is_tag

بازیگر نقش ناهید فیلم “در آرزوی ازدواج” محصول سال ۱۳۶۹ پس از ۳۴ سال+عکس و بیوگرافی

بازیگر نقش ناهید فیلم در آرزوی ازدواج: کمند امیرسلیمانی بازیگر نقش ناهید فیلم در آرزوی ازدواج در ۱۶ خرداد ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. وی فارغ‌التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۱۳۷۶ است. بازی در نمایش «سنجاب‌ها» در سن ۷ سالگی نخستین فعالیت او در عرصهٔ تئاتر به حساب می‌آید. امیرسلیمانی در سال ۱۳۶۰ به تلویزیون آمد و در سال ۱۳۶۵ در فیلم سینمایی «ترنج» به هنرنمایی پرداخت. وی همچنین دختر سعید امیرسلیمانی و خواهر سپند امیرسلیمانی از بازیگران سینما است.

در ادامه این مطلب بخش فرهنگ و هنر در مجموعه فیلم و سریال مجله خبری چشمک با بیوگرافی بازیگر نقش ناهید فیلم در آرزوی ازدواج همراه باشید.

بیوگرافی بازیگر نقش ناهید فیلم در آرزوی ازدواج

این بانوی بازیگر (کمند امیر سلیمانی) در خانواده ای هنرمند متولد شد و پدرش سعید امیرسلیمانی از هنرمندان سرشناس سینما و تلویزوین و برادرش سپند امیرسلیمانی هم از بازیگران معروف سینما و تلویزی.ن است. کمند امیرسلیمانی فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۱۳۷۶ است. مادر کمند امیرسلیمانی در این خانواده هنرمند با سختی های زیادی روبرو بود اما توانست از پس سختی های زندگی با سه هنرمند برآید.

بازیگر نقش ناهید فیلم در آرزوی ازدواج
کمند امیر سلیمانی در کنار پدرش

همسر

ورقا عامری همسر کمند امیرسلیمانی است که در رشته عکاسی فعالیت میکند و این زوج هنرمند چند سال در دبی زندگی کردند و کمند امیرسلیمانی بعد از چند سال دوری از وطن باز به ایران بازگشت و فعالیت های هنری اش را از سر گرفت. خبرهای متعددی از جدایی کمند امیرسلیمانی و همسرش به گوش میرسید اما این موضوع به صورت رسمی تایید نشده است اما این زوج سالهاست که در کنار هم دیده نشده اند.

همسر کمند امیر سلیمانی

حاصل ازدواج کمند امیرسلیمانی و ورقا عامری یک پسر به نام ایلیا است که با کمند امیرسلیمانی زندگی میکند.

بازیگر نقش ناهید فیلم در آرزوی ازدواج

دنیای بازیگری کمند امیرسلیمانی

کمند امیرسلیمانی به واسطه تولد در خانواده ای هنرمند خیلی زود به سمت بازیگری سوق پیدا کرد و از همان دوران کودکی با پدرش روی صحنه تئاتر میرفت و در نمایش های پدرش به ایفای نقش پرداخت.

بازی در نمایش سنجاب ها در سن ۷ سالگی اولین تجربه بازیگری کمند امیرسلیمانی در تئاتر بود و این بانوی هنرمند سال ۶۵ با بازی در فیلم ترنج به سینما آمد.

 

نقش ماندگار کمند امیرسیلمانی در پدرسالار

سریال پدرسالار به کارگردانی اکبر خواجویی در سال ۷۲ ساخت شد و بازی کمند امیرسلیمانی در نقش آذر این سریال یکی از ماندگارترین نقش آفرینی های او بود. کمتر کسی از اهالی دنیای هنر پیدا میشود که آذر سریال پدرسالار را نشناسد و از این نقش آفرینی به عنوان یکی از بهترین سریال های او یاد نکند.

اغلب موفقیت های کمند امیرسلیمانی با بازی در سریال های تلویزیونی حاصل شد و اگر در سینما هم موفقیت هایی کسب کرد اما بیشتر مخاطبان او را با نقش های تلویزیونی اش می شناسند. کمند امیرسلیمانی در سینما هم موفق بود. او برای بازی قابل قبول و متفاوتش در فیلم قرمز در هفدهمین جشنواره فیلم فجر مود تقدیر قرار گرفت.

نقش آفرینی در فیلم در آرزوی ازدواج

در آرزوی ازدواج فیلمی ایرانی به کارگردانی اصغر هاشمی محصول سال ۱۳۶۹ است. پسری با نام جهانگیر پس از پایان خدمت سربازی تصمیم دارد با دختری به نام ناهید ازدواج کند. اما پدر ناهید شرط ازدواج را داشتن کار مناسب تعیین می‌کند. جهانگیر که در مهلت تعیین شده موفق به پیدا کردن کار نشده از پدر بازنشسته‌اش (ماشااله خان) کمک می‌طلبد. ماشااله خان تصور می‌کند که به خاطر خدمت صادقانه‌اش در دستگاه اداری، فرزند او را استخدام می‌کنند. با این نیت به به مرکز می‌آید تا از رئیس کارگزینی استمداد جوید. در مرکز به دام واسطه‌ای می‌افتد که مسیر زندگی او را تغییر می‌دهد….

نقش آفرینی در فیلم در آرزوی ازدواج

فیلم تلویریونی

وی آثار متعدد سینمایی و تلویزی.نی نقش آفرینی کرده است که ما تنها به چند سریال معروف او شارع کرده ایم.

  • ایکس‌ری (۱۳۹۸)
  • جوان ماندگان (۱۳۹۴)
  • رستم و سهراب (۱۳۹۲)
  • جایزه برای بازنده‌ها (۱۳۹۱)
  • دروازهٔ روی هشت (۱۳۹۱)
  • بابای من خوانندس (۱۳۹۰)
  • شماره‌های انتظار (۱۳۹۰)
  • شاید دوست شاید دشمن (۱۳۸۷)
  • اگر تو نبود (۱۳۸۵)
  • یکی بود یکی نبود (۱۳۸۸)
  • پدرسالار (١٣٧٢)

اولین حضور در قاب تلویزیون

مخمصه نام یک مجموعهٔ تلویزیونی به کارگردانی فرهاد مجدآبادی است که در زمستان سال ۱۳۶۲ ساخته شد و در نوروز ۱۳۶۳ از شبکه ۱ پخش گردید. مردی، از همسایگان و اهالی محل، برای لوله‌کشی آب رحمت آباد پول جمع‌آوری می‌کند و با این پول برای خودش اتومبیلی می‌خرد. این امر مشکلات و مسائلی را دربردارد….

بازیگر نقش ناهید فیلم در آرزوی ازدواج

در سریال «مخمصه» شاهد بازی “کمند امیرسلیمانی” در نقش “فریده” به عنوان دختر “آقای شهریاری” هستید.  “کمند امیرسلیمانی” در این سریال مقابل دوربین رفته و به نوعی می‌توان گفت در کنار پدرش نقش خودش را بازی کرده است.

کمند امیر سلیمانی

مصاحبه با علی ضیا و صحبت های جالب درباره ازدواجش

او برای اولین بار درمورد زندگی خصوصی خود با علی ضیا صحبت کرد و اینگونه به برخی از شایعات مبنی بر داشتن همسری پولدار و .. خاتمه داد.

علی ضیا :

کمند امیر سلیمانی، تصویر من علی ضیا این بوده، خانم کمند ازدواج کرده با یک آدم خیلی پولدار، انتخابش این بوده که آدم پولدار رو باهاش ازدواج کنه، بعد رفتن دبی، همه خانواده اش رو هم برده چون آدمه خیلی پولدار بوده و اون آدم ورشکست شده و چون اون آدمه ورشکست شده جدا شده و برگشتید.

من اینو تصور می کردم تا به امروز و فکر می کنم تصور بخش مهمی از جامعه هم این شکلیه. …..

۱۱ ساله جدا شدید؟

کمند امیر سلیمانی

کمند امیر سلیمانی در پاسخ:

بله ؛ و اینجا اولین باره که من رسما دارم راجع به این قضیه صحبت می کنم.

علی ضیا:

شوهر پولدار کردید شما؟

کمند امیر سلیمانی:

نه؛ خیلی معمولی، نه بی پول و نه پولدار.

کمند امیر سلیمانی، باهم زندگیمون رو درست کردیم در واقع؛ ایشون هم تلاش کرد فقط من نبودم. ۵ سال از بهترین سالهای دهه سی عمرم رو هم گذاشتم و در اوج اینکه داشتم اینجا کار می کردم، کارو ول کردم و رفتم که زندگی جدیدی بسازیم خوب اولین راهش هم این بود که توی حرفه ایشون شروع کنیم که عکاسی بود. حساب کتاب ها جور در نیومد و … .

کمند امیر سلیمانی، با توجه به این بخش کوتاه منتشر شده از این برنامه، روشن شد که کمند امیرسلیمانی برخلاف شایعات با فرد پولداری ازدواج نکرده بود و در نقطه مقابل کاملا مطابق شایعات، سالهاست از همسرش جدا شده است.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب بازیگر نقش ناهید فیلم “در آرزوی ازدواج” محصول سال ۱۳۶۹ پس از ۳۴ سال+عکس و بیوگرافی

نعیمه نظام دوست دلیل ازدواج نکردنش را فاش کرد!

نعیمه نظام دوست: نعیمه نظام دوست بازیگر طناز سینما و تلویزیون مهمان برنامه مهران مدیری شد و در قسمت جدید برنامه اسکار در کنار هنرمندانی چون بهنام تشکر، محمد رضا هدایتی و سمیرا حسن پور حاضر گشت. در بخشی از این برنامه که ویدیو آن پربازدید شده است، نعیمه نظام دوست تور و تاج عروس بر سر می گذارد و در مورد مجرد بودنش توضیحاتی می دهد که در ادامه این مطلب فرهنگ و هنر می خوانید.

بیشتر بخوانید: تغییرات ملیکا زارعی از حضور در متهم گریخت تا خاله شادونه+عکس و بیوگرافی

نعیمه نظام دوست عروس شد

نعیمه نظام دوست که در کارنامه هنری خود بازی در فیلم های طنز بسیاری را دارد، در برنامه اسکار مهران مدیری شرکت کرد و با سر کردن تور سر عروس، با شوخی و خنده راز ازدواج نکردنش را افشا نمود و در پاسخ سوال مدیری (چرا ازدواج نکردی؟) گفت:

 نعیمه نظام دوست

نعیمه نظام دوست: نمی گرفتن دیگه می دونی، من عاشق می شدم، نمی گرفت، بعد اون ها عاشق می شدن من نمی خواستم، بعد هی اون عاشق می شد من نمی خواستم، من عاشق می شدم و… ولی نه خدا وکیلی من با مامانم زندگی می کنم و مسئولیت مامان رو دارم و تصمیم گرفتم خودم رو وقف مامان کنم.

نعیمه نظام دوست هنرمند ۴۹ ساله هنوز مجرد است و در خانواده ۷ نفره اهل رشت بدنیا آمد وچهار خواهر دارد که خودش فرزند سوم خانواده است به غیر از او کسی در خانواده شان کار هنری نکرده و پدرش چند سال پیش فوت کرده است.

بیشتر بخوانید: سعید پسر هاشم آقا در سریال متهم گریخت پس از ۲۰ سال الان چیکاره است+عکس و بیوگرافی

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب نعیمه نظام دوست دلیل ازدواج نکردنش را فاش کرد!

متولدین این ماه اهل ازدواج نیستن!

طالع بینی ازدواج: این روزها همه به دنبال ازدواج نمی روند و بعضی ترجیح می دهند که برای همیشه مجرد باشند‌، زیرا احساس می کنند در مجردی شرایط بهتری دارند و در نتیجه خیلی تمایلی به همسر نشان نمی‌ دهند. در این مطلب خانواده و زناشویی، به شما معرفی می کنیم که افراد کدام ماه کم تر تمایل به ازدواج دارند یا به اصطلاح ازدواجی نیستند. البته طبق روال مطالب این چنینی باز هم یادآور میشویم که تمامی این موارد بر اساس طالع بینی چینی و هندی است که در اصل بیشتر جنبه ی سرگرمی دارند.

یکی از ماه هایی که خیلی تمایل به ازدواج ندارد، شهریور است. شهریور ماهی ها خیلی رمانتیک نیستند. آن ها هر چیز را در زندگی به انتخاب خودشان انجام می‌ دهند و تحت تاثیر دیگران قرار نمی‌ گیرند و همین باعث می شود که مجرد باشند. آن ها در کل خیلی به مسائل عشقی اهمیت نمی‌ دهند.

بیشتر بخوانید: فال رنگ چشم + طالع بینی جالب و واقعی رنگ چشم

۱.فروردین

طالع بینی ازدواج، فروردین ماهی ها افراد با انگیزه ای هستند. دوست دارند که محبت بگیرند و ابراز محبت کنند اما در مورد ازدواج خیلی به خودشان سخت نمی گیرند و فکر می کنند که اگر مجرد هم بمانند، اتفاق خاصی نمی‌ افتد و خیلی خودشان را درگیر تعهد نمی کنند.

طالع بینی ازدواج

۲.آبان

آبان ماهی ها تنها زمانی ازدواج می کنند که کاملاً به طرف مقابل شناخت داشته باشند و مطمئن باشند که در کنار هم خوشبخت می شوند. در غیر این صورت حاضر به ازدواج نیستند و تصمیم می گیرند که تنها باشند، تا این که بخواهند درگیر رابطه عاشقانه با شخص مقابل شوند.

۳.خرداد

طالع بینی ازدواج، خرداد ماهی ها همیشه در تلاش و جنب و جوش هستند. دوست دارند چیز های جدیدی را یاد بگیرند. کارهای هیجان انگیز به انجام برسانند اما ازدواج را خیلی ملاک و معیار اصلی خودشان نمی دانند و اگر هم مجرد بمانند، با این مسئله مشکلی ندارند.

۴.بهمن

بهمن ماهی ها خیلی به دنبال چالش نیستند و دوست دارند که زندگی آرام و طبیعی خودشان را پیش ببرند. در نتیجه اهل تعهد دادن و ازدواج کردن نیستند. آزادی خود را با هیچ چیز عوض نمی کنند و سعی دارند که برای خودشان زندگی کنند.

طالع بینی ازدواج

۵.آذر

طالع بینی ازدواج، آذر ماهی ها افراد پر انرژی، خلاق و بشاشی هستند اما متاسفانه جزء افرادی هستند که به راحتی تن به ازدواج نمی دهند، زیرا عقیده دارند که ازدواج باعث می شود تا روتین زندگی شان تغییر کند.‌ به خاطر همین ترجیح می دهند که برای همیشه مجرد بمانند تا زیر بارِ تعهد بروند.

بیشتر بخوانید: طالع بینی ازدواج ماه ها با همدیگر برای پیوند زناشویی!

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب متولدین این ماه اهل ازدواج نیستن!

ازدواج با این افراد، شما رو پولدار می کنه!

ازدواج با فرد پولدار: وقتی که صحبت از یک ازدواج ایده آل می شود، احتمالاً به صورت ناخودآگاه چندین الزام قابل ‌پیش‌بینی در ذهن شما ترسیم خواهد شد که می خواهید آن ها را در همسرتان ببینید. مثلاً ممکن است داشتن علایق مشترک، سطح یکسانی از بلند پروازی و جذابیت ظاهری و تعدادی دیگر از ویژگی‌ ها جزو اولویت شما باشد؛ اما آیا می دانستید از نظر علمی ثابت شده است که ازدواج با فردی با یک سری ویژگی شخصیتی بسیار خاص می تواند به شما کمک کند تا درآمد خود را افزایش دهید.

بله! درست متوجه شدید. تحقیقات بین المللی در دانشگاه واشنگتن به این نتیجه رسیده اند که ازدواج کردن با یک فرد وظیفه شناس، ۵۰ درصد احتمال ارتقاء شغلی را نسبت به یک فرد بی توجه و تنبل در شما بالا می برد. با این مطلب خانواده و زناشویی همراه باشید.

بیشتر بخوانید: راز اصلی لاغری زنان ژاپنی و تناسب اندام مردان ژاپنی!

ویژگی همسری که توانایی پولدار شدن را دارد

نتایج مطالعات سال ۲۰۱۴ نشان می‌ دهد که چند ویژگی رفتاری دیگر هم درهمسرتان هستند که می توانند در بهبود وضعیت مالی شما بعد از ازدواج موثر باشند؛ اما از بین همه اینها که در ادامه خواهیم گفت؛ یک مورد تاثیر بیشتری دارد.

استقبال از تجربیات جدید

وجدان و وظیفه شناسی

برونگرایی

سازگاری

ازدواج با فرد پولدار

کدام ویژگی برای پولدار شدن، برتر است؟

ازدواج با فرد پولدار، در یک نظرسنجی که از ۴۵۰۰ فرد متاهل انجام شد، تیم تحقیقاتی متوجه شدند که فقط یکی از این ویژگی های رفتاری که نام بردیم تاثیر بسزایی در بهبود وضعیت مالی همسر دارد و می تواند باعث ارتقای شغلی، افزایش درآمد و افزایش سطح رضایت شغلی بشود.

وظیفه شناسی و وجدان یک ویژگی رفتاری است که باعث می شود فرد تمایل داشته باشد تا کارش را درست انجام دهد و وظیفه اش را جدی بگیرد. افرادی که این ویژگی را دارند، منظم و مسئولیت پذیر هستند و اهل برنامه ریزی می باشند. در واقع این افراد به صورت زیر رفتار می کنند:

به برنامه ریزی و انجام وظایف اهمیت می دهند و در نتیجه ناخودآگاه طرف مقابلشان هم وقت بیشتری برای شغل و وظایفش می گذارد. این افراد معمولاً از ازدواج و زندگی زناشویی خود رضایت بیشتری دارند؛ پس سطح کشمکش و درگیری آن ها هم کمتر بوده و باعث می‌ شود که هر دو بیشتر روی شغل خود تمرکز داشته باشند.

ازدواج با فرد پولدار، از طرفی این ویژگی رفتاری باعث می شود که این افراد در انجام وظایف خانه هم بهتر عمل کنند و به طور کل سطح رضایت از زندگی هم بالا برود که در افزایش انگیزه افراد در بهبود شغل شان موثر خواهد بود.

بیشتر بخوانید: زن مورد علاقه مردان: ۲۰ ویژگی یک همسر خوب و ایده آل

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب ازدواج با این افراد، شما رو پولدار می کنه!

علی صادقی و دخترش | این کی ازدواج کرد!؟ کی بچه دار شد؟؟

چکیده ای از بیوگرافی علی صادقی

نام : علی صادقی

زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون

تاریخ تولد : ۱۴ آذر ۱۳۵۹ تهران، شمیرانات

محل زندگی : تهران

ملیت : ایرانی

پیشه : بازیگر

سال‌های فعالیت : ۱۳۷۰ تا کنون

مدرک تحصیلی : فوق دیپلم کامپیوتر

علی صادقی (متولد ۱۴ آذر ۱۳۵۹ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایران است. علی صادقی فوق دیپلم کامپیوتر است. پدرش تراشکار و مادرش خانه‌دار است. یک خواهر کوچک‌تر و یک برادر بزرگ‌تر از خودش دارد.

بیوگرافی علی صادقی

علی صادقی بازیگری را از سال ۱۳۷۰ و در سن ۱۱ سالگی شروع کرد. او توسط امیر سماواتی برای بازی در سریال آفتاب عالم تاب انتخاب شد و خیلی اتفاقی وارد حرفه بازیگری شد. علی صادقی با نقش آفرینی در سریال بهترین تابستان من به کارگردانی علی بهادر فعالیت حرفه ای را شروع کرد.

علی صادقی چند سال بعد و در همکاری با رضا عطاران در سریال‌های «کوچه اقاقیا» «خانه به دوش»، «متهم گریخت» و «بزنگاه» «سه در چهار» «نقطه سر خط» «خوش نشین ها» «زن‌بابا»«دردسر والدین»«قرارگاه مسکونی»«پشت کنکوری ها»«زندگی به شرط خنده» به اوج رسید.

صادقی در کنار بازیگری فروشگاه فروش کامپیوتر و دو سوپر مارکت نیز دارد. علی صادقی به موسیقی و نوازندگی بسیار علاقه دارد و از شنیدن موسیقی بسیار لذت می برد. علی صادقی اهل ورزش های مانند شنا، اسکی و اتومبیلرانی است. او هیچ گاه به فوتبال و بدنسازی علاقه نداشته است. عاشق کارتون های قدیمی مانند بن و سباستین و … در زمان کودکی بود. او به مسافرت بسیار علاقه دارد و شهر شیراز و جزیره کیش را دوست دارد.

ازدواج و همسر علی صادقی:

علی صادقی سالهاست ازدواج کرده و متاهل می باشد، مدتی شایعه شده بود با ملیکا زارعی معروف به خاله شادونه ازدواج کرده که صحت ندارند و همسرش چهره نیست.

مهاجرت از ایران

علی صادقی از ایران رفته است و علت مهاجرتش را دخترش دانسته است.

علی صادقی و دخترش
علی صادقی و دخترش

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب علی صادقی و دخترش | این کی ازدواج کرد!؟ کی بچه دار شد؟؟

افراد نامناسب برای ازدواج :اگر فرد مقابل‌تان این رفتارها را دارد، او بدترین گزینه برای ازدواج است!

افراد نامناسب برای ازدواج: اولین ملاقات با یک فرد جدید با هدف آشنایی و در نهایت ازدواج معمولا یا خیلی خوب و بی‌نقص پیش می‌رود و یا چنان ناامیدکننده است که داستانش سر از سمی‌ترین قرارهای ملاقات در شبکه‌های اجتماعی درمی‌آورد. با این حال اما نمی‌توان اهمیت بالای اولین برخورد با فردی را دست‌کم گرفت که ممکن است شریک همیشگی زندگی شما باشد.

در این مقاله سراغ نظر کارشناسان مربوطه رفتیم تا دریابیم در اولین برخورد و اولین ملاقات برای آشنایی باید مراقب چه رفتارهایی باشیم و با کدام اتفاق‌های به ظاهر ساده باید مانند یک نشانه برخورد کنیم. با مطلب افراد نامناسب برای ازدواج در بخش خانواده و زناشویی در مجله خبری چشمک ما را همراهی کنید.

افراد نامناسب برای ازدواج

باید به این نکته توجه داشته باشیم فردی که قرار است برای اولین بار با شما وقت بگذراند و حرف بزند حتی در لحظاتی که ساکت است به صورت مداوم در حال ابراز جهانبینی، شخصیت، فرهنگ و عقایدش است و اگر بلد باشید نشانه‌ها را ببینید کار خود در آینده را راحت‌تر کرده‌اید. این مقاله دقیقا قرار است در همین زمینه به شما کمک کند. در این مقاله قرار است ۱۰ رفتار نسبتا رایج در قرار ملاقات‌های اول را با هم مرور کنیم که اگر در اولین قرارتان به آن‌ها برخوردید بهتر است قید قرار ملاقات دوم و ان فرد را به صورت یکجا بزنید.

اگر به محل قرار دیر رسید و از قبل به شما اطلاع نداد

شاید این مورد چندان به نظرتان جدی نرسد و به این فکر کنید که هر کسی ممکن است بدون اینکه نیت خاصی داشته باشد به خاطر ترافیک یا هر اتفاق دیگری به یک قرار دیر برسد. با حرفتان موافقم اما به این موضوع فکر کنید که چرا فرد مورد نظر به فکر خبر دادن به شما نیفتاده است؟ این کار در زمانی که ما زندگی می‌کنیم بسیار ساده و بی‌هزینه است و دست‌کم ادب آن فرد و احترام و اهمیتی که برای شما قائل است را نشان می‌دهد.

اگر در حین قرار بیش از حد با تلفن همراهش وقت گذراند

چنین رفتاری اگر بیخیال حالات خاص مثل موارد اضطراری بشویم یا نشان می‌دهد که آن فرد هیچ علاقه‌ای به شما و آشنایی با شما ندارد و یا با فردی بی‌ادب روبرو هستید و در هر دو حالت باید قید ملاقات بعدی را بزنید. اگر قانع نشده‌اید کافی است به این نکته فکر کنید که آن فرد می‌داند که شما در حال ارزیابی رفتارهایش هستید و واقعا در چنین شرایطی یکی دو ساعت کنار گذاشتن تلفن همراه چقدر می‌تواند سخت باشد؟

اگر فقط درباره خودش حرف می‌زد

توجه کنید که اساسا قرار ملاقات اول با این هدف اتفاق می‌افتد که هر دو نفر با طرف مقابل و نظرات و عادات و اخلاقش آشنا شوند. اگر فردی در چنین ملاقاتی به صورت مداوم و بدون وقفه از خودش حرف می‌زند یعنی علاقه‌ای به شناخت بیشتر شما ندارد. تازه این شاید بهترین حالت باشد چرا که ممکن است با یک فرد مغرور و خودخواه و خودمحور طرف باشید.

اگر با پیش‌خدمت یا افراد دارای مشاغل اینچنینی با احترام رفتار نکرد

اگر نظر من را می‌خواهید حسابی روی این مورد حساس باشید. اهمیتی ندارد که فرد مورد نظر در حین ملاقات چقدر با شما مودبانه و بااحترام رفتار می‌کند اگر سر پیش‌خدمت فریاد می‌زند یا به خدمتکار نگاه از بالا به پایین دارد، او آدم محترمی نیست.

بله ممکن است تا مدتی بتواند جلوی خودش را بگیرد و با شما محترمانه رفتار کند اما شک نداشته باشید که در نهایت همان چیزی نصیب شما خواهد شد که نصیب پیش‌خدمتِ محترم رستوران شده است.

اگر سوالات نامناسب پرسید

دقت کنید شما با یک فرد به ملاقات اول می‌روید چون شناختی از هم ندارید و طبیعتا هنوز صمیمیتی بین شما وجود ندارد پس دلیلی وجود ندارد سوالاتی پرسیده شود که ممکن است حتی دوست صمیمیتان هم از شما نپرسد. اگر فرد مورد نظر مرتبا سراغ پرسش‌هایی می‌رود که به بخش‌های خیلی خصوصی زندگی‌تان مربوط است و با وجود واکنش شما بر آن پرسش‌ها اصرار هم دارد خب پس خوشبختانه تردیدی وجود ندارد. اگر او اصرار دارد که شخصیت واقعی خود را به شما نشان دهد پس اصرارش را قبول کنید و قید ملاقات بعدی را بزنید.

اگر اطلاعات بسیار خصوصی زندگی‌اش را با شما به اشتراک گذاشت

توجه داشته باشید که قرار ملاقات اول جایی برای زدن تمام حرف‌های مهم نیست و صرفا قرار است یک آشنایی ساده و سطحی شکل بگیرد. پس با این توضیح قرار نیست در اولین ملاقات درباره مسائلی مهم چون رازهای خانوادگی، تروماها و دردهای گذشته و حتی روابط قبلی با هم حرف بزنید.

پس اگر فردی که ممکن است شما هنوز نام خانوادگی‌اش را به درستی ندانید درباره چنین مسائلی شروع به صحبت کرد در بهترین حالت او یک نشانه تحویل شما داده که در کنترل خود و حد و مرز گذاشتن در زندگی مشکل دارد.

اگر مرتبا خطوط قرمز شما را زیر پا گذاشت

توجه داشته باشید که هر فرد در اولین ملاقات در مودب‌ترین حالت خود قرار دارد و اگر در این شرایط به بایدها و نبایدهای شما احترام نمی‌گذارد پس تکلیف آینده روشن است. اگر از او خواستید درباره فلان موضوع حرف نزند و او خواسته شما را نادیده گرفت یعنی احترامی نه برای شما و خواسته شما و نه برای خطوط قرمز و حد و مرزهایتان قائل نخواهد بود. چه کسی دوست دارد با چنین فردی ازدواج کند؟

اگر کاملا با شما صادق نبود

یک فرد سالم با هدف آشنا شدن با فرد مقابل و نشان دادن واقعیت خود پا به اولین قرار ملاقات می‌گذارد نه با هدف فریب دادن شما. اگر احساس کردید او کاملا با شما صادق نیست، اگر داستان‌هایش با هم متناقض بودند و یا با توجه به اطلاعات قبلی شما متوجه دروغی شدید شما با فرد کاملا سالمی طرف نیستید. این دروغ‌ها ممکن است یا به دلیل کمبود اعتماد به نفس باشد و یا شما اساسا با یک دروغگوی سریالی طرف هستید و در هر صورت اصلا نشانه خوبی نیست.

افراد نامناسب برای ازدواج

اگر درباره رابطه یا روابط قبلی‌اش بدگویی کرد

در هر قرار ملاقات اولی ممکن است موضوع صحبت به طرف دلایل مجرد بودن برود و پاسخ‌هایی کوتاه و روشن دریافت شود اما اگر طرف مقابل از این فرصت برای ارائه یک سخنرانی طولانی درباره رابطه قبلی‌اش استفاده کرد باید به این نکات فکر کنید:

  • – او از نظر احساسی نتوانسته کاملا از رابطه قبلی‌اش عبور کند
  • – او دچار عقده خودقربانی‌پنداری است( به خصوص اگر بر اساس داستان‌هایش تمام تقصیرها گردن فرد بینوایی است که با او در رابطه بوده است)
  • – او به حریم خصوصی افراد احترام نمی‌گذارد( به خصوص اگر درباره جزییاتی خصوصی از رابطه قبلی‌اش حرف زد)
  • – او هنوز به بلوغ فکری و احساسی نرسیده است.

در نهایت اگر او به شما احساس ناامنی داد

شاید مشخص‌ترین و قطعی‌ترین مورد همین مورد آخر باشد. فراموش نکنید که شما با مودب‌ترین و مهربان‌ترین نسخه طرف مقابل روبرو هستید و اگر با این وجود او با حرف‌ها یا رفتارهایش باعث شد شما احساس ناامنی کنید پس جایی برای شک و تردید باقی نمی‌ماند. گاه حتی دلیل کاملا واضحی برای این احساس ناامنی ندارید اما همچنان به احساستان اعتماد کنید و فراموش نکنید که نمی‌توانید یک عمر با انسانی زندگی کنید که حتی نشستن کنار او هم به شما احساس ناامنی می‌دهد.

دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب افراد نامناسب برای ازدواج :اگر فرد مقابل‌تان این رفتارها را دارد، او بدترین گزینه برای ازدواج است!

حکایت راز ازدواج دختر چوپان با پادشاه

راز ازدواج دختر چوپان با پادشاه: سال‌ها پیش‌ از این، پادشاه عدالت‌پرورى زندگى مى‌کرد. روزى پادشاه به شکار رفت و گذارش به سیاه‌چادر چوپانى افتاد. دختر زیبائى دم در چادر ایستاده بود. پادشاه محو جمال او شد….

راز ازدواج دختر چوپان با پادشاه

سال‌ها پیش‌ از این، پادشاه عدالت‌پرورى زندگى مى‌کرد. روزى پادشاه به شکار رفت و گذارش به سیاه‌چادر چوپانى افتاد. دختر زیبائى دم در چادر ایستاده بود. پادشاه محو جمال او شد. از دختر ظرف آبى خواست. دختر خیلى مؤدبانه با او حرف زد. پادشاه که جمال و گفتار دختر را دید و شنید، عاشق او شد. به لشکرگاه رفت و ماجرا را به وزیر گفت. وزیر پیشنهاد کرد پادشاه چند نفر را بفرستد تا دختر را بیاورند. پادشاه گفت: نمى‌خواهم او را به اسیرى بیاورند. وزیر را فرستاد تا دختر را از پدر او خواستگارى کند.

وزیر به سیاه‌چادر چوپان رفت و دختر را براى پادشاه خواستگارى کرد. چوپان عصبانى شد و به وزیر بدگوئى کرد. وزیر رفت و ماجرا را به پادشاه گفت.

پادشاه به وزیر گفت: باید فکرى کنى تا چوپان با رضا و رغبت دختر خود را به عقد من درآورد. وزیر گفت: این چوپان خیلى بى‌شعور است. باید یک نفر مثل خودش را براى صحبت کردن با او فرستاد.

یکى از اقوام چوپان را براى انجام این‌کار پیدا کردند. مرد به چادر چوپان رفت و گفت: چرا دیروز عصبانى شده بودی؟ چوپان گفت: یک نفر آمد اینجا و گفت: وزیر هستم و امده‌ام دختر تو را براى پادشاه ببرم. من از بى‌ادبى او خوشم نیامد و به او بد گفتم. مرد گفت: چرا این‌کار را کردی؟ اگر دختر تو زن پادشاه بشود، مى‌توانیم در همهٔ مرتع‌هاى سرسبز، گوسفندهایمان را بچرانیم و حق مرتع هم ندهیم. چوپان گفت: اى کاش پادشاه یک نفر آدم درست حسابى مثل تو را مى‌فرستاد تا من او را نرنجانم. مرد گفت: اگر تو اجازه دهى من مى‌روم و کار را تمام مى‌کنم. چوپان قبول کرد. مرد رفت و خبر به پادشاه داد.

صبح فردا پادشاه وزیر را فرستاد پیش چوپان و به او گفت: براى اینکه بدانم هوش و فراست دختر چقدر است به بگو، پادشاه خواسته که سه کار انجام دهی. اول پخته و نپخته خواست، دوم ریشته و نریشته، سوم بافته و نبافته. اگر توانست اینها را تهیه کند. معلوم است که دختر باهوشى است. آن وقت مقدمات کار را فراهم کن. وزیر رفت و چوپان را، کنار آبگیرى که گوسفندان او مى‌چریدند، پیدا کرد و با او به چادر چوپان رفت. میان راه وزیر به چوپان گفت: نردبام مى‌شوى یا نردبام بشوم؟ چوپان گفت: تو چقدر بى‌کمالی، مگر آدم نردبام مى‌شود؟! رفتند تا رسیدند به رودخانه.

وزیر گفت: پل مى‌شوى یا پل بشوم؟! چوپان گفت: مگر آدم هم پل مى‌شود؟! رفتند تا رسیدند به چادر. چوپان پیش دختر خود رفت و گفت مردى از طرف پادشاه آمده و حرف‌هاى بى‌سر و ته مى‌زند. دختر پرسید: چه حرف‌هائی. چوپان سخنان وزیر را به دختر خود گفت. دختر جواب داد: منظور او از نردبان شدن، صحبت کردن بوده است. یعنى براى اینکه راه کوتاه‌تر بنماید تو حرف مى‌زنى یا من حرف بزنم و منظور او از پل شدن، این بوده که تو مرا کول مى‌کنى و از آب مى‌گذرانی، یا من تو را کول کنم. دختر رفت پیش وزیر، او پیغام پادشاه را به دختر گفت. دختر به وزیر گفت: استراحت کن تا آنچه را که پادشاه خواسته است درست کنم. رفت و به پدر خود گفت که گوسفندى بکشد.

دختر یکى از دنبلان‌هاى گوسفند را پخت و یکى را نپخت و در ظرف گذاشت. قدرى پشم گوسفند را برداشت و نصف آن را رشت و نصف دیگر آن را نرشته توى ظرف گذاشت. بعد مقدارى نخ پشم برداشت و نصف یک کمربند را بافت و نیم دیگر را نبافت و در ظرف گذاشت. ظرف را هم در طیفى قرار داد و روى آن را با دستمال ابریشمى پوشاند. وزیر گفت: غذائى هم براى پادشاه بپز. دختر غذاى خوشمزه و خوشبوئى براى پادشاه پخت و دور و بر ظرف را با گل‌هاى خوش‌رنگ صحرا تزئین کرد و همراه با آن چیزهائى که پادشاه خواسته بود، به دست یکى از نوکرهاى پدر خود داد تا براى پادشاه ببرد.

پادشاه که کاردانى و هوش دختر را دید دستور داد در همان بیابان جشن عروسى بگیرند. ولى برخلاف رسم عروسی، آن شب به دختر دست نزد. چند روزى از دختر دورى کرد. بعد او را خواست. جعبه‌اى پر از جواهرات رنگارنگ را به او نشان داد، بعد در جعبه را بست و مهر کرد و داد به دست دختر و گفت: من به مسافرت مى‌روم و پس از یک سال برمى‌گردم.

وقتى آمدم باید داخل این جعبه، بدون آنکه مهر آن دست خورده باشد، به‌جاى جواهرات سنگ باشد. یک بچه هم بزائى و ثابت کنى بچهٔ من است. یک مادیان و یک اسب دارم. اسب را با خودم مى‌برم وقتى برگشتم باید مادیان از اسب من آبستن شده باشد. یک غلام و یک کنیز دارم. غلام را همراه خود مى‌برم. این کنیزک هم باید از همین غلام آبستن شده باشد. اگر تا وقتى برمى‌گردم، این کارها انجام نشده باشد، تو را بدون اینکه طلاق دهم از قصر بیرون مى‌کنم. دختر قبول کرد.

یک روز از رفتن پادشاه گذشت. دختر لباس مردان را پوشید، مادیان و کنیزک و صندوق جواهرات را برداشت و با یک عده سوار از بیراهه خود را از پادشاه جلو انداخت. تا به شکارگاه سرسبزى رسید و آنجا خیمه زد و خرگاه برپا کرد.

فرداى آن روز، پادشاه به همراه خدم و حشم به آنجا رسیدند و از دور آن خیمه و خرگاه را دیدند. پادشاه وزیر را براى پرس‌وجو به آنجا فرستاد. وزیر رفت و از قراول پرسید که یان خیمه و خرگاه از کیست؟ قراول گفت: از پسر پادشاه مغرب زمین است و براى شکار به اینجا آمده. وزیر دید اغلب خدمه نقاب به‌صورت دارند. اجازه گرفت و وارد خیمه شد. جوان نورسى را دید که بر تخت زمرد نشسته است. او را دعوت کرد که شب مهمان پادشاه باشد. جوان پذیرفت. شب با چند تن از همراهان خود، که نقاب به چهره داشتند، به مهمانى پادشاه رفت.

پاسى از شب گذشته شطرنج آوردند. جوان و پادشاه بر سر اسب و مادیان شرط‌بندى و بازى کردند و بازى را از پادشاه برد و پس از خوردن شام به خیمه خود برگشت. پادشاه اسب را به غلامى داد تا براى جوان ببرد. دختر دستور داد شبانه اسب را به مادیان جوان کشیدند و صبح آن را براى پادشاه پس فرستاد. پادشاه از جوانمردى و گذشت جوان خیلى خوشحال شد.

شب بعد، پادشاه به خیمه جوان آمد و با او بر سر یک کنیز و یک غلام بازى شطرنج را شروع کردند. این‌بار هم شاهزاده از پادشاه برد. پادشاه غلام خود را به شاهزاده داد و به خیمه برگشت. دختر همان شب کنیز وغلام را در یک چادر به حجله کرد و صبح غلام را براى پادشاه پس فرستاد. آن روز به تفریح گذشت و شب بازى شطرنج را بر سر مهر پادشاه و مُهر شاهزاد شروع کردند. این‌بار هم شاهزاده برد. دختر مهر پادشاه را گرفت، همان شب در صندوق جواهرات را باز کرد، جواهرات خود را بیرون آورد و قدرى ریگ بیابان داخل آن ریخت، در آن را بست و با مهر پادشاه آن را مهر کرد.

صبح مهر پادشاه را برگرداند. پادشاه از جوانمردى شاهزاده در حیرت بود. شب پادشاه به دیدار شاهزاد رفت و شطرنج بازى کردند و شرط بستند که گر پادشاه برد. شاهزاده یک کنیزک چینى بدهد و اگر شاهزاده برد. پادشاه خراج یک هفته‌اى مملکت را. دختر عمداً کارى کرد که ببازد. پس از خوردن شام پادشاه رفت. دختر لباس مردانه خود را درآورد و یک دست لباس زربفت چینى پوشید، خود را آرایش کرد و به چند نفر از نقاب‌داران خود دستور داد تا او را براى پادشاه ببرند. پادشاه تا چشمش به کنیزک چینى افتاد هرچه خواست گذشت کند و او را برگرداند، نتوانست. تا صبح با کنیزک به عیش ونوش مشغول شد و صبح کنیزک را با مقدارى مهریه برگرداند.

راز ازدواج دختر چوپان با پادشاه

آن روز تا غروب شاهزاده و پادشاه به صید و ماهى‌گیرى مشغول بودند. و شب را هم، به پیشنهاد شاهزاده، در ساحل رودخانه به‌سر مى‌بردند. دختر به همراهان خود سپرد که وقتى من و پادشاه دور شدیم، خیمه و خرگاه را جمع کنید. پاسى از شب گذشت و وقتى پادشاه مست باده بود. دختر با نقاب‌داران خود سوار بر اسب‌ها شدند و خود را به اردو رسانده و از بیراهه به شهر رفتند.

پادشاه صبح از خواب برخاست و دید از شاهزاده و خیمه و خرگاه خبرى نیست. پادشاه یک سال در سفر بود. وقتى برگشت دید بچه‌اى در گهواره است، مادیان او زائیده، از دختر ماجرا را پرسید. دختر جعبه امانتى را هم آورد، پادشاه دید بدون آنکه مهر او دست خورده باشد مقدارى ریگ بیابان داخل آن است. پادشاه پرسید: این معما را چگونه حل کردی؟ دختر گفت: ‘از آن جائى‌که در صحرا با پسر پادشاه مغرب روبه‌رو شدید و شب‌ها به بازى شطرنج سرگرم بودید!’ پادشاه همه‌چیز را فهمید. دختر را بانوى حرم خود کرد و سال‌ها به خوشى زندگى کردند.

ـ پادشاه و دختر چوپان

ـ افسانه‌هاى ایرانى ـ جلد دوم ـ ص ۱۰۹

ـ گردآورنده: ابوالقاسم انجوى شیرازى

ـ انتشارات امیر کبیر چاپ اول ۱۳۵۲

(به نقل از: فرهنگ افسانه‌هاى مردم ایران، جلد دوم، على‌اشرف درویشیان ـ رضا خندان (مهابادی)، انتشارات کتاب و فرهنگ، چاپ اول ۱۳۷۸)

 

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش تفریح و سرگرمی چشمک مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند. ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و فیس بوک دنبال کرده و نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنید.

 



دانلود فیلم

دانلود سریال آمرلی

سریال جنگل آسفالت

ادامه مطلب حکایت راز ازدواج دختر چوپان با پادشاه