شهر، صنعت و بازرگانى ایران در سده ۱۷- م.
- 1,276 بازدید
- 28 مارس 2012
- ایران باستان
شهر، صنعت و بازرگانى در سده ۱۷- م.
در آغاز سده ۱۷، پس از زمانى رکود، بهبودى اقتصادى ایران آغاز گردید، این چگونگى در پیشرفت شهرها و رونق روابط پولى- بازرگانى کشور مؤثر واقع شد. پس از اصفهان با ۶۰۰ هزار نفر جمعیتش شهر تبریز از لحاظ اهمیت در درجه دوم قرار داشت.
جهانگردان اروپائى اطلاعات مشروحى در اینباره دادهاند که گویاى رشد روزافزون بسیارى از شهرها بوده است.
در سده ۱۷- م. مسئله خودگردانى شهرى مانند پیش در شهرها عملى نمىشد: فقط این خودگردانى در چارچوب بخشهاى معینى از شهر انجام مىگرفت، در این بخشها سران و کدخداها از میان خود مردم انتخاب مىشدند و ضمنا اصناف پیشهوران و روحانیان هم رئیس خود را برمىگزیدند. در رأس کارهاى داخلى شهر کلانتر قرار داشت، این شخص را فرماندار دولت شاه از میان اشراف فئودال محلى (گاهگاهى این مقام ارثى بود) یا بازرگانان بزرگ، برمىگزید. وظیفه کلانتر دفاع از منافع و حقوق شهروندان از لحاظ قضائى، پیگرد بزهکاران، و نرمتر کردن فشارهاى مأموران شاه و حاکم نسبت به مردم بود.
او موظف بود، مبلغ مالیات و میزان وظایف را که از سوى دولت براى مردم شهر تعیین شده بود میان ساکنان محلهها و اصناف پیشهوران تقسیم کند. اینگونه کلانتران به عنوان نمایندگان و مدافعان شهروندان بهشمار مىآمدند، اما عملا نمایندگان طبقه بالاى مردم شهر و حافظ منافع آنها بودند. ساکنان جلفاى نو از شاه عباس اول حق انتخاب کلانترشان را از میان بازرگانان بزرگ کسب کردند.
اصناف پیشهوران در سده ۱۷، نسبت به سابق نقش مهمترى را در زندگى شهرها ایفا کردند، اصناف، بزرگتر خود را با تصویب کلانتر برمىگزیدند. در اول سال کلانتر، بزرگتران اصناف را در جلسهاى فرامىخواند و در آن سهمیه مالیاتى هر صنف را بهطور جداگانه تعیین مىکرد. هر صنف هم براى خود جلسهاى تشکیل مىداد و مالیات محوله را میان اعضاى صنف تقسیم مىکرد، البته اندازه این مالیات به بزرگى و کوچکى کارگاه و میزان درآمد هر عضو صنف بستگى داشت. در شهرهاى ایران اصناف صنعتکار هم مانند اتحادیههاى کاسبکاران به تیرههاى دراویش حیدرى یا نعمت اللهى وابسته بودند؛ میان این دو فرقه دراویش همیشه رقابت وجود داشت و گاهگاهى کارشان به ستیز مىانجامید.
استادکاران کارگاههاى دربار، از امتیازات ویژهاى برخوردار بودند. هماکنون
اینان مانند سده پیش بردهوار کار نمىکردند، بلکه استادکاران آزادى بهشمار مىآمدند که به ازاى کارشان مزد کافى مىگرفتند و حتى در پایان سال پاداشى هم دربار به آنها مىداد.
در میان صنایع، پارچهبافى مهمتر از همه بهشمار مىرفت. مصنوعات حریر فقط به منظور رفع نیازمندیهاى اشراف و شهریان توانگر و براى صدور به بازارهاى خارجى تولید مىشد. مراکز تولید حریرهاى زربفت، پارچههاى ابریشمین، مخمل و غیره: اصفهان، کاشان، یزد، تبریز، شیراز، قزوین، کرمان، مشهد و شهرهاى دیگر بودند.
بهترین پارچههاى پشم شترى در یزد، کرمان، قزوین؛ و پشم گوسفندى در مازندران و دوراک در کناره خلیج فارس بافته مىشدند. قالىبافى ایران در سطح هنرى بسیار عالىاى قرار داشت، قالىهاى ایرانى از راه ترکیه به بسیارى از کشورهاى اروپائى صادر مىشدند.
قالیهاى پشمى کرمان با نقشهائى به رنگهاى ثابت نباتى و قالیهاى پشمى و ابریشمى کاشان و شیراز از شهرت جهانى برخوردار بودند.
پس از یک دوره طولانى رکود در تولید کاشىکارى و سفالکارى ایرانى (ساختن
چینى، بدل چینى، میناکارى و کاشى براى ساختمانها) دوباره این صنعت شکوفان شد.
فراوردههاى کاشىکارى زیبائى در کاشان، نائین، اصفهان، شیراز، کرمان، یزد، مشهد تولید مىشد. فراوردههاى پوستى ایران بهویژه تولید چرم ساغرى قزوین و صوفیان (تبریز) شهرت فراوانى داشت. جهانگردان اروپائى کمانها و شمشیرهاى فولادین ایرانى را در جهان بىهمتا برشمردهاند. فولاد در کنارههاى دریاچه نىریز فارس تولید مىشد و بهترین تیغههاى شمشیر را در قم و قزوین مىساختند. فراوردههاى رنگرزى، شیشهگرى در ایران تولید مىگردید. کاغذ اگرچه از لحاظ جنس پستتر از انواع اروپائى و آسیاى میانهاى بود اما در ایران هم ساخته مىشد. تولید صابون ارزانبها براى مصرف همگان در ایران به مقیاس گستردهاى رایج بود.
وضع بازرگانان بزرگ بسیار آبرومند بود. بیشتر بازرگانان بزرگ نمایندگانى را به کشورهاى دیگر مىفرستادند. در ایران بازرگانانى وجود داشتند که به کشورهاى معینى از قبیل سوئد و چین نماینده مىفرستادند. بازرگانى خارجى بیشتر، در دست ارمنىهاى مسیحى و تا اندازهاى هلندیها، انگلیسها و فرانسویان بود. علاوه بر بازرگانان ارمنى جلفاى نو فقط عمال انگلیسى و هلندى حق صدور ابریشم خام را به خارج از کشور داشتند.
بازرگانى داخلى فقط به وسیله بازرگانان ایرانى انجام مىپذیرفت.
علاوه بر ابریشم خام و پارچههاى ابریشمى، تیماج، چرم ساغرى، پشم شتر و گوسفند، قالى، ظروف بدل چینى، جواهرات و سنگهاى گرانبها بهویژه فیروزه و مروارید از ایران به کشورهاى اروپاى باخترى صادر مىشد.
میزان دادوستد بازرگانى بین ایران و روس به شدت افزایش یافت. صادرات ایران به روسیه که از طریق ولگا- دریاى خزر (از راه شماخى یا گیلان) فرستاده مىشد، در درجه اول، پارچههاى گوناگون ابریشمى، پارچههاى پنبهاى، شمشیر و زین و یراق ویژه قزلباشها، مروارید، فیروزه و میوههاى خشک شده بودند.
صادرات ایران به ترکیه گذشته از پارچههاى ابریشمى و پشمى، تیماج، آهنآلات و غیره بودند. از ایران اسب، خرما، کشمش و میوههاى دیگر، عطر گل، ظروف بدل چینى، تیماج و برده به هند صادر مىشد.
در سده ۱۷ واردات ایران از کشورهاى اروپاى باخترى، ماهوت و پارچههاى اعلى از انگلستان، هلند و فرانسه، آئینه از ونیز، فراوردههاى شیشهاى و فلزى، کاغذ، کالاهاى لوکس، شکر و شراب بودند. ورود کالاهاى اروپائى به ایران اهمیت فراوان داشت، اما این کالاها به اندازهاى نبودند که با کالاهاى صنعتى ایرانى رقابت کنند. فقط کالاهائى از اروپاى غربى و روسیه به ایران وارد مىگردیدند که در درون کشور، تولید نمىشدند: مانند ماهوت
از روسیه، انواع پوستها، چیتها، پارچههاى کتانى، ابزار آهنى، مس، اسلحه گرم، ماهى، عسل، موم، عرق و غیره.
از هندوستان پارچههاى ظریف پنبهاى و ابریشمى، فراوردههاى فلزى، عاج، مواد رنگى، نیل هندى فراوردههاى داروئى و عطر، ادویه، سنگهاى گرانبها، برده و کالاهاى ترانزیتى از کشورهاى خاور دور وارد ایران مىگردیدند. بازرگانى ایران با هندوستان و کشورهاى خاور دور، به دست هندیان انجام مىگرفت، در بسیارى از شهرهاى تابع دولت صفوى حتى در نقاط دوردست مانند شماخى و باکو محلهها یا شهرکهاى هندىنشین وجود داشتند.
بگونهاى که یکى از جهانگردان یادداشت کرده است، پدیده خطرناک سقوط اقتصادى ایران در سده ۱۷، نابرابرى وارادات و صادرات کالاهاى ایران و هند به زیان ایران به چشم مىخورد؛ بگونهاى که سرازیر شدن پولهاى نقره صفویان به سوى هندوستان کاملا محسوس بود.
یکى از ویژگیهاى روند پیشرفت اقتصادى ایران در سده ۱۷، بزرگ شدن شهرهاى ایران بود، شهرهاى صنعتى و بازرگانى مرکز و غرب و شمال ایران (اصفهان، شیراز، قزوین، همدان، قم، کاشان، یزد، کرمان، رشت لاهیجان)، آذربایجان (تبریز، اردبیل)، شیروان (شماخى، باکو) به سرعت گسترش یافتند. برعکس شهرهاى خاورى ایران، غیر از مشهد، استراباد و قندهار، دوران رکود را پیمودند، این چگونگى گویاى کاهش فعالیتهاى اقتصادى در آسیاى میانه بود.
========
نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز
نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى
تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م
موضوع: تاریخ عمومى
زبان: فارسى
تعداد جلد: ۱
ناشر: انتشارات پویش