پیشرفت اقتصادى ایران در سده دهم

تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز       ۲۰۴     پیشرفت اقتصادى ایران ….. ص : ۲۰۴

پیشرفت اقتصادى ایران‏

پیشرفت اقتصادى ایران در سده دهم به سقوط فرمانروائى خلفاى عرب و احیاى حکومت‏هاى ایرانى کمک کرد: مالیاتهائى که هم‏اکنون از رعایاى ایرانى جمع‏آورى مى‏شدند دیگر از کشور خارج نمى‏گردیدند و در داخل ایران خرج مى‏شدند. علاوه‏بر این ایران مدتى از هجوم تاراجگرانه بیگانگان مصون مانده بود و جنگهاى داخلى سده ۱۰ هم به مقیاس وسیعى گسترده نشد و ویرانى چندانى براى کشور به بار نیاورد، براساس مدارکى که از جغرافى‏دانان سده‏هاى نهم- دهم به دست آمده مى‏توان نتیجه گرفت که پیش از آغاز قرن یازدهم در ایران نیروهاى تولیدى رویهم‏رفته افزایش یافته‏اند. نواخت این افزایش به مدت کمى در زمان تسلط سلجوقیان قطع شد. در خراسان هم به انگیزه تاخت‏وتاز غزهاى بلخ در نیمه سده ۱۲ این پیشرفت متوقف گردید و سپس تا آغاز سده ۱۳ به روند خود ادامه داد.

در سده‏هاى نهم- دهم کارهاى آبیارى مهمى انجام گرفت، از هر ۴ نوع طریقه آبیارى (آبیارى دستى، آبیارى از طریق کانال رودخانه‏ها، حفر کاریزها و چاههاى قنات)، و ساختمان سدها بهره‏بردارى مى‏شد. براى جلوگیرى از ورود شن‏هاى روان صحراها به داخل مزارع و مساکن در سیستان، دیواره‏ها و خاکریزهاى ویژه‏اى بنا گردید. زراعت گیاهانى از قبیل برنج، پنبه، تاک، نخل، گیاهان رنگى و پرورش انواع نوین آنها سخت رواج یافت؛ در پایان سده نهم و دهم پرورش نهالهاى مرکبات در جنوب ایران و سپس در کناره‏هاى دریاى خزر عملى گردید.

جغرافى‏دانان سده دهم درباره گسترش فراوان تولیدات صنعتى و پیشرفت تکنیک صنایع چیزهائى نوشته‏اند. بافندگى در میان صنایع دیگر از اهمیت ویژه‏اى برخوردار بود.

پارچه‏هاى کتان کازرون شهرت فراوان داشتند؛ پارچه‏هاى کازرونى که به مهر محل ممهور مى‏شدند، در تمام بازارهاى آسیاى میانه و مصر بدون بازرسى و زیرورو کردن بزودى به فروش مى‏رسیدند. پارچه‏هاى پنبه‏اى از هرنوع،- خش و ظریف- در اصفهان، رى، همدان، قزوین، قم، نیشابور تولید مى‏شدند. در ایران رفته‏رفته پنبه‏بافى جاى کتان‏بافى را گرفت. پارچه‏هاى پشمى در رى، قزوین، دامغان، اصفهان، شیراز تولید مى‏گردیدند.

پارچه‏هاى ابریشمى با تارهاى طلا و نقره در شوشتر، شیراز، فسا، اصفهان، رى بافته مى‏شدند. قالیهاى پشمى و ابریشمین بسیارى از شهرها از قبیل شیراز و غیره شهرت فراوانى داشتند. کارگاههاى کوزه‏گرى و سفال‏سازى بسیار پیشرفته‏اى در ایران وجود داشتند- مصنوعات گلى و ظروف بدل چینى و کاشى‏هاى بسیار ظریف که از لعاب‏هاى عالى پوشیده مى‏شدند در ایران تولید مى‏گردیدند؛ عالیترین فراورده‏هاى سفالى در رى، کاشان و اصفهان به عمل مى‏آمد. آهن آب‏دیده ابهر شهرت فراوان داشت، فراورده‏هاى آهنى از شیراز و

محصولات چرمى از همدان، فراورده‏هاى چوبى از نهاوند، قم و رى به دست مى‏آمد. از شیراز و شهرهاى دیگر فارس عطر گل روغنى و اسانس‏هاى دیگر و همچنین محصولات داروئى صادر مى‏شدند؛ عطرهاى گل روغنى فارس که پس از انجام عمل تقطیر تکامل یافته بود، در قرن دهم حتى به چین صادر مى‏شد.

از راه‏هاى کاروان‏رو و خطوط آبى غلات، پنبه، کتان و روغن کنجد، نیشکر، شکر، میوه‏هاى خشک‏شده، شراب، ابریشم خام، گیاهان رنگى (زعفران، روناس، نیل هندى و غیره) صادر مى‏شدند؛ شتر و اسب بیشتر به هندوستان صادر مى‏گردید. شهرهاى مهم و پرجمعیت ایران که مراکز صنعت نیز به شمار مى‏آمدند و راههاى مهم کاروان‏رو از آنها مى‏گذشتند، رى، نیشابور، اصفهان و شیراز بودند، شهرهاى همدان، قزوین، قم، کاشان طوس و بلخ کم‏اهمیت‏تر به شمار مى‏آمدند. مهمترین شهرهاى کناره دریاى خزر، آمل و سارى بودند، از این بنادر کالاهاى تجارتى از ماوراء قفقاز خزر، کناره ولگا، روسیه و خوارزم وارد و کالاهاى صادراتى به خارج فرستاده مى‏شدند، بنادر خلیج فارس از قبیل بصره، هرمزد با بنادر عربستان، مصر، افریقاى غربى هندوستان و چین ارتباط تجارتى داشتند.

شرکت‏هاى تجارتى براى دادوستد در این بنادر تأسیس شدند.

تجارت برده نقش مهمى را ضمن دادوستد ایفا مى‏کرد. وارد کردن برده در شمال از دشت‏هاى ترکستان و اروپاى شرقى و در جنوب از راه دریا، سواحل افریقاى غربى انجام مى‏گرفت.

ضمن سده‏هاى نهم- دهم در ایران و آسیاى میانه، روند تأسیس شهرهاى بزرگ با پیشرفت فئودالیسم هم‏آهنگى داشت. پدیده ظاهرى این روند ازبین رفتن قسمتى از شهرهاى قدیمى بود (به فارسى شهرستان و به عربى مدینه)، مراکز اقتصاد و زندگى اجتماعى مردم از دژها و خانه‏هاى فئودالى اشراف به شهرها که مراکز صنعت و تجارت بودند منتقل گردیدند.

در شهرها صنعتگران یا پیشه‏وران آزاد کورپوراسیونهائى از نوع «اصناف» تشکیل دادند، هریک از این اصناف به «شاگردان»، «خلیفه‏ها» و «استادکاران» تقسیم مى‏شدند.

معمولا استادان یک رشته از صنعت در یک محله زندگى مى‏کردند، کارگاههایشان هم نزدیک خانه‏هایشان قرار داشت، در این کارگاهها فراورده‏هاى تولید شده به فروش مى‏رسیدند و نقش دکانها را هم ایفا مى‏کردند. در کنار این تولیدکنندگان کوچک در شهرها کارگاههاى بزرگى هم وجود داشتند، اینها معمولا کارگاههاى بافندگى بودند و بیشترشان به دولت یا فئودالها تعلق داشتند. مثلا خانواده فئودال عرب به نام راسیبى که مالک دورالراسیبى در خوزستان بود، ۸۰ دستگاه از این کارگاهها را مالک بود، این کارگاهها مخمل و پارچه‏هاى‏

ابریشمى تولید مى‏کردند؛ ضمنا معلوم شده است که در این کارگاهها همراه مزدوران کار گاههاى صنعتى، بردگان هم کار مى‏کردند.

معمولا بازار مرکزى شهر در چهارراه‏هاى مهم قرار داشت و روى آن با سقف گنبدى پوشانده شده بود. پیرامون بازار و در کنار خیابانهاى مهم متصل به آن کاروانسراهائى وجود داشت که به عنوان مسافرخانه براى زیستن بازرگانان نورسیده شهرهاى دیگر به کار مى‏رفت، در این کاروانسراها انبارهاى کالا و تجارتخانه‏هاى عمده‏فروشى نیز وجود داشت. بنا بگفته ناصر خسرو در نیمه سده یازدهم در اصفهان فقط در یک خیابان بزرگ ۵۰ کاروانسرا وجود داشت.

نقش عمده را در شهرهاى ایران فئودالهاى مهم محلى ایفا مى‏کردند، اینان در اوائل قرون وسطى در دژهایشان که در املاکشان قرار داشت زندگى مى‏کردند، اما هم‏اکنون بیشترشان در شهرها مسکن گزیدند. اینان دیگر مستقیما بر روستاهاى املاکشان تسلط نداشتند، فقط درآمد فئودالى آنها از راه اجاره گرفتن از دهقانان تأمین مى‏شد. بسیارى از این فئودالها با شرکت‏هاى بزرگ تجارتى وابستگى داشتند و قسمتى از درآمد فئودالى‏شان را در شرکت‏هاى بزرگ عمده‏فروشى سرمایه‏گذارى مى‏کردند و سود سهام خود را از آنها مى‏گرفتند. در سایه نزدیکى و همکارى مشترک فئودالها با بازرگانان بزرگ، در اینجا برخلاف اروپاى غربى قرون وسطى، بازرگانان در برابر فئودالها قرار نگرفتند و میانشان تضادى پدید نیامد که باهم به پیکار برخیزند، برعکس این دو طبقه براى کوبیدن جنبش- هاى بینوایان شهرى دست به دست هم دادند و در یک صف قرار گرفتند. از این گروه‏بندى نیروهاى اجتماعى چنین برمى‏آید که در شهرهاى فئودالى ایران و کشورهاى هم‏جوار تمرکز ادارى استوارى وجود نداشته است؛ محله‏هاى جداگانه و کورپوراسیون‏هاى صنفى از خود مختاریهاى محدودى برخوردار بوده‏اند. بازرگانان و روحانیان هرکدام براى خود رهبرى برمى‏گزیدند، این رهبران تابع رؤساى شهرى بودند. بنابراین اصناف صنعتکار در اینجا بارها ضعیف‏تر از همکارانشان در اروپاى غربى بودند؛ در اینجا اینان نمى‏توانستند انحصار صنفى به دست آورند و حق نداشتند به میل خود بهاى فراورده‏هایشان را تعیین کنند و بازار فروش کالاهایشان را به دست گیرند. هنگامیکه در شهر غزنه نانوایان کوشیدند تا خودشان بهاى نان را تعیین کنند سلطان محمود غزنوى (۹۹۸- ۱۰۳۰) دستور داد ارشد صنف نانوا را احضار و زیر پاى فیل بیندازند. رئیس شهر، قاضى (داور روحانى و رئیس صنف روحانیان)، امام مسجد جامع، محتسب (مأمور نظارت آداب و زندگى عمومى و بازارها)، نقیب (رئیس قشر سیدها)، عسس (رئیس شبگردان) و دیگران از میان اشراف محلى برگزیده مى‏شدند.

همراه با بزرگ شدن شهرها، تضاد اجتماعى رو به افزایش نهاد. در شهرها شماره بى‏شمارى از افراد «خارج از طبقه» که از میان دهقانان ورشکسته بیرون آمده بودند، پیدا شدند؛ صنف گدایان پدید آمد. بینوایان شهرى عناصر ناراحت و آشفته‏اى بودند، اینان بیشتر اوقات، نقش فعالى را در قیامهاى شهرى ایفا مى‏کردند.

پیکارهاى داخلى شهرها زیر پوشش پندارهاى گوناگون مذهبى اسلام روى مى‏داد، معمولا این پیکارها میان دو فرقه سنى یعنى شافعى و حنفى و حتى میان سنى و شیعه به‏وقوع مى‏پیوست. گاهگاهى این پیکارها سخت‏تر مى‏شدند و شکل جنگ داخلى را بخود مى‏گرفتند.

در باختر ایران سنیان شافعى نمایندگان فئودالها و بازرگانان عمده بودند. شیعیان هم غالبا از میان بینوایان شهرى و دهقانان روستاهاى حومه برمى‏خاستند؛ سنى‏هاى حنفى در شهرهاى غرب ایران، ظاهرا نمایندگان قشر متوسط شهرى بودند. جغرافى‏نویس عرب به نام یاقوت درباره جنگ داخلى شهر رى که به سال ۱۱۸۶ درگرفت، مى‏نویسد که شیعیان شامل تقریبا همه بخش‏هاى روستائى و نیمى از مردم شهرى بودند؛ در شهرهاى دیگر شماره حنفى‏ها برترى داشت. در آغاز حنفى‏ها و شافعى‏ها به‏هم پیوستند و شیعه‏ها را در هم شکستند، اما پس از آن خودشان باهم به پیکار برخاستند. در اینجا شافعى‏ها با وجود اینکه شماره‏شان کمتر بود بر حنفى‏ها پیروز شدند، اما ظاهرا آنان به نیروهاى مسلح فئودال‏ها متکى بودند. ضمن این جنگ که در رى درگرفت در حدود یکصد هزار ساکنان شهرى و روستائى کشته شدند، این پیکارها در تهران، نیشابور (۱۱۶۱) و شهرهاى دیگر هم رویداد.

جنگ داخلى که به سال ۱۱۶۵ در اصفهان روى داد انگیزه کشتار بسیارى از مردم و آتش- سوزى و ویرانى محله‏هاى مسکونى شد.

 ==============

نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز

نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى‏

تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م‏

موضوع: تاریخ عمومى‏

زبان: فارسى‏

تعداد جلد: ۱

ناشر: انتشارات پویش‏

http://www.vatanfa.com/?s=پیشرفت-اقتصادى-ایران-در-سده-دهم