ایران در زمان چیرگى تیمور و تیموریان‏

ایران در زمان چیرگى تیمور و تیموریان‏

حکومت تیمور که در آسیاى میانه آغاز گردید، سرانجام گسترش دامنه‏دار قدرت تیموریان را به دنبال داشت. تیمور (در سالهاى ۱۳۷۰- ۱۴۰۵ فرمانروائى داشت) تلاش مى‏کرد تا ضمن از میان بردن فتنه‏هاى فئودالى و سرکوب کردن جنبش‏هاى مردمى، قدرت مرکزى نیرومندى را پدید آورد. او خوب مى‏فهمید که براى جلب وفادارى و اعتماد فئودالها به‏ویژه امیران مغول- ترک، که معمولا خودسر بودند و گاهگاهى سر به شورش برمى‏داشتند،

تنها راه‏ حل، تصرف کشورهاى خارجى است، بنابراین او به فئودالها وعده اشغال زمین‏هاى تازه و غنائم جنگى سرشار را مى‏داد. اینگونه تیمور برآن شد لشکرکشى‏هاى تاراجگرانه و خونینى را در مناطق عشیره طلائى، و پس از آن در ایران و آسیاى باخترى، آغاز کند.

شیوه‏هاى جنگى تیمور بسیار بیرحمانه بودند ویرانى‏هاى فراوانى را به بار آوردند، اما ویرانیهاى ناشى از لشکرکشى‏هاى تیمور به پایه چنگیز خان نرسیدند. برخلاف چنگیز خان، تیمور نقشه‏هاى اقتصادى مشخصى را دنبال مى‏کرد. او که مى‏خواست نظارت کاملى بر راههاى بازرگانى اروپا- آسیا داشته باشد، کوشش داشت کشورهاى ایران، ماوراء قفقاز و آسیاى غربى را تصرف کند و اینگونه کلیه راههاى کاروان‏رو تجارتى را که از این کشورها مى‏گذشتند زیر نظارت بگیرد. اما راههاى کاروان‏رو شمالى از دشت‏هاى کناره‏هاى دریاى سیاه و دریاى خزر مى‏گذشتند و تیمور مى‏پنداشت نمى‏تواند تسلط دائم خود را بر این راه‏ها استوار گرداند، برآن شد این راهها را ببندد و بنابراین شهرهاى مهمى که در سر این راه‏ها قرار داشتند ویران کرد- این شهرها همانا اورگنج، سراى برکه، هشتر خان، آزو و غیره بودند.

تیمور کوشش داشت تا به حساب غارت و ویرانى شهرهاى کشورهاى دیگر، سطح اقتصاد ماور النهر را بالا به‏برد، و به همین منظور، تأسیسات آبیارى گسترده‏اى را در این منطقه بنیان نهاد، هزاران صنعتکار را از شهرهاى تصرف شده به اینجا کوچاند، ساختمانهاى نوین و آراسته‏اى را در شهرهاى این ناحیه بنا کرد، سمرقند را که به زادگاهش نزدیک بود پایتخت قرار داد و نسبت به زیبا کردن و آبادى آن همت گماشت.

دوران تصرف و اشغال ایران به وسیله ارتش تیمور از سال ۱۳۸۱ آغاز شد و به سال ۱۳۹۳ پایان یافت. تیمور به سال ۱۳۸۱ هرات را تصرف کرد و به دنبال آن دودمان کورت‏ها را از میان برد؛ سبزوار به سال ۱۳۸۱ به دست تیمور افتاد و حکومت سربداران در آنجا نابود گردید. قیام تازه سربداران که به سال ۱۳۸۳ در سبزوار درگرفت با بیرحمى بسیار به وسیله تیمور سرکوب شد: فرمان داد ۲ هزار تن از شورشیان را زنده لاى دیوار گذاشتند و روى آنها را دیوار ساختند. پس از اشغال اصفهان به وسیله ارتش تیمور قیامى زیر رهبرى جوان آهنگرى در آن شهر درگرفت، ضمن این شورش محصلان مالیاتى تیمور به وسیله شورشیان کشته شدند. ارتش تیمور ضمن سرکوبى این قیام فرمان داد تا از سرهاى کشتگان شهرى (گویا در حدود ۷۰ هزار بودند) برجها ساختند. به سال ۱۳۹۲ تیمور جنبش مردمى را در گرگان سرکوب کرد و حکومت سیدها را در مازندران درهم کوبید.

بارى تیمور در ایران نه‏تنها مانند متجاوز بیگانه، بلکه به عنوان سرکوب‏کننده‏

خونین جنبش‏هاى مردمى وارد عمل گردید. بنابراین، قسمتى از فئودالها به‏ویژه اشراف کوچ‏نشین مغول، ترک، که در ایران از عهده سرکوبى جنبش‏هاى مردمى با زور برنمى‏آمدند، از او پشتیبانى کردند.

باختر ایران و کشورهاى ماوراء قفقاز نیز به وسیله ارتش تیمور تصرف شد. تبریز به سال ۱۳۸۶، و بغداد دوبار، در سالهاى ۱۳۹۳ و ۱۴۰۱، به دست نیروهاى تیمور افتاد؛ حکومت جلایریها تارومار شد و سلطان آن گریخت. به سال ۱۳۹۳ قلمرو دولت آل مظفر در فارس و کرمان به تصرف تیموریان درآمد. تیمور در زمان زندگیش منطقه باخترى ایران با آذربایجان، ارمنستان و عراق عرب را به پسرش میرانشاه واگذاشت.

پس از مرگ تیمور در قلمرو متصرفاتش ستیز داخلى درگرفت. سلطان احمد جلایرى از مصر بازگشت و با امیر قره یوسف، رهبر یک گروه از اتحادیه عشایر ترکمن «قره قوینلو» (به معنى گوسفند سیاه که تصویر آن روى پرچمشان دیده مى‏شد) متحد شد، گروه عشایر نامبرده در حوضه دریاچه وان سکونت داشتند. سلطان احمد به کمک عشایر قره قوینلو در نزدیکى سردرود ارتش میرانشاه تیمورى را شکست داد، و خود میرانشاه به سال ۱۴۰۸ کشته شد. اما پس از این پیروزى بر سر تقسیم زمین‏هاى تصرف شده میان متحدان اختلاف روى داد و به سال ۱۴۱۰ در نزدیکى تبریز نبردى میان آنها درگرفت. قره یوسف که پیروز شد، فرمان داد سلطان احمد را خفه کردند. بنابراین در قلمرو حکومت جلایریان، دولت قره قوینلو زمامدار شد (۱۴۱۰- ۱۴۶۸)، این قلمرو شامل آذربایجان، ارمنستان، کردستان، عراق عرب بود، قره قوینلوها تبریز را پایتخت قرار دادند. پادشاهان قره قوینلو- قره یوسف (۱۴۱۰- ۱۴۲۰) و اسکندر (۱۴۲۰- ۱۴۳۷) سرگرم نبردهاى پیوسته با تیموریان شدند.

دشمن دیگر قره قوینلو و متحد تیموریان گروه دیگرى از اتحادیه عشایر ترکمن به نام آق قوینلو (به معنى گوسفند سفید که تصویر آن روى پرچشمان دیده مى‏شد) که عشیره بایندر در رأس آن قرار داشت، بود. هردو گروه اتحادیه عشایرى- قره قوینلو و آق قوینلو- در حدود سالهاى ۱۳۷۵- ۱۳۸۰ تشکیل شدند، اینها از عشایر کوچ‏نشین غز بودند که با هجوم مغولها در سده ۱۳ به سوى غرب رانده شدند. قلمرو آق قوینلو در قسمت علیاى رودخانه دجله و دیاربکر بود.

باقى مناطق ایران به اضافه آسیاى میانه در نیمه اول سده ۱۵ در قلمرو تیموریان باقى ماند. پسر و جانشین تیمور به نام سلطان شاهرخ (۱۴۰۵- ۱۴۴۷) پایتختش را از سمرقند به هرات منتقل کرد، و ماور النهر را به عنوان تیول به پسرش الغ بیک واگذاشت (۱۴۰۹- ۱۴۴۹)؛ شاهرخ خودش بدون واسطه فرمانروائى خراسان را مى‏گرداند و استانهاى دیگر ایران را میان شاهزادگان تیمورى به عنوان تیول تقسیم کرد. او از تصرف‏

زمین‏هاى تازه چشم پوشید، و در حالیکه از یک‏پارچگى رهبرى نظامى برخوردار نبود، اغلب به سرکوبى فئودالهاى شورشى مى‏پرداخت، این شورشها گاهگاهى به وسیله خود شاهزادگان تیمورى برانگیخته مى‏شدند. شاهرخ به دستگاه دیوانسالارى کشورى ایرانى و روحانیان مسلمان متکى بود. او تقریبا روش سیاست داخلى غازان خان را دنبال کرد- درحالیکه میزان مشخص و دقیقى براى مالیات‏ها تعیین کرد، تا اندازه‏اى وضع دهقانان را بهبود بخشید، اما اینکار نمى‏توانست بحران عمیق اجتماعى ایران را از میان به‏برد.

شاهرخ پس از یک رشته جنگهائى موفق شد قره قوینلو را به سختى شکست دهد؛ جهانشاه قره قوینلو (۱۴۳۷- ۱۴۶۷) خود را تابع تیموریان خواند. اما پس از مرگ شاهرخ، جهانشاه اعلام استقلال کرد و خود را سلطان شناساند. او در فاصله سالهاى ۱۴۵۳ و ۱۴۵۷، از ستیز داخلى دولت تیمورى بهره برد، و کلیه ایران باخترى را به تصرف درآورد و به سال ۱۴۵۸ خراسان را گرفت و هرات را اشغال کرد، اما همینکه خبر شورش پسرش حسنعلى را در آذربایجان شنید، ناگزیر شد با سلطان ابو سعید سلطان تیموریان پیمان صلح ببندد، او ضمن این پیمان از خراسان چشم پوشید، اما عراق عرب، فارس و کرمان را براى خود نگاهداشت، زمینهائى که در خاور دشت کویر- خراسان، گرگان و سیستان قرار داشتند زیر تسلط تیموریان باقى ماند.

 ============

نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز

نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى‏

تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م‏

موضوع: تاریخ عمومى‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: ۱

ناشر: انتشارات پویش‏

http://www.vatanfa.com/?s=ایران-در-زمان-چیرگى-تیمور-و-تیموریان‏