فرهنگ و ایدئولوژى ایران در سده‏هاى ۱۳- ۱۵

فرهنگ و ایدئولوژى ایران در سده‏هاى ۱۳- ۱۵

استیلاى مغولان موقتا زندگى فرهنگى ایرانیان را به راه نیستى کشاند. حکومت ایلخانیان مغول که از زمان هلاکو خان آغاز شده بود، به ادبیات و شعر فارسى توجه نداشت، چون مغولان زبان فارسى را به خوبى نمى‏فهمیدند، اما ایلخانیان با علاقه دانشمندان را به خدمت گرفتند: این دانشمندان شامل پزشکان، ریاضى‏دانان که از آنان براى اداره کار- هاى مالى حکومت و ساختمان بهره مى‏بردند

، کیهان‏شناسان که از آنها براى ستاره‏شناسى در دربار استفاده مى‏کردند، تاریخ‏نگاران به منظور نوشتن تاریخ ستایش‏انگیز از اشغالگران مغول و خوب جلوه دادن اعمال چنگیز خان و نواده‏هایش، بودند. در زمان هلاکو خان ریاضى‏دان و کیهان‏شناس نامدار نصیر الدین طوسى رصدخانه بزرگى را در مراغه بنیان نهاد و کتابخانه‏ایرا با ۲۰ هزار کتاب دایر کرد؛ در اینجا همراه با دانشمندان محلى، ستاره‏شناسان هندى و چینى هم کار مى‏کردند. در مرز سده‏هاى ۱۳- ۱۴ تأسیسات وزیر رشید الدین قابل ذکر است در تبریز محله‏اى به نام رشیدیه وجود داشت که متعلق به نامبرده بود، او در تبریز کتابخانه‏ایرا بنیاد نهاد که ۶۰ هزار کتاب داشت، ضمنا چند مدرسه که در هریک ۶ الى ۷ هزار دانشجو درس مى‏خواندند بنیان گذاشت، در این شهر بیمارستانى شامل مؤسسات علمى ساخت، در این بیمارستان ۵۰ جراح، چشم‏پزشک و متخصصان رشته‏هاى دیگر پزشکى کار مى‏کردند. در میان اینان پزشکان سوریه‏اى، مصرى، هندى و چینى هم دیده مى‏شدند. بیمارستان دیگرى در همدان بنیان گذاشت. غازان خان هم به فرهنگ ایرانى آشنا بود و به چند زبان تسلط داشت بیمارستانى بزرگ و چند مدرسه در تبریز بنا کرد.

معمارى ایرانى در این دوره نمونه‏هاى هنرى فراوانى را ارائه داده است. ظاهرا در سده ۱۳ مقبره بدون تاریخى که منصوب به علویان است ساخته شده- این مقبره گنبد علویان نام دارد. در سده ۱۳- آغاز سده ۱۴ مقبره‏هاى چند پهلوى گنبدى شکلى به گونه مقبره‏هاى مغولى در مراغه، سلماس، اصفهان (مقبره امامزاده جعفر) و شهرهاى دیگر ساخته شده‏اند. در مرز سده‏هاى ۱۳- ۱۴ ساختمانهاى مهمى در تبریز و حومه آن بنا گردیدند، از آنجمله، مقبره غازان که داراى گنبدى بسیار بلند و با سنگ مرمر تزئین شده بود، و همچنین مسجد وزیر، تاج الدین علیشاه گیلانى بودند. «۱» برخى از ساختمانهاى مهمى‏

که در آغاز سده ۱۴ ساخته شدند، به شرح زیراند مسجد- مقبره هشت پهلو و گنبددار الجایتو خان در سلطانیه؛ مسجدى در ورامین با سردر نوک‏تیز و گنبد که با کاشى‏هاى لعابى رنگارنگى پوشیده شده است. کنده‏کاریهاى عالى محراب الجایتو خان در مسجد جامع قدیمى اصفهان بسیار جالب است.

در سده ۱۵ یک مسجد عظیم در مشهد ساخته شد، این مسجد به نام گوهرشاد، زن سلطان شاهرخ بنا گردیده است؛ مدرسه سلطان حسین در هرات نیز در همان زمان ساخته شد.

ضمن ساختمان مسجدها، مقبره‏ها، کاخ‏ها تزئینات کنده‏کارى و گچ‏بریهاى ظریف و زیبا به منظور روکشى ساختمانها به کار رفته است، بیشتر این تزئینات روى سردرها، گنبدها و دیوارها انجام مى‏گرفت ضمنا کاشى‏کاریها و موزائیک‏هاى زیبا ازجمله تزئیناتى بود که براى روکشى ساختمان به کار مى‏رفت.

نمونه‏هاى عالى هنر مینیاتور ایران در آنزمان به چشم مى‏خورد. بسیارى از دست نوشته‏هاى زیبا که با مینیاتورهاى بسیار عالى مزین شده‏اند از آنزمان به دست آمده است.

مینیاتورهاى سده‏هاى ۱۳- ۱۴ مایه چینى دارند و به نظر مى‏رسید که این سبک‏ها به وسیله مغول‏ها به ایران منتقل شده‏اند. مینیاتورهاى ایرانى این دوره از لحاظ نمایش فرم لباسهاى مغولى و ایرانى از اهمیت بسیارى برخوردارند. در سده ۱۵ آموزشگاهى براى تعلیم هنر مینیاتور در هرات تشکیل شد، استاد بزرگ این هنر بهزاد (تقریبا به سال ۱۴۵۵ متولد و پس از سالهاى ۱۵۳۵/ ۳۶ درگذشته است) بود. هنر دیرین ایران یعنى خوش‏نویسى نیز پیشرفت قابل ملاحظه‏اى کرد.

در این دوره سرودن اشعار کلاسیک به زبان فارسى نیز رایج شد. شاعر نابغه ایرانى سعدى (۱۱۸۲- ۱۲۹۲) استاد نظم و نثر فارسى و نویسنده معروف‏ترین داستانهاى اخلاقى در جهان، به خلق آثار منظوم و نثر به نام گلستان و بوستان و همچنین مجموعه غزلهائى در مرثیه تصرف بغداد به وسیله هلاکو خان و غیره، همت گماشت.

یکى از بزرگترین شاعران ایرانى حافظ (شمس الدین محمد ۱۳۲۰- ۱۳۹۰) بود.

او هم مانند سعدى در شیراز مى‏زیست. دیوان (مجموعه اشعار) حافظ اثرى هنرى ممتاز و در نوع خود بى‏همتاست.

از شاعر بلندپایه، ابن یمین (به سال ۱۳۶۸ درگذشت) که در جنبش سربداران شرکت داشت اشعار مردمى و ضد فئودالى باقیمانده است، عبید زاکانى (به سال ۱۳۷۰ درگذشت) ضمن هجونامه‏اش بگونه‏اى خشمگینانه، تباه‏کارى‏ها، سالوسى‏ها و مفت‏خوریهاى اشراف را فاش ساخته است. تاریخ‏نگارى ایران در سده‏هاى ۱۳- ۱۴ از پیشرفت قابل ملاحظه‏اى برخوردار بود.

از آثار نوشته‏ایکه بنا به دستور خانهاى اشغالگر مغول نوشته شده و اهمیت فراوانى دارد اثر سه‏جلدى فارسى جوینى (۱۲۲۶- ۱۲۸۳) جیره‏خوار فئودالهاى مغول خراسان است، این اثر شامل تاریخ زندگى چنگیز خان و جانشینانش، و حتى تاریخ خوارزمشاهیان و اسماعیلیان الموت است. مهمترین مورخ ایران در آنزمان رشید الدین فضل الله همدانى (۱۲۴۷- ۱۳۱۱) است. او که پزشک، لغت‏دان و اسلام‏شناس بود در حدود ۱۳۱۱ به یارى گروهى از همکارانش به نوشتن اثر عظیمى به زبان فارسى درباره تاریخ اقدام کرد نام این اثر را «جامع التواریخ» گذاشت.

نامه‏هاى خصوصى رشید الدین به پسرانش که والیان استانها بودند و همچنین مکاتبات او با بلندپایگان دولتى و اشراف روحانى از اهمیت ویژه‏اى برخوردارند. از این نامه‏ها اطلاعات گرانبهائى درباره سیستم مالیاتى، وضع دهقانان، وضع بازرگانى، ساختمان کانالهاى آبیارى و غیره به دست مى‏آیند.

رشید الدین- ایدئولوگ یکى از گروههاى طبقه فئودالها- درعین‏حال که از دولتمردان نامدار بود با قشر روحانیان مسلمان روابط نزدیک داشت؛ او از هواخواهان قدرت مرکزى نیرومند در حکومت ایلخانان بود و بنابراین با گرایشهاى پراکندگى فئودالى مخالفت مى‏ورزید، اینگونه تکیه‏گاه استوارى براى اشراف کوچ‏نشین ترک- مغول به‏شمار مى‏رفت. هم جوینى و هم رشید الدین باوجوداینکه هردو رسما در تألیفاتشان مغولان را ستوده‏اند، درباره جنبه‏هاى تاریک و منفى فرمانروایان مغولى کاملا خاموش نبوده‏اند- نمونه‏هائى از ویرانى شهرها و استانها، کشتارهاى دسته‏جمعى، تاراجگریهاى همگانى، اجراى سیاست‏هاى مالیاتى غارتگرانه و زورگوئى‏هاى مغولان را ذکر کرده‏اند.

موضوعهاى جالبى درباره تاریخ سیاسى و اجتماعى- اقتصادى ایران ضمن سده‏هاى ۱۳- ۱۵ در آثار معروف تاریخ‏نگاران و جغرافى‏دانان نامدار این دوره وصاف، حمد الله قزوینى، حافظ ابرو، میر خوند و دیگران نوشته شده‏اند.

در این دوره، تاریخ‏نگارى به زبان فارسى تقریبا جاى تاریخ‏نگارى عربى را گرفته است.

در سده‏هاى ۱۳- ۱۵ نفوذ صوفیگرى در اشعار و همچنین در زندگى اجتماعى مردم ایران به‏ویژه چشم‏گیر بوده است. این پدیده در اثر هراس بى‏اندازه مردم از استیلاگران مغول، بیدادگرى و بیرحمى قوم استیلاگر بود، اینگونه بیشتر مردم ناگزیر به جستجوى راه گریزى براى رهائى از این ستم بودند، قهرا از دنیا و نعمات آن دل مى‏کندید و به ریاضت‏کشى و زندگى تخیلى گرایش مى‏یافتند. نفوذ صوفیگرى بگونه محسوس در اشعار سعدى و حافظ به چشم مى‏خورند، بزرگترین شاعران صوفى‏گراى فارسى‏زبان جلال الدین‏

رومى (۱۲۰۷- ۱۲۷۳) بود.

در اشعار رومى عرفان افراطى و وحدت وجود با تبلیغ آزادمنشانه انساندوستى، آزاداندیشى و اعتراض علیه ستم انسان بر انسان، درهم آمیخته‏اند.

پندار صوفیگرى در اشعار بسیارى از شعراى این زمان بیان شده است. گاهگاهى صوفیگرى به منزله پوششى براى آزاداندیشى مذهبى یا فلسفى به کار رفته است، چون فلسفه وحدت وجود ممکن است بگونه‏اى پندار الحاد را به‏پوشاند.

در رابطه با بیان مختصر ایدئولوژى صوفیگرى، در این دوره هم مانند پیش صوفیگرى با فلسفه عرفانى کشدارش هم «مؤمنان»، هم «ملحدان»، هم سنیان و هم شیعیان را با داشتن ایدئولوژیهاى گوناگون به سوى خود مى‏کشاند. به‏طورکلى عناصر ایدئولوژى صوفیگرى که فراگرفتن آن براى صوفیان ضرورت داشت، استقبال از بینوائى و تنگدستى و امید به نعمات تخیلى از راه ریاضت زندگى، زیر نظر مربى یا شیخ درویشان (مرشد) بود، چون گویا فقط مرشد مى‏توانست با خدا ارتباط داشته باشد.

در میان خطمشى‏هاى گوناگون فرقه‏هاى صوفیه مى‏توان به‏طورکلى دو جهت را مشخص کرد- یکى جهت «اعتدال» (قائل شدن به توحید) و دیگرى جهت «افراط» (قائل بودن به وحدت وجود).

از آنجا که صوفیگرى داراى ایدئولوژى واحدى نبود، نمى‏توان درباره پایگاه اجتماعى این فرقه اظهارنظر کرد محیطهاى اجتماعى‏ایکه پیروان روندهاى گوناگون صوفیگرى از آنجاها برمى‏خاستند، متفاوت بودند، بنابراین فرقه‏هاى گوناگون دراویش در زمانهاى مختلف، مى‏توانستند گرایش‏هاى قشرهاى گوناگونى را منعکس کنند. گاهگاهى، اعتراض شدید توده‏هاى مردم علیه ستم فئودالى، زیر پوشش نوعى از ایدئولوژى صوفى- گرى خودنمائى مى‏کرد، در این هنگام درویش‏ها نقش فعالى در جنبش مردمى ایفا مى‏کردند.

اما درعین‏حال، بگونه‏اى محسوس گرایش صوفیگرى در جهت منافع طبقه فئودال به چشم مى‏خورد، در این هنگام ایدئولوگ‏هاى تز بینوائى یک‏باره تغییر ماهیت مى‏دادند و تبلیغ مى‏کردند که مثلا صوفى هم مى‏تواند ثروتمند باشد. فقط از نظر روحى نبایستى به ثروت علاقه داشته باشد، و خود را صاحب مال به‏پندارد، درویش ثروتمند چیزى جز امانت- دار اموالش نیست و باید آنها را در راه خدا صرف کند. پنداشته مى‏شد که چنین درویش ثروتمندى فقط باید مقدار ناچیزى از ثروتش را براى مصرف زندگى خودش خرج کند و باقى را براى منظورهاى مذهبى و نیکوکارى به مصرف رساند؛ اما هیچکس کار او را بازرسى نمى‏کرد و اصلا قوانین اخلاقى و سنت‏هاى صوفیگرى بگونه‏اى بود که براى مرشدها هیچگونه محدودیتى قائل نمى‏شد. بسیارى از درویشان در میان فئودالها حامیانى داشتند،

و اینان هدایاى بسیارى از قبیل زمین و اموال دیگر به آنها پیشکش مى‏کردند بگونه‏ایکه خود درویش‏ها بعدها به فئودالهاى بزرگى تبدیل مى‏شدند.

کیش رسمى حکومت‏هاى ایران در سده‏هاى ۱۴- ۱۵ در تمام مناطق به‏غیر از گیلان و مازندران سنى بود اکثریت جمعیت ایران نیز سنى به‏شمار مى‏آمدند. در بیشتر شهرها به‏غیر از چندتائى از قبیل قم، کاشان، سبزوار و غیره، شماره سنیان بر شیعیان برترى داشت. اما با در نظر گرفتن اینکه از نیمه سده نهم تا آغاز سده ۱۶، بسیارى از جنبش‏هاى مردمى در ایران زیر پوسته ایدئولوژیهاى گوناگون شیعه انجام گرفت، مى‏توان پنداشت که بیشتر ساکنان روستاها بگونه سرى از آئین شیعه پیروى مى‏کردند، اما با به‏کار بردن اصل «تقیه» آئین خود را سنى مى‏نمایاندند.

 ===========

نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز

نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى‏

تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م‏

موضوع: تاریخ عمومى‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: ۱

ناشر: انتشارات پویش‏

http://www.vatanfa.com/?s=فرهنگ-و-ایدئولوژى-ایران-در-سده‏هاى-۱۳--۱۵