نحوه اسلام آوردن ایرانیان ازدین زرتشت به اسلام

در باره اسلام آوردن ایرانیان، باید به چند مطلب توجه کرد:
۱٫ اسلام آوردن مردم ایران، به تدریج صورت گرفت. چنین نبود که همه مردم ایران در یک زمان اسلام را پذیرفتند. هم اکنون که بیش از چهارده قرن از بعثت پیامبر اسلام، می‏گذرد، همه مردم ایران اسلام را نپذیرفته‏اند؛ بلکه عده‏ای به دین زرتشتی مانده‏اند و گروهی مسیحیت راقبول کرده‏اند. عده‏ای نیز یهودی هستند.


۲٫ اگر دین اسلام ظاهر نمی‏شد، دینی که در ایران پذیرفته می‏شد، دین زرتشتی نبود، چون که مقبولیت خود را از دست داده بود و مردم آن را نمی‏خواستند شاید آن دین، دین مسیحیت می بود و نشانه آن نیز پیدا شده بود؛ برای همین است که با آمدن اسلام به ایران، بر دشمنی مسیحیان با اسلام افزوده شد.
۳٫ بسیاری از مردم ایران در برابر مسلمانان، مقاومت نکردند و به این جهت، دین اسلام به زودی در ایران پیشرفت کرد. علت شکست نیروهای نظامی حکومت ایران، ناتوانی نظامی آنان و یا تنها روحیه قوی مسلمانان نبود، بلکه علت اصلی شکست نیروهای جنگی ایران در برابر هجوم مسلمانان، ناراضی بودن مردم ایران از حکومت و آیین خود بود. آنان نخواستند، بجنگند و حتی گاهی با مسلمانان همکاری می‏کردند.(۱)
۴٫ مردم ایران، در زمان بعثت و حیات حضرت رسول(ص)، به اسلام توجه کردند و به تدریج و با میل و رغبت آن را پذیرفتند. اولین کسی که از ایرانیان اسلام آورد، سلمان فارسی بود. (۲) سلمان یک فرد عادی نبود. او از پیشوایان دینی بود و اسلام آوردن وی به طور طبیعی در دیگر ایرانیان نیز اثر داشت. سلمان، از نظر مقامات معنوی، به اندازه‏ای بالا رفت که جزو مقرّبان پیامبر اسلام شد؛ به طوری که پیامبر خدا در روایتی فرمود: «خداوند مرا به محبت چهار نفردستور داده است: علی بن ابی طالب، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد». (۳)
در حدیث دیگری آمده است: ایمان ده درجه دارد. سلمان در درجه دهم، ابوذر در درجه نهم و مقداد در درجه هشتم آن قرار دارند . (۴) سلمان، در حقیقت رهبر مسلمانان ایران در آن زمان بود.
دومین مسلمان از ایرانیان «باذان بن ساسان» است و پس از باذان بسیاری از ایرانیان ساکن یمن، مسلمان شدند و اسلام این­ها در زمان پیامبر(ص) بود. خود باذان مورد توجه پیامبر اسلام قرار داشت. این ایرانیان در زمان رسول اکرم، با میل و رغبت دین اسلام را پذیرفتند وهیچ گونه زور و تهدیدی در کار نبود؛ چنان که در کتاب‏های تاریخی آمده است: پیامبر در سال ششم هجری، به پادشاهان و رؤسای کشورها نامه نوشت و آنان را به دین اسلام دعوت کرد. حضرت رسول، نامه‏ای به پادشاه ایران خسرو پرویز نوشت و او را به اسلام دعوت کرد. متن نامه چنین بود:
بسم الله الرحمن الرحیم. من محمد رسول الله الی کِسری عظیم فارس. سلامٌ علی من اتّبع الهدی و آمن بالله و رسوله و شهدان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله. ادعوک بدعایه الله فانّی انا رسول الله الی الناس کافه لأنذر من کان حیا ویحقّ القول علی الکافرین. اسلم تسلم. فان ابیت فعلیک اثم المجوس؛
به نام خدای رحمان و رحیم. از محمد فرستاده خدا به کسری بزرگ ایران. سلام بر آن کس که پیرو هدایت باشد، به خدا و فرستاده‏اش ایمان بیاورد و گواهی دهد معبودی جز «الله» نیست، همتایی برای او نیست و محمد عبد و فرستاده او است. تو را به دعوت الهی به سوی اسلام دعوت می‏کنم؛ زیرا که من فرستاده خدا به سوی همه مردم هستم و تا زنده ‌دلان را انذار کنم و عذاب خدا بر کافران فرود آید. تسلیم خدا باش، سالم بمان و گرنه گناه زرتشتیان به گردن تو است (۵)
پادشاه ایران نامه را پاره کرد و گفت: ببینید چه کسی برایم نامه نوشته است؟! او که عبد من است. (۶) فرستاده پیامبر خدا به مدینه برگشت و داستان پاره کردن نامه را برای پیامبر نقل کرد. حضرت فرمود: خداوند حکومتش را بگسلد، (۷).
عامل خسروپرویز در یمن، شخصی به نام «باذان» بود. خسروپرویز به باذان نوشت: دو نفر به سوی این مردی که در مدینه است بفرست تا او را نزد من بیاورند. باذان «بابویه» را مأمور این کار کرد و مردی به نام «خرخسره» را همراه او ساخت. باذان نامه‏ای هم به حضرت محمد نوشت و در آن نامه تأکید کرد که با این دو نفر نزد کسری در ایران برود. باذان به «بابویه» هم گفت: نزد «محمد» برو، با او سخن بگو و به من گزارش بده. بابویه و خرخسره به مدینه رفتند و بر آن حضرت وارد شدند. بابویه به حضرت رسول گفت: مرا باذان فرستاده است تا تو را نزد کسری پادشاه ایران ببرم . اگر با ما به ایران بیایی برایت خوب است؛ و گرنه پادشاه ایران تو را نابود می‏کند.
پیامبر به آن دو نفر گفت: بروید و فردا بیایید تا جواب تان را بگویم. آن دو نفر رفتند. در همین زمان به پیامبر خدا وحی شد که خسرو پرویز به دست پسرش«شیرویه» به قتل رسید. (شب سه‏شنبه دهم جمادی الاولی از سال هفتم، شش ساعت از شب گذشته، خسرو پرویز کشته شد). آن دو نفر دوباره آمدند. پیامبر به آنان گفت: خسروپرویز به دست پسرش کشته شد و شما برگردید و به پادشاه بگویید: اگر اسلام را بپذیری، آن چه داری دردست خودت خواهد ماند.
بابویه و خرخسره به یمن بازگشتند و آن چه را که اتفاق افتاده بود به باذان گفتند. باذان گفت: این گونه سخن گفتن از پادشاهان بر نمی‏آید، به نظر من او پیامبر است . منتظر می‏مانیم تا ببینیم پیشگویی او چگونه می‏شود. اگر کلامش مطابق واقع بود، او پیامبرخواهد بود . اگر مطابق با واقع نبود، نظرمان را درباره او اظهار می‏کنم. پس از چند روز، نامه شیرویه به باذان رسید و از باذان خواسته بود که مردم را به اطاعت او فرا بخواند. شیرویه در آن نامه نوشته بود که با «محمد» کاری نداشته باشد. با رسیدن نامه شیرویه، باذان به نبوّت پیامبراسلام ایمان آورد و ایرانیان مقیم یمن نیز همراه با او ایمان آوردند. (۸)
پیامبر باذان را پس از مسلمان شدنش در مقام خود ابقا کرد .پس از آن که باذان از دنیا رفت، حضرت، پسر او شهر بن باذان را حاکم یمن کرد. باذان و پسرش در راه تبلیغ دین اسلام، بسیار تلاش کردند. شهر بن باذان، در جنگ با نیروهای اسود عَنسی (که در یمن ادعای پیامبری کرده بود) به شهادت رسید و او اولین شهید از ایرانیان در راه اسلام است.(۹)
همان طور که گذشت، باذان و ایرانیان ساکن یمن به مشاهده تحقق یک پیشگویی غیبی از سوی پیامبر به حقانیت حضرت رسول پی بردند؛ در حالی که در آغاز کار از احکام اسلامی و قوانین الهی پیامبر اسلام خبر نداشتند. اسلام آوردن ایرانیان به خاطر همین حقانیت پیامبر بود .
مردم بحرین هم در زمان پیامبر مسلمان شدند. حاکم بحرین و ایرانیان ساکن آن جا اسلام را پذیرفتند.(۱۰) پذیرش اسلام از سوی ایرانیان ساکن بحرین و یمن و ایرانیان دیگر مناطق – آن هم در زمان پیامبر اسلام – بزرگ ترین تأثیر را در دل های مردم ایران گذاشت. بنابراین می‏توان گفت که علت اصلی اسلام آوردن مردم ایران، این است که آنان در اثر راهنمایی‏های علمای مورد اعتماد خود، به حقانیت پیامبر اکرم پی بردند و اسلام را پذیرفتند. در این پذیرش هیچ گونه فشار، زور و تهدیدی در کار نبود، بلکه با میل و رغبت، آن را قبول کردند.(۱۱)
جالب تر اینکه تمام کشورهای آسیای جنوب شرقی که مسلمان هستند، مانند مالزی و اندونزی که پر جمعیت ترین کشور اسلامی است و حتی بسیاری از کشورهای آفریقایی توسط ایرانیان مسلمان شدند.
چگونه ممکن است کسی که به زور مسلمان شده و اعتقادی به آن ندارد، در راه تبلیغ اسلام عمل نماید. به گسترش اسلام و حتی جانفشانی در راه آن اقدام کند. بسیاری از علوم و دانش های اسلامی توسط ایرانیان بنیان نهاده یا گسترش یافت . دانشمندان بزرگی در تفسیر فصاحت و بلاغت ، فقه و حتی صرف و نحو عربی از ایرانیان بودند.
خلا صه آن­که: اسلام آوردن ایرانیان آن گونه که برخی نوشته­اند به زور شمشیر نیست. این گونه تاریخ‏نگارى شیوه مستشرقین است . هدف آنان این است که اسلام را آیین شمشیر معرفى کنند. حقیقت آن است که ایرانیان به جهت حقانیتی که در اسلام مشاهده نمودند ،مسلمان شدند. بسیاری از آنان که به شدت تحت ستم نظام ساسانى قرار داشتند . دنبال دگرگونی وضعیت موجود بودند. از سپاه اسلام کمک و یاری خواستند . یک نظام سلطه‏گر و تحمیلى را برانداختند . آزادى را براى مردم ایران به ارمغان آوردند. حتی به نوشته برخی از مورخان: وقتى سپاه اسلام وارد ایران شد ، ایرانیان به نفع سپاه عدالت خواه اسلام و برضد دولت ستم پیشه ساسانی کوشیدند از جمله آن که : چهار هزار سرباز ایرانى از دیلم با پیمودن صدها کیلومتر راه خود را به سپاه اسلام رساندند و به یارى آنان شتافتند. هم چنین شاه ایران را یک آسیابان ایرانى به قتل رساند.
پیروزى مسلمانان در جنگ‏هاى صدر اسلام به دلیل برترى نظامى و تسلیحاتى نبود. آن چه که موجب بسط و گسترش سریع اسلام در آن عصر گردید، شعارها و برنامه‏هاى اسلام بود که به سرعت بر عقاید خرافى و جامعه طبقاتى آن روز برتری مى‏یافت . مردم گروه گروه و مشتاقانه به اسلام مى‏گرویدند. در حقیقت قبل از آن که مرزهاى جغرافیایى ایران و یا روم فتح گردد، دل هاى مردم به واسطه تعالیم برحق و فطرى اسلام فتح شده بود . آن چه پیشرفت اسلام را تسهیل مى‏کرد ،همین فتح دل ها بود. متاسفانه برخی تصور کر ده­اند که اسلام مو جب نا بودی تمدن ایران شد ،در صورتی که در هیچ یک از مآخذ و منابع تاریخی نیامده است که تمدن ایران در آن عصر نابود شد و یا مسلمانان تمدن ایران را نابود کردند.به عنوان مثال، نماینده نیروهای جنگی مسلمانان به یزدگرد سوم گفت: «ما آمدیم تا مردم را از عبادت انسان­ها به عبادت خداوند و از ظلم به عدالت اجتماعی دعوت کنیم». این جمله نشانگر فهم بالای مسلمانان بود. به گفته تئودورنولدکه:مملکت ایران در زمان یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی روی به ناتوانی گذاشت . دشمنان از هر سو به آن دلیر شدند . از کناره های آن یکی پس از دیگری بگرفتند و ویران کردند. پس از آن که از پادشاهی او دو سال یا چهار سال گذشت، عرب به خاک او حمله کردند. (۱۲)
این جمله می­رساند که کشور ایران در اواخر دوره ساسانی در حال ویرانی بود . کشورهای قدرتمند آن زمان به این کشور حمله می­کردند. حکومت ساسانی نمی­توانست از خود دفاع کند . چون تشکیلات سیاسی و نظامی از درون ویران شده بود، به طور طبیعی نمی­توانستند در برابر مسلمانان مهاجم از خود دفاع کنند.
جهت آگاهی بیش تر از این موضوع به کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، استاد مطهری مراجعه فرمایید.
پی‌نوشت‌ها:
۱٫ خدمات متقابل ایران و اسلام، شهید مطهری، ص ۷۶٫
۲٫ الأعلام، زرکلی، ج ۷، ص ۱۹۴٫
۳٫ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۹۱، ۳۲۱، ۳۴۶ و ۳۲۶
۴٫ همان، ص ۳۴۱، ح ۵۲٫
۵٫ مکاتیب الرسول، ص ۹۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۹۵، چاپ بیروت.
۶٫ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۹۵ و ۲۹۶٫
۷٫ همان.
۸٫ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۹۶٫
۹٫ خدمات متقابل اسلام و ایران، ص ۶۲ به بعد.
۱۰٫ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۱۹؛ خدمات متقابل ایران و اسلام، ص ۵۸٫
۱۱٫ برای آگاهی بیش تر در این موضوع ر.ک: کتاب «خدمات متقابل ایران واسلام».
۱۲٫ تئودورنولدکه، تاریخ ایرانیان و عرب ها در زمان ساسانیان، ترجمه دکتر عباس زریاب ، ص ۴۱۸٫

http://www.vatanfa.com/?s=نحوه-اسلام-آوردن-ایرانیان-ازدین-زرتشت-به-اسلام
ناشناس گفته:

حقیقت تا ابد پشت ابر نمیمونه ، نه نه نمیمونه !!!

محمدفرزند ایران گفته:

عزیزمن که این مطلب رو کذاشتی خدمتتون عارض بشم که مردم با دین زردشتی مشکلی نداشتند.با کسایی مشگل داشتند که بهشون زور میگفتند .با اخوندهای زرئشتی و بعضی از حکام مشکل داشتند نه با دین مقدس زردشت .دین زردشتی برای همیشه تو خون ماست و هیچ ایرانی با این دین مشکلی نخواهد داشت .مگر اینکه طرف ایرانی نباشه . الان که این همه مشکل داریم ایا کسی میکه که به خاطر مشکلمون اسلامه ؟

مهسا (دختر آریایی) گفته:

بادرود
کاملا با دیدگاه آقا محمد موافقم

رضا گفته:

اگر معنی واقعی انسان برای همه اشکار شود و همه به تفکر این که دنیا برای چیست زندگی بخاطر چیست و منطق و حق پذیرفتنی است
دیگر نیزی به هیچ چیزی نیست

دختر ایرانی گفته:

سلام خسته نباشید……….نحوه اسلام آوردن ایرانیان ازدین زرتشت به اسلام را کامل خواندم اما نام حضرت عمر رضی عنه چرا نیاوردین ان بزرگوار دین اسلام را در در ایران رواج داد درسته مذهب شیعه حضرت عمر را قبول ندارن ولی از واقعیت که نمیشه فرار کرد………..مرسی از وبلاگ پر محتواتون……….ایشالا همیشه سربلند و پیروز باشید دوست عزیز

محمدفرزندایران گفته:

دختر اریایی منظورت از رواج دادن غارت ایرانه دیگه

فاطمه گفته:

سلام خدایی متن خوشگلی بود ولی قبول ک اسلام رو ایرانیان دوس داشتند پس قضیه ی یا جزیه یا ایمان ب دین چیه؟ما این ترم نحوه ورود اسلام ب ایران رو داریم برم از استادمون بپرسم میام جواب سوال خودمو میدم البته اگه جوابی هست بگید
ب امید سروری ایران بر جهان
زت زیاد

دختر ایرانی گفته:

سلام اقا محمد فرزند ایران…….غارت ایران!!!!!!!!!!!!بهتره چشماتونو باز کنید وببینید کیا ایران رابه غارت کشیدن………بسته هرچقدر خودتونو به نفهمید ی زدین دیگه دوران جاهیلیت به پایان رسیده اگاه باشید…………موفق باشید

***مهسا*** گفته:

درود

اقا محمد درست نیست رواج دادن اسلام درایرانو به غارت گری نسبت بدیم !!!این نوعی به احترامی به اسلام وحضرت عمر محسوب میشه درسته ما شیعه هستیم ولی نباید به دین وبزرگان سایر ادیان توهین کنیم !!!!

درضمن گذشتگان مادردین اسلام حتما خوبی هایی دیدن که به سمتش رفتن اینو نباید فراموش کرد که هرانسانی قبل ازانجام کاری به عواقبش فکر میکنه ومطمئنا گذشتگان ماهم این کارو کردن و بعد اسلامو پذیرفتن !!!

سهیل گفته:

مهسا خانوم دیدم نوشتی “حضرت عمر” !!!!
شیعیان واقعی هیچوقت ایشان رو “حضرت” خطاب نمی کنند!!
از واژه های دیگه استفاده میکنیم که اینجا جاش نیس بگم!

فاطمه گفته:

با درود
محض اطلاع این دختر ایرانی با دختر ارایی فرق میکنه ها خواسم از دوسم حمایت کرده باشم
بنظر من هم ایران غارت شد از نظر مالی و ورود فرهنگ مزخرفشون ولی خاکمون با کنار اومدن با عربا تسخیر نشد
زت زیاد

مهسا (دختر آریایی) گفته:

بادرود
مهسا جان تو واقعا شیعه هستی که به عمر می گی حضرت؟؟به نظرت به همچین شخصی می شه گفت حضرت؟؟؟؟
و به نظر من درسته که اسلام دین واقعا خوبیه ولی با ورود مسلمانان به ایران خانمان ایران سوخت. اصلا دین اسلام از همون اولش تحریف شدش وارد ایران شد

محمدفرزندایران گفته:

دختر اریایی اولا مواظب حرف زدنتون باشید.و توهین نکنید.کسی که خودشه به نفهمی زده شمایید.قبل ازینکه اعراب وحشی به ایران حمله کنن هیچکس در مورد اسلام اطلاعاتی نداشت که بدونه این دین خوبه یا بد که مختار باشه اون رو بپذیره یا نه .این اقایونی که به قول شما برای اصلاح ملت بزرک ایران اسلام رو بهانه قرار دادن و به ایران لشگر کشیدن به خاطر جواهران درفش کاویانی همدیگرو میکشتن.تیسفون رو غارت کردند.هنوز تو شهر ما ویرانه هایی که ازون تمدن پرشکوه رو نابود کردند هست که با چه وحشی گری ای شهر ما وشهرهای مشابهی که تسلیم نشدند رو تاراج کردند. وقتی که به زور وارد هر شهری میشدن روسای اون شهر از ترس غارت شهر تسلیم میشدند.اونایی هم که مقاومت میکردند که تو تاریخ هست که چه بلایایی به سرشون اوردند.بعدشم که گفتن یا مسلون بشین که عنوان موالی بهشون اطلاق مشد که در صورتی که خیلی به ایرانیها لطف میکردند اونها رو با خودشون برار میدونستن یا اینکه باید جزیه(باج) میدادند.درغیر این صورت یا کشته میشدند یا از خونه خودشون بیرونشون میکردند.هیچ پادشاهی در ایران به خاطر تبلیغ دین زردشت به جایی حمله نکرد چون کسی به اونها همچین اجازه ای نداده بود.اما اقایون عرب به خاطر کلمهای به نام جهاد به همه جای دنیا لشگر کشیدن.خدا ودی هر کسی به خودش مربوطه و به هیچ احدی حق نداره که عقیده ای رو بالاتر از عقاید دیگران بدونه و به خاطر اون به جایی حمله کنه. عزیز من کسی که تو دوره جاهلیت هست شمایید نه من

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

سلام فدات بشم فاطمه جون دستت درد نکنه از این که حمایت کردی درسته من باااااااااااا همه فرق میکنم به من میگن دخترآریایی (ایرانی)
مهسا در دست رس من بودی می کشتمت میگه حضرت عمر تو اصلا شیعه ای چه شیعه ای هستی آخه ؟؟؟؟؟
بگو لعنت به عمر
اگه جای من بودی هم میگفتی حضرت عمر؟؟؟من الان چند روزه از شهر خودم اومدم به این جهنم که صدرحمت به جهنم همه سنی هستن اینجا وای خدا جون کمکم کن وقتی جواب سلامت رو نمی دن که شیعه ای اونوقته دلت خون میشه وقتی دوبار بهت بگن مشرک اونوقت بگو حضرت عمر من اینجا با همه تنش ها از مذهب خودم دارم دفاع میکنم بعد تو میگی حضرت عمر؟؟؟؟خداروشکر که ۶ماه بیشتر نیست وگرنه یا اون ها من رو میکشن یا من اون هارو و خون و خون ریزی میشه حسابی بعضی هاشون تهدید به مرگت میکنن میبینید چه برادرایی داریم اینا برادرای مان واقعا که البته این سنی ها ریشه وهابی و گرایش وهابیت دارند به خاطر این بیشتر حالم ازشون بهم میخوره دعا کنید زنده برگردم به شهرم هه هه هه

مهسا گفته:

درود
درسته که درست نیست ماکه شیعه هستیم عمر رو با پیشوند (حضرت) همراه کنیم ولی خوب باید بدونیم که قرانی که ما میخونیم رو همین عثمان وعمر به شکل امروزی جمع اوری کردن ویه جورایی باعث حفظش شدن !!!ومن فقط به خاطر این مورد کلمه حضرت رو به کار بردم وگرنه منم دل خوشی از سنی ها ندارم !!!درضمن شما همه ی متن منو ول کردید فقط به همین یه کلمه گیر دادید ؟؟؟

دختراریایی (ایرانی) پس خوب شد دردسترست نیستم ! والبته امیدوارم خدابهت تحمل بده تا بتونی رفتار نامعقول اون افرادو تحمل کنی چون که تو یه ایرانی هستی یه ایرانی باغیرت !!!

سهیل گفته:

مهسا خانم من نمیدونم شما چطور شیعه ای هستی که عمر که از دشمنان حضرت علی علیه السلام هست رو با حضرت خطاب میکنی؟!
این واقعا تاسف بار هست که یک شیعه اون موجود رو حضرت خطاب کنه.

مهسا (دختر آریایی) گفته:

بادرود
مهسا جان اون متنی رو که خوندی که درمورد عمر بود رو فکر نمی کنی که یه سنی بهت داده باشه؟؟ چون تنها کسانی که از قرآن حمایت کردند و چه شیعه و چه سنی به اونها مدیون هستند همین دوازده تا امام ما شیعیان هستند و نه کس دیگه ای.
لعنت خدا بر عمر هر وقت اسمش رو می شنوم شدیدا عصبانی می شمچه برسه یکی برگرده بهش بگه حضرت.
درضمن امیدوارم که دوستان من رو با ایشون اشتباه نگیرن . دختر خوب حداقل حرف اول فامیلیت رو بزار تا احیانان مشکل درست نشه

فاطمه گفته:

سلام ای وای کشتین این مهسا رو یه چیزی گفت بچه انقد سرکوفت بش نزنید
راسی دختر اریایی جون مگه کجایی؟تا اونجا ک یادمه میخواسی بری مشهد!!!!!!
اقا محمد به اعضای سایت توهین نکن راستی شما اق محمد مثل من با اعراب مشکل دارید ولی اشتباه شما اینه ک فکر میکنید اسلام=اعراب و این اشتباه محضه امام علی با این حمله ی عمر مخالف بودند بعدش ک اسلام وارد ایران شد مردم بخاطر وضع موجود ساسانیان اسلام رو قبول کردند البته ن با دل و جون ولی بعدها مثل الان کسانی هستند ک جونشونم حاضرند برا اسلام بدن
ب امید سربلندی ایران و اسلام
زت زیاد

***مهسا*** گفته:

با درود

با اجازه تمام کسانی که طی این هفته به من همه جوره لطف داشتن!! باید بگم که من فقط برای احترام گذاشتن به خلیفه ی دوم مسلمانان از پیشوند حضرت (یعنی اقا)برای عمر استفاده کردم که این احترام گذاشتن رو از رهبرم کوروش بزرگ یاد گرفتم که ایشون هم به پیروان ادیان دیگه احترام میگذاشتند (که پیروی از رهبرم برمن واجب است ) وباید بگم که چه ما بخوایم چه نخوایم عمر خلیفه دوم ما مسلمانان بوده وهمون طور که پیروان اهل سنت (البته اون دسته از سنی هایی که به اسلام حقیقی ایمان دارند )به حضرت علی (به عنوان خلیفه ی چهارم )وائمه اطهار ما (به عنوان نوادگان پیامبر) احترام میگذارند پس من هم واجب دونستم که عمر رو با پیشوند حضرت همراه کنم و بهش احترام بگذارم
به هرحال من دلایلمو گفتم واگه نتونستم قانعتون کنم حتما دلایلم کافی نبوده درهر حال فک نمیکنم جمله من اشتباه بوده باشه

موفق باشید !!

سهیل گفته:

مهسا خانوم شما زرتشتی هستی؟
من قضاوت رو درباره حضرت خطاب کردن عمر! به دیگران واگذار میکنم.

فاطمه گفته:

سلام مهسا خانوم من اومدم ازتون حمایت کردم گفتم حتما اشتباه کردین ولی خب دلیل اولیتون صحیح ک کوروش عزیز گفتن احترام بذاریم ب همه ولی دلیل دومیت رو اصلا قبول ندارم ک عمر جانشین پیامبر هست خواها دیگه اینو نگو ک ناراحت میشم امام علی عشق خودمه و جانشین اول و اخر پیامبر علی بوده و اینکه ابوبکر و عمرو…روی کار اومدن خیانت و زیر پا گذاشتن دستور پیامبر و خدا بوده است
زت زیاد

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

صحیییییییییییییییییییییییییییییییح است کاملا حرفت فاطمه جون
عمر و عثمان و ابوبکر (بوووووووووووووووغ) کین؟؟؟؟؟
من عاشق حضرت علی هستم و بعدش امام رضا راستی قراره اواسط پاییز بازم برم هوررررررررررررا برا همتون دعا میکنم
آخه وقت بسیار خوبی دارم میرم میشه موقع عاشورا و تاسوعا سعادت بزرگیه برای من چون تا حالا همچین روزای عزیزی به زیارت مشهد نرفته بودم
درضمن الانم خودم غریبم و یه حال دیگه ای داره

سهیل گفته:

دوستان یک شعر عربی فارسی میگم حالشو ببرید:
لَعنِ علی عَدُوِکَ یا علی … اولی و دومی و سومی
(با ریتم خاصش بخونید هم قافیه در میاد)
یادش بخیر توی مسجد مدرسه میگفتیم…
مدرسه رنگزه که محمود آقا بهتر در جریان هست!

یادته حاج محمود؟
دیدی لو دادم! 🙂

مهسا (دختر آریایی) گفته:

بادرود
یه موقعی بود که توی ایران مراسم عمر سوزان داشتیم و به گفته ی پدرم با چه آب و تابی برگزار میشده و این مراسم دقیقا تو روزی بوده که سنی ها تولد عمر رو جشن می گرفتن. ولی الآن چی؟؟؟ اون از اون عربها که وقتی میان ایران می ترسی جلوشون بگی حضرت علی(ع). می دونین واسه چی؟؟؟ به خاطر اینکه بعضی ها خیلی بهشون رو دادن

***مهسا*** گفته:

درود
من فقط دلایلمو گفتم کسی رو مجبور نکردم که نظارتمو قبول کنه
راستی فاطمه خانم اول از حمایتتون ممنون ولی منم نگفتم که عمرو ابوبکر وعثمان جانشین ( برحق ) پیامبرند من فقط گفتم خلیفه مسلمانان بوده !!!

fateme گفته:

salaaaaaaaaaaam.hamvatanaye azizam
mahsa jan masaleye khelafat bad piambar vjod nadasht faghat janeshini bod va on janeshin ham ali bod
zat ziad

دختر ایرانی گفته:

شیخ فرید الدین عطار نیشابوری

خواجه اول که اول یار اوست ثانی الثنین اذهما فی الغار اوست

صدر دین، صدیق اکبر، قطب حق در همه چیز از همه برده سبق

خواجه شرع آفتاب جمع دین ظل حق فاروق اعظم شمع دین

ختم کرده عدل و انصافش بحق در فراست بود بر وحیش سبق

خواجه سنت که نور مطلق است بل خداوند دو نور بر حق است

آنک غرق قدس و عرفان آمدست صدر دین عثمان عفان آمدست

خواجه حق،پیشوای راستین کوه حلم و باب علم و قطب دین

ساقی کوثر، امام رهنمای ابن عم مصطفی، شیر خدای

خدایا نور دین همراه ما کن محمد را شفاعت خواه ما کن

زکار ما مگردان خشمناکش ز ما خشنود گردان جان پاکش

تحیت باد بیش از صد هزاران برو از حق و زو بر جمع یاران

خصوصا چار یار پاک گوهر ابوبکر و عمر،عثمان و حیدر

نبی فرمود کایشانند انجم بایهم اقتدیتم اهتدیتم

آنکه یارش بد ابوبکر و عمر از سر انگشت او شق شد قمر

آن یکی او را رفیق غار بود و آن دگر لشکرکش ابرار بود

صاحبش بودنند عثمان و علی بهر آن گشتند در عالم ولی

آن یکی کان حیاء و حلم بود وان دگر باب مدینه علم بود

دختر ایرانی گفته:

عبدالرحمن جامی

امت احمد از میان امم *** باشد از جمله افضل و اکرم

اولیایی کز امت اویند *** پی رو شرع و سنت اویند

ره بران راه هدی باشند *** بهتر از غیر انبیاء باشند

خاصه آل پیغمبر و اصحاب *** کز همه بهترند در هر باب

وز میان همه نبود حقیق*** به خلافت کسی به از صدیق

وز پی او نبود از آن احرار **** کس چو فاروق لایق آن کار

بعد فاروق جز به ذی النورین *** کار ملت نیافت زینت و زین

بود بعد از همه به علم و وفا *** ” اسد الله خاتم الخلفا”

جز به آل کرام و صحب عظام *** سلک دین نبی نیافت نظام

نامشان جز به احترام مبر **** جز به تعظیم سویشان منگر

همه را اعتقاد نیکو کن **** دل زانکارشان بیک سو کن

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

سلاااااااااااااام دوستای گلم
عیدسعید غدیر عید ولایت حضرت علی تنها پاک مرد بعد پیامبر خجسته و فرخنده و شادباش باد (همه رو پارسی گفتم)

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

بچه ها شما تا حالا اسم اسپهبد پادوسبان و اسپهبد وندادهرمز رو شنیدید؟
این بزرگمردای مناطق شمالی کشورن که ارتششون ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال مقابل اعراب وحشی مقاومت کردند. داستانش رو برای خواهرم گفتم خیلی خوشش اومد برای شما هم تعریف میکنم.
در زمان ساسانیان هر منطقه ای اسپهبد داشته که هم با تجربه تر بوده و هم مسن تر و هم جنگجو خوبی بوده و اسپهبد پادوسبان منطقه رویان رو فرماندهی میکرده و مقاومت ۱۰۰ ساله مقابل اعراب داشته . و اعراب هیچ جوری نمیتونستن این مناطق رو فتح کنن و تعداد کمی از اون ها تونستن از ارتفاعات البرز و سرمای جنگل جان سالم به در ببرن .وقتی عمر تونست مازندران رو فتح کنه چند مدت بعدش مردم تصمیم گرفتن متحدشن و اعراب رو از سرزمین مادریشون بیرون کنندو از این رو درارتفاعات البرز سربازها همه آتشکده هارو روشن کردند و اون شب اقدام به قتل عام اعراب کردند و زنانی که اعراب شوهراشون بودند همه شوهر عربشون رو شبانه تحویل اسپهبد دادندیا خودشون مردان عرب را کشتند و خلاصه تو تاریخ هم نوشته اعراب اون زمان در شمال ایران قتل عام شدند بطوری که گفته شده زمین پر از جسد عرب ها شده بود. تا اینکه فرزندان امیرالمومنین علی (ع)مردم رو مسلمان شیعه کردند و مردم شمال هیچوقت سنی نبودند و از اول به مذهب شیعه روی خوش نشون دادند و با روی گشاده تشیع رو پذیرفتند.
وتا قبل از اینکه شاه اسماعیل شیعه رو مذهب رسمی کنه تمام مردم سنی بودند و وقتی عمر کل ایران رو تصرف کرد تنها مردم شمال زردشت رو هنوز با آخرین قطره خونشون حفط کرده بودند و اسلامی رو که عمر وارد کرده بود نپذیرفتند برای من جالب بود شما رو نمیدونم.چه حالی داشت نه؟کاش اون موقع بودم میرفتم شمال این مناظر کم نظیر رو میدیدم

فاطمه گفته:

salam mamnon az etelaatet man inaro midonestam elate in ke manateghe shomali dir be eslsm geravidan ham bekhatere koho jangal bod chon ta on moghe arab ta be jangal nadide bodan va vaghti bara avalin bar eghdam be tasarofe shomal kardan az sarma aksareshon mordan ta in ke alavian amadan va……..baghie majara ke khodeton dar jaryanid
zat ziad

دختر آریایی(بندری) گفته:

میدونم ولی خوب این داستان برای وقتی بود که اعراب اونجا رو گرفته بودند تو کتاب اینطور بود کتابش الان اینجا نیست یعنی خونمونه ولی نیاوردمش به این جهنم ……….. توی بهشته هنوز ههههههههههههههههههههه چه توصیفی؟
ااااااااااااااااااااااااااااااااه فکرشو بکن قتل عام اعراب وااااای چه رویایی الهی همشون تو این روز عزیز همه سنی هاشون نابود شند به شیعه ها رحم میکنم.

مهرداد گفته:

با سلام خدمت همه دوستان
در حالت کلی باید حساب اسلام واعراب رو جدا دونست یک نکته این وسط هست که میگم:
زمانی که اعراب قصد حمله به ایران را داشتند از اوضاع ایران چندان با خبر نبودن تا اینکه عمار یاسر(از یاران با وفای امام علی(ع)) که اون وقتا فکر کنم فرماندار یکی از شهرهای مرزی بوده یک نامه به عمر میفرسته که اگه میخواین به ایران حمله کنید الان وقتشه اون وقت عمر می خواد که با کل سپاهش همراه بشه که علی(ع) مانع میشه و میگه به عمر که ای عمر تو سالار این جمع هستی اگه بری اونجا وتوی جنگ کشته بشی سپاه از هم می پاشه خلاصه این متن رو من نوشتم منی که چندین ساله در مورد حمله اعراب دارم کتاب می خونم بله دوستان
اضافه کنم که فکر نکنین اون اعرابی که به ایران حمله کردن همه مسلمون بودن وبه نیت جهاد و ثواب به ایران حمله کردن نه دوستان از اونا فقط عده کمی خیلی کم مسلمون بودن براتون بگم که اکثرا اعراب بدوی ( وحشی صحرا گرد) بودن که آبادانی به چشم ندیده بودن و داشتن زمین زراعی وزنان زیبا رو براشون رویا بود بله دوستان اینا به ما حمله کردن وگر نه اسلام بهونه بود نمونش سعد ابی وقاص بود که وقتی مداین به تصرف عربا دراومد دیگه به جنگ ادامه نداد حدس بزنین چرا؟ اینرو که میگم کاملا مستنده : الان میگم: یک نامه هست که رفقای سعد نوشتن برا اون توی اون اومده که سعد بیا باایرانیا بجنگیم دیگه بسه کنیز و زنهای ایرانی رو دیگه ول کن این درست نیست که ما هی بجنگیم و تو با زیبا رویان ایرانی خوش باشی .تازه صدای زنهای عرب قبلی این آقا هم بلند شده بود که سعد دیگه بسه چند تا آخه .آره دوستان بسیاری از این اعراب به خاطر زمین و دخترای سفید ایرانی به جنگ ما اومدن .اگه کسی نظری داره بنویسه خوشحال میشم

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

نظری ندارم فقط خاک بر سرشون کنن که زنان و دختران خودشونو آدم حساب نمیکنن ولی زنان و دختران ایرانی روهرکاری برای بدست آوردنشون میکن.اسلام نجات دهنده است اما عرب ها که نجات دهنده نیستند عرب مایه ی هرچی ننگ و خواری و پستیه اه اه اه حالم داره بد میشه بیاید درمورد چیزای بهتر حرف بزنیم مثل جشن های باستانی یا هر چیزی که زیباست

fateme گفته:

salam bah agha mehrdad khodetonid dige???!!!
are doroste nadershah ham bara be dast avardane servate hend be name eslam hhamle kard midonam rabti nadaht vali khasam vajhe tashabohe be name eslam hamle kardano begam
be omide sarbolandi iran va kharie doshmananash
zat ziad

مهرداد گفته:

سلام به همه ی دوستان خوب وفهیم
نه من تازه وارد هستم بهتره از این به بعد بگم مهرداد ۹۱
آره من با نظر فاطمه خانم موافقم خودم شخصا تمامی حملات و لشکرکشی هایی که توش به بهانه مذهب همه چیز رو به غارت بردن محکوم میکنم چه ایرانی باشه چه غیر ایرانی اتفاقا درد من همینه حقیقت رو توی کتاب های تاریخ بنویسن حقیقت حتی اگه به ضرر خودمون باشه نحوه ی ورود اسلام رو توی کتابامون یک چیز نوشته ولی تو منابع که بیژن زحمت کشیده و نوشته یک چیزه دیگس چی میشه حقیقت رو بنویسن به خدا ما میدونیم حساب اسلام واعرابی که به ما حمله کردن جداست حضرت علی(ع) می فرمایند : نبینید چه کسی میگوید ببینید چه میگوید.آنچه این بزرگواران گفته اند تماما خلاف اون چیزی که اعراب هنگام ورود با ایرانیا انجام دادن لطفا دیگه کسی نگه ما با میل و رغبت تمام اسلام را پذیرفتیم بله اگه جنگ صورت نمی گرفت ایرانی ها که در حال مسیحی شدن بودن با توجه به روحیه ی حقیقت جو ی که داشتن اسلام را داوطلبانه می پذیرفتن نه با زور شاید کسی پیدا بشه بگه ای بابا ۱۵۰۰ سال گذشته ولی باید بگم دونستن حقیقت تاریخ اجدادی حق مسلم هر ملتی هستش .

مهرداد91 گفته:

با سلام
حقیقت هرچند تلخ باشه رو هم باید پذیرفت و از اون درس گرفت ببینید تو تمام شکست های که ما از اقوام مهاجم خوردیم و جان ومال و ناموسمون به غارت رفته از حمله اسکندر گرفته و حمله ی اعراب و حمله ی ترکان و حمله ی مغول به نظر من عامل اصلی عدم اتحاد بوده آره دوستان بالاخره اینها حقیقتهایی هست که بر تاریخ ایران گذشته وباید از اونها درس گرفت تا از تکرارشون جلوگیری کنیم هر کی هم می تونه اول از خودش شروع کنه برا پیشرفتمون باید خصلت های بد رو ترک کنیم و درست ونجیبانه زندگی کنیم البته اینها نظر منه وسو برداشت نشه توی لیست زیر یک سری عادت ها ی بد رو گذاشتم من خودم سعی میکنم تا جای ممکن اون ها رو انجام ندم من رشد ملتم وکشورم از همه لحاظ آرزو میکنم وامیدوارم ایرانی بشیم شایسته اسمش (سرزمین آزاده گان). حالا عادت های بد رو میگم:

۱-اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح میدهیم.

۲-اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح میدهیم.

۳-با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.

۴-به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.

۵-بیشتر نواقص را میبینیم اما در رفع انها هیچ اقدامی نمیکنیم.

۶-در هر کاری اظهار فضل میکنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.

۷-کلمه من را بیش از ما به کار میبریم.

۸-غالبا مهارت را به دانش ترجیح میدهیم.

۹-بیشتر در گذشته به سر میبریم تا جایی که آینده را فراموش میکنیم.

۱۰-از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.

۱۱-عقب افتادگی مان را به گردن دیگران و توطئه انها میاندازیم،ولی برای جبران ان قدمی بر نمیداریم.

۱۲-دائما دیگران را نصیحت میکنیم،ولی خودمان هرگز به انها عمل نمیکنیم.

۱۳-همیشه اخرین تصمیم را در دقیقه ۹۰ میگیریم.

۱۴-غربی ها دانشمند و فیلسوف پرورش داده اند،ولی ما شاعر و فقیه!

۱۵-زمانی که ما مشغول کیمیا گری بودیم غربی ها علم شیمی را گسترش دادند.

۱۶-زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم غربی ها علم نجوم را بنا نهادند.

۱۷-هنگامی که به هدف مان نمیرسیم،ان را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری میگذاریم،ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل آن نمی پردازیم.

۱۸-غربی ها اطلاعات متعارف خود را در دسترس عموم قرار میدهند، ولی ما انها را برداشته و از همکارمان پنهان میکنیم.

۱۹-مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام میگذاریم.

۲۰-غربی ها و بعضا دشمنان ما،ما را بهتر از خودمان میشناسند.

۲۱-در ایران کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.

۲۲-فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه میکنیم.

۲۳-برای تصمیم گیری بعد از تمام بررسی های ممکن اخر کار استخاره میکنیم.

۲۴-همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.

۲۵-به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر میکنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست.

۲۶-چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.

۲۷-به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح میدهیم.

۲۸-وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد میخواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.

۲۹-در غالب خانواده ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند، به جای اینکه به انها احترام بگذارند.

۳۰-اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.

۳۱-اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح میدهیم.

۳۲-تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است.

۳۳-غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.

۳۴-اول ساختمان را میسازیم بعد برای لوله کشی، کابل کشی و غیره صد ها جای آن را خراب میکنیم.

۳۵-وعده دادن و عمل نکردن به ان یک عادت عمومی برای همه ما شده است.

۳۶-قبل از قضاوت کردن نمیاندیشیم و بعد از ان حتی خود را سرزنش هم نمیکنیم.

۳۷-شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود میدانیم

مهرداد91 گفته:

یادم رفت دوستان اینها اگه دقت کنین به آدمای اطرافتون کم وبیش این خصلت هارو در جامعه ی ایران امروز میبینید خوب در پناه حق باشید نظر یادتون نره

fateme گفته:

salam ali bod va hich ham mavaredi ro ke goftio enkar nemikonam to hamon mehrdadi ke badesh miomad behesh began agha…???!!!
zat ziad

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

مخالف موارد ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ هستم اگه برین تو اینترنت سرچ کنید اسم ابوریحان بیرونی و ابن سینا و همین دانشمندان بزرگی رو که اسمشون رو مرتب میشنوید چیزایی درموردشون نوشته که دیگه گالیله و نیوتن و الباقی رو آدم حساب نمیکنید ابوریحان بیرونی زودتر از دانشمندان غربی فهمیده بودند که زمین دور خورشید میچرخه و حتی قطر زمینرو اون موقع با ابزار های نچندان پیشرفته وبا کمترین میزان اشتباه حساب کرده بود و ایرانیان از نطریه هاش استقبال میکردند درحالی که غربیا گالیله رو به خاطر حرفاش دیوانه وگناه کار میشماردند.
دنیا پیشرفت های گسترده پزشکی خودشو مدیون ابن سینا و زکریای رازی هست و هنوز بعضی از کتب پزشکی ابن سینا در دانشگاه های معتبر اروپایی تدریس میشه.
آقامهرداد!درسته ماایرانیان این عیب هایی رو که گفتید داریم اما نباید منکر داشته هامون هم بشیم
وبا موارد ۲و۴و ۲۳و۲۲و۳۲ اساسی موافقم یعنی واقعا درسته مخصوصا استخاره و اینا من اخر فلسفه استخاره رو نفهمیدم و زیاد روش حساب نمیکنم.

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

دوستان عزیز
من به عنوان یه ایرانی مسلمان شیعه به آیین و مذهبم عشق میورزم و معتقدم بهش .اما چیزایی هست که وقتی باهاش مواجه میشم منو بدجور به فکر وامیداره.
مثلا نماز حتما باید به زبان عربی خونده شه یا زن برای نذر کردن باید از همسرش اجازه بگیره در این غیرصورت نذرش باطله…..
خب اسلام میگه فرقی نمیکنه پوستت چه رنگه و نژادت چیه و به چه زبانی حرف میزنی اما خودش میاد و میگه حتما زبان عربی…..خب من اگه بخوام با خدای خودم رازونیاز کنم و نمازش رو به جا بیارم با زبان خودم راحت هستم و بیشتر درکش میکنم تا با یه زبان بیگانه…
من موقع نماز میتونم ذکرهارو بفهمم ولی بالاخره ممکنه حواسم پرت شه و ذکرهارو بگم اما فکرم جایی دیگه بره و دیگه نفهمم چی میگم..
به نظرشما اگه به زبان پارسی نماز بخونیم هم حواسمون پرت نمیشه و هم میفهمیم چی میگه.اینطور نیست؟
بعدش احساس میکنم اسلام به مرد بسیار بها داده خیلی بیشتر از حقش و این منو دیوونه میکنه درحالی که در فرهنگ ایرانی زن محترم تر شمارده شده
شما چی فکر میکنید نظر شما چیه؟
راستی توی تلویزیون یک روحانی داشت درمورد عرب ها حرف میزد میگفت عرب یعنی بیابانگرد و دور از فرهنگ و تمدن و خداوند فرموده ما شمارو به جایی که مردمانش چیزی از خدا و انسانیت نمیدانند میفرستیم.(منظورش به پیامبران هستش)البته یادم نیست که این فرموده مربوط به کجا گفته بود .
خب نتیجه میگیریم که ایرانیان خداپرست بودند و با فرستاده شدن زردشت هدایت شدند و دیگه به پیامبر دیگری نیازی نبود مگر برای کامل شدن دینشون که مسمان بشند.

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

واژه لاتین شیمیایی برگرفته از واژه کیمیایی هست که کاملا پارسی هست و هنگام که اعراب به ایران حمله کردن با چنین واژه ای آشنا و این واژه ی پارسی رو وارد زبان عربی کردند و بعد با وقوع جنگ های صلیبی غربی ها با این واژه آشناشدند و از رو واژه شیمی یا شیمیا رو ساختند پس فن کیمیاگری فقط وقت طلف کردن نبود بلکه درهای زیادی از دنیای شیمی رو به روی انسان باز کرد.پس علم شیمی و کیمیاگری فرقی ندارند با هم آنچنان.

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

بعد یه سوال دیگه ای رو هم دارم که تحقیق درموردش وپیداکردن ریشه اش میتونه جالب باشه:
اصلا ما چرا اینقدر از اعراب متنفریم؟؟؟
آیا همینطور اتفاقی ؟که بعیده؟؟
آیا اون ها جنایتی علیه ما مرتکب شدند که نسل به نسل به ما منتقل شد؟؟
آیا اونا ارزش ها و رسوم و فرهنگ مارو تمسخر میگرفتند؟؟؟
واقعا چه چیزی باعث این تنفر شدید شده ؟چرا فقط از اعراب بیزاریم و نه نژادهای دیگه؟
گاهی باخودم میگم منی که اینقدر از عرب ها بدم میاد برای چیه؟وقتی زیاد فکر میکنم خنده ام میگیره و به کلی بیخیالش میشم شما هم تا حالا بهش فکر کردید؟

fateme گفته:

salam dokhi ariaii man ghablan ham gofte bodam be kasaii ke paiin tar az ma hassan ziad herseshono nakhorid
zat ziad

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

باشه چشم به روی چشم.دیگه حسابشون نمیارم… .البته تا الن هم نمیاوردم ولی خب آدم باید برای هرکارش دلیل داشته باشه گفتم برای تنفرم دلیل داشته باشم که لطف کردی یاد آوری کردی.
دخی آریایی رو خوب اومدی آجی جون…..

فاطمه گفته:

سلام خواهش میکونم اجییییی
زت زیاد

مهسا (دختر آریایی) گفته:

دختر آریایی من همیشه این آرزو رو داشتم که یه آجی بزرگتر از خودم رو داشته باشم

***مهسا*** گفته:

درود

چه وجه اشتراک باحالی منم یکی از بزرگترین ارزوهام اینه که خواهربزرگ داشته باشم

فاطمه گفته:

سلام مهسا ستاره ای! کیو کی وجه اشتراک داره؟؟!!!
راستی شهادت امام حسین و خاندانشونو تسلیت میگم به همه عاشقان ولایت…
زت زیاد

دختر آریایی(ایرانی) گفته:

من و مهسا ستاره دار با مهسای بی ستاره وجه اشتراک داریم.تو هم میخوای یه خواهر بزرگتر داشته باشی؟ تو جمع ما تو از ما بزرگتری و خواهر بزرگه ما میشی فعلا .اما این وسط من فقط دارم کیف میکنم که سه تاآجی بزرگتر دارم هههههههههههههههههههههه
دلتون بسوزه!!!!!!

ستاره(***مهسا***) گفته:

ایول سه تا خواهر داشتن چه کوچیک چه بزرگ بهتر از اینکه خواهر نداشته باشی… اینو فقط کسایی میفهمن که مثل من خواهر ندارن !!!

مهرداد91 گفته:

آخه مگه من چیزی جز حقیقت نوشته بودم برادر من چرا حذف کردی عزیز چرا؟

سهیل گفته:

نظرات اهانتی که به اسلام مرتبط بشه به هیچوجه قابل نمایش نیست.

فاطمه گفته:

سلام اقا مهرداد ۹۱ بدون که اقا سهیل نظرایی که اهانت به زرتشت باشه رو میذاره…اگه واقعا اهانت باشه نباید میذاشتید…
زت زیاد

سهیل گفته:

بیخورد حرف توی دهن من نذار.
من کلا نظرات اهانتی رو نمیذارم.
ضمنا آقا محمد لطفا بحث و کنایه با من رو بذارید کنار.
حرف برای گفتن زیاد دارم اما نرود میخ آهنی در سنگ.

مهرداد91 گفته:

خوب این رو دکتر عبدالحسین زرینکوب گفته منهای تیکه آخرش که اشتباه نتیجه گیری کردم حالا میگم که اعراب به زور وارد ایران شدند وحساب اونها از اسلام جدا هست حالا با این اوصاف میشه متن رو بزارید منهای قسمت آخرش.

سهیل گفته:

مهرداد عزیز متاسفانه نظراتی که حذف بشه قابل بازیابت نیست.
اگه خواستی دوباره بفرست تا بعد از بازبینی ثبت بشه.

مهرداد91 گفته:

با سلام مجدد

این نکته مربوط نحه ی ورود اعراب به ایران هستش :

سعد نیز به دستور خلیفه عمر با سپاهش عازم حلوان بود که در سر راه خود در جلولا با نیروهای ایران روبرو شدند. جنگ سختی روی داد و ایرانیان مغلوب شدند. گروه بسیاری از ایرانیان و از جمله مهران رازی کشته شدند و گروهی نیز روی به هزیمت نهادند. هزیمتیان را اعراب تا حلوان و قصر شیرین دنبال کردند. پس از جنگ اعراب وارد حلوان شده دست به یغما گشودند و اموال و نفایس هنگفتی را به غارت بردند. بموجب نوشتهٔ مورخان سهم هر یک از سپاهیان از غنائم بدست آمده، هزار درهم بود. کثرت اسیران، خاصه زنان و دختران چندان بود که گویند وجود اسیران جلولا برای عمر مایهٔ نگرانی گشت و مکرر می‌گفت «از فرزندان این زنان که در جلولا اسیر شده‌اند به خدا پناه می‌برم.» بامداد اسلام، زرینکوب، ص ۹۴

تفسیر حرف خلیفه دوم با شما حتما نظر بدین.

محمدفرزندایران گفته:

اقا سهیل من منظورم به شما نبود.من کلی گفتم.شما هم که اونو حذف کردی .پس دیگه گلایه کردن نداره.از نظر من هم برخی از عقاید شما مشگل داره.مثلا اینکه اگر یکی بیاد به اسلام توهین کنه ادم بدیه .اما خود شما اشگارا میگی من از زردشتش ها خوشم نمیاد.این به اون در.پس بحث رو کنار بگذاریم بهتره.داداش گلم فکر نکن همیشه اون چیزی که فکر میکنی حتما درسته

مهرداد91 گفته:

آقا سهیل این رو چرا حذف کردی؟؟ این که اصلا به اسلا م مربوط نبود.

سهیل گفته:

مهرداد عزیز هر گونه مطلبی که کنایه، اهانت یا بازی با افکار عمومی توش باشه امکان تائیدش نیست.
ببخشید.

مهرداد91 گفته:

آقا سهیل

با ما به از این باش که با خلق جهانی

مهرداد91 گفته:

یادم رفت دلم نمی خواست ولی باید بگم:

خداحافظ همگی بچه ها باشه

علی گفته:

جنگ هفتاد ودو ملت همه را عذر ینه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

تمام ادیان یکی هستند
لا اکراه فی الدین

saeed گفته:

yadetoon bashea ke hazrat omar , doumad hazrat ali boudeash ,

سهیل گفته:

عمر رو حضرت خطاب نکن!

دخترآریایی(ایرانی) گفته:

اصلا معذرت خواهیمو پس میگیرم واقعا کوته فکری!اصلا فکر نداری. به اون عمر لعنتی میگه حضرت.نه تروخدا خجالت نکش یه سلام هم به ساحت روح نجسش بفرست.ببین همین عمر بود باعث مرگ همسر حضرت علی شد.بزنم تو فرق سرت؟

دخترآریایی(ایرانی) گفته:

دامادش بود که بود.مگه پسر نوح که پیامبر بود کافر نبود؟نگا چه مغز نداری! بزا یه چیز بگم بخندین حالا که حرف پسر نوح شد.پسر نوح با بدان بنشست…الان برو زندگیشو ببین ،میگن پرادو داره…..

سهیل گفته:

دختر آریایی به نظر من وقتت رو با جواب دادن به کسانیکه جوابشان خاموشیست هدر نده.
بذار هر کسی هر چی میخواد بگه.
به قول دوستمون (فایل دور) آنکس که نداند و نداند که نداند، در جهل مرکب ابدالدهر بماند.
بذار هر کی خواست عمر رو حضرت خطاب کنه تو خون خودتو کثیف نکن.

دخترآریایی(ایرانی) گفته:

چشم آقا سهیل…من از بس از عمروسنی ها بدم میاد ببینم یکی بیاد بهش حضرت بگه (استغفرالله) خیلی ناراحت و عصبی میشم.

حسین گفته:

عمر لعنت خدا بر اوباد به ایران به طور وحشیانه حمله کرد همانطور که به خانه دختر پیامبر حمله کرد و از این رو چهره واقعی اسلام را کسی ندید تا زمانی که حضرت علی در یمن عهده دار حکومت شد وهمه مشتاق دین اسلام شدند
اگه عمر لعنتی نبود الان کسی نبود که بگه اسلام با زور وشمشیروغارت وارد ایران شد

لیلی هخامنشی گفته:

جناب مدیر شما واقعا اسم این جا رو میذاری سایت کوروش بزرگ؟
چرا نظر من تایید نشد؟
حالا که چی با تایید نکردنش فکر کردین تا ابد واقعیت ها پنهان میمونه؟

سهیل گفته:

حرف های مفت تائید نمیشه لیلی خانوم!

ستاره (***مهسا ***) گفته:

سلام میبینم که بازم بحثه عمره

قبول کنید که نباید بی احترامی کرد به سنی ها
اگه ایران بیشتر مردمش شیعه هستن خوب سنی هم داره باید برای کنار اومدن باهم به هم احترام بذاریم برای حفظ اتحادمون در مقابل دشم احترام بذاریم به هم یکی از ای احترامات هم احترام گذاشتن به بزرگان اوناست همونطور که اکثریت اونا به ائمه احترام میذارن من میگم احترام میذارن چون با چشای خودم دیدم
حالا نمیگم عمر رو خیلی بزرگوار بدونیم چون ادم خوبی نبوده وحکومتی که حق اهل بیت بوده رو غضب کرده یا حالا بقیه کارایی که دختر اریایی میگه رو انجام داده ولی توی یه سایت که ممکنه روزی حتی ۳ تا یا اصلا یدونه بازدید کننده سنی داشته باشه توش بی احترامی نکنیم بهشون چون باعث ریختن تخم نفاق ودورویی بین مسلمانان میشه وپیامبر اکرم رو ناراحت میکنه

فقط همین حالا بدون تعصب بشینید به حرفام فکر کنید امیدوارم حرفام مفت نبوده باشه که مدیر سایت حذفش کنه چون در کمال احترام گفتم

مهسا(دخترآریایی) گفته:

درود بر همگی
کاملا حق با تو هستش مهساجان ما نباید به هیچ دین یا عقیده ای بی احترامی کنیم چون اگه رفتار خود پیامبر(ص) رو بررسی کنیم میبینیم که ایشون هم هیچ وقت به بت پرستها حتی بیاحترامی نکرده. ما اگه می خوام یه چیزی که از دیدگاه خودمون اشکال داره رو درست کنیم نباید از راههایی مثل اهانت و بی احترامی وارد بشیم وگرنه نتیجه عکس اون چیزی می شه که ما می خوایم.
از تو هم مهسا جان دعوت می کنم که به وبلاگم یه سر کوچیک بزنی آدرسش رو هم گذاشتم تو بخش زندگی زرتشت پیامبر ایران.

ستاره (***مهسا***) گفته:

میدونی عزیزم گاهی ما فکر میکنیم حالا چون کسی یه عقیده ای خلاف عقیده مارو داره یعنی اون فرد مشرکه یا کافره ولی خوب هرکسی عقاید خودشو داره ما نمیتونیم کسی رو مجبور کنیم عقیدشو عوض کنه ولی میتونیم با توضیح دادن بهش در ضمن اینکه به خودش وعقایدش احترام میذاریم اونو متوجه اشتباهش کنیم حالا یه جورایی این حضرت عمر گفتن منم به این مسئله برمیگرده باید احترام بذاریم که سنی ها متوجه بشن مذهب شیعه با احترام به عقاید دیگران همراه نه با بی احترامی وذلت کشودن دیگران این مسلمونی نیست
امام صادق میفرمایند
باعث سربلندی ما باشید نه باعث سرافکندگی وناراحتی ما

مهسا (دختر آریایی) گفته:

به هر حال ممنون از راهنماییتون

ramin گفته:

درود بر همه هم وطنانم
من همه حرفای دوستان رو خوندم و چیز های خوبی هم یاد گرفتم که نمیدونستم.
من علاوه بر اینکه در مورد تاریخ کشورم بسیار مطالعه کردم در مورد تاریخ جنگ و سیاست و جریان های سیاسی مطالعه داشتم.
ایران کشور ما تاریخ پر فراز و نشیبی داشته اما باید بدونید که ایران همیشه از خودی ضربه خورده.
در زمانی که عمر کل بین النهرین رو تصرف کرد به همین بسنده کرد و میخواست ک رشته کوه های زاگرس دیوار و سدی میان آن ها و ایرانیان باشد اما تشویق و تحریک عمر به تصرف کل فلات ایران توسط مانوی ها و پیروان آیین مزدک که قصد گرفتن انتقام داشتند عمر را تحریک به حمله کرد.
در زمان حکومت عمر بدبختی ایرانیان شروع شد عمر شرایط بسیار سختی را برای ایرانیان برقرار کرد
از جمله اینکه اگر ایرانی سوار اسب بود و عرب پیاده باید پیاده میشد و اسب خود را به مرد عرب میداد.
ایرانیان حق پارسی صحبت کردن رو نداشتند.
اگر ایرانی دختر زیبایی داشت باید او را به عرب شوهر میداد.
حتی در یک منطقه از ایران تنها باجی که ایرانی ها باید میدادند دادن رن و دختر به عرب بود.جنایات این مرد خونخوار به اینجاها خطم نمیشود.امیداوارم همه مردم از حقیقت اصلی آگاه شوند.ایرانی ها همیشه بزرگترین استراژیست های جهان بودند امید وارم دوباره میلیتاریسم ایرانی زنده شود چیزی که ژنرال آیزنهاور از آن وحشت داشت.
بعضی ها عمر رو حضرت خطاب کردند در حالی که نمیدونند این فرد چه جنایاتی در حق ایران وایرانی مرتکب شد. بدرود

مینا گفته:

عالی بود…خیلی به دردم خورد…:)

یک بنده خدا گفته:

ازاسلام چیزایی که خواستیدو جدا کردید،بقیه رو گذاشتید کنار.
ضمنا درسته تشیع برحقه ولی دلیل نمیشه به اهل سنت توهین کنیم.همونطور که دلیل نمیشه به پیروان بقیه ی ادیان توهین کنیم.