is_tag

سیر علوم در عهد هخامنشى‏

سیر علوم در عهد هخامنشى‏

پس از حمله اسکندر و تجاوز اعراب به ایران، نه تنها بسیارى از یادگارهاى هنرى بلکه قسمت اعظم منابع علمى عهد کهن که در انحصار روحانیان و طبقات ممتاز بود دستخوش فنا و نیستى گردید. بطورى که از اسناد تاریخى برمى‏آید از دیرباز در تخت جمشید و «شیزگان» (نزدیک مراغه) و در هکمتانه یا همدان، مراکز علمى و دفاتر و اسناد فراوانى وجود داشته که فقط روحانیان و طبقات ممتاز مى‏توانستند از آن بهره‏مند شوند.

ابن الندیم در کتاب الفهرست، در مورد حمله اسکندر به استخر چنین مى‏نویسد:

ادامه مطلب سیر علوم در عهد هخامنشى‏

معتقدات مذهبی آیین مزدیسنا(مزدایی) در ایران باستان

معتقدات مذهبى‏

آیین مزدیسنا

در ایران باستان چون زندگى تخته‏قاپو و عشیره‏اى وجود داشت و اقوام و طوایف متعددى در آن زیست مى‏کردند، معتقدات مذهبى واحدى حکومت نمى‏کرد؛ چنانکه به گفته هرودت، معتقدات «سکاها» با عقاید «پارسیها» اختلاف فراوان داشت.

همچنین بین مذهب پارسیها یعنى سکنه قدیمى ناحیه فارس با عقیده مذهبى سکنه شرقى ایران اختلاف فاحش وجود داشت و ما از جزئیات عقاید این اقوام اطلاع صحیحى نداریم.

چون خوشبختانه مجموع تعالیم آیین مزدایى و نظریات اصلاحى زردشت در کتاب اوستا مندرج است، ما مى‏توانیم اطلاعات کافى از آیین مزدیسنا (مزدایى) کسب کنیم.

ادامه مطلب معتقدات مذهبی آیین مزدیسنا(مزدایی) در ایران باستان

وضعیت کشاورزان و کشاورزی در ایران باستان

وضعیت طبقات مختلف عهد هخامنشی و ایران باستان

۳٫ کشاورزان‏

با آنکه برزگران مهمترین فعالیت اقتصادى را انجام مى‏دادند، چون در عداد طبقات صاحب حق نبودند توصیف کاملى از وضع اجتماعى آنان در آثار آن روزگار به چشم نمى‏خورد. دکتر گیرشمن درباره این طبقه در عهد هخامنشى چنین مى‏نویسد:  ملک بزرگ مبناى محصول فلاحتى در عصر هخامنشى بوده است و آن توسط رعایاى وابسته به زمین که با خود زمین خرید و فروش مى‏شدند و همچنین بوسیله غلامانى که بر اثر فتوحات همراه مى‏آوردند کاشت مى‏شد. فلاحت کلید صنعت کشور ایران بود و بمنزله مشغولیت طبیعى مرد آزاد تلقى مى‏شد….

ادامه مطلب وضعیت کشاورزان و کشاورزی در ایران باستان

وضع اجتماعى و اقتصادى ملل در دوره هخامنشى‏

وضع اجتماعى و اقتصادى ملل در دوره هخامنشى‏

چنانکه دیدیم کورش در دوران زمامدارى خود، از سیاست اقتصادى و اجتماعى عاقلانه‏اى که کمابیش مبتنى بر مصالح ملل تابع بود، پیروى مى‏کرد. از این جمله او که مى‏گوید: «رفتار پادشاه با رفتار شبان تفاوت ندارد، چنانکه شبان نمى‏تواند از گله‏اش بیش از آنچه به آنها خدمت مى‏کند، بردارد، همچنان پادشاه از شهرها و مردم همانقدر مى‏تواند استفاده کند که آنها را خوشبخت مى‏دارد» «۲۷»، و نیز از رفتار و سیاست عمومى او، بخوبى پیداست که وى تحکیم و تثبیت قدرت خود را در تأمین سعادت مردم مى‏دانست و…

ادامه مطلب وضع اجتماعى و اقتصادى ملل در دوره هخامنشى‏