م کورش با ارتشى مجهز و بزرگ از دجله عبور کرد.
بابل به دلیل داشتن برج و باروهاى بسیار بزرگ و مرتفع معروف بود و گمان بسیارى بر این بود که کورش از حمله ى خود طرفى
نبندد. نبوئید، پادشاه بابل، که مردى هنر دوست بود براى مقابله با سپاه کورش پسر خود، بلتسر، را به مقابله با کورش فرستاد اما
بلتسر شکست خورد و به سمت بابل عقب نشست.
فتح بابل در ابتدا غیرممکن مى نمود چرا که مردم بابل در داخل قلاع مرتفع خود قادر به کشت و زرع و مقاومت در برابر مهاجمان
بودند و از طرف دیگر نیز وسایل قلعه کوب کورش براى کوبیدن شهر ناتوان بود. بنابراین کورش از عنصر غافلگیرى استفاده کرده و
دستور داد تا آب فرات را برگردانند. کم شدن جریان آب سبب شد تا سربازان وى بتوانند ورودى رودخانه به شهر خود را به داخل
رخ داد. « غافلگیرى مدافعان قلعه » بابل برسانند. این جا بود که حکایت تکرارى تاریخ یعنى
سرپرستى سایکس نویسنده کتاب تاریخ ایران دلیل سقوط بابل را خستگى مردم بابل از اختلافات و تنازعات مى داند و توجه بیش از
اندازه نبوئید، فرمانرواى بابل، به آثار تاریخى و معابد را دلیل نابسامانى بابل ذکر مى کند.
هرگاه در مقابل کورش ملت متحدى بود که براى تقویت و نگاهدارى پادشاه خود حاضر به نبرد بودند گمان نمى رود که » : وى مى گوید
ایرانیان مى توانستند بدون محاصره طولانى بابل را با آن سه خط حصار و قلعه و آن همه اسباب و استعداد مسخر نمایند.
«. لیکن اتفاق چنین افتاد که همه اوضاع براى کورش مساعدت داشت
کورش کبیر پس از فتح بابل دستور عجیبى صادر کرد که براى مردم آن زمان تازگى داشت. او دستور داد که شهر از هرگونه تخریب
و تعرض در امان بماند و معابد و گنجین ههاى شهر حفظ شود.
پایان یک دوران
بابل قبل از سقوط به اوج قدرت رسیده بود. تمام بی نالنهرین، سوریه، فینیقیه، صحراى سینا، شمال عربستان و فلسطین و اردن امروزى
در قلمرو این دولت مقتدر بود. امپراتورى بابل از غرب با دریاى مدیترانه و بحر احمر در تلاقى بود.
اما سقوط بابل پایان یک دوران بود؛ دوران حکومت پادشاهان و دولت شهرهاى پرقدرت بی نالنهرین. بابل سخت جان ترین این
قدرت ها بود اما سرانجام با قدرت گرفتن امپراتورى ماد که بعدها تبدیل به پادشاهى هخامنشى شد تمدن هاى بی نالنهرین قدرت
سیاسى نظامى خود را از دست دادند.
ارزش نظامى فتح بابل به دست کورش از نقطه نظر ژئوپولتیکى بود. این شکست سبب شد که تا ۹۰۰ سال ایران نگرانى از بابت
قدرت هاى بین النهرینى نداشته باشد حال آن که کورش مى دانست، بابل تا زمانى که مستقل بماند، مى تواند تهدید کننده فلات ایران
باشد بنابراین تا حمله اعراب در ۶۵۰ میلادى ایران فرصت داشت که امپراتورى خود را توسعه دهد.

http://www.vatanfa.com/?s=نبرد-بابل-–-کورش-بابل-را-فتح-مى-کند
خشایار گفته:

چه بودیم!چه هستیم!افسوس

ناصر گفته:

ممنون مطلب خوبی بود..