مرتجعان ایران و امپریالیست‏ها

فعالیت نیروهاى ارتجاعى‏

مرتجعان ایران و امپریالیست‏ها ضمن پیکار علیه دموکراسى مى‏کوشیدند از ایلات کوچ‏نشین و نیمه کوچ‏نشین به‏ویژه عشایر جنوب ایران مانند بختیارى‏ها، قشقائى‏ها، لرها، عرب‏ها و غیره بهره ببرند. اینان به خانهاى عشایر اسلحه مى‏رساندند، آنها را تطمیع‏ مى‏کردند، مقدار زیادى از سهمیه جیره‏بندى شکر را با قیمت ثابت در اختیار آنها مى‏گذاشتند و خانها این شکر را با قیمت گزاف در بازار سیاه مى‏فروختند.

امپریالیست‏هاى انگلیسى- امریکائى و مرتجعان ایرانى کوشش داشتند خانهاى عشایر جنوب و چریکهاى مسلح زیر فرمانشان را به عنوان نیروى ضربتى علیه جنبش‏هاى دموکراتیک به کار برند.

در برنامه حزب ارتجاعى «اراده ملى» پیشنهاد تشکیل یک «شوراى عالى عشایر» داده شد، که ضمن آن عشایر از امتیازات ویژه‏اى برخوردار مى‏شدند.

به منظور پایان دادن به ستیز داخلى عشایر گوناگون و تقویت آنها به عنوان حربه مرتجعان و امپریالیست‏ها، در اوت ۱۹۴۴، فئودال بزرگ قوام شیرازى با شرکت یکى از افسران وابسته به شبکه جاسوسى انگلیسها، سازمان «اتحادیه عشایر جنوب» را تشکیل داد. این سازمان بایستى، عشایر بختیارى، عرب، فارس و قشقائى را که پیش از این علیه انگلیسها وارد پیکار شده بودند، متحد مى‏کرد. مسلح کردن این عشایر آشکارا از تهران تأئید و تشویق شد. در ۱۷ دسامبر ۱۹۴۵ فرمان شاه مبنى بر عفو عمومى عشایر صادر و به آنها اجازه داد، مسلح شوند.

در جریان جنگ، مرتجعان توانستند در مواردى عشایر را علیه جنبش‏هاى دموکراتیک برانگیزند. چریکهاى بختیارى زیر فرمان مرتضى قلى خان علیه سازمان‏هاى دموکراتیک اصفهان به کار برده شدند. در آذربایجان چند خان شاهسون آلت دست مرتجعان قرار گرفتند.

اما سازمانهاى ارتجاعى و عشایر دست‏نشانده‏شان در وضعى نبودند که به‏توانند جنبش‏هاى دموکراتیک را خاموش کنند. آن‏وقت دستگاه دولت، نیروهاى زمینى ارتش، ژاندارمرى و پلیس را براى اینکار به کار مى‏برد. در تابستان و پائیز ۱۹۴۵ در اصفهان و تهران حکومت نظامى اعلام شد. یکانهاى ارتشى لشکر اصفهان، باشگاه حزب توده و اتحادیه‏هاى کارگرى را اشغال کردند، فقط در اصفهان قریب ۲۰۰ تن از اعضاى حزب توده دستگیر شدند. باشگاه و کمیته مرکزى حزب توده ایران در تهران هم به وسیله ارتش اشغال گردید. تقریبا ۴۰ روزنامه دموکراتیک تعطیل شد، بسیارى از سردبیران این روز- نامه‏ها، شخصیت‏هاى سندیکائى، افسرانیکه داراى روحیه دموکراتیک بودند، بازداشت گردیدند. کلیه اجتماعات ممنوع و بیرن آمدن از خانه‏ها بعد از ساعت ۱۰ شب غدغن شد. گرداننده این اقدامات اختناق‏آمیز رئیس ستاد ارتش ایران ژنرال ارفع که سخت به انگلیسها و مرتجعان وابستگى داشت، بود، او سازمان‏دهنده حزب فاشیستى افسران «نهضت ملى» به شمار مى‏آمد.

در استانها هم تجاوز بیرحمانه پلیس و ترور علیه عناصر دموکراتیک ادامه داشت

به فرمان ژنرال ارفع در مازندران باندهاى ارتجاعى مسلحى تشکیل گردیدند، که به شخصیت‏هاى جنبش دموکراتیک حمله مى‏کردند. خانهاى فئودال مرتجع هم دهقانانى را که جرأت ابراز ناخشنودى را داشتند، به سختى سرکوب مى‏کردند.

اینگونه در پایان جنگ جهانى دوم، از یکسو نیروهاى دموکراتیک سخت به فعالیت پرداختند، اما از سوى دیگر ارتجاع ایران با پشتیبانى امپریالیست‏هاى انگلیسى- امریکائى، نقاب از چهره برگرفتند و براى کوبیدن جنبش‏هاى دموکراتیک آشکارا به روش‏هاى زور و ترور پناه جستند.

 =================

نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز

نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى‏

تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م‏

موضوع: تاریخ عمومى‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: ۱

ناشر: انتشارات پویش‏

http://www.vatanfa.com/?s=مرتجعان-ایران-و-امپریالیست‏ها