طب و پزشکى در ایران باستان
- 1,591 بازدید
- 7 مارس 2012
- ایران باستان
طب و پزشکى در ایران باستان
در اوستا آمده است که اولین طبیب «تریتهپد گرشاسب پهلوان» بود، و او کسى است که برحسب عقیده زرتشتیان مرض و مرگ و زخم نیزه و تب لرزان را از بدن آدمیان برطرف نموده است. از آن گذشته طبیب بزرگ که در طب زرتشت به نام «تراتااونا» مىباشد، کسى است که در حقیقت مخترع علم طب و کشنده روح خبیث است که انگیره مینو باشد. بعلاوه دهنده هوم و سازنده تریاق است. غیر از «تراتااونا» یکتن طبیب دیگر در تاریخ پزشکى ایران (دوران آریا و اوستا) دیده مىشود به نام یما که بیماران مبتلا به امراض پوستى و استخوانى و دندانى را از افراد سالم مجزى داشته است.» «۲۰۱»
… امر بهداشت از وظایف بزرگ مذهبى زرتشتیان بود؛ در فروردین یشت باب بیست و نهم، فقره ۱۴۱ علیه بیماریهاى جرب و تب و امثال آنها از فریدون کمک خواسته شده است.
همچنین درباره بهداشت آب و حمام و تغسیل و شستشوى لباس و بدن و بهداشت زمین و مسکن و غذا و دفن مردگان و خوراک و آشامیدنها و گوشت حیوانات و انتقال بیماریها و ناپاکى و تجزیه بیماران و تشریح و وظایف اعضا (فیزیولوژى) و بیماریها و مبارزه با فحشا و پیشگیرى بیماریها و ضدعفونى و حشرهکشى و داروها و درمان بیماریها و امثال آنها در کتب مقدس زرتشتیان مطالبى ارزنده آمده است … در مورد آب زلال و آلوده نبودن به کثافات تأکید شده است. در اوستا از بیمارى تب و تب گرم و دیوتب (یعنى تبهاى بسیار شدید) و سردرد و تبلرز، و پیسى و کچلى و جرب و آماس و ورم و گندیدگى و کثافت و بیماریهاى پلید، و سوختگى و بیماریهاى خارجى (مانند شکستگیها و در رفتگیها و زخمها) و مارگزیدگى و مرگ بىهنگام و هارى و کوژپشتى و کوژسینهاى و بیماریهاى چشم و سوختگیها و چند بیمارى دیگر سخن رفته است. علاوهبراین، در کتب مذهبى زرتشتیان درباره زایمان، سقط جنین و بیماریهاى زنان و بهداشت آنها، و در باب مبارزه با فحشا و توجه به ازدیاد نفوس مطالبى آمده است.
در ایران باستان (در دوران هخامنشى و ساسانى) طبق روایات اوستایى، پزشک به سه دسته تقسیم گردیده بود: اول طبیب روانى؛ دوم گیاهپزشک که درمانها را با گیاه مى- نمود؛ سوم جراح یا کاردپزشک. از آنها گذشته چشمپزشک، دامپزشک. کارپزشکى و طبابت بیشتر با روحانیان (موبدان) بود.
درباره حق العلاج و حق الزحمه در وندیداد آمده است که اگر طبیب یک رئیس روحانى را درمان مىنمود، پاداشش دعاى خیر موبد بود و براى درمان پادشاه، یک گردونه چهارچرخ و براى درمان فرماندار یک استان بزرگ، چهار گاو نر و براى معالجه حاکم شهر یک حیوان اهلى درجه اول (مانند شتر) و بههمین نحو براى افراد دیگر به تناسب مقام و موقعیت اجتماعىشان حق العلاجى معین شده است.