سیستم مالیاتى ایلخانان
- 926 بازدید
- 22 مارس 2012
- ایران باستان
سیستم مالیاتى ایلخانان
یکى از انگیزههاى سقوط اقتصادى ایران در سده ۱۳ سیاست مالیاتى استیلاگران مغول بود. در قشر بالائى استیلاگران مغول و اشراف محلى که از آنها فرمانبردارى مىکردند، دو خطمشى وجود داشت. طرفداران خطمشى نخستین که بیشترشان وابسته به اشراف کوچنشین مغول- ترک بودند، کوشش داشتند رعیتها را با روش غارتگرانه نامحدودى استثمار کنند
– رعیتها عبارت از دهقانان و قشرهاى پائین شهرى بودند که آنها را با تحمیل مالیاتهاى سنگینى به ستوه آوردند. هواخواهان خطمشى دوم که بیشترشان وابسته به اشراف محلى بلندپایه ایرانى بودند، عقیده داشتند که بازسازى خرابیهاى حاصل از استیلاى مغول براى پیشرفت اقتصاد کشور ضرورى است، اینها برآن بودند که میزان مالیاتها و تکالیف دهقانان و شهرنشینان بایستى بگونهاى ثابت تعیین مىگردید و از تحمیل باج و خراجهاى
سنگینى که افلاس و ورشکستگى آنها را فراهم مىآورد، خوددارى مىشد، در دولت ایلخانان تا پیش از سال ۹۰ سده ۱۳ خطمشى نخستین دنبال مىگردید.
مغولان به موازات مالیاتهاى پیشین، مالیاتهاى تازهایرا وضع کردند. در بسیارى از استانها مانند پیش مالیات ارضى یعنى خراج را مىگرفتند (معمولا جنسى بود). در برخى دیگر روش مالیاتبندى مغولى یعنى کوپچور و در چند استان از قبیل فارس هردو روش انجام مىگرفت. کوپچور را معمولا از کوچنشینان مىگرفتند و آن چندان سنگین نبود- این مالیات برحسب شماره دامها تعیین گردید، بازاى هر صد راس دام بایستى یک رأس به عنوان مالیات به دولت پرداخت مىگردید. اما کوپچور از رعیتهاى دهقان به شکل مالیات سرانه افراد (نه دامها) نقدا و به ازاء هر مرد دریافت مىگردید، وضع دریافت اینگونه مالیات اغلب تغییر مىکرد و بیشتر اوقات مأموران وصول از این راه اخاذىهاى فراوان از رعیت مىکردند. علاوه بر این کوپچور از کلیه رعایا صرفنظر از ایمان دینىشان وصول مىشد (پیش از استیلاى مغولان مالیات سرانه- جزیه- فقط از نامسلمانان اخذ مىگردید.
مسلمانان از پرداخت آن معاف بودند).
علاوه بر کوپچور و خراج دو نوع مالیات دیگر گرفته مىشد: مالیات فوقالعادهاى که معمولا جنسى بود به عنوان تدارک ارتش، و مالیات دیگرى براى هزینه سفر و تأمین زیست مأموران و مالیات باغها و غیره اخذ مىگردید. بیگارى دهقانان براى ساختن تأسیسات آبیارى، ساختن دژها، کاخها و ساختمانهاى دولتى توانفرسا بود. باوجوداین سنگینترین وظایف، منزل دادن و پذیرائى مأموران دولت بود. دهقانان و شهرنشینان ناچار بودند، مأموران حکومت از امیر گرفته تا پیک و مأموران کشورى با نوکرانشان را در خانههایشان پذیرائى کنند، این مهمانان زورکى همیشه با زورگوئى صاحبان خانه را به ستوه مىآوردند. رشید الدین مىنویسد که بسیارى از رعیتها عمدا خانههایشان را نیمه ویرانه نگاه مىداشتند تا از منزل دادن به مأموران خوددارى کنند. نگاهدارى اسبهاى پیکها و مأموران سوار سنگینترین وظیفه دهقانان بود. بگونهاى که رشید الدین یاد میکند، مالیات بندى روى پیشهوران و بازرگانان به اینگونه بود که ۱۰% ارزش کالاهاى عمدهفروشى و خردهفروشى مورد معامله به دولت تعلق مىگرفت. رعیتها ناچار بودند فراوردههائى را که به معرض فروش مىرساندند بسیار ارزانتر از بهاى واقعى بازار به دولت یا فئودالهاى محلى بهفروشند.
یکى از تحمیلات سنگینى که بر دوش رعیت سنگینى مىکرد سیستم پرداخت پول از سوى خزانه دولت به مستخدمان یا مأموران دولت بود، اینگونه که دولت به جاى پرداخت مستقیم حقوق، پاداش و غیره مستخدمان از خزانه، این پرداختىها را به خزانههاى محلى
حواله (برات) مىداد، بیگمان این مبلغها به حساب مالیات رعایا پرداخت مىشد. چهبسا اتفاق مىافتاد که مأموران مالى محلى، مالیاتهاى جمعآورى شده را قبلا حیفومیل کرده بودند و ناگزیر براى این پرداختها چندبار با زور از رعایا پول جمعآورى مىکردند.
بار سنگین این روش مالیاتگیرى و تحمیل بیگارى که تا پیش از سده ۱۳ رواج داشت بر دوش دهقانان بود، دهقانانى که هستونیست خود را در اثر تعدى مأموران مالیاتگیرى یا اجارهکاران از دست مىدادند. این اجارهکاران معمولا فئودالها یا ایغورهاى مغول بودند. در بسیارى از استانها دهقانان ناچار پیش از ۸۰% محصولشان را به دولت یا فئودالها تسلیم مىکردند و اینگونه آنها به کلى از هستى ساقط مىشدند. جمعآورى مالیات با کتک و زور محصلان مالیاتى همراه بود. این چگونگىها به فرار دستهجمعى دهقانان از روى زمین انجامید. بنا بگفته رشید الدین گاهگاهى که مأموران براى جمعآورى مالیات به روستائى وارد مىشدند حتى یک تن روستائى را نمىیافتند- ساکنان همه در بیابانها، جنگلها و کوهها پنهان مىشدند. مغولان بیشتر مالیاتها را برحسب زمینهاى زراعتىاى که دهقانان روى آنها به کار سرگرم بودند برآورد مىکردند و به نیروى کار توجهى نداشتند.
این روش ظاهرا باعث کاهش سخت نیروى کار و افراد مالیاتدهنده در روستا گردید.
این استثمار بیرحمانه انگیزه قیامهاى مردمى گردید- به سال ۱۲۶۵ در فارس و به سال ۱۲۹۱ در لرستان قیامهائى درگرفت. در سالهاى ۸۰- ۹۰ سده ۱۳ جنبشهاى شورشى عمومى آغاز شد. دستههائى چریکى شامل دهقانان فرارى، بردگان، کوچنشینان فقیرى که حتى در میان آنها مغول هم بودند، تشکیل گردید، اینان که در دربندهاى کوهستانها، جنگلها و بیابانها پنهان شده بودند به مراکز و قرارگاههاى امیران حمله کردند.
================
نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز
نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى
تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م
موضوع: تاریخ عمومى
زبان: فارسى
تعداد جلد: ۱
ناشر: انتشارات پویش