پیکار علیه خلفاى بنى امیه در ایران
- 1,361 بازدید
- 17 مارس 2012
- جشن های ایران
پیکار علیه خلفاى بنى امیه در ایران
پایگاه اجتماعى خلفاى بنى امیه بسیار محدود بود، اینان به تمام اشراف اتکاء نداشتند و فقط با پشتیبانى قسمتى از این اشراف که در سوریه و مصر مقیم بودند، بر سرتاسر قلمرو اسلام فرمان مىراندند. به این علت امویان باعث ناخشنودى قشرهاى گوناگون جامعه مسلمانان گردیدند. علاوه بر این بدویان و دهقانان عرب و غیر عرب که از نتایج روند فئودالى خلفا ناخشنود بودند، بهپا خاستند،
عوامل این جنبش علویان که از احراز مقام خلافت کنار زده شده بودند (اینان از نوادههاى پسرعمو و داماد محبوب محمد یعنى على بودند)، عباسیان (نوادههاى عموى پیغمبر- عباس) و هواخواهانشان که بسیارى از آنها که از همرزمان پیامبر بهشمار مىآمدند، و همچنین دانشمندان ساکن مدینه و مکه، بودند. اینان امویان را متهم مىکردند که از اصول دین اسلام منحرف شده و در حقیقت نظم اسلامى را به یک حکومت اشرافى تبدیل کردهاند. فئودالهاى غیر عرب نیز ناخشنود بودند- دهگانان ایرانى و غیره در زمان بنى امیه از بسیارى از امتیازات مالکیت زمین محروم شدند. ایرانیان مسلمان هم از این وضع رضایت نداشتند. موالى (ایرانیان مسلمان) که به آنها وعده برابرى حقوق همه مسلمانان داده شده بود از امتیازهاى اعراب برخوردار نبودند. پس از مرگ معاویه (۶۶۱- ۶۸۰) که خلیفهاى فعال و پرتوان بود، این ناخشنودیها شدت گرفت و یک رشته قیامهائى در میان سازمانهاى گوناگون اجتماعى و زیر پوشش ایدئولوژىهاى مختلف رویداد.
این جنبشهاى مخالف ضمن قرون وسطى در کشورهاى اروپاى غربى هم با شکل منظمترى گسترش یافت. در سالهاى ۵۰ سده هفتم بهطورکلى تقسیمبندى جوامع مسلمان در سه جهت آغاز شد. گروهى هواخواه «ایمان» رسمى اسلام شدند، اینان را سنى یا بگونهایکه خودشان مىگفتند «اهل سنت و جماعت»، نام مىبردند، گروه دیگر شیعه و سرانجام گروه سوم خوارج بودند. شیعهها و خوارج از لحاظ سیاسى و مذهبى موضع ضد بنى امیه را داشتند.
اگر سنىها از لحاظ تئورى هواخواه خلافت و امامت انتخابى بودند (عملا در زمان بنى امیه خلافت موروثى بود)، شیعههاى علوى عقیده داشتند که مقام خلافت و امامت را بایستى نوادگان على، داماد پیغمبر، به دست گیرند. و از آنجا خلافت و امامت سه خلیفه نخستین یعنى ابو بکر، عمر و عثمان و دودمان بنى امیه را که از نوادگان پیامبر نبودند، ناحق مىانگاشتند.
اگرچه رهبران شیعه، خاندان على و هواخواهان دیگرشان از مالکان بزرگ زمین بهشمار مىآمدند، باوجود این فقط توانستند در قسمتى از تودههاى مردم نفوذ کنند.
خوارج خواهان روند دموکراتیک در اسلام بودند. آنها نهتنها هواخواه برابرى حقوق مسلمانان غیر عرب با اعراب بودند، بلکه کوشش داشتند پندار برابرى اجتماعى را در کلیه قشرهاى مسلمان برقرار کنند. آنها مىگفتند حق شرکت در انتخاب خلیفه- امام بایستى به همه مسلمانان صرفنظر از نژادشان واگذار شود، حتى غلامان سیاهپوست شایسته که مؤمن به دین اسلام باشند، مىتوانند از این حق برخوردار باشند، و نظر سنىها، را که این حق را ویژه قبیله قریش مىدانستند، رد مىکردند. خوارج براى مقام خلافت- امامت جنبههاى تقدس قائل نبودند و فقط خلفا را نماینده و مدافع جامعه مىدانستند و عقیده داشتند، جامعه حق دارد اگر حاجاتش برآورده نشود آنها را برکنار یا تعویض کند.
خوارج معتقد بودند که اگر مسلمانى از ایمان خود دست بردارد مرتکب «گناه کبیره» شده و کافر بهشمار مىآید. اینها از این عقیده دینى نتیجه سیاسى مىگرفتند، عقیده داشتند خلیفه غیرقانونى مقررات قرآن را نقض مىکند و بنابراین خلفاى بنى امیه که از انجام اصول دین روى برتافته بودند «کافر» و «مرتد» شناخته مىشدند. بنابراین نهتنها باید از فرامین خلیفه سرپیچى کرد بلکه واجب است با انجام جهاد مقدس «امام دروغین و هواخواهان کافرش را» از میان برد. در آغاز خوارج فقط عرب بودند اما دیرى نپائید که ایرانیان هم به گروه آنان پیوستند. یکى از ویژگیهاى خوارج شرکت فعال زنانشان در قیام بود، اینان هم در صف مردان نبرد مىکردند.
پس از نخستین ناکامى قیام شیعیان که سومین امام آنها یعنى حسین فرزند على در کربلا
شهید شد؛ (۹ محرم سال ۶۱ هجرى- ۹ اکتبر ۶۸۰ میلادى)، شیعیان دوباره به سرکردگى مختار بن ابى عبید در کوفه قیام کردند و تقریبا دو سال این شهر را به دست داشتند (۶۸۵- ۶۸۷). قیام عظیم خوارج از قسمت جنوبى عراق و خوزستان آغاز و سپس سرزمینهاى پهناورى از بین النهرین شمالى تا کرمان را فراگرفت، این قیام از سال ۶۸۴ تا ۶۹۷ میلادى طول کشید. سرانجام به وسیله حجاج سردار خونخوار عبد الملک که بوالیگرى عراق، ایران و ماوراء النهر منصوب شده بود، سرکوب گردید.
حجاج یکى از ددمنشترین و تبهکارترین عوامل اجراى سیاستهاى بنى امیه بود.
تنها در شهر کوفه یازده هزار تن را کشت، در مدت ۲۰ سال فرمانروائیش ۱۳۰ هزار تن را نابود کرد و در روز مرگش ۵۰ هزار تن مرد و ۳۰ هزار تن زن در زندانهایش بهسر مىبردند.
زندانیان او نهتنها شرکتکنندگان در قیام بلکه متخلفین مالیات هم بودند. بگونهایکه منابع تاریخى اشاره مىکنند، در زمان فرمانروائیش قانون تحمیل خراج بر مسلمانان غیر عرب مقرر و به وسیله او اجرا شد، حجاج به مقدار زیادى از کار بردهوار دهقانان براى حفر قناتهاى آبیارى و ساختمان دژ و کاخهاى دولتى، بهره مىبرد. بنا به دستور او مردان اهل ذمه بایستى پلاک سربى به گردنشان آویزان مىکردند، این پلاک سربى نشانه آن بود که جزیهشان را پرداختهاند، کسانیکه در پرداخت جزیه تأخیر مىکردند آنها را سخت شکنجه مىداد. در زمان آخرین خلفاى بنى امیه میزان مالیات بگونه هراسانگیزى بالا رفت و این مالیاتها با بیرحمى روزافزون از رعایا گرفته مىشد. ناخشنودى تودههاى وسیع مردم با قیامهاى تازهاى شکل گرفت، یکى از این قیامها به سال ۶۴۴ از سوى شیعهها و به سرکردگى زید بن على در کوفه، درگرفت. قیامکنندگان زید را پنجمین امام شیعه مىشناختند و آنها را زیدى مىنامیدند. قیام عظیم خوارج که زیر رهبرى ضحاک بن قیص انجام گرفت، از بین النهرین آغاز و در سالهاى ۶۴۴- ۶۴۷ سرتاسر خوزستان و فارس را فراگرفت، در این قیام تقریبا ۱۲۰ هزار تن شرکت داشتند.
=========================
نام کتاب: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز
نویسنده: ا. آ. گرانتوسکى و دیگران / ترجمه: کیخسرو کشاورزى
تاریخ وفات مؤلف: قرن ۲۰ م
موضوع: تاریخ عمومى
زبان: فارسى
تعداد جلد: ۱
ناشر: انتشارات پویش