دولت صفوى در سده ۱۶- م.

دولت صفوى در سده ۱۶- م.

حکومت نوینى که صفویان بنیان نهادند (۱۵۰۲- ۱۷۳۶) به نام دولت صفوى یا قزلباش موسوم گردید. خاورشناسان نخستین اروپائى، دولت صفوى را حکومتى وابسته به ملیت ایرانى مى‏شناختند. این نظریه درست نیست، در دولت صفوى ضمن سده ۱۶ هیچ‏

یک از ایرانیان در دستگاه حکومت شرکت نداشتند. اما اینکه پادشاهان صفوى لقب «شاهنشاه» را براى خود برگزیدند به انگیزه ملیت ایرانى‏شان نبود: اختیار این لقب در زمان ساسانیان هم گویاى آن بود که این شاهان خود را فرمانرواى همه شاهان دیگر که وابسته به ملیت‏هاى گوناگونى بودند مى‏شناساندند، همتاى این اصطلاح در اروپاى قرون وسطى هم معمول بود، مثلا امپراطورى روم.

سازمان حکومت صفوى که با زور عشایر کوچ‏نشین ترک پدید آمده بود، آمیخته‏اى از عشایر و ملت‏هاى ناجور و ناهم‏آهنگ بود. در این حکومت تا پیش از پایان سده ۱۶ نقش رهبرى سیاسى را اشراف نظامى- کوچ‏نشین قزلباشان ترک و آذربایجانى ایفا مى‏کردند.

ارتش اصولا شامل چریکهاى وابسته به عشایر کوچ‏نشین قزلباشان و غیره بودند، شماره ناچیزى از افراد ارتش را چریکهاى فئودالهاى ساکن محلى تشکیل مى‏دادند. عناصر ایرانى (دیوان‏سالاران کشورى و قشر روحانیان) در دستگاه حکومت نقش درجه دوم را داشتند، درباریان و ارتشیان به زبان آذربایجانى سخن مى‏گفتند؛ خود شاه اسماعیل اول به زبان آذربایجانى شعر مى‏گفت. اما در دبیرخانه بنابر سنت با زبان فارسى چیز مى‏نوشتند، در زمان سلجوقیان، خانهاى مغول و جانشینانشان هم همین رسم برقرار بود.

آئین شیعه امامى که کیش دستگاه حکومت بود بایستى اجبارا به وسیله کلیه مسلمانان تابع پذیرفته مى‏شد. سنى‏ها و شیعیان افراطى یعنى پیروان صوفیگرى افراطى (ملحدان) زیر پیگرد قرار مى‏گرفتند. برعکس مسیحیان و یهودیان آزاد بودند و مى‏توانستند به ایمان خود پابرجا باشند: شاه اسماعیل به اسقف بزرگ ارمنیان امتیاز داد و از میسیونرهاى کاتولیک پشتیبانى کرد، چون دشمن بزرگ صفویان فقط ترکان عثمانى سنى بودند. صفویان از وجود مسیحیان بهره مى‏بردند به‏ویژه با بازرگانان ارمنى و میسیونرهاى کاتولیک، از لحاظ انجام کارهاى تجارتى مثلا صدور ابریشم، روابط نیکوئى برقرار کردند ضمنا با دیپلماتهاى کشورهاى اروپائى هم تماسهائى گرفتند.

شیعه‏گرى که به عنوان کیش دولتى در ایران رواج یافت، سیماى اصلیش را که قبلا ایدئولوژى توده‏هاى مردم بود، از دست داد و به تکیه‏گاه فئودالیسم تبدیل گردید. رژیم دولت‏هاى صفوى رسما شاهنشاهى و شیعى مذهب بود (طبق افسانه‏هائى که شایع شده بود نژاد صفویان به امام موسى کاظم امام هفتم مى‏رسید) و پادشاهان صفوى خود را جانشینان امام دوازدهم غایب، محمد مهدى، پیش از ظهور، مى‏شناساندند. شاه همچنین خود را شیخ یا مرشد فرقه صوفیان صفوى مى‏شمرد. قزلباشان (اشراف و رزمندگان معمولى) همانگونه خود را «درویش» و «صوفى» و مرید شاه که «شیخ درویشان» بود قلمداد مى‏کردند، اما عملا اینان هیچگاه به درویشان صوفى پیشین نمى‏مانستند، و پندارهاى

صوفیگرى و روش‏هاى «فقیرى» را از یاد برده بودند. تنها تعصب شیعه‏گرى را آنهم به عنوان پوشش ایدئولوژیک براى جنگ با دولت‏هاى سنى (ترکهاى عثمانى، خانهاى ازبک آسیاى میانه) نگاهداشتند، و دولت صفوى همانگونه مانند دولت‏هاى پیشین ایران، دولت اشرافى بود.

 ==================

نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز

نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى‏

تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م‏

موضوع: تاریخ عمومى‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: ۱

ناشر: انتشارات پویش‏

http://www.vatanfa.com/?s=دولت-صفوى-در-سده-۱۶--م.