ایران در مرز سده‏هاى شانزدهم- هفدهم. م.

۱۲ =استوارى دولت صفویان‏

ایران در مرز سده‏هاى شانزدهم- هفدهم. م.

در آغاز فرمانروائى شاه عباس که بعدها لقب «کبیر» یافت اوضاع داخلى و خارجى ایران بسیار آشفته بود. ارمنستان خاورى، شیروان، آذربایجان مى‏جوشیدند و مرزهاى غربى کشور زیر اشغال ارتش ترک بودند. نیروهاى خانهاى ازبکى- بخارائى تقریبا سرتاسر خراسان را در تصرف داشتند. وضع مردم استانهاى غربى و شرقى بسیار آشفته بود، ترکها و ازبکان، گروه‏گروه از این مردم را دستگیر، از زادگاههاى خود بیرون مى‏بردند و به عنوان برده مى‏فروختند. راه ولگا- خزر و همچنین راههاى کاروان‏رو تجارتى بندرهاى مدیترانه همه به وسیله ترکها بسته شدند. میزان بازرگانى خارجى و داخلى سخت کاهش یافت.

ضمن رابطه با این انگیزه‏ها و همچنین در نتیجه سیاست مالیاتى شاه سابق اقتصاد ایران به ورطه سقوط سرازیر مى‏شد.

در درون ایران پیوسته میان عشایر قزلباش و مالکان فئودال محلى ستیز داخلى در جریان بود، و حتى در اثر تحمیل مالیات‏هاى سنگین قیام‏هاى مردمى اوج مى‏گرفت. به سال ۱۵۸۸، شاهوردیخان والى لرستان قیام کرد، و به سال ۱۵۸۹ شاهزاده رستم میرزا کوشش داشت سیستان را تصرف کند. عشایر قزلباش ذو القدر در فارس و افشار در کرمان قیام‏

کردند. فرماندار محلى اصفهان به نام یوسف بیک به‏پا خاست و به سال ۱۵۹۰ شاه ناچار شد با او از در سازش درآید. در جنگل‏هاى گرگان گروهى از دهقانان به نام «سیاه‏پوشان» به جنگ‏هاى چریکى علیه دولت مى‏پرداختند.

در گیلان احمد خان لاهیجانى حاکم پیشین بیه‏پیش که به وسیله شاه خدابنده ابقا شده بود به سال ۱۵۰۹ مستقلا با ترکها رابطه برقرار کرد و آشکارا از دولت شاه جدا شد، اما سرانجام به وسیله ارتش شاه قلع و قمع شد و گریخت. در این هنگام شاه تمام خاک گیلان را به ملک شخصى خودش تبدیل کرد. در رابطه با افزایش مالیات‏ها قیام «چرکین جامگان» یعنى توده‏هاى مردم آغاز گردید، این قیام هم به سال ۱۵۹۳ به وسیله ارتش شاه سرکوب شد. در همان سال خیزش مردمى طالش و لرستان، و به سال ۱۵۹۶ قیام سید مبارک در خوزستان فرونشانده شد. شاه عباس به مازندران لشکر کشید و چهار دودمان محلى حاکم آن سامان را برانداخت و این استان را هم به املاک شخصى خودش افزود.

دولت شاه عباس اول به دولت تزارى روس زیر فرمانروائى فدورا ایوانویچ پیشنهاد عملیات جنگى مشترک علیه ترکها را داد، منظورش آن بود که سواحل دریاى خزر قفقاز و شیروان را که مرکز صدور ابریشم بود از ترکها پس بگیرد. به اصرار دولت روس سفیر شاه عباس به نام هادى بیک (در اسناد رسمى روس آندى بیک ذکر شده است) در مسکو رسما متعهد شد که دولت ایران دربند و باکو را به دولت روس واگذار کند. اما روسیه که در اثر جنگهاى طولانى با کشورهاى اروپائى ناتوان شده بود و از تهدید لهستان و سوئد بیم داشت، صلاح ندانست خود را با دولت نیرومند ترک درگیر کند، و به انجام عملیات جنگى جزئى در مرز شمالى داغستان اکتفا کرد.

به سال ۱۵۹۰ شاه عباس ناگزیر شد به بستن پیمان صلح استامبول با ترکها تن در دهد، ضمن این پیمان، گرجستان شرقى، ارمنستان شرقى، شیروان، آذربایجان (به غیر از اردبیل و طالش)، قسمت مهمى از لرستان و قسمتى از مناطق غربى ایران ازجمله شهرهاى همدان و زنجان، به دولت عثمانى واگذار گردید. شاه از درنگى که به وسیله پیمان صلح با ترکها پدید آمده بود، بهره برد و نیروى خود را صرف سرکوبى قیامهاى داخلى و نبرد با ازبکان کرد. او ضمن نبردى قطعى در هرات ازبکان را شکست سختى داد؛ ضمن سالهاى ۱۵۹۷- ۱۵۹۸ سرتاسر خراسان ازجمله شهرهاى نیشابور، مشهد، هرات و مرو به تصرف شاه درآمد.

 ===========

نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز

نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى‏

تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م‏

موضوع: تاریخ عمومى‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: ۱

ناشر: انتشارات پویش‏

http://www.vatanfa.com/?s=ایران-در-مرز-سده‏هاى-شانزدهم--هفدهم.-م.