is_tag

وصیت نامه کوروش بزرگ

“نامت زنده باد ای بزرگ مرد اریایی”

 

 

ای خدا ، نیایش مرا که پایان زندگی من است بپذیر !

سپاسگزارم که صداهایی به من نمودی که چه باید بکنم و از چه چیزهایی بپرهیزم ،مخصوصا حق شناسم از اینکه هیچگاه از یاری خود مرا محروم نکردی .

خدایا از شما خواستارم همسر و فرزندان ، دوستان و وطنم را سعادتمند بداری .

فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام.
وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بخت‌یار بوده‌ام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمی‌کنم که از هنگام جوانی ناتوان‌ترم.

 

ادامه مطلب وصیت نامه کوروش بزرگ

جایگاه زن در ایران باستان

در ایران باستان زنان به عنوان یکی از متمدن ترین اقوام جهان دارای جایگاه بسیار بلند و مقامی بس ارجمند بوده اند.
ایرانیان همچون اعراب زن را ننگ نمی دانستند بلکه او را موجودی مقدس و پاک که لازمه حیات است دانسته و مقام او را ارج نهاده اند.

 

ادامه مطلب جایگاه زن در ایران باستان

پرچم ایران در زمان کوروش

  • 13,281 بازدید
  • 12 مارس 2011
  • عکس

تصویر زیر پرچم ایران را در زمان کوروش کبیر نمایش می دهد،این پرچم در طول سالیان بسیار دراز از زمان کوروش تا به الان تغییرات زیادی داشته است،که توی یک پست دیگه حتما تمام پرچم های ایران از اون زمان تا زمان فعلی رو میزارم.

ادامه مطلب پرچم ایران در زمان کوروش

سخنان زیبا از کوروش کبیر

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.

 

خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن.

 

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.

 

ادامه مطلب سخنان زیبا از کوروش کبیر

یک داستان از مردانگی و سخاوت کوروش

روزی که کوروش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه (که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم “ارتب” خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود. کوروش در آن روز به طور رسمی وارد صور شده بود و پیشاپیش او، به رسم آن زمان ارابه آفتاب را به حرکت در می آوردند و ارابه آفتاب حامل شکل خورشید بود و شانزده اسب سفید رنگ که چهار به چهار به ارابه بسته بودند آن را می کشید و مردم از تماشای زینت اسب ها سیر نمی شدند …

 

ادامه مطلب یک داستان از مردانگی و سخاوت کوروش