سیر علوم در عهد هخامنشى
- 1,104 بازدید
- 23 فوریه 2012
- سیر علوم
سیر علوم در عهد هخامنشى
پس از حمله اسکندر و تجاوز اعراب به ایران، نه تنها بسیارى از یادگارهاى هنرى بلکه قسمت اعظم منابع علمى عهد کهن که در انحصار روحانیان و طبقات ممتاز بود دستخوش فنا و نیستى گردید. بطورى که از اسناد تاریخى برمىآید از دیرباز در تخت جمشید و «شیزگان» (نزدیک مراغه) و در هکمتانه یا همدان، مراکز علمى و دفاتر و اسناد فراوانى وجود داشته که فقط روحانیان و طبقات ممتاز مىتوانستند از آن بهرهمند شوند.
ابن الندیم در کتاب الفهرست، در مورد حمله اسکندر به استخر چنین مىنویسد:
معتقدات مذهبی آیین مزدیسنا(مزدایی) در ایران باستان
- 1,764 بازدید
- 21 فوریه 2012
- ایران باستان
معتقدات مذهبى
آیین مزدیسنا
در ایران باستان چون زندگى تختهقاپو و عشیرهاى وجود داشت و اقوام و طوایف متعددى در آن زیست مىکردند، معتقدات مذهبى واحدى حکومت نمىکرد؛ چنانکه به گفته هرودت، معتقدات «سکاها» با عقاید «پارسیها» اختلاف فراوان داشت.
همچنین بین مذهب پارسیها یعنى سکنه قدیمى ناحیه فارس با عقیده مذهبى سکنه شرقى ایران اختلاف فاحش وجود داشت و ما از جزئیات عقاید این اقوام اطلاع صحیحى نداریم.
چون خوشبختانه مجموع تعالیم آیین مزدایى و نظریات اصلاحى زردشت در کتاب اوستا مندرج است، ما مىتوانیم اطلاعات کافى از آیین مزدیسنا (مزدایى) کسب کنیم.
ادامه مطلب معتقدات مذهبی آیین مزدیسنا(مزدایی) در ایران باستان
وضعیت کشاورزان و کشاورزی در ایران باستان
- 3,753 بازدید
- 20 فوریه 2012
- وضعیت طبقات مختلف
وضعیت طبقات مختلف عهد هخامنشی و ایران باستان
۳٫ کشاورزان
با آنکه برزگران مهمترین فعالیت اقتصادى را انجام مىدادند، چون در عداد طبقات صاحب حق نبودند توصیف کاملى از وضع اجتماعى آنان در آثار آن روزگار به چشم نمىخورد. دکتر گیرشمن درباره این طبقه در عهد هخامنشى چنین مىنویسد: ملک بزرگ مبناى محصول فلاحتى در عصر هخامنشى بوده است و آن توسط رعایاى وابسته به زمین که با خود زمین خرید و فروش مىشدند و همچنین بوسیله غلامانى که بر اثر فتوحات همراه مىآوردند کاشت مىشد. فلاحت کلید صنعت کشور ایران بود و بمنزله مشغولیت طبیعى مرد آزاد تلقى مىشد….
وضع اجتماعى و اقتصادى ملل در دوره هخامنشى
- 1,168 بازدید
- 15 فوریه 2012
- دوران هخامنشیان
وضع اجتماعى و اقتصادى ملل در دوره هخامنشى
چنانکه دیدیم کورش در دوران زمامدارى خود، از سیاست اقتصادى و اجتماعى عاقلانهاى که کمابیش مبتنى بر مصالح ملل تابع بود، پیروى مىکرد. از این جمله او که مىگوید: «رفتار پادشاه با رفتار شبان تفاوت ندارد، چنانکه شبان نمىتواند از گلهاش بیش از آنچه به آنها خدمت مىکند، بردارد، همچنان پادشاه از شهرها و مردم همانقدر مىتواند استفاده کند که آنها را خوشبخت مىدارد» «۲۷»، و نیز از رفتار و سیاست عمومى او، بخوبى پیداست که وى تحکیم و تثبیت قدرت خود را در تأمین سعادت مردم مىدانست و…