تاریخچه زبان عربی
- 6,869 بازدید
- 2 ژوئن 2012
- تاریخ اسلام
تاریخچه زبان عربی=زبان عربی از چه زمانی به وجود آمد و مرسوم شد؟
نظریات متعدّد و مختلفی وجود دارد. که مهمترین نظریات عبارتند از:
۱٫ واضع اولیّه خداوند است (قول اشاعره و …).
۲٫ واضع اولیّه در هر لغتی، فرد خاصی است مثلاً واضع لغت عرب یَعْرَبْ ابن قحطان است. یعرب ابن قحطان را دورترین جدّ قریش میدانند و میگویند او اولین کسی است که به زبان عربی تکلم کرد.
۳٫ واضع اولیّه زبانها و لغات همه افراد بشرند نه یک فرد خاص که قول حق و درست همین است(۱) بشر موجودی است مدنی و اجتماعی، زندگی اجتماعی نیازمند تعاون و همکاری است و تعاون محتاج به تفاهم و فهمانیدن مقاصد به یکدیگر است، و تفاهم از راههای مختلفی ممکن است که تکلم و صحبت کردن یکی از آن راههاست. بر این اساس، خداوند متعال، در نهاد افراد بشر، قوهای به نام قوّه تکلم به امانت نهاده و انسانها را قدرت بخشید تا برای رساندن مقصود خود کلماتی را اختراع و وضع نمایند سپس از ترکیب کلمهها با یکدیگر سخن می گفتند متقابلاً انسانهای دیگری هم در کنار این انسان زندگی میکردند، وقتی نیازمند به تفهیم مطلبی بودند، از همین شیوه استفاده میکردند و با مرور زمان، دسته کوچکی از کلمات و الفاظ به وجود آمد که دارای قوائدخاصی بود. مثلاً ده هزار کلمه پیدا شد که مجموع آنها را میتوان در یک کتاب کوچک جمع آوری نمود. بعدها در اثر ازدیاد جمعیت و کمبود مواد غذایی یا اختلافات و … انسانهای اوّلیه ناگزیر به مهاجرت شدند و هر قبیله و گروهی به نقطه معینی هجرت نمودند به طوری که گاهی به طور کلّی رابطه این دسته، از دستههای دیگر قطع میشد و باز درآن منطقه جدید، نیازهای دیگری پیدا میکردند و ناچار از اختراع الفاظ جدیدتری بودند.(۲)
اینجاست که چه بسا قبیلهای برای تفهیم یک معنا لفظی را اختراع میکرد که قبیله دیگر از آن مطلع نبود و بالعکس و یا آن الفاظ و کلمات مشترک را طوری تلفظ میکردند که دیگران تلفظ نمیکردند. در اثر این تغییرات، با گذشت نسل یا نسلهایی کم کم لغات و زبانهای مختلفی در دنیا پیدا شد. پس روشن شد که سرچشمه پیدایش الفاظ و کلمات عربی و سایر زبانهای مختلفه چه بوده است. مرحوم مظفر در تایید این نظر استدلال میآورند که: اگر واضع هر لغتی شخص خاصی بود، حتماً نام و مشخصات او در تاریخ ثبت و ضبط میشد و به دست آیندگان میرسید و ما نیز او را میشناختیم و حال آن که چنین چیزی وجود ندارد.(۳)
پاورقی:
۱٫ محمّدی، علی، شرح اصول فقه مرحوم مظفر، چاپ پنچم، قم، انتشارات دارالفکر، ۱۳۷۸، ص ۲۷٫
۲٫ همان، ص ۲۸٫
۳٫ همان، ص ۲۹٫