جنبش سربداران‏

جنبش سربداران‏

در میان قیامهاى مردمى جنبش سربداران از همه مهمتر بود. در سالهاى ۳۰ سده ۱۴، شیخ خلیفه که درویش و شیعه بود ایدئولوگ این جنبش به‏شمار مى‏رفت، او تبلیغ خود را به شکل اندرزهاى صوفیانه با پندار «صلح‏خواهانه» در سبزوار، در بخش بیهق خراسان آغاز کرد. او به دست یکى از آدم‏کشان مأمور از سوى فقیهان سنى به سال ۱۳۳۵، ترور شد، اما شاگردش، شیخ حسن جورى دنباله تبلیغات او را گرفت،

پیروانش را به نام فرقه درویشى حسنى سازمان داد. هرکس که به فرقه او مى‏پیوست سوگند یاد مى‏کرد و ناچار بود خود را مسلح کند و به دعوت شیخ آماده نبرد مسلحانه گردد، بیشتر از پیروان و مریدانش پیشه‏وران و صنعتگران بودند و خود او هم از میان پیشه‏وران بپا خاسته بود، اما شماره بى‏شمارى از روستائیان هم به این فرقه وارد شدند. شیخ حسن جورى در شهرهاى خراسان گردش مى‏کرد و زیر پوشش درویشى مردم را به قیام علیه دستگاه حاکم برمى‏انگیخت.

 

امیر مغول به نام ارغون شاه او را دستگیر کرد و به زندان افکند.

اما خواباندن این جنبش که بگونه توده‏اى آغاز شده بود غیرممکن بود. در ۱۶ مارس ۱۳۳۷ در روستاى باشتین نزدیک سبزوار، جائیکه بیشتر ساکنان آن از مریدان شیخ حسن جورى به‏شمار مى‏آمدند، دهقانان چند تن از مأموران مغول را که به خانه‏شان وارد شده و از آنها «شراب و زن» مى‏خواستند، کشتند. دهقانان در یکى از گردهم‏آئى‏هایشان گفتند: «این مردمى که بر ما چیره‏اند، فراوان زور مى‏گویند. اگر خداوند تبارک و تعالى به ما کمک کند ما ظلم را از میان مى‏بریم و ظالم را نابود مى‏کنیم و اگر چنین نشد بگذار سرهایمان به دار رود (به این انگیزه آنها را سربداران مى‏گویند). اما زور و بیداد را تاب نخواهم آورد». پسر مالک محلى عبد الرزاق جانب دهقانان را گرفت و توده دلیران جوان‏

که خود را چیزى کمتر از رستم پهلوان نمى‏دانستند، او را به رهبرى خود برگزیدند.

قیام بزودى اوج گرفت؛ در این قیام گذشته از دهقانان و پیشه‏وران، خرده‏مالکان نیز شرکت داشتند. دیرى نپائید سربداران شهر سبزوار را به تصرف درآوردند و آنجا را مرکز حکومت خود قرار دادند (۱۳۳۷- ۱۳۸۱). در همان سالهاى نخست قیام، سربداران یک رشته شکست‏هائى به چریک‏هاى اشراف مغول- ترک وارد آوردند، و سرتاسر باختر خراسان را با شهرهاى نیشابور، طوس به قلمرو خود افزودند.

آخرین ایلخان مغول به نام توگا تیمور خان که به گرگان مهاجرت کرده بود، رهبر سربداران را گویا براى بستن پیمان به عشیره‏اش دعوت کرد، منظورش آن بود که او را هنگام مهمانى پس از مستى دستگیر کند. امیر سربداران که کرابى نام داشت با ۳۰۰ مرد جنگى (بنابر برخى از اسناد با ۱۰۰۰ تن) به اردوگاه ایلخان وارد شد. سربداران که از نیرنگ ایلخان آگاه شدند تصمیم گرفتند بر او پیش‏دستى کنند. در این مهمانى کرابى ایلخان را کشت، افراد سربداران به مغولان حاضر تاختند قسمتى از آنها را کشتند و بقیه از زور هراس فرار را بر قرار برتر شمردند.

این رویداد در ۱۳ دسامبر ۱۳۵۳ پیش آمد، در این هنگام گرگان به قلمرو سربداران ملحق شد. در دستگاه حکومت سربداران پیکار داخلى بین میانه‏روان که به خرده‏مالکان ایرانى اتکا داشتند، و افراطیون که هواخواه دوآتشه درویشان فرقه حسنى بودند آغاز شد، گروه اخیر نمایندگان پیشه‏وران و تا اندازه‏اى دهقانان بینوا بودند. اینان را شیخ حسن جورى که به وسیله سربداران از زندان آزاد شده بود، رهبرى مى‏کرد. او از پندار برابرى اجتماعى دفاع مى‏کرد. در جریان این پیکارها فرمانروایان سربداران اغلب عوض مى‏شدند (در ظرف ۴۴ سال ۱۲ امیر عوض شدند). اگرچه غالبا امیران، وابسته به جناح میانه‏رو بودند، اما زیر فشار افراطیون گاهگاهى ناچار به پیروى از گرایشهاى افراطى مى‏شدند.

در زمان حکومت سربداران دهقانان فقط ۱۵/ ۳ محصول جمع‏آورى شده را به عنوان مالیات به دولت مى‏پرداختند و اضافه بر این مبلغ، دینارى از آنها به عنوان مالیات گرفته نمى‏شد. فرمانروا، مقربان، نوکران (منظور مستخدمان نظامى است) همه یک‏جور لباس مى‏پوشیدند و جامه‏هاى آنها شامل پارچه‏هائى از پشم گوسفند یا شتر بود. در خانه فرمانروا هرروز گردهم‏آئى‏اى تشکیل مى‏شد که حاضران غذا مى‏خوردند، در این اجتماع هرکس اعم از ثروتمند و بینوا مى‏توانست شرکت کند و غذا بخورد. چریک‏ها معمولا از میان دهقانان برگزیده مى‏شدند، شماره آنها در آغاز ۱۲ هزار تن، بعدها ۱۸ هزار تن و سرانجام ۲۲ هزار تن مرد رزمنده بود، همه اینها از دولت حقوق جنسى مى‏گرفتند. رزمندگان سربداران به عنوان دلیرترین پیکارجویان نامدار شدند.

در سالهاى ۶۰ سده ۱۴، پیکار داخلى دو دسته از سربداران به نبرد مسلحانه کشانده شد. آخرین فرمانرواى سربداران على مؤید، قیام‏کنندگان شیخى را درهم کوبید، رهبر درویشان به نام عزیز و ۷۰ تن از سران پیروانش را کشت. اما حکومت خود على مؤید بناتوانى گرائید و گرگان و نیشابور را از دست داد.

==================

نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز

نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى‏

تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م‏

موضوع: تاریخ عمومى‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: ۱

ناشر: انتشارات پویش‏

http://www.vatanfa.com/?s=جنبش-سربداران‏