میر نوروزى در مصر باستان

میر نوروزى در مصر

در مصر نیز همه ساله به مناسبت روز اول سال خورشیدى قبطیان، عوام الناس گرد هم مى‏آمدند و یکى را به دلقکى برمى‏گزیدند … و بر خرى مى‏نشاندند، طرطورى از برگ خرما بر سرش مى‏نهادند و امیر نوروزى نام مى‏دادند … و به سوى کاخهاى بزرگان و سران ملک به راه مى‏افتادند. هنگامى که امیر نوروز به آستانه یکى از این کاخها مى‏رسید بر در مى‏نوشت، مالک این خانه باید سندى ممهور دائر بر تعهد پرداخت چنین مبلغ هنگفت تسلیم نماید و هرکس که این تقاضا را اجابت نمى‏نمود مورد اهانت و بدزبانى مردم عامى واقع مى‏شد …

بعضى از این مردم، در کوچه‏ها به سر و روى یکدیگر شراب مى‏ریختند، آب مى‏پاشیدند، تخم‏مرغ به سوى هم پرتاب مى‏کردند … غوغائیان راه را به خلق مى‏بستند، مانع رفتن مردم به بازار مى‏شدند، دکانها را تعطیل مى‏کردند … عوام الناس هرکس را که در کوچه به چنگ مى‏آوردند به مسخره مى‏گرفتند … تا براى رهایى خود چیزى به عنوان غرامت بپردازد. بدین ترتیب بازرگانان بزرگترین زحمتها را از مردم سفله تحمل مى‏کردند و داد و ستد معطل مى‏ماند.

در این روز عامه مردم آشکارا شراب مى‏نوشیدند و در خانه زنان بدکاره داد فسق مى‏دادند، هیچگونه مرزى را براى ادب و اخلاق مرعى نمى‏دانستند … و گاه خون یکدیگر را مى‏ریختند … اما وقتى «الظاهر بر قوق» به سلطنت رسید امر به تعطیل این جشنها داد …

اخطار کردند که هرکس در جشنهاى عید شرکت کند به مجازات خفه شدن و شقه شدن محکوم خواهد گردید … «۲»»

 

آتش‏افروز

«در دهه آخر سال در نقاط مختلف ایران دسته‏هایى در شهر راه مى‏افتند که یکى از افراد آنها آتش‏افروز است این شخص با آتش، بازیها مى‏کند، از جمله نفت در دهان مى‏کند و به مشعلى که در دست دارد مى‏دمد و شعله‏هاى آتش در هوا ایجاد مى‏کند یا اینکه مشعل را در دهان خود مى‏برد و لبها را مى‏بندد و آن را خاموش مى‏کند. بقیه افراد دسته نیز دست و صورت و گردن خود را سیاه مى‏کنند و مقدارى خمیر به سر مى‏گیرند و روى آن کهنه و پنبه آغشته به نفت مى‏گذارند و آتش مى‏زنند و هریک مشعلى به دست مى‏گیرند و به نواى ساز و دایره و دنبک اشعارى به این مضمون مى‏خوانند: «آتش‏افروز حقیرم، سالى یک روز فقیرم»، یا «حاجى فیروزه سالى یک روزه» و از رهگذران پول مى‏گیرند … «۱»»

 تاریخ اجتماعى ایران، ج‏۶، ص: ۵۵۵

http://www.vatanfa.com/?s=میر-نوروزى-در-مصر-باستان