is_tag

کاخ بار – آپادانا/ تخت جمشید

کاخ بار – آپادانا » تخت جمشید«آپادانا» یا کاخ بار داریوش و خشایارشا که اریک اشمیت، حفار تخت‌جمشید آن را «عالی‌ترین، باشکوه‌ترین و وسیع‌ترین ساختمان‌های تخت‌جمشید» خوانده، مشتمل است بر یک تالار چهارگوش مرکزی با ۳۶ستون و سه ایوان، در جهت‌های شمال، شرق و غرب (هر یک با ۱۲ ستون) و چهار برج در چهار گوشه بیرونی تالار و یک رشته اتاق نگهبانی در جنوب.

بنای «آپادانا» به دست داریوش بزرگ آغاز شد و در زمان خشایارشا به اتمام رسید. سطح این کاخ نزدیک به سه متر از کف حیاط آپادانا و کف دروازه همه ملل بلندتر ساخته شده و در بیشتر قسمت‌ها متکی بر سنگ تنه کوه است. برای رفتن به درون این کاخ دو پلکان دو طرفی، یکی در سمت شمال چسبیده به ایوان شمالی و یکی در سمت مشرق و متصل به ایوان شرقی درست کرده‌اند. دیوارهای این پلکان‌ها و پیش بست‌شان مزیت به نقوش و کتیبه‌های باشکوهی است. از ۷۲ ستونی که روزی سقف آپادانا و ایوان‌هایش را برپا می‌داشته‌اند، امروز تنها ۱۴ عدد برپا است که یکی از آنها (در شمال شرقی ایوان شرق) بازسازی شده است. اما بر پاییه روایات سیاحان اروپایی و تصاویری که از تخت‌جمشید کشیده‌اند می‌دانیم که در سال ۱۶۱۹ میلادی هنوز ۲۰ ستون برپا بوده است و این تعداد در سالهای ۱۶۲۷ به ۱۹، در ۱۶۷۷ به ۱۸، در ۱۶۹۴ به ۱۷، در ۱۷۸۷ به ۱۵ و در سال ۱۸۴۱م. به ۱۳ عدد کاهش یافته که از ان تاریخ به بعد، دیگر ستونی فرو نیفتاده است. در اینجا به شرح مختصری از قسمت‌های مختلف «کاخ آپادانا» می‌پردازیم:

ادامه مطلب کاخ بار – آپادانا/ تخت جمشید

کاخ مخصوص داریوش، تچر » تخت جمشید

از نخستین کاخهایی که بر روی صفه تخت جمشید برآوردند بنایی بود در جنوب غربی آپادانا و رو به جنوب، یعنی به سمت آفتاب. این بنا در یکی از کتیبه های منقور بر آن تچر خوانده شده است و در کتیبه ای دیگر از همان بنا هدیش و امروز به ((کاخ داریوش)) و یا ((تچر)) معروف است. کلمه تچر در زبان فارسی مانده و به صورت ((تجر)) و یا ((طرز)) در آمده است و آن را ((خانه زمستانی)) معنی کرده اند ولی هیچ دلیلی که برساند این بنا سرای زمستانی داریوش بوده است در دست نیست.

 

ادامه مطلب کاخ مخصوص داریوش، تچر » تخت جمشید

جشن نوروز

بزرگترین جشن ملی ایران که در نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آن‌گاه که آفتاب جهانتاب به برج حمل انتقال یابد و روز و شب برابر گردد ـ آغاز می‌شود در ادبیات پارسی گاه به نام «جشن فروردین» خوانده می‌شود:
جشن فرخندۀ فروردین است
روز بازار گل و نسرین است

و گاه «جشن بهار» یا «بهار جشن»:
بهار سال غلام بهار جشن ملک
که هم به طبع غلامست و هم بطوع غلام

ادامه مطلب جشن نوروز

داریوش بزرگ و پادشاهی او

داریوش کبیر (داریوش اول، داریوش بزرگ) (۵۴۹-۴۸۶ ق. م.) سومین پادشاه هخامنشی (سلطنت از ۵۲۱ تا ۴۸۶ ق. م.). فرزند ویشتاسپ (گشتاسپ)بود. ویشتاسپ فرزند ارشام و ارشام پسر آریارمنا بود.

 

ویشتاسپ پدر او در زمان کورش ساتراپ (والی) پارس بود. داریوش در آغاز پادشاهی با مشکلات بسیاری روبرو شد. غیبت کمبوجیه از ایران چهار سال طول کشیده بود. گئومات مغ هفت ماه خود را به عنوان بردیا برادر کمبوجیه بر تخت مستقر ساخته و بی‌نظمی و هرج و مرج را در کشور توسعه داده بود. در نقاط دیگر کشور هم کسان دیگر بدعوی اینکه از دودمان شاهان پیشین هستند لوای استقلال برافراشته بودند. شرحی که از زبان داریوش در کتیبه بیستون از این وقایع آمده جالب است و سرانجام همه بکام او پایان یافت. داریوش این پیروزی‌ها را در همه جا نتیجهٔ لطف اهورامزدا میداند، می‌گوید:
«هرچه کردم بهرگونه، به اراده اهورامزدا بود. از زمانیکه شاه شدم، نوزده جنگ کردم. به اراده اهورامزدا لشکرشان را درهم شکستم و ۹ شاه را گرفتم… ممالکی که شوریدند دروغ آنها را شوراند. زیرا به مردم دروغ گفتند. پس از آن اهورامزدا این کسان را بدست من داد و با آنها چنانکه میخواستم رفتار کردم. ای آنکه پس از این شاه خواهی بود با تمام قوا از دروغ بپرهیز. اگر فکر کنی: چه کنم تا مملکت من سالم بماند، دروغگو را نابود کن…».
طبیبی بنام دموک دس که در دستگاه اری‌تس بود و به اسارت بزندان داریوش افتاده بود، هنگامی که زخم پستان آتوسا دختر کورش و زن داریوش را درمان می‌کرد او را واداشت که داریوش را به لشکرکشی بسرزمین یونان ترغیب کند. باید خاطرنشان ساخت که این پزشک، یونانی بود و داریوش او را از بازگشت بوطن محروم کرده بود. دموک دس بملکه گفته بود که خود او را به‌عنوان راهنمای فتح یونان به داریوش معرفی کند و بگوید که شاه با داشتن چنین راهنمایی بخوبی می‌تواند بر یونان چیره شود. این طبیب یونانی خود را بهمراه هیأتی از پارسیان به روم و یونان رساند و در آنجا بخلاف میل داریوش، در شهر کرتن که میهن اصلی او بود ماند و دیگر به ایران نیامد و هیأت پارسی که برای آشنا شدن بوضع یونان و فراهم کردن زمینهٔ تسخیر آن دیار رفته بود بی‌نتیجه بمیهن بازگشت.
داریوش پس از فرونشاندن شورشهای داخلی و سرکوبی یاغیان، تشکیلات کشوری و اداری منظمی بوجود آورد که براساس آن تمام کشورها و ایالات تابع شاهنشاهی او بتوانند با یکدیگر و با مرکز شاهنشاهی مربوط و از نظر سازمان اداری هماهنگ باشند.
● لشکرکشی داریوش به اروپا: در ازمنهٔ مختلف تاریخی قبایل آریایی سکاها در نقاط مختلف سرزمین وسیعی که از ترکستان روس تا کنارهٔ دانوب، در مرکز اروپا امتداد داشت مسکن داشتند. بطور کلی از نظر تمدن در مرحلهٔ پاینی بوده‌اند.
هرودت در شرح حمله داریوش به سکائیه نوشته‌است که سکاها از جنگ با او احتراز کردند و بداخل سرزمین خود عقب نشستند و چون بیابان وسیع در پیش پای آنها بود، آنقدر داریوش را بدنبال خود کشیدند که او از ترس قحطی آذوقه تصمیم گرفت به ایران برگردد. اما با اینکه در این حمله پیروزی شاهانه‌ای بدست نیاورد سکاها را برای همیشه از حمله به ایران و ایجاد زحمت برای مردم شمال این آب و خاک منصرف ساخت.
● تسخیر هند: داریوش متوجه پنجاب و سند شد. در سال ۵۱۲ ق. م. ایرانیان از رود سند گذشتند و قسمتی از سرزمین هند را گرفتند داریوش فرمان داد تا کشتی‌هایی بسازند و از طریق دریای عمان به پنجاب و سند بروند. این دو نقطهٔ زرخیز و پرثروت برای ایران آنروز بسیار مهم بود. این چیرگی پارسیان در تاریخ هند مبدأ دوران تازه‌ای گردید و سرنوشت هند را دگرگون ساخت.
داریوش ولیعهد خود را برگزید و هنگامی که آخرین تدارکات خود را برای جنگ مصر و یونان میدید پس از ۳۶ سال پادشاهی درگذشت. این واقعه در سال ۴۸۶ ق. م. بوده‌است. آرامگاه داریوش اول در فاصله چهارهزار و پانصد متری تخت جمشید، در نقش رستم است.
در زمان او حدود متصرفات شاهنشاهی ایران از یک سو به چین و از سوی دیگر به قلب اروپا و افریقا میرسید.

ادامه مطلب داریوش بزرگ و پادشاهی او

پارسی باستان (میخی) + نام خود را به زبان میخی ببینید

دعای داریوش

فارسی باستان به الفبایی نوشته شده است که میخی نامیده می شود
ظاهراً داریوش بزرگ دستور داده است که الفبایی برای فارسی باستان ساخته
و این زبان بدان نوشته شود .

در ادامه معرفی یک سایت برای تبدیل نام به زبان پارسی باستان (میخی)

ادامه مطلب پارسی باستان (میخی) + نام خود را به زبان میخی ببینید

وفات کوروش فاجعه ترین رویداد تاریخ ایران باستان

ده سال از فتح بابل می گذرد و بنده ی صالح خداوند , پادشاه صلح ,پادشاه چهار گوشه ی جهان اینک بیش از هفتاد سال دارد.شرق و غرب پس از فتح بابل به عظمت کوروش گویا بود زیرا در روی زمین کشوری نمانده بود که با او برابری نماید.او به تنهایی امپراطوری تمام دنیای آباد را بدست داشت.بسیاری از دوستان وفادارش مرده اند یا در جنگها کشته شده اند. مادر و پدرش سالها پیش از دنیا رفته اند.همسرش کاساندان نیز در قید حیات نیست و تنها فرزندانش برای او باقی مانده اند.در قصر خویش در اکباتان نشسته است و پس از مدتی به خواب میرود.در خواب جبرئیل به خوابش می آید و به او می گوید:((کوروش آماده شو به زودی نزد خداوند خواهی رفت)).کوروش از خواب بر می خیزد و در می یابد که زمان مرگش فرا رسیده است.بنابر این فرزندان و دوستان و درباریان را فرا می خواند و ماجرا را به آنها می گوید.

 

ادامه مطلب وفات کوروش فاجعه ترین رویداد تاریخ ایران باستان

داریوش بزرگ نخستین نگهبان خلیج پارس

برخلاف آنچه که متاسفانه امروز در خلیج فارس مشاهده میشود و کشورهای استعمارگر فرانسه (در امارات) و انگلیس (سلطه بر اعراب) و آمریکا (ناوگان پنجم در بحرین) تلاش میکنند حضور دائمی خود را در دریای پارس شاهرگ حیاتی اتحادیه اروپا و آمریکا به ثبت برسانند ایرانی ها در طول تاریخ از پیش از هخامنشیان تا زمان امروز سعی داشتند دریای پارس را مکانی امن و آرام نگاه دارند. زیرا امنیت خلیج فارس به معنی امنیت ایران بزرگ محسوب میشده است و برای بازرگانان نیز حیاتی بود. حتی تجار اگر راهشان هم دور می شد از دریای امن پارس می آمدند تا کالا هایشان سالم به مقصد برسد و دزدان دریایی به کالاهایشان نزند. ضعف دولتهای چند قرن معاصر در ایران موجب نفوذ چنین کشورهای فتنه انگیزی در منطقه استراتژیک خلیج فارس شد .همچنین در جنگ خلیج فارس حضور بیگانگان در دریای پارس موجب درگیری و آشوب کشورها – فتنه و تفرقه میان مردم – نابودی زیادی از اکوسیستم خلیج فارس و نظامی جلوه دادن حوزه خلیج فارس – این دریای کهن ایرانیان شدند.

 

ادامه مطلب داریوش بزرگ نخستین نگهبان خلیج پارس