is_tag

تشکیل شدن حزب دموکرات

فکر تشکیل حزب واحد پس از شهریور ۱۳۲۰ در اذهان شکل گرفته بود. علی‌الخصوص آنکه وجود حزب توده و فعالیت گسترده آن پاره‌ای از رجال و فرهیختگان را بر این باور کشاند که می‌بایست در مقابل فعالیت و تبلیغات گسترده حزب توده، حزب قدرتمند دیگری به وجود آید که بیشتر جنبه ملی‌گرایانه و ناسیونالیستی داشته باشد، اما اوضاع آشفته کشور مجال چنین فعالیتی را نمی‌داد. تا اینکه قوام‌السلطنه در دوره انتخابات مجلس چهاردهم این فکر را به طور جدی به عمل در آورد. اصول این حزب بر مبنای عقاید خود قوام‌السلطنه استوار بود و بر این مبنا که شاه یک مقام تشریفاتی است و اختیاراتش می‌بایست در حد قانون اساسی باشد، دور می‌زد.

ادامه مطلب تشکیل شدن حزب دموکرات

تصویب قانون متحدالشکل کردن لباس ها

قانون متحدالشکل شدن لباس در ۴ دی ۱۳۰۷ در مجلس شورای ملی دوره ششم به تصویب نمایندگان رسید. قبل از تصویب این قانون رضا شاه به تأسی از کشور همسایه ترکیه اقداماتی برای متحدالشکل کردن لباس در کشور صورت داده بود. در آغاز به وزرا، نمایندگان مجلس، مدیران و رؤسای دوایر دولتی و کارمندان دولت تکلیف شده بود لباس متحدالشکل بپوشند و کلاه لبه‌دار (که به کلاه پهلوی شهرت داشت) بر سر بگذارند؛ و نیز دستور داده شده بود تا محصلین و دانش آموزان مقاطع مختلف مدارس نیز اونیفورم ویژه‌ای به رنگ خاکی که شامل یک نیم تنه و شلوار می‌شد، بر تن کنند و کلاه پهلوی بر سر نهند. به تدریج پوشیدن لباس متحدالشکل به دیگر اقشار مردم نیز تکلیف شد.

ادامه مطلب تصویب قانون متحدالشکل کردن لباس ها

مخالفت مردمی با جمهوری خواهی دروغین رضاخان

در روز ۲۸ اسفند ۱۳۰۲ بیش از هشت هزار تن از مردم تهران در مسجد شاه جمع شده بودند تا مراتب مخالفت خود را با جریان جمهوری‌خواهی بی اصالت و خلاف قاعده رضاخانی اعلام کنند. از اواخر پاییز و اوایل زمستان سال ۱۳۰۲ رضاخان سردار سپه، نخست‌وزیر وقت تلاشهای گسترده‌ای برای اضمحلال نهایی قاجاریه و اعلام حکومت جمهوری در ایران آغاز کرده و به انحاء گوناگون می‌کوشید با انتقاد پیدا و پنهان از احمد شاه و قاجاریه افکار عمومی مردم کشور را با خود همراه سازد و در همان حال بر آن بود با برگزاری سریع انتخابات دوره پنجم مجلس و گزینش نمایندگان دلخواه موضوع انحلال سلسله قاجاریه و حکومت جمهوری دلخواه خود را قانونی سازد. با این احوال از همان آغاز اقلیت مجلس با رهبری‌های سید حسن مدرس، که از نیات سوء رضاخان آگاهی داشت در برابر موافقان او در مجلس موضع گرفته مخالفتش را با انقراض سلسله قاجاریه و اعلام جمهوری در ایران اعلام کرد.

ادامه مطلب مخالفت مردمی با جمهوری خواهی دروغین رضاخان

نامزدی اشرف پهلوی و شمس

 

تاج‌الملوک آیرملو و رضاخان یاور در سال ۱۲۹۶هـ ش در تهران صاحب دختری شدند که او را خدیجه نامیدند. تولد این فرزند موجی از شادی در خانواده پدید آورد و به دنبال آن رضاخان که تا حدودی خرافاتی بود قدم او را خیر انگاشت. به ویژه که تمامی موفقیتهای نظامی و سیاسی خود را پس از تولد او به دست آورد. به همین دلیل پس از رسیدن به سلطنت، دخترش را به شمس‌الملوک ملقب نمود.
به فاصله دو سال پس از تولد اولین فرزند، یعنی در چهارم آبان ۱۲۹۸ هـ ش، دو فرزند دیگر به فاصله پنج ساعت، اولی پسر و دومی دختر به دنیا آمدند که فرزند اول محمدرضا نام گرفت و فرزند دوم را زهرا نامیدند، که وی نیز پس از به قدرت رسیدن رضاشاه اشرف‌الملوک لقب گرفت.

ادامه مطلب نامزدی اشرف پهلوی و شمس

تبار رضاشاه

از آغاز تاریخ تا به امروز انسانهای بی شماری متولد شده و مرده‌اند، اما هیچ گاه تاریخ تولد و مرگشان و یا ریشه و تبارشان دغدغه ذهن و فکر هیچ کس قرار نمی‌گیرد. در این باره نیز همانند بسیاری از امور دیگر، انسانها به هر پدیده‌ای به همان اندازه اهمیت می‌دهند که آن پدیده در زندگی اجتماعی مردم تأثیرگذار بوده است. و همین اصل، علت اصلی آن است که بسیاری از انسانها از زاد و مرگ بسیاری از انسانهای دیگر بی خبر می‌مانند. اصل یادشده، همچنین، نشان آن است که برخی از انسانها، لحظه لحظه مرگشان ثبت می‌شود در حالی که نه تنها دیگران، که خودشان نیز از تاریخ دقیق تولد خویش بی‌خبرند. زیرا این دسته از انسانها کسانی هستند که به هر علت توانسته‌اند در عرصه فرهنگ یا سیاست یا اقتصاد جامعه تأثیرگذار باشند در حالی که در شرایطی دیده به جهان گشودند که خود یا خانواده‌شان برای دیگران اهمیتی نداشتند و ثبت تاریخ تولد و یا ریشه و تبارشان جلب توجه نمی‌کرد. بسیاری از علما و مخترعان و مکتشفان و هنرمندان و سلاطین از این گونه‌اند. تعدادی هم هستند که هم هنگام تولد برای جامعه اهمیت داشتند و هم هنگام مرگ.

ادامه مطلب تبار رضاشاه

عقدکنان محمدرضا با فوزیه

نخستین عروس دربار پهلوی فوزیه دختر ملک فوآد پادشاه مصر و خواهر ملک فاروق بود . این ازدواج به دلیل کسب وجهه بین‌المللی برای خاندان بی ریشه پهلوی و ارتباط میان دوخاندان دست نشانده دولت انگلیس در خاورمیانه یعنی خاندان خدیو مصر و خاندان جدیدالتأسیس پهلوی صورت می گرفت و اتحادی در جهان اسلام پدید می‌آورد بدین ترتیب فرزندی که پدید می‌آمد دارای دو ملیت ایرانی و مصری بود و این امر برای مقاصد بعدی استعمار انگلیس مورد استفاده قرار می گرفت. تنها مشکلی که باقی می‌ماند‍ ایرانی‌الاصل نبودن فوزیه شاهزاده مصری بود که مسئله ازدواج با ولیعهد ایران را مشکل می‌ساخت. چرا که بنابه تأیید مجلس‌ ملکه ایران می‌بایست ایرانی باشد. پس راهکاری اندیشیده شد که با طرح و تصویب پاره‌ای قوانین بتوان فوزیه را ایرانی‌الاصل قلمداد نمود.

ادامه مطلب عقدکنان محمدرضا با فوزیه