is_tag

ایا ذوالقرنین همان کوروش است؟!!!

مفسرین در باره اینکه کدامیک از مردان نامی تاریخ ذوالقرنین بوده است نظرات متفاوتی ارائه کرده اند:

بیشتر مفسران قدیمی ( از جمله طبری ) و از معاصران مونتگمری وات در « دایره المعارف اسلام » و آقای دکتر حسن صفوی در « ذوالقرنین کیست ؟» نظرشان بر این بوده که مراد از ذوالقرنین ، اسکندر مقدونی است.

اما مفسران عصر جدید از جمله مولانا ابوالکلام محیی الدین احمد آزاد ( ۱۹۵۸-۱۸۸۸) وزیر فرهنگ سابق کشور هند گویا به اقتباس از  سید احمدخان مصلح (معروف به مسلمان هندی مفسر معروف قرآن)در تفسیر معروفش به اردو بنام « ترجمان قرآن »که استاد باستانی پاریزی رساله او را با شرح و بسط لازم به فارسی ترجمه کرده : « ذوالقرنین یا کوروش کبیر» زبانشناس بزرگ معاصر آقای دکتر فریدون بدره ای در کتاب « کوروش کبیر در قرآن مجید و عهد عتیق » اظهار عقیده کرده اند که ذوالقرنین همان کوروش هخامنشی است.

 

ادامه مطلب ایا ذوالقرنین همان کوروش است؟!!!

زندگی کورش کبیر

کورش بزرگ فرزند کمبوجیه و ماندانا اولین کسی بود که فلات ایران را برای نخستین بار در تاریخ زیر یک پرچم در آورد و پادشاهی ایران را تشکیل داد.
در سال ۵۴۶ قبل از میلاد , کراسوس شاه لیدیا با اندیشه پیروزی بر سرزمین پارسیان یورشبر ایران زمین را آغاز کرد. وی پیش از یورش, از کاهن معبد دلفی در یونان در زمینه یورش به پارسیان نگر(نظر)خواهی کرد و کاهن به او وعده داد که اگر حمله کند, امپراطوری بزرگی را نابود خواهد کرد.جنگ با ایران برای لیدیا یک فاجعه تاریخی بود. کروسوس بسختی شکست خورد. کورش خاک لیدیا را در هم نوردید. کروسوس به اسارت ایرانیان در آمد و خاک لیدیا(ترکیه فعلی) ضمیمه شاهنشاهی کورش قرار گرفت و مرزهای شرقی ایران به دریای اژه رسید. کورش کراسوس را بخشید و از او یک فرمانده با وفا ساخت و بعدها همین کراسوس و ارتش لیدیا برای پیشبرد هدفهای امنیت گسترانه کورش نبردها کردند.

 

ادامه مطلب زندگی کورش کبیر

کشورداری داریوش بزرگ

 

مقدمه

پیش از آنکه به موضوع اصلی یعنی ((کشورداری داریوش بزرگ)) بپردازیم – باید خاطر خوانندگان محترم را باین نکته مهم متوجه نمایم که از مدارک و آثار آنچه راجع بدوران هخامنشی در دست ماست بیشتر بقلم بیگانگان نوشته شده و طبیعی است که این نویسندگان در آثار و نوشته‌های خود خالی از عرض نمانده‌اند . از طرف دیگر مرزوبوم ایران ، این کشور کهن سال ما آسیب و صدمه فراوان دیده است . روزهای سهمگین فراوان ، از قبیل تاخت و تاز اسکندر گجستک ، دست یافتن تازیان و حمله مغول و تاخت و تاز اقوام دیگر بر ایران گذشته است و هیچ چیز از روزگاران باستان ، آن چنان که باید ، بر جای نمانده است و یا اینکه رنگ و روی دیگر بخود گرفته است . اما خوشبختانه در مدت نیم قرن اخیر و با کوشش باستانشناسان ، گاه و بیگاه در میان ویرانه‌ها ، اسناد و آثاری از روزگاران سرافرازی و عظمت ایران بدست میآید چنانکه با خوانده شدن کتیبه‌های هخامنشی بسیاری از نکات تاریک تاریخ ایران هخامنشی روشن شده و آنچه که تا چند ده سال پیش جزو افسانه و باور نکردنی بوده بصورت حقیقت و واقع درآمده است . با عرض معذرت و ذکر مقدمه که شاید طولانی هم شد اکنون بموضوع اصلی می‌پردازم .

ادامه مطلب کشورداری داریوش بزرگ