نحوه گرویدن ایرانیان زرتشتی به اسلام

چرا مسلمانان معابد یهود و نصاری را خراب نکردند، ولی آتشکده‌های زرتشتی‌ها را خراب کردند. در حالی که همه آنها جزو اهل کتاب هستند

آنچه از نظر تاریخ مسلم است، این است که مسلمانان عقاید خود را با زور و جبر بر کسی تحمیل نکرده‌اند. مسلمانان معتقد بودند باید غلبه بر مخالفان به وسیله استدلال باشد نه به زور و قدرت زیرا غلبه‌ای که به قدرت حاصل شود با زور و قدرت نیز از میان می‌رود، امّا پیروزی که به دلیل و برهان حاصل شود هیچ چیز نمی‌تواند آن را از بین ببرد.


بهترین شاهد بر این که مسلمانان عقاید خود را بر ایرانیان تحمیل نکرده‌اند، این است که تاریخ نشان می‌دهد، هر چه استقلال سیاسی ایرانیان بیشتر شده، اقبال آنها به معنویات و واقعیات اسلام بیشتر شده است. طاهریان و آل بویه و دیگران که استقلال سیاسی کاملی داشتند هرگز به این فکر نیافتادند که مثلاً اوستا را دوباره زنده کنند و به دستورات و تعالیم آن عمل نمایند، بلکه بر عکس با تلاش‌های پیگیر برای نشر حقایق اسلامی کوشش می‌کردند و نسبت به آئین مقدس اسلام وفادار بودند، اغلب ایرانیان در دوره استقلال سیاسی ایران، مسلمان شده‌اند.(۱)
مؤلف کتاب کارنامه اسلام می‌نویسد: در هر صورت اسلام رفته رفته در سرزمین‌های فتح شده انتشار و قبول می‌یافت، و این انتشار و قبول نه از راه عنف و فشار بود، بلکه به سبب مقتضیات و اسباب گوناگون اجتماعی بود.(۲)
با توجّه به مطالب یاد شده معلوم می‌شود که اسلام با اکراه و زور به هیچ ملتی تحمیل نشد. در سده‌های نخستین حاکمیت اسلام در ایران، مذهب زرتشتی در ایران رایج و عده پیروان آن زیاد بود و در منابع اسلامی به ویژه کتب جغرافی از نفوس مجوس و فراوانی آتشکده‌ها در شهرهای ایران مکرّر سخن رفته است.
مسلمانان همانگونه که با اهل کتاب، رفتار پسندیده و انسانی داشتند و حتّی پس از آنکه اهل کتاب در ذمّه مسلمین قرار می‌گرفتند، مسلمانان خود را ملزم به حفظ معابد آنها می‌دانستند و مانع تخریب آن معابد شدند، با زرتشتیان نیز مانند سایر اهل کتاب با کمال نرمش و اخلاق نیکو رفتار می‌کردند و به ندرت ممکن بود بدون نقض عهد، آنان را مورد تعقیب قرار دهند.(۳)
چنانچه یاد شد، در نتیجه خوش رفتاری مسلمانان و عدم اجبار و اکراه سده‌های نخستین، آئین زرتشتی در ایران هنوز رائج و عده پیروان آنها زیاد بوده و آتشکده‌ها به تعداد فراوانی در شهرهای ایران دایر بوده و موبدان و دانشمندان ایرانی با آزادی کامل، همچنان فعالیت‌های دینی و فرهنگی خود را دنبال می‌کردند.
بدیهی است در نتیجه رسوخ کامل اسلام از طریق منطق و عقل، نه اجبار و اکراه، در اذهان ایرانیان روز به روز از تعداد زرتشتیان کاسته می‌شد تا به درجه‌ای رسید که بعد از قرن پنجم یک اقلیت بسیار ناچیزی از آنان در دین خود باقی ماندند و اکثریت زرتشتیان به میل و رغبت خود اسلام را پذیرفتند.
ایرانی‌ها همین که با اسلام آشنا شدند آن چنان شور و شوق نسبت به اسلام در خود احساس کردند و چنان از خود بی‌خود شدند که گروه گروه از آیین زرتشت خارج می‌شدند و با اشتیاق و علاقه فراوان اسلام را می‌پذیرفتند به همان اندازه که اسلام رفته رفته برای خود در دل ایرانیان جا باز می‌کرد، به همان نسبت آیین زرتشتی از رونق می‌افتاد و از پیروانش کاسته می‌شد.(۴) و بالتبع اندک اندک آتشکده‌ها نیز با کم شدن زرتشتیان رو به کاستی نهاد و طبق نوشته بعضی از محققین بسیاری از آتشکده‌ها در دوره‌های اسلامی، به دست خود ایرانیان به مسجد تبدیل گردید. مثلاً مسجد جامع یزد و مسجد جامع عتیق اصفهان واقع در انتهای بازار بزرگ و مسجد عمده مشهر ساری آتشکده یا معبد گبرها بوده که بعدها تبدیل به مسجد شدند.(۵)
آری تعالیم حیات بخش اسلام به قدری در نظر آنان جلوه داشت و به طوری مجذوب آن شده بودند که به آثار و فرهنگ پیشینیان خود به دیده بیگانه نگریستند و کتاب‌های مقدس خود را موجب گمراهی می‌دانستند و در حفظ و نگهداری آنها هیچ گونه میل و رغبتی از خود نشان نمی‌دادند. البته اجتناب ایرانیان تازه مسلمان از مذهب رسمی ایران، به همین جا خاتمه نمی‌پذیرد بلکه حتّی از نابود کردن آنها هم به نام اینکه از آثار گبر و مجوس است دریغ نداشتند.(۶)
خلاصه اینکه در قرن‌های نخستین اسلامی، زرتشتیان مانند سایر اهل کتاب در قلمرو اسلام امنیت و آسایش داشتند و از روح گذشت و تحمّل فاتحین بهره‌مند بودند و این خود می‌رساند که ایرانیان آیین خود را به صلح و سلم به تدریج تغییر داده‌اند.
مستشرق معروف هانری ماسه می‌نویسد: درباره دین باستانی باید گفت که مسلمانان همان امتیازی که برای دین یهود و مسیحیت قائل بودند، برای آن نیز قائل می‌شدند. زیرا این دین نیز دارای کتاب‌هایی بود. آزادی دین زرتشت با پرداخت جزیه تضمین و آتشکده‌ها محترم شمرده شد، چنانکه تا سه قرن پس از هجوم عرب‌های مسلمان، هنوز از این آتشکده‌ها دیده می‌شد و برای رتق و فتق امور ملّی، حکام عرب غالباً به موبدان متوسل می‌شدند. امّا انحطاط دین زرتشت بیشتر به دست همین موبدان بوده است نه مسلمانان. زیرا سرسختی و آشتی ناپذیری آنان و آداب دینی محدودشان با نرمش و سادگی دین اسلام منافات داشت.(۷)
بنابراین آنچه حاصل شد این بود که اسلام هیچ وقت اقدام به تخریب معابد زرتشتیان نکرد بلکه با منطق قوی خود پیش رفت تا آنجائی که اکثریت زرتشتیان مسلمان شدند و با دست خود آتشکده‌ها را به عنوان اینکه مظاهر شرک هستند از بین بردند و مسجد را برای عبادت خدای یگانه بنا کردند. اگر این ادعا که مسلمانان معابد زرتشتیان را خراب کردن درست بود باید تا امروز هیچ آتشکده‌ای باقی نمی‌ماند، در حالی که زرتشتیان در دولت اسلام به قدری آزادی داشتند که با ولیعهد دولت اسلامی در زمان مأمون عباسی به مناظره برمی‌خیزند. در عیون اخبار الرضا در این باره چنین می‌خوانیم: هنگامی که علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ وارد بر مأمون شد او به فضل بن سهل، وزیر مخصوصش، دستور داد که پیروان مکاتب مختلف را مانند جاثلیق (عالم بزرگ مسیحی) و رأس الجالوت (پیشوای بزرگ یهودیان) و رؤسای صائبین و هربر اکبر (پیشوای بزرگ زرتشتیان) و نسطاس رومی (عالم بزرگ نصرانی) و همچنین علمای دیگر علم کلام را دعوت کند تا سخنان آن حضرت را بشنوند و هم آن حضرت سخنان آنها را.(۸)
بدین ترتیب می‌بینیم که تمام مکاتب از جمله کیش زرتشت در ایران، در دوره حکومت اسلامی کاملاً آزاد بودند و علاوه بر این تا به امروز این آزادی ادامه داشته است تا جایی که آتشکده یزد هنوز هم روشن است.
از این رو هر جا که اسلام به پیش رفته با قدرت منطق و معارف غنی خود بوده است نه به اجبار و زور.


پاورقی:

۱٫ الهامی، داوود، اسلام و ایران، انتشارات مکتب اسلام، اول، ۷۴، ص ۲۱۹٫
۲٫ زرین کوب، عبدالحسین، کارنامه اسلام، انتشارات امیرکبیر، ص ۳٫
۳٫ اسلام و ایران، ص ۲۹۵٫
۴٫ مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۳۵، ص ۶۰٫
۵٫ ایران و اسلام، ص ۲۹۶، به نقل از همان، تاریخ تمدن ایران ساسانی، ج۱، ص ۹۹٫
۶٫ مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۳۵، ص ۶۲٫
۷٫ اسلام و ایران، ص ۲۸۴، به نقل از فردوسی و حماسه ملی، هانری ماسه، ص ۱۵٫
۸٫ پیشوائی، مهدی، سیره پیشوایان، انتشارات توحید، چ چهارم، ۱۳۷۵، ص ۵۱۷٫

http://www.vatanfa.com/?s=نحوه-گرویدن-ایرانیان-زرتشتی-به-اسلام
دختر آریایی(ایرانی) گفته:

بادرود
آتشکده ها معماری خاصی داشتند؟؟؟مثلا مثل مسجد و کلیسا از یه نقشه و چارچوب کلی پیروی میکردند؟

فرشيد گفته:

زنــــــــــــــــــــــده
بــــــــــــــــــــــاد
سرزمین
پــــــــــــــــــــــارسی

فرشيد گفته:

از کتاب های تاریخ اول راهنماییمون تا اون کتاب تاریخ کترامون هر صفحه رو ورق بزنیم
نوشته که عمر این کارو کرد ، عمروعاس فلان کرد، ابوموسی اشعری فردی ساده لوح بود..
آخه اینا به ما چه مربوطه..
تو کتاب تاریخ ما باید اسم کوروش باشه..
داریوش باشه، خشایار باشه..
از رشادتهای آریو برزن بنویسن، از دلیری
تری داتس که چطوری با اسکندر مبارزه کرد بنویسن ، از آرش بنویسن..
از شجاعت بانو آرتمیس و یوتاب بنویسن،
از نجابت و متانت بانو کاساندان بنویسن،
تو فیلم هامون بجای جومونگ ، شجاعت سورنا رو به بچه هامون نشون بدن..
نشون بدن که سیاوش کی بود..
به فرزندامون بفهمون که بانو آتوسای ما چقدر از دونگ یی مهربون تر بود.. نشون بدن که بانو رکسانای ما چقدر زیباتر از سوسانو بود..نشون بدن که بانو پرین ما داناتر از یانگوم بود..
به دخترامون از وفاداری بانو آپارنیک بگن که چطوری تا آخرین قطره خون همراه همسرش با اعراب جنگید و کشته شد..
حیف فرهنگ و تاریخ ما که روز به روز داره کمرنگ تر میشه ..‏

محمدفرزندایران گفته:

سهیل جان مطالب من چون زیاد بود تو۳قسمت فرستادم.اگر خواستی جداگانه بزار وگرنه تو۱قسمت قرار بده.هر۳به هم مرتبطه.از اسلام هم بد نگفتم.از حاکمانی که از اسلام سواستفاده کردند .و به نام اسلام زردشتیها رو اذیت کردند انتقاد کردم.باز نگی این پسره کافره و داره دیگران رو منحرف میکنه

سهیل گفته:

محمد نظرات طولانی نفرست من حوصله خوندن ندارم. اینو باید بدم یکی از دوستان بخونه و اگه قابل تائید بود ثبت بشه. نگی باز سهیل نظرم رو حذف کرد؟!

دخترآریایی( ایرانی) گفته:

پس به امید آن روز…یعنی اون روز میاد؟خداکنه نسل های آینده مثل ما حسرت داشتن کتاب تاریخی که توش درباره این بزرگان ایران نوشته شده رو نداشته باشند.تو تاریخ دبستانمون از کورش فقط به عنوان یه خردمند نام بردند هه اونم به زور… این همه عظمت تو یه خط؟اونم که لطف کردن حذف کردند ظاهرأ

***مهسا*** گفته:

درود

واقعا حیف تاریخ کشورما که با این قدمت بااین عظمت میریم وهمش از تاریخ فلان کشورعقب افتاده ای مینویسیم بچه های ایران به جای شناختن بزرگان خودمون باید یه مشت ادم عرب جاهلو بشناسن که اصلا گوشی برای پذیرش حق نداشتن واقعا چرا ؟؟؟؟….کی میخواد جواب ایندگانمون رو بده واقعا کی؟؟؟

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

مهسا من وقت های بیکاری وقتی از درس و کلاس و دبیر مضخرف ریاضی راحت میشم میرم کتاب تاریخ بچه های ادبیات رو میگیرم میخونم یعنی نصفشو خوندم. بخدا اشک آدم در میاد از این نامردی……
هرکدوم ازپادشاهان هخامنشی یک پاراگراف یا دو سه تا نهایتش اینا رو نشناسیم چه کسانی رو بشناسیم؟

***مهسا*** گفته:

حیف عزیزم که ازامثال تو دختر باغیرت ایرانی تو کشورمون کمه حیف ….

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

نه خب این غیرت نیست .باید تاریخ خودمون رو بدونیم یا نه ؟نامردیه دیگه نیست؟

***مهسا*** گفته:

واقعا عقایدتو دوس دارم خیلی به خودم افتخار میکنم که هم وطنی مثل تودارم
چرا عزیزم شما درست میگی نامردیه

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

لطف داری خانمی گل منم همینطور.

bahar گفته:

به آرش به کاوه به کوروش به داریوش قسم ،به تک تک نگار تخت جمشید قسم که ایران همان قلب و خون من است سرشک زجان در وجود من است…

مهدی گفته:

بهار جون از این حرفت خوشم اومد

ایران 1 گفته:

همه کشورای دنیا حتی اونایی که تاریخ درست و حسابی هم ندارند سعی می کنند تاریخ کشور خودشون را به همه جهان نشون بدند بعد کشور ما با این تاریخ بزرگش توی کتابای درسی بچه های خودش هم خبری از تاریخ نیست. چرا دانش آموزای ایرانی باید این همه از خلفای عرب و اسم و رسمشون بخونند ولی هیچی راجب انسان های بزرگ کشورشون نمی دونند. اگر این را به بهونه ی دین و اسلام انجام می دین خوب پس ملی گرایی و وطن دوستی کجا رفته؟ مگه نمی دونید وطن پرستی جزء ایمانه بلکم مهم تر همه چیز

ستاره (***مهسا***) گفته:

چند وقته قبل داشتم کتاب ادبیاتمو میخوندم متوجه شدم دوبیت ازشعری از ایت الله طباطبایی حذف شده وقتی اون دوبیتو خوندم فهمیدم که تواون دوبیت اسم خشایار شاه اومده بوده واقعا برای افراد بی لیاقت که به فرهنگ اصیلشون توجه نمیکنن متاسفم اخه یکی نیست بهشون بگه چرا سعی میکنی خودتو به عربا بچسبونی اخه مگه فرهنگ خودت چی کم داره که میخوای باحذف دوتا بیت شعر دفنش کنی؟؟؟؟؟؟؟

soheil گفته:

درود
یعنی شما این نوشته را بعنوان کنایه نوشتید دیگه ؟ !!!

به خاک و ناموس و اعتقادمون تجاوز کردن اونوقت مینویسی که فاتحان صبور و خوب و فلان بودن ؟؟؟

ذمتون گرم…

مهراب گفته:

سلام دوستان عزیز ـ عشق به میهن عزیزم ایران و عشق نامداران و پهلوانان این مرز و بوم سبب شد تا در زمینه تاریخ ایران باستان، مفاهیم و داستان های زرتشتی، مقایسه شخصیت های شاهنامه با واقعیت، رمان های تاریخی زیبا مطالب زیادی جمع آوری کنم و خیلی خوشحال می شم در اختیار دوستان عزیزم بگذارم