حکومت صفویان و قزلباشان
- 1,501 بازدید
- 25 مارس 2012
- ایران باستان
۱۱ حکومت صفویان (سده ۱۶٫ م)
صفویان و قزلباشان تا پیش از پایان سده ۱۵٫ م.
تشکیل حکومت صفویان به جنبش قزلباشان که تابع «مرشدان» فرقه دراویش صفوى در اردبیل بودند، بستگى داشت. این فرقه از زمان شیخ صفى الدین اسحق (۱۲۵۲- ۱۳۳۴) که سمت ارشاد این فرقه از دراویش را داشت به نام فرقه دراویش صفوى نام برده شد. او داماد و شاگرد درویش نامدار شیخ زاهد (به سال ۱۳۰۰ درگذشت) بود. کمى پیش از نیمه سده ۱۵ داستانى بر سر زبانها افتاد که شیخ صفى الدین دوازدهمین نواده امام موسى کاظم (به سال ۷۹۹، رحلت کرد) است. بعدها پژوهندگان نسل صفویان را به کردها منسوب کردند.
ممکنست، در آغاز فرقه درویشان صفوى در میان مردم از محبوبیت برخوردار بودهاند. شیروانشاه اخساتان دوم که تابع ایلخان ارغون خان (۱۲۸۴- ۱۲۹۱) بود، شیخ زاهد را متهم کرد که رعیتها را از کار کشاورزى بازمىدارد و او را به ویران کردن خانقاهش تهدید کرد. هنگامیکه شیخ صفى الدین جاى شیخ زاهد را گرفت فقط صاحب یک جفت
(قطعه زمین زراعتى است که گویا به وسیله یک جفت گاو شخم مىشود) زمین بود، اما مریدان بسیارى از میان دهقانان و کدخداها و پیشهوران داشت. فقط در پایان زندگیش شماره مریدانش بسیار کاهش یافت و منحصر به چند بازرگان و فئودال گردید، ولى دارائیش به ۲۰ پارچه آبادى رسید. در نیمه سده ۱۵ شیوخ صفوى مالک تمام منطقه اردبیل شدند و به فئودالهاى روحانى متنفذى تبدیل گردیدند.
در اواسط سده ۱۵، تکیهگاه مهم شیوخ صفوى، عشایر کوچنشین ترک، آذربایجانى و آسیاى صغیر بود، چون اینان پیرو آئین شیعه بودند و کوچنشینان و دهقانان زیر پوشش شیعهگرى علیه حکومت عثمانى که سنى بود، اقدام مىکردند. بنابراین ۷ عشیره کوچنشین، خود را مریدان شیخ صفوى شناساندند: این ۷ عشیره عبارت بودند از شاملو، روملو، اوستاجلو، افشار، قاجار، تکلیو و ذو القدر؛ بعدا شماره آنها افزایش یافت. در نیمه دوم سده ۱۵ این عشایر ترک «قزلباش» نام برده شدند (به زبان ترکى یعنى «سر قرمز». اینان کلاههائى را به رنگ ارغوانى به سر مىگذاشتند که به نشانه ۱۲ امام شیعه ۱۲ خط بگونه راهراه روى آنها دیده مىشد)؛ قزلباشها ریشهایشان را مىتراشیدند و سبیلهاى درازى مىگذاشتند و روى سر تراشیدهشان کاکل بلندى جا مىگذاشتند.
نفوذ عشایر پیکارجوى ترک سرشت فرقه دراویش صفوى را دگرگون کرد. اگر نخستین شیوخ صفوى داراى سرشتى صلحخواهانه و عارفانه بودند، اما در زمان شیخ جنید (به سال ۱۴۶۰ کشته شد) و شیخ حیدر (به سال ۱۴۸۸ کشته شد) مرشدهاى صفوى خوى عارفانه را ترک کردند و صوفیگرى را فقط به عنوان وسیلهاى براى پیشرفت مقاصدشان به منظور جلب وفادارى و صداقت مریدان ظاهرا رواج دادند. روش پیکارجوئى شیعهگرى و انجام «جهاد مقدس علیه کفار» هماکنون پایه ایدئولوژى این فرقه گردید. باوجوداین قزلباشان فقط از لحاظ سنتى عنوان «درویشى» و صوفیگرى را به خود نسبت مىدادند.
شیخ جنید و حیدر به یارى عشایر قزلباش نامبرده و حتى طوایف طالشى و قرهداغى پیوسته به انجام تجاوزهاى غارتگرانهاى زیر شعار «جنگ به خاطر دین» علیه کشورهاى غیر مسلمان مىپرداختند- این مناطق غیر مسلمان، گرجستان و قلمرو یونانى ترابوزان بودند. اینان ضمن این هجومها غنائم جنگى و اسیرانى را به چنگ مىآوردند، اسیران را به عنوان برده در بازارهاى اردبیل به فروش مىرساندند. قزلباشان ضمن حمله به گرجستان هربار از سرزمین شیروان مىگذشتند. این وضع شاهان شیروان را به هراس انداخت و بر آن شدند با قزلباشان به نبرد پردازند، ضمن همین نبردها بود که شیخ جنید و حیدر کشته شدند.
پس از کشته شدن حیدر، سلطان یعقوب آق قوینلو اردبیل را به تصرف درآورد (۱۴۸۸) و پسر حیدر را اسیر کرد، پسر خردسال حیدر به نام اسماعیل (به سال ۱۴۸۷ متولد شده
است) که قزلباشان به او وفادار مانده بودند بعدها توانست در گیلان پنهان شود.
شیخ جنید و حیدر به عنوان رهبران قزلباشها از آئین شیعه ۱۲ امامى پیروى مىکردند. اما افراد طبقه پائین قزلباشان که از شیعیان متعصب و افراطى بهشمار مىآمدند براى شیوخ خود مقام و منزلتى بىاندازه قائل مىشدند و آنانرا مقربان خدا مىانگاشتند.
=========
نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز
نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى
تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م
موضوع: تاریخ عمومى
زبان: فارسى
تعداد جلد: ۱
ناشر: انتشارات پویش