اصلاحات و سیاست داخلى شاه عباس اول
- 1,600 بازدید
- 27 مارس 2012
- ایران باستان
اصلاحات و سیاست داخلى شاه عباس اول
سیاست داخلى شاه عباس اول بر پایه پیکار با پراکندگى فئودالى و جدائىخواهى مالکان بزرگ فئودال، استوارى قدرت مرکزى و تبدیل ایران به یک حکومت یکپارچه و نیرومند، استوار بود. بنابراین شاه از همان آغاز سلطنتش به آن گروه از طبقه فئودالها متکى شد که به ایجاد یک قدرت مرکزى نیرومند گرایش داشتند- بیشتر دیوانسالاران، به ویژه در خراسان، ایرانى بودند. در ارتباط با این سیاست ادارى، نقش رهبرى دستگاه حکومت از عناصر کوچنشین ترک- آذربایجانى، به شهرنشینان ایرانى منتقل گردید.
بزرگترین دستیار شاه عباس در انجام این سیاست وزیرش حاتم بیک اردوبادى و پس از او پسرش ابو طالب بیگ که بهجاى پدر منصوب شد، بود.
شاه عباس با پشتیبانى عناصر ایرانى کوشش داشت تا نیروهاى تولیدى داخلى ایران را احیا کند، و از همه مهمتر به آبادى مناطق مرکزى ایران و عراق عجم که بزرگترین شهر آن اصفهان بود، همت گماشت، و به سال ۱۵۹۸ شاه پایتختش را به این شهر منتقل کرد. براى انجام این منظور شاه به اصلاحات مالیاتى دست زد. در سالهاى ۱۵۹۸/ ۹۹ در سرتاسر عراق عجم مالیات دامدارى «چوپان بیگى» را لغو کرد، مالیاتهاى دیگر را به میزان چشمگیرى کاهش داد. اصفهان و توابعش به مدت یکسال از پرداخت مالیات معاف شد، بعدها به سال ۱۶۱۳ مدت این معافیت به ۳ سال رسید. پس از آن مالکان و دهقانان از پرداخت مالیات ارضى به مدت یکسال معاف شدند، دهقانان املاک خاصه و دولتى هم از پرداخت بهره مالکانه بخشوده شدند. این تخفیف شامل مردم جنگزده خراسان اعم از روستائیان ساکن و کوچنشینان هم گردید. تعدادى از شهرها که زیر اشغال ترکها بودند (اردوباد، دربند و غیره) پس از آنکه آزاد شدند از معافیت مالیاتى برخوردار شدند. افزایش مالیاتها که در سالهاى ۷۰- ۸۰ سده ۱۶ مقرر شده بود، لغو گردید. انجام این اقدامات بیگمان وضع دهقانان و شهرنشینان را بهبود مىبخشید و منظور شاه را که احیاى اقتصاد کشور بود عملى مىکرد، حتى شاه براى ازهمپاشاندن قدرت اشراف قزلباش به پشتیبانى ساکنان ایرانى متکى شد.
دولت شاه عباس اول خوب مىفهمید که کامیابیهاى ارتش ترک تا حدى به سازماندهى نظامى آن ارتش بستگى داشت، رزمندگان ارتش ترک بگونه دائم در خدمت ارتش بودند، درصورتیکه در ایران غیر از یکان ۶ هزار نفرى گارد سوار شاه، بقیه رزمندگان را چریکهاى فئودالى تشکیل مىدادند که در اصل وابسته به عشایر کوچنشین بودند. بنابراین شاه عباس در کنار چریکهاى فئودالى، ارتش منظمى شامل ۱۲ هزار تن تفنگچى پیاده، توپچیان که از میان جوانان ایرانى برگزیده مىشدند و یکانهاى سوار به نام «غلامان» که اجبارا از میان جوانان ارمنى و گرجى انتخاب و در ایران آموزش دیده و به دین اسلام در
آمدند، سازمان داد. شماره چریکهاى قزلباش که از دولت حقوق مىگرفتند، به ۳۰ هزار تن کاهش یافت. بهطورکلى در زمان شاه عباس ۱۲۰ هزار تن رزمنده وجود داشت که از میان آنها ۴۵ هزار تن جزو ارتش منظم و ۷۵ هزار تن چریک فئودالى بودند. در زمان جانشین شاه عباس شماره ارتش منظم کاهش یافت.
تاریخنگار انگلیسى ملکلم ضمن نوشتن تاریخش ادعا کرده است که گویا شاه عباس اول سازمان چریکهاى عشایرى قزلباش را منحل و بهجاى آنها سازمان چریکى تازهاى به نام «شاهسون» به وجود آورده است. هماکنون نادرستى این ادعا به ثبوت رسیده است.
از منابع تاریخى دیگر استنباط مىشود که چریکهاى عشایرى قزلباش وجود داشتهاند. از نوشتههاى اسکندر منشى چنین برمىآید که ۱۵ عشیره قزلباش با ۳۵ امیر فعالیت مىکردهاند.
فقط عشیره تکلیو که اغلب باعث شورش مىشد، طبق فرمان سال ۱۵۹۶، منحل اعلام و ازهم پاشیده شد.
اصلاحات نظامى شاه عباس اول نیز داراى اهمیت سیاسى بود. تشکیل کادر دائمى ارتش از اهمیت چریکهاى فئودالى (که همیشه قابل اطمینان نبودند) کاست و نقش سیاسى اشراف قزلباش و عشایر کوچنشین دیگر ترک را، ضعیف کرد.
در زمان شاه عباس اول قدرت مرکزى حکومت استوار شد و دستگاه دیوانسالارى که ایرانیان گردانندگان آن بودند، گسترش یافت. عناصر ایرانى تسلط سیاسى را به دست گرفتند، اگرچه نقش عناصر ترک در دستگاه حکومت بهویژه در ارتش هنوز بسیار مهم بود.
اصلاحات شاه عباس اول باعث رشد نیروهاى تولیدى و افزایش اهمیت سیاسى استانهاى ایرانى در چارچوب حکومت صفوى گردید.
ایران داراى یک حکومت متمرکز گردید، اگرچه دولت شاه کاملا موفق نشد روند پراکندگى فئودالى را از بن برکند.
سیاست شاه عباس اول که به سوى پیشرفت اقتصادى ایران مرکزى گرایش داشت تا اندازهاى گویاى این مسئله است که نقش رهبرى سیاسى از اشراف کوچنشین آذربایجانى به دیوانسالاران شهرى ایرانى منتقل گردید. قشر اخیر پیوندى ناگسستنى با مالکان فئودالى دولت و بازرگانان بزرگى که به کار تجارت خارجى مىپرداختند، داشت. این سیاست به ویرانى شهر ارمنىنشین جلفا واقع در کناره رود ارس و کوچ دادن اجبارى ساکنان آن شهر به اصفهان گرائید، منظور از این کار آن بود که مرکز بازرگانى بینالمللى ابریشم که در سده ۱۶ جلفا بود، به داخل ایران منتقل شود و راه کاروانرو بازرگانى ابریشم از طریق اصفهان و خلیج فارس رونق گیرد. ضمن این کوچ اجبارى نیمى از ارامنه جلفا از زور گرسنگى، بیماریهاى واگیردار و حمله راهزنان کوچنشین تلف شدند. براى اسکان
باقیماندگان، شاه در حومه اصفهان محلهاى به نام جلفا ساخت، به جلفاى نوساز خودمختارى داده شد. بازرگانان ارمنى جلفاى نو، کارگذاران شاه در صدور ابریشم و معامله با خارج بودند. در آنزمان ابریشم خام و پارچههاى ابریشمى از کالاهاى مهم صادراتى ایران به شمار مىآمد.
شاه عباس که مىخواست به جمعیت استانهاى مرکزى ایران بیفزاید فرمان داد شماره زیادى از دهقانان و پیشهوران و صنعتگران را از ارمنستان خاورى، شیروان، گرجستان خاورى به اصفهان کوچ دهند، بهویژه پس از سرکوبى قیام مردمى گرجستان که سرکرده آنها گئورکى ساکادز بود به سال ۱۶۲۳، این تصمیم اجرا گردید (از کاختى تنها تا ۱۰۰ هزار تن به ایران کوچ داده شدند).
در زمان شاه عباس اول اصلاحات پولى انجام یافت. واحد پولى جدید عباسى شامل یک مثقال (۶/ ۴ گرم) نقره و معادل ۲۰۰ دینار بود؛ تومان- ده هزار دینار یا ۵۰ عباسى بود. اما در ایران سکههاى پولى گوناگون با ارزشهاى مختلف، ازجمله پولهاى ترکى و اروپائى رایج بود.
بنا به ملاحظات سیاسى شاه عباس برآن شد سنىهاى هواخواه ترکان یا خانهاى ازبک را از زادگاههایشان به خارج کوچ دهد. بنابراین ملاحظات سیاسى شاه از روحانیان مسیحى پشتیبانى مىکرد. به آنها از لحاظ پرداخت مالیات و غیره امتیازاتى داد، بهویژه به کشیشان ارمنى و کاتولیک ارج مىنهاد چون از آنها به عنوان نمایندگانش در رابطه با دادوستدهاى اقتصادى و مناسبات سیاسى کشورهاى اروپائى بهره مىبرد.
براى گسترش دامنه بازرگانى و صنعت، شاه ناگزیر بود به امنیت راههاى کاروانرو بهپردازد، بنابراین پیکار بىامانى را علیه راهزنان آغاز کرد، کاروانسراهاى بىشمارى را در راهها ساخت و جادههاى نوینى را بنیان نهاد- از آنجمله شاهراه وسیعى را در طول کناره دریاى خزر در مازندران ساخت که در ازاى آن ۲۷۰ کیلومتر و کف آن از تخته سنگفرش شده بود. چند شهر را از پرداخت مالیات معاف کرد.
در زمان شاه عباس اقدامهاى گستردهاى به منظور ایجاد ساختمانها انجام گرفت، پایتخت یعنى اصفهان نوسازى شد. در نیمه سده هفتم این شهر یکى از بزرگترین پایتختها با میدانها و خیابانهاى وسیع بود، پیرامون آن به ۳۸ کیلومتر مىرسید و جمعیت آن ۶۰۰ هزار تن بود (در پایان سده ۱۶ فقط ۸۰ هزار تن جمعیت داشت)، در حومه اصفهان ۱۵۰۰ پارچه آبادى پدید آمد. در اصفهان و شهرهاى دیگر بازارهاى سرپوشیده، پلها، مسجدها، مدرسهها، کاخها و غیره ساخته شدند. کارهاى آبیارى دقیق و مهمى انجام یافت:
در نزدیکى کاشان سد معروفى به نام بند کوهرود بنا گردید. سدهاى کوچکتر دیگرى ساخته شدند
==================
نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز
نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى
تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م
موضوع: تاریخ عمومى
زبان: فارسى
تعداد جلد: ۱
ناشر: انتشارات پویش