سکنه و جمعیت ایران‏ باستان

سکنه و جمعیت ایران‏

قبل از آنکه احوال طبقات مختلف اجتماعى، یعنى وضع کشاورزان، پیشه‏وران، روشنفکران، فئودالها، و اشراف و روحانیان، و دیگر قشرهاى اجتماعى مورد مطالعه قرار گیرد، نخست سکنه و جمعیت ایران را، با توجه به مدارک و اسناد موجود، مورد تحقیق و بررسى قرار مى‏دهیم:

جمعیت ایران‏

طبق فرضیه‏اى، آریاییها در حدود هزاره دوم قبل از میلاد، در ایران مسکن گزیدند و در طول تاریخ، با اقوام و طوایف مختلف، نظیر اعراب و ترکها و غیره درآمیختند و نژاد کنونى ایران نتیجه آن آمیزشهاست.

در کشور ایران، علاوه بر کرد و لر و بختیارى، عناصر ترک و ترکمن و عرب و بلوچ و اقلیتهاى ارمنى، آسورى، گرجى، و غیره نیز زیست مى‏کنند.

طوایف ترک و ترکمان در آذربایجان و گرگان و خراسان و مازندران و فارس و بعضى نواحى دیگر سکنى دارند. از طوایف ترک مى‏توان شاهسون، افشار، قشقایى، خلج، و شقاقى را نام برد. در خراسان در نواحى مرزى ایران و شوروى بعضى طوایف ترکمن (از جمله کوکلان و یموت) و نیز قبایلى از کرد و بلوچ سکنى دارند.

کردها و لرها و بختیاریها در کردستان و لرستان و چهارمحال سکنى دارند. کردها مشتمل بر مکرى، بلباس، کرباخ، کلهر، گوران و سنجابى هستند، و در خراسان و قزوین و آذربایجان غربى نیز بعضى طوایف کرد دیده مى‏شود. لرها به لر بزرگ و لر کوچک منقسم مى‏شوند، ایلات کهکیلویه و ممسنى و لک نیز احتمالا از الوار هستند. بختیاریها در چهارمحال و بروجرد و نواحى شوشتر و رامهرمز زندگى مى‏کنند و مشتمل بر هفت لنگ و چهار لنگ مى‏باشند، قبایل عرب مشتمل بر عشایر عرب خوزستان و بعضى ایلات فارس و خراسان است.

از لحاظ توزیع جمعیت ۷۰% سکنه ایران روستانشین هستند. تراکم نسبى کل جمعیت کشور ۵/ ۱۱ در کیلومتر مربع است. پرجمعیت‏ترین نواحى ایران از لحاظ تراکم نسبى جمعیت، باریکه‏هاى کنار دریاى خزر، تهران و شمال غربى دریاچه رضائیه و نواحى کم‏وسعتى در اطراف مشهد و اطراف رود کارون است که در آنها تراکم جمعیت متجاوز از ۴۰ نفر در کیلومتر مربع مى‏باشد.

بیش از ۹۸% سکنه ایران مسلمان و از این عده ۹۳% شیعه (مذهب رسمى کشور) و بقیه سنى (اکثر کردها، بلوچها و ترکمنها) و اسماعیلى و غیره هستند. جامعه کوچک زردشتیها (بین ۰۰۰/ ۱۰- ۰۰۰/ ۱۵) نفر و اغلب در یزد و کرمان و تهران و اطراف آنجا سکنى دارند. اقلیتها یهودى (حدود ۰۰۰/ ۴۰)، ارمنى (حدود ۰۰۰/ ۱۲۰ و بیشتر در رضائیه، تبریز، تهران، فریدن، و جلفاى اصفهان) زندگى مى‏کنند. آسورى (بیشتر در ناحیه رضائیه)، پرتستان و کاتولیک رومى نیز وجود دارد (ارقام به استناد سرشمارى آبان سال ۱۳۳۵ ه. ش است.) «۱»

زبان رسمى ایران‏

زبان فارسى است که نه فقط در ایران بلکه از کوههاى زاگرس تا پامیر و سیر دریا گسترش دارد.

برطبق سرشمارى آبان ۱۳۳۵ ه. ش. جمع کل افراد بزرگتر از ۱۰ سال کشور ایران ۵۸۴/ ۶۹۰/ ۱۲ تن بوده است که از آن جمله ۴۸۴/ ۹۰۸/ ۱ (۰۴/ ۱۵%) نفر داراى حداقل سواد و بقیه (۸۵%) بیسواد بوده‏اند. از جمعیت با سواد مذکور فقط ۱۷% یعنى ۶۰۳/ ۳۲ تن داراى تحصیلات عالیه و ۸۶/ ۱۸% یعنى ۹۷۹/ ۳۵۹ نفر داراى تحصیلات متوسطه بوده‏اند. «۲»

دموگرافى‏

«یعنى علم تحقیق در جمعیتهاى انسانى … با اینکه قبل از قرن ۱۹ نیز سابقه داشته است ولى از آغاز قرن ۱۹ بسبب توسعه و تعمیم سرشمارى و آمارگیرى و دفاتر آمارى سجل احوال متزایدا توسعه یافت، ولى از حدود آمار کمّى جمعیت تجاوز نکرد. «کتله» دامنه آن را بسط داد و «برتیون» آن را بصورت علمى مستقل بنیان نهاد.

حالیه دو نوع دموگرافى‏ «۳» تشخیص مى‏دهند. دموگرافى کمى که، با استفاده از سرشماریها و آمارهاى سجل احوالى و پرسشنامه‏هاى خاص، به بحث در پدیده‏هاى جمعیتى (رقم جمعیت، ساختمان جمعیت برحسب سن و جنس و غیره، نسبتهاى درصد ازدواج و ولادت و مرگ) مى‏پردازد؛ و دموگرافى کیفى، که در آن از دخالت عوامل، زیست‏شناسى، و اقتصادى و اجتماعى و فکرى در تغییرات کمى جمعیت بحث مى‏شود.» «۴»

اطلاعاتى در پیرامون جمعیت ایران‏

«احتمالا اطلاع از تعداد نفوس، و شاید از ترکیب و طبقات مختلف آن، از ایام قدیم از جهاتى و تا حدودى مورد توجه بوده است. رواج نوعى نظام اجبارى در عهد ساسانیان، که برحسب روایات شاهنامه در ذکر پادشاهى اردشیر بابکان، منتهى به ثبت نام تمام جوانان در دیوان سپاه مى‏شد، اقدامات بعضى از شاهنشاهان ساسانى در تجدید مساحت اراضى، براى تقویم مالیاتها که از عامه مردم (بجز طبقات ممتاز) وصول مى‏شد، جملگى مستلزم فرض وجود دفاتر ثبت و اطلاع از تعداد سربازان و مؤدیان مالیات است، و ظاهرا همین دفاتر و سوابق در اوایل عهد اسلام، در دست‏

دهقانان، ملاک عمل در اخذ خراج بوده است. در عهد استیلاى مغول، غازان خان مقرر کرد «بیتکچیان» به ولایات روند و صورتى از اموال همه دهات بردارند و این اقدام حاکى از توجه به احصاء جمعیت است. روایات بعضى سیاحان، مثل «بنیامین تودلائى»، «شاردن» و دیگران، که راجع به تعداد بعضى طبقات از تجار، کسبه، یهود، ارامنه ارقام و اعدادى به دست داده‏اند، نشان مى‏دهد که در آن اوان بعضى دفاتر ضبط و ثبت وجود داشته است.

در عهد ناصر الدین شاه قاجار، گاه بعضى شهرها سرشمارى شده است. مثلا بموجب یک سرشمارى قم، که در ۱۲۸۴ ه. ق. صورت گرفت، جمعیت آن شهر ۳۸۲/ ۱۵ نفر بود، و در ۱۲۹۱ ه. ق مطابق یک سرشمارى دیگر، بالغ بر ۰۰۰/ ۱۴ شد. همچنین حاج نجم الملک، به فرمان ناصر الدین شاه با ۸ تن از شاگردان خود، شهر تهران را در مدت دو ماه سرشمارى کرد، و برطبق این سرشمارى سکنه تهران، به استثناى سکنه عمارات خاصه سلطنتى ۷۳۶/ ۱۵۵ تن بوده است …

در این سرشمارى، سکنه هر محله (با تفکیک اجاره‏نشین از صاحبان منازل شخصى) جداگانه تعیین شده‏اند، و سکنه تهران از جهت جنس، سن، مذهب، و غیره- در مواردى وضع زنان از لحاظ سن، وضع اجتماعى (زنان محترم، زنان تجار، کسبه، کنیز سیاه، دایه، خدمتکار و غیره) مشخص شده است و عدد خانه‏ها و بعضى ابنیه و تأسیسات تعیین شده است.

شاردن جمعیت ایران زمان صفویه را قریب ۴۰ میلیون نفر تخمین کرده است، در سالنامه ایران گردآورى صنیع الدوله، جمعیت ایران در عصر ناصرى ۲۳ کرور و ۶۰ هزار نفر تخمین شده است …

پس از تصویب قانون سجل احوال در ۱۳۰۴ ه. ش. کار سرشمارى به مرحله جدیدى قدم نهاد. کاملترین سرشمارى عمومى در سال ۱۳۳۵ به عمل آمد که برطبق آن جمعیت ایران در آن تاریخ ۷۰۴/ ۹۵۴/ ۱۸ نفر بوده است. (در هر کیلومتر مربع ۱۲ نفر) جمعیت ایران از سال ۱۳۱۸ به بعد مرتبا افزایش مى‏یابد اولین قانون مربوط به «سجل احوال» در ۱۴ خرداد ماه ۱۳۰۴ به تصویب مجلس رسید. شناسنامه یا سجل احوال سندى است که در آن تولد، ازدواج، طلاق و فوت و شماره اولاد زن و شوهر را ثبت مى‏کنند. در سال ۱۳۳۷ وظایف اداره آمار و ثبت احوال از یکدیگر تفکیک گردید.» «۱»

 تاریخ اجتماعى ایران، ج‏۳، ص: ۴

http://www.vatanfa.com/?s=سکنه-و-جمعیت-ایران‏-باستان
کاوه گفته:

درود: جناب عالی مطالب تون در مورد آریایی ها کاملا غلط هستش-ایرانیان از ابتدا در این سرزمین زندگی میکرده اند و اگر مهاجرتی بوده از ایران به اطراف بوده-مهاجرت اریاییان از شمال به جنوب داخل ایران بوده نه از شمال کشور ایران- و کرد و لر و عرب لقب هست نه نژاد

محمدفرزندایران گفته:

سهیل جان یه مقاله ی دیکه برات فرستادم .اولیش رو حذف کن چون غلط املایی داشت.دومیش درسته. پیشاپیش از زحمات شما تشکر میکنم.فقط اگه امکان داره بفرمایید حداکثر چند خط میتونه باشه مقاله هایی که ما برای شما ارسال میکنیم

سهیل گفته:

محمد خان خطوطش مهم نیست. مهم جذابیت و مورد پسند واقع شدن و استقبالش هست.
بازم ممنون.
الان باید برم بیرون برگشتم میفرستم.

فاطمه گفته:

سلام ایرانیان اصیل در عیلام بوده اند اریاییا هم از شمال شرق وارد ایران شدند بعد لر و ترک نژادند کی میگه لقبند؟
زت زیاد

ناشناس گفته:

سلمان هستم بسیار عالی بودممنونم

ناشناس گفته:

متشکر از اطلاعات شما اما برآوردی از جمعیت ایران قدیم درش پیدا نکردم