is_tag

عکسی از تولد ۷۹ سالگی داریوش ارجمند!


داریوش ارجمند ۴ مرداد سال ۱۳۲۳ در مشهد زاده شد. پدرش استوار نصرالهی نظامی ارتشی و شیفت درب جنوبی بیمارستان رضاشاه در مشهد و ماما رضا در بیرجند بود، مادرش خانم یغمایی فرزند یکی از ثروتمندهای مشهد و دارنده کارخانه‌های نوشابه‌سازی و خواهر کوروش یغمایی خواننده سرشناس ایران بود.

در خانواده‌ای با سه برادر و دو خواهر، او فرزند دوم خانواده و برادر کوچکتر انوشیروان ارجمند است که از بازیگران درگذشته سینما و تلویزیون بود. او همچنین عموی برزو ارجمند و بهار ارجمند، و پدر امیریل ارجمند است.

داریوش ارجمند ۴ مرداد سال ۱۳۲۳ در مشهد زاده شد. در ادامه تصویری از تولد ۷۹ سالگی این بازیگر را مشاهده می کنید.

تولد ۷9 سالگی داریوش ارجمند

دانلود فیلم

ادامه مطلب عکسی از تولد ۷۹ سالگی داریوش ارجمند!

معرفی گنجنامه در کوه الوند همدان

سنگ‌نبشته‌های گنج‌نامه نوشتارهایی از دوران داریوش و خشایارشاه هخامنشی است که بر دل یکی از صخره‌های کوه الوند در فاصله ۵ کیلومتری غرب همدان و در انتهای درهٔ عباس‌آباد حکاکی شده‌است. کتیبه‌ها هر کدام در سه ستون ۲۰ سطری به زبان‌های پارسی باستان، بابلی و عیلامی قدیم نوشته شده‌اند. متن پارسی باستان در سمت چپ هر دو لوح جای گرفته‌است و پهنایی معادل ۱۱۵ سانتی متر دارد. متن بابلی در وسط هر دو کتیبه نوشته شده و متن عیلامی در ستون سوم قراردارد.

کتیبه های گنجنامه در همدان

نام‌گذاری
این کتیبه‌ها از دیرباز نام‌های گوناگونی را بر خود گرفته‌است، از جمله «سنگ نبشته – نبشت خدایان – دادمهان یا دادبهان – تنبابر – کتیبه‌های الوند – جنگ نامه و گنجنامه» که دو نام «جنگ نامه و گنجنامه» در سده‌های اخیر بیشتر مصطلح بوده‌است.

در خصوص وجه تسمیه گنجنامه می‌توان گفت: گنجنامه در زبان پارسی به معنای حکایت و داستان گنج است و عموم مردم را تصور بر این بوده‌است که راز گنجی نهان را در این کتیبه‌ها نگاشته‌اند و به نظر می‌رسد واژهٔ جنگ نامه نیز تحت تاثیر ذهنیتی که از جنگ و جنگاوری شاهان گذشته در سر مردم بوده، یا با جایگزینی عامیانه کلمه جنگ بجای گنج بوجود آمده باشد.

ادامه مطلب معرفی گنجنامه در کوه الوند همدان

کاخ بار – آپادانا/ تخت جمشید

کاخ بار – آپادانا » تخت جمشید«آپادانا» یا کاخ بار داریوش و خشایارشا که اریک اشمیت، حفار تخت‌جمشید آن را «عالی‌ترین، باشکوه‌ترین و وسیع‌ترین ساختمان‌های تخت‌جمشید» خوانده، مشتمل است بر یک تالار چهارگوش مرکزی با ۳۶ستون و سه ایوان، در جهت‌های شمال، شرق و غرب (هر یک با ۱۲ ستون) و چهار برج در چهار گوشه بیرونی تالار و یک رشته اتاق نگهبانی در جنوب.

بنای «آپادانا» به دست داریوش بزرگ آغاز شد و در زمان خشایارشا به اتمام رسید. سطح این کاخ نزدیک به سه متر از کف حیاط آپادانا و کف دروازه همه ملل بلندتر ساخته شده و در بیشتر قسمت‌ها متکی بر سنگ تنه کوه است. برای رفتن به درون این کاخ دو پلکان دو طرفی، یکی در سمت شمال چسبیده به ایوان شمالی و یکی در سمت مشرق و متصل به ایوان شرقی درست کرده‌اند. دیوارهای این پلکان‌ها و پیش بست‌شان مزیت به نقوش و کتیبه‌های باشکوهی است. از ۷۲ ستونی که روزی سقف آپادانا و ایوان‌هایش را برپا می‌داشته‌اند، امروز تنها ۱۴ عدد برپا است که یکی از آنها (در شمال شرقی ایوان شرق) بازسازی شده است. اما بر پاییه روایات سیاحان اروپایی و تصاویری که از تخت‌جمشید کشیده‌اند می‌دانیم که در سال ۱۶۱۹ میلادی هنوز ۲۰ ستون برپا بوده است و این تعداد در سالهای ۱۶۲۷ به ۱۹، در ۱۶۷۷ به ۱۸، در ۱۶۹۴ به ۱۷، در ۱۷۸۷ به ۱۵ و در سال ۱۸۴۱م. به ۱۳ عدد کاهش یافته که از ان تاریخ به بعد، دیگر ستونی فرو نیفتاده است. در اینجا به شرح مختصری از قسمت‌های مختلف «کاخ آپادانا» می‌پردازیم:

ادامه مطلب کاخ بار – آپادانا/ تخت جمشید

رد احتمال یکسان بودن بردیا و گئومات مغ

یزدان صفایی: پاتیزیتس مغ که از سوی کمبوجیه به عنوان سرپرست و جانشین تخت شاهی تعیین شده بود، به سود برادر خود اسمردیس عمل می‌کند و او را بر تخت شاهی می‌نشاند.[۱]پومپی تروگ نیز همچون هرودوت، از روایت دو برادر مغ سخن گفته است.[۲]
اما داریوش اول، تنها یک مغ به نام گئوماته می‌شناسد.[۳] کتسیاس نیز تنها یک نفر را در این نقش می‌شناسد و نه دو نفر.[۴]
گئوماته گاهی اسمردیس یا ماردوس، گاهی اسفنددات یا اوروپاست، گاهی نیز گومت یا پاتیزیتس (پاتیدیزت) نامیده شده است.[۵] احتمالاً داستان «دو مغ» از نامهای متفاوت غاصب ناشی شده است و سندیت تاریخی ندارد.

نمی‌توانیم روایت هرودوت[۶] را مبنی بر این که بردیا [=پسر کورش] در زمان حضور کمبوجیه در مصر کشته شده است، بپذیریم. چرا که روایت داریوش [۷] را در دست داریم که می‌گوید بردیا پیش از لشکرکشی کمبوجیه به کورش کشته شده بود. از آنجا که راوی نخست این داستان داریوش است و نسبت به نویسنده‌ی یونانی، به زمان رویداد، نزدیک تر است و مهم تر از آن در بطن ماجرا جای دارد، روایت او را درباره‌ی زمان قتل بردیا می‌پذیریم.

ادامه مطلب رد احتمال یکسان بودن بردیا و گئومات مغ

کاخ مخصوص داریوش، تچر » تخت جمشید

از نخستین کاخهایی که بر روی صفه تخت جمشید برآوردند بنایی بود در جنوب غربی آپادانا و رو به جنوب، یعنی به سمت آفتاب. این بنا در یکی از کتیبه های منقور بر آن تچر خوانده شده است و در کتیبه ای دیگر از همان بنا هدیش و امروز به ((کاخ داریوش)) و یا ((تچر)) معروف است. کلمه تچر در زبان فارسی مانده و به صورت ((تجر)) و یا ((طرز)) در آمده است و آن را ((خانه زمستانی)) معنی کرده اند ولی هیچ دلیلی که برساند این بنا سرای زمستانی داریوش بوده است در دست نیست.

 

ادامه مطلب کاخ مخصوص داریوش، تچر » تخت جمشید

آداب و اخلاق هخامنشیان

آنچه مایه شگفتی می‌شود این است که مردم ماد و پارس، با وجود آن دینی که داشتند، تا چه حد بیرحم بودند. بزرگترین شاه ایشان، داریوش اول، در کتیبه بیستون چنین می‌گوید: «فرورتیش دستگیر شد و او را نزد من آوردند. گوشها و بینی و زبان او را بریدم و چشمهای او را درآوردم. او را در دربار من به غل و زنجیر کردند تا همه مردم او را ببینند. بعد او را به اکباتان بردم و به دار آویختم… و اهورمزدا یاری خود را به من عطا کرد. به اراده اهورمزدا قشون من بر قشونی که از من برگشته بود پیروز شد و چیترتخم را گرفته نزد من آوردند. من گوشتها و بینی او را بریدم و چشمهای او را برکندم. او را در دربار من در غل و زنجیر داشتند، و تمام مردم او را دیدند. بعد به امر من در اربل او را مصلوب کردند.» داستانهایی که پلوتارک، در سرگذشت اردشیر دوم و حوادث اعدامی که به فرمان وی صورت گرفته، نقل می‌کند، نمونه‌های خونینی از اخلاق شاهان پارس را در دوره اخیر آنان نشان می‌دهد. بر کسانی که خیانت می‌ورزیدند هیچ گونه رحمت و شفقتی روا نمی‌داشتند: این گونه اشخاص، و پیشوایان ایشان را به دار می‌آویختند. پیروانشان را چون بنده می‌فروختند و شهرهاشان را چپاول می‌کردند و پسرانشان را اخته می‌ساختند، و دخترانشان را به اسیری می‌بردند و می‌فروختند. ولی عدالت و حق مقتضی آن نیست که، در باره یک ملت، تنها از اعمال و رفتار شاهان آن قضاوت شود؛ فضیلت چیزی نیست که مانند اخبار تاریخی روایت شود، و نیکان و پاکان، مانند ملتهای خوشبخت، تاریخی ندارند. حتی شاهان نیز، در پاره‌ای از  موارد، از خود اخلاق نیک نشان می‌دادند، و چنان بود که میان یونانیان پیمانشکن به درستی عهد معروف بودند. چون پیمانی می‌بستند به آن استوار می‌ماندند، و به این می‌بالیدند که هرگز وعده‌ای را که داده‌اند خلف نمی‌کنند. آنچه از تاریخ پارسیها با ستایش و تحسین باید ذکر شود این است که بندرت اتفاق می‌افتاد که فرد پارسی برای جنگ با پارسیها به مزدوری گرفته شود؛ در صورتی که هر کس می‌توانست یونانیان را برای جنگ با خودشان اجیر کند.

ادامه مطلب آداب و اخلاق هخامنشیان

جشن نوروز

بزرگترین جشن ملی ایران که در نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آن‌گاه که آفتاب جهانتاب به برج حمل انتقال یابد و روز و شب برابر گردد ـ آغاز می‌شود در ادبیات پارسی گاه به نام «جشن فروردین» خوانده می‌شود:
جشن فرخندۀ فروردین است
روز بازار گل و نسرین است

و گاه «جشن بهار» یا «بهار جشن»:
بهار سال غلام بهار جشن ملک
که هم به طبع غلامست و هم بطوع غلام

ادامه مطلب جشن نوروز