روابط اجتماعى در ایران ضمن سده هاى هشتم- نهم میلادى
- 1,132 بازدید
- 18 مارس 2012
- ایران باستان
روابط اجتماعى در ایران ضمن سدههاى هشتم- نهم میلادى
در زمان عباسیان شکل مالکیت فئودالى زمین رو به پیشرفت بود. زمینهاى دولتىاى وجود داشتند که روى آنها دهقانان بهطور ثابت کار مىکردند، این دهقانان به عنوان مستأجران موروثى زمین بهشمار مىآمدند و مورد استثمار مستقیم دولت از طریق مأموران مالى یا اجارهکاران قرار مىگرفتند، مالیات و درآمد فئودالى این زمینها با آنچه که کارل مارکس «۱» گفته است، تطابق داشت.
همچنین زمینهائى متعلق به شخص خلیفه و خانوادهاش بودند. املاک کاملا خصوصى و شخصى به نام «ملک یا ملک» بیشتر در فارس، خراسان و بعضى استانهاى دیگر وجود داشتند. خرید و فروش ملک آزاد بود و حتى پس از مرگ مالک به وارثانش تعلق مىگرفت. دولت قطعات نسبتا کوچک زمین را با دهقانانى که روى آنها کار مىکردند، به لشکریان عرب مىسپرد به شرط آنکه به خدمت لشکریشان ادامه دهند؛ مثلا در اواسط سده هفتم اینگونه زمینها در روستاهاى قزوین
به ۵۰۰ رزمنده واگذار شد که در قرن دهم این زمینها ملک نوادگانشان بهشمار مىرفتند.
ضمنا شکل دیگر مالکیت مشروط پدید آمد، آنرا اقطاع نام مىبردند. در اول اینگونه زمینها به عنوان پاداش و مواجب به مستخدمان حکومت واگذار مىگردید، مالکان منصوب اقطاع حق داشتند از درآمدهاى این املاک که بایستى به دولت پرداخت مىگردید از جمله خراج یا جزیه، بهره ببرند اندازه هر ملک بسته به موقعیت مالک منصوب، از یک روستا تا یک بخش مىرسید، بعدها عوارض و مالیاتهاى دولتى که بایستى دهقانان مىپرداختند، به درآمد فئودالى مالکان این نوع املاک اضافه گردید، رفتهرفته املاک اقطاع که تقریبا بگونه موقت و فقط به منظور بهرهبردارى از درآمدهاى آن به مستخدمان واگذار مىگردید، عملا به مالکیت قطعىشان درآمد. اقطاع یا هنگام عزیمت به ماموریت یا بگونه مادام العمر به مأموران واگذار مىگردید. اما چون رسم بر آن بود که مأموران حکومت بگونه موروثى در محلى مأموریت محوله را انجام مىدادند. بنابراین مالکیت اقطاع هم نسل به نسل منتقل مىشد و بگونه موروثى درمىآمد. ضمنا املاکى که غیرقابل تفکیک و فروش بودند براى استفاده بنگاههاى مذهبى و نیکوکارى به نام «وقف» بهوجود آمدند.
روند پیشرفت مالکیت خصوصى فئودالى مناطق گوناگون کشور در زمان عباسیان ادامه داشت، مثلا خانواده عرب راسیبى مالک یک بخش در خوزستان به نام دورالراسیبى بودند. خانواده دولافیدها (ایجلى) مالک بخش کرج، و دژها و شکارگاههائى نزدیک اصفهان بودند. مصادره املاک بزرگ سردار بصیر نزدیک اصفهان در زمان خلیفه المتوکل بهانهاى براى توطئه جنگى علیه خلیفه، به دست مخالفان داد که سرانجام به کشته شدن المتوکل به دست مخالفانش به سال ۸۶۱ گرائید. بنا به گفته استخرى تنها در فارس گویا ۵ هزار دژ متعلق به دهگانها بود.
روى املاک خصوصى تمام بخشها، معمولا سیستم اقتصاد اربابى رواج نداشت و از اینرو بیگارى و کار اجبارى رایج نبود. بهره فئودالى این املاک به شکل اجاره، جنسى یا نقدى دریافت مىشد. در بعضى بخشها مالکیت بزرگ فئودالى، با خردهمالکى دهقانان توأم بود. دهقانانى که روى زمینهاى دولتى، خصوصى یا وقفى کار مىکردند از لحاظ حقوقى آزاد شناخته مىشدند، اما عملا در چارچوب محدودیت فئودالى گرفتار بودند ولى به زمین وابستگى نداشتند. در بعضى جاها مثلا در خراسان خردهمالکهائى وجود داشتند که زمینهایشان از املاک بزرگ جدا و عملا آزاد بودند.
خراج از زمینهاى دولتى و زکات از زمینهائیکه ملک نامیده مىشدند، دریافت مىگردید؛ از بابت زمینهاى متعلق به خاندان عباسى و زمینهاى وقف، درآمدى به حساب
صندوق دولت واریز نمىشد. مالیاتها و عوارض این زمینها تبدیل به بهره فئودالى به سود مالکان انتصابى گردید؛ زمینىهاى اقطاع هم داراى چنین وضعیتى بودند. وضع دهقانان در نخستین سالهاى حکومت عباسیان بهتر نشد. اینان بایستى مانند پیش مالیات، عوارض و حتى بیگارىها را تاب مىآوردند. درباره وصول خراج، محصلان مالیاتى که معمولا اجارهکاران بودند، مرتکب سوءاستفادههاى کلانى مىشدند، مقدار محصولى که هنوز روى زمین یا درو نشده بود بارها بیشتر از مقدار واقعى برآورد مىگردید تا میزان مالیاتها بالا برود؛ به دهقانان اجازه داده نمىشد قبل از پرداخت مالیات محصولات غله یا میوه خود را جمعآورى کنند و حتى گاهى وصول مالیات به این علت مدتها به تأخیر مىافتاد- و دهقانان براى اینکه محصولشان از بین نرود بایستى به محصلان رشوه مىپرداختند، تا فرصت جمعآورى محصول را پیش از پرداخت مالیات به دست بیاورند، عمل تسلیم مالیات جمعآورى شده به خزانه دولت بهگونه گستردهاى بایستى انجام مىگرفت. اینگونه در آغاز سده دهم مالیات رعیتى استان رى ۷۰۰ هزار دینار بود. محصلان اجارهکار، عوارض و مالیاتهاى غیرقانونى بسیارى، به سود خود از دهقانان دریافت مىکردند.
در جامعههاى فئودالى اولیه ایران، بهطورکلى در زمان خلفا هم، نظامهاى پدر سالارى و بردهدارى در میان کوچنشینان ایرانى و عرب رواج داشت. بهرهکشى از کار بردگان در مورد دامدارى، باغدارى و آباد کردن زمینهاى موات به کار مىرفت. در شهرها در کنار صنعتگران آزاد که جزو اتحادیه اصناف بهشمار مىآمدند، صنعتگرانى بودند که بگونه بردهوار کار مىکردند، اینان ناگزیر بایستى روزانه یک درهم بابت درآمد کارشان به دولت مىپرداختند. خدمتکاران و کلفتهاى خانه بدون استثناء غلام یا کنیز بودند.
================
نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز
نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى
تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م
موضوع: تاریخ عمومى
زبان: فارسى
تعداد جلد: ۱
ناشر: انتشارات پویش