دین در دوره ساسانی از چه جایگاهی برخوردار بود؟

دین در دوره ساسانی از چه جایگاهی برخوردار بود؟

پاسخ:

ادیان و فرقه های دوره ساسانی و جایگاه آنها از ضروریات تفکیک ناپذیر زندگی انسان است، چون گرایش به معنویت دین یک نیاز ذاتی در وجود و فطرت انسانی است و انسان دارای انواع ادراکات و احساسات و نیازهاست. همان طوریکه در فطرت او احساس گرسنگی و تشنگی وجود دارد، احساس کرنش و نیایش و خضوع در برابر یک قدرتی که فراتر از تمام قدرتهاست وجود دارد و انسان در صورت بریده شدن و مایوس شدن از تمام روزنه های امید به او روی آور می شود.(۱)


در تمام دوره های تاریخی مردم ایران به دین گرایش شدید داشتند. بر اساس همین گرایش بوده است که گاهی سلاطین مستبد سلطنت خویش را به خداوند منتسب می داشتند و گاهی آن را به اهورامزدا و گاهی به مظاهر قدرت خداوند. مانند خورشید و مهر و آناهیتا و یا … نسبت می دادند، چه بسا گاهی شاهان خود مدعی خدائی بودند و این قداست و پرستش را بازیچه قدرت خود قرار می دادند.(۲)
در دوره ساسانی نیز مذهب به پادشاهان و حکومت آنها مشروعیت می بخشید و قداست خاصی به پادشاهان می داد تا مردم نیز در برابر شاه مطیع کامل باشند، اگر چه این نوع نگرش تا حدّی به استبداد دینی منجر شده بود تا مردم از این جوّ بسته گریزان باشند و احیاناً به مذاهب دیگر یا پرستش خرافات روی آور شوند.(۳) چنانکه در طول دوره ساسانیان ادیان متعددی نمایان شد. قبل از ساسانیان در ایران مذهب رسمی وجود نداشت و اقوام تابعه ایران هر یک به مذهبی خاصی بودند. اعلام دین زرتشت بعنوان دین رسمی نوع وحدت در مذهب ایران بوجود آورد. در دوره ساسانیان مذهب زرتشتی رسمیت پیدا کرد و از طرفی دولت یک مذهب رسمی اعلام گردید و بعدها همین مذهب زرتشتی دچار تشتت و به فرقه های مختلف تقسیم گردید. از جمله این فرقه ها زروانیان و گیومرثیان بودند اینها دوگانگی خلقت را به وحدت تبدیل کردند و اهورا مزدا و اهریمن را یکی پنداشتند که هر دو مخلوق زروان بود.(۴)
دومین فرقه و مذهب که از زرتشت منشعب شد و در دوره ساسانی طرفدارانی داشت، مذهب مانی بود، این آئین پس از ۲۱۵ میلادی توسط مانی اعلام شد. او در زمان جلوس شاپور اول در ۴۵ سالگی مذهب خود را اعلام کرد. او مدعی بود که از طرف خداوند بواسطه ملکی الهام گرفته است. (وحی به او رسیده) مذهب او به صائبین نزدیک بود، به عرفان علاقه خاص نشان می داد و تورات را قبول نداشت، بلکه انجیل را معتبر می دانست، مسکرات و خوردن گوشت را منع می کرد او برای ترویج مذهبش کتاب هایی نوشته و با نقاشی بیشتر به ترویج دین خود اقدام می کرد و با این نقاشی ها شهرت جهانی کسب کرده بود. در دوره ساسانی این مذهب طرفداران فراوانی در بابل،‌ شامات، فلسطین، مصر پیدا کرد. در میان مردمان شمال غرب عربستان و در اروپا، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا پیروانی فراوان پیدا کرد و سالها به دین مانی بودند.(۵)
پس از مذهب مانی، مذهب مزدک در ایران از طرف مزدک پسر بامداد از اهالی نیشابور اعلام شد و برخی از عقایدش با مانی مشترک بود، چون هر دو تلفیقی از عقاید زرتشتی و منشعب از این بودند. کشتن بهائم و خونریزی را منع می کرد و او عالم را از سه عنصر آب، آتش و خاک می دانست که ترکیب آنها بدی را می آفریند. او آقای آسمانها را مثل پادشاهی بر روی تخت تصور می کرد که چهار قوه، شعور عقل، حافظه، شادی، در برابرش زانو زد و در خدمت اویند. عقاید مزدک مقداری مشکل تر از عقاید مانی بود. او حکم به اشتراک مال وزن داد، تا بدین وسیله منشاء تاریکی را از بین برده باشد. پیروان مزدک چهار فرقه بودند، و در خوزستان، فارس، کردستان، یزد و ترکستان پراکنده بودند. غباد پادشاه ساسانی ابتدا این دین را قبول کرد. ولی بعدها به خاطر از دست دادن تخت و تاج با آن مخالفت ورزید و پیروان مزدک را به دست انوشیروان قتل عام نمود. این آئین با ظهور خود و اظهار عقاید وضع ایران را به آشوب و اغتشاش کشانید، پیروان مزدک به فرمدنیان و غیره مرسوم بودند که تا قرن چهارم هجری در ایران موجودیت داشتند و با خلفای بنی عباس درگیر بودند.(۶)
علاوه بر این مذاهب و ادیان، چنانکه ذکر شد در دوره ساسانی مهر پرستی و ادیانی نظیر یهود و مسیحیت و بودائی در قسمتهای از مناطق تحت سلطه ساسانیان رواج داشت.(۷)
در این دوره مردم ایران نسبت به دین گرایش شدید داشتند و بر همین اساس بود که حکومت های ساسانی خود را به دین وابسته می دانستند، و در زنده نگه داشتن مراسم دینی، نقش آفرین بودند، چنانکه آتشکده ها سالها پس از اسلام نیز روشن بود و آثار این آتشکده در جای جای ایران اکنون موجود است، مذهب در تمام نقاط تحت نفوذ ساسانیان زنده بود و مردم تحت حکومت ساسانی پایبند مذهب بودند و به یکی از فرقه های مذکور گرایش داشتند و پادشاهان ساسانی نیز در این باره تأثیر گذار بودند و گاهی در سرکوب طرفداران یکی از فرق موجب به هم خوردن تعادل اجتماعی و سیاسی می شدند. روحانیت به خاطر جایگاه رفیع مذهب در دربار نفوذ عمیق داشتند و در انتخاب شاهان نیزدخالت می نمودند و به عنوان متولیان امور مذهبی در زندگی مردم نفوذ حضور داشتند و یکی از طبقات مهم اجتماعی دوره ساسانی محسوب می شدند.(۸) لذا جایگاه دین در دوره ساسانی بسیار مهم بود و بسیاری از کارها با نام دین انجام می گرفت و این جایگاه دین و اعتقادات در ایران در نفوذ اسلام نیز بی تأثیر نبود.

 


پاورقی:

۱٫ جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه، علی اصغر حکمت، تهران، علمی فرهنگی، چاپ سوم، ۷۳، ص ۷ ـ ۳ و ص ۴۵۰ و حکمت، علی اصغر، تاریخ ادیان، تهران، چاپ گوته، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ص ۶٫ ویل دورانت، تاریخ تمدن، چاپ تهران، انقلاب اسلامی، ۷۳، ج ۴، ص ۱۷۴٫
۲٫ آرتور کریستن سن، ترجمه رشید یاسمی، تهران، دنیای کتاب، چاپ نهم، ۱۳۷۴، ص ۵۷۵ تا ص ۶۰۸٫
۳٫ مبلغی، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، قم، مینا، چاپ اول، ج ۱، ۳۲۴ و حکمت «پیشین» ص ۱۵۹٫
۴٫ پیرنیا، حسن، ایران باستانی، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۰، ص ۴۱۸ و کریستین سن«پیشین» ص ۲۰۶ ـ ۲۵۵، و جان بی ناس «پیشین»، ص ۴۵۰ ، و حکمت«پیشین»، ص ۱۶۵٫
۵٫ پیرنیا«پیشین»، و کرستین سن«پیشین»، ص ۲۵۹، و عبدالله مبلغی«پیشین»، ص ۳۳۸ ـ ۳۲۰، و حکمت«پیشین»، ص ۱۶۷٫
۶٫ پیرنیا«پیشین»، ص ۶ ـ ۴۳۴، و کرستین سن«پیشین»، ص ۴۲۴، و عبدالله مبلغی«پیشین»، ج ۱، ص۳۲۱٫
۷٫ همان، ص ۳۵۴ ـ ۴۴۶، عبدالله مبلغی«پیشین»، ص ۴ ـ ۳۲۳، و حکمت«پیشین»، ص ۱۷۱ و ص ۱۵۰، ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۱۷۲٫
۸٫ حکمت«پیشین»، ص ۱۴۶، ویل دورانت، تاریخ تمدن، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۲، ج ۱، ص۱ ـ ۴۳۰ و ج ۴، ص اول، ص ۱۷۱٫

http://www.vatanfa.com/?s=دین-در-دوره-ساسانی-از-چه-جایگاهی-برخوردار-بود؟
فاطمه گفته:

واس تحقیق انتخابش کردم،مرسی وطن فاجون