علل جنبش عرب، و شکست ایرانیان
- 1,756 بازدید
- 1 مارس 2012
- تاریخ اسلام
هدف اعراب
جرجى زیدان مىنویسد:
عربها که مىدانستند ممالک شام و عراق حاصلخیز و پرنعمت است،
پس از ظهور اسلام متوجه آن کشورها شدند. طوایف عرب که پیرو اسلام شده بودند، براى بهدست آوردن روزى و زندگى بهتر به جنگ مىآمدند و تنها نظرشان غارت و غنیمت بود، چنانکه در جنگ حنین و طایف این موضوع مسلم گشت. در این دو جنگ، غنیمتهاى فراوانى به دست مسلمانان افتاد و همینکه جنگ پایان یافت و اسیران ردوبدل شدند، بنا به گفته ابن هشام، پیغمبر (ص) سوار شد و مردم دنبال آن حضرت را گرفته فریاد مىزدند: اى پیغمبر خدا، زود باش بهره ما را از شتر و گوسفند بده. آنقدر مردم فشار آوردند که پیغمبر کنار درختى متوقف شده، رداى آن حضرت به دست مردم افتاد. آنگاه فرمود: اى مردم رداى مرا بدهید اگر غنیمتهاى امروز به اندازه درختهاى تهامه باشد، همه را میان شما تقسیم مىکنم. همه مىدانید من ترسو و دروغگو و لئیم نیستم. «۳۸»
نکتهاى که در اینجا ذکر آن ضرورى است، اینکه سیاست وحدت مذهبى پیشواى اسلام که نتیجه آن، پایان دادن به اختلافات مذهبى و عقیدتى و قبیلهاى بود، اصولا با منافع اقتصادى قبیله قریش تعارضى نداشت. زعماى قبیله قریش آرزو داشتند که به جاى چهار ماه (یعنى ماههاى محرم و رجب، ذیقعده و ذیحجه) در تمام ایام سال، در پناه امنیت و آرامش، بتوانند به فعالیتهاى بازرگانى ادامه دهند، و این آرزو فقط در سایه اسلام عملى شد. به قول یکى از محققین: «مذهب جدید فقط گذشتن از مقدار محدودى وقت و ثروت آنها را مىخواست و بقیه را به خود آنها وامىگذاشت تا آزادانه فعالیتها و امور شخصى خود را دنبال کنند. یکى دیگر از محاسن اسلام، در نظر مردم مکه، نظارت شدید بر بادیهنشینان و تربیت آنها بود.» «۳۹» رام کردن چادرنشینان از راه جنگ کارى دشوار و بیحاصل بود. به همین مناسبت، پس از رحلت پیشواى اسلام، در دوران خلافت ابو بکر، زعماى عرب و گردانندگان عالم اسلام تصمیم گرفتند که از نیروى جنگى بادیهنشینان در غزوات و جنگهاى توسعهطلبانه خود استفاده کنند، و با این تدبیر، بزرگترین مانع وحدت جامعه عرب را از بین بردند. دیرى نگذشت که عشایر و بادیهنشینان عرب، که منافع اقتصادى خود را در همکارى با اسلام مىدیدند، مانند زعماى قبایل قریش با نهضت جدید روى موافق نشان دادند.
به عقیده دوپلانول «۴۰» با اینکه دین اسلام در منطقهاى که اکثریت افراد آن را قبایل چادرنشین تشکیل مىدادند پدید آمد، به توسعه شهرنشینى و ایجاد شهرها کمک کرد، زیرا بهجا آوردن شماره بسیارى از فرایض مذهبى بطور دستهجمعى، جز از راه تمرکز در شهرها و شهرنشینى امکانپذیر نیست. علاوه بر این، اغلب سران عرب در ممالک اسلامى و غیر مسلمان به کار تجارت مشغول بودند، و اسلام از دو راه تجارت و جهاد در مناطق غیرمسلمان منتشر گردید.
یکى از نویسندگان فرانسوى مىگوید: «وقتى که دانشجوى اروپایى در صدد تتبع
______________________________
(۳۸). تاریخ تمدن اسلام، پیشین، ص ۶۰ و ۶۱٫
(۳۹). مأخوذ از مقاله تحقیقى:H .A .R .GIBBGELUL ، ترجمه دکتر محمد حسین تمدن. استاد دانشگاه تهران
(۴۰).Doplanhol
تاریخ اجتماعى ایران، ج۲، ص: ۲۷
فتح عرب برمىآید، هنگام مطالعه کتابهاى این موضوع، اینطور حس مىکند که گویى در مقابل معماى اسرارآمیزى قرار دارد. هیچیک از این کتابها علل و نتایج این گردباد بشرى را، که در عرض چند سال، فاصله میان دریاى چین و اقیانوس اطلس را فراگرفت، براى او توجیه نمىکنند. اگر هم مورخینى مانند جرجى زیدان پیدا شدهاند که به سابقه تاریخى عرب مختصر اشارهاى کردهاند، اشاره آنها بیشتر براساس تعصبات ملى بوده است … تحلیل وقایع و نتیجهگیرى از آنها را فراموش نمودهاند.
سپس در پایان این بحث علل جنبش عرب، و شکست ایرانیان را بدین نحو خلاصه مىکند:
«۱٫ تکامل زندگى اقتضا مىکرد که تمرکزى در عربستان به وجود آید؛ مخصوصا منافع تجارتپیشگان و امثال آنها در این بود که در عربستان یک نیروى بزرگ ایجاد شود.
۲٫ حملات مسلحانه ایران و روم لزوم ایجاد این نیرو را تقویت مىکرد.
۳٫ برخورد مذاهب مختلف در عربستان از پیدایش یک سنتز جدید خبر مىداد.
۴٫ مصالح تجارت و منافع تجار اقتضا مىنمود که مکه همچنان پایتخت مذهبى باقى بماند که این نیروى مذهبى پشتیبان تجارت قریش و امثال آنها باشد.
۵٫ کوچنشینهاى عرب، در کشور ایران و روم چشم اعراب را به دنیاى متمدن و نعمتهاى آن بازکردند، و عامل حرص و طمع در آنان قوت گرفت …
۶٫ جنگ ذوقار، و زدوخوردهایى نظیر آن، به عربها نشان داد که خیال آنها در مورد غلبه بر سایر اقوام، خیالى محال نیست.
۷٫ جامعه طبقاتى ایران دوره پیشرفت خود را طى کرده و به حال درجا زدن رسیده و امکان ادامه آن سپرى شده بود. یک تلنگر از خارج لازم بود که این هیولاى مخوف و پوسیده را از هم بپاشد.
۸٫ ناخشنودى تودههاى وسیع ملت ایران و عاصى شدن آنها، از تحمل مالیاتها و سایر عوارض و لشکرکشیها، باعث شد که آنها در مقابل فریاد عرب، که الغاء امتیازات طبقاتى را اعلام مىکرد، چهره تسلیم نشان بدهند …»
تاریخ اجتماعى ایران ج۲ ۲۵ هدف اعراب ….. ص : ۲۵