راز موفقیت نظامى هخامنشیان در آغاز کار

راز موفقیت نظامى هخامنشیان در آغاز کار

براى آنکه به ارزش نظامى و سرّ موفقیت هخامنشیان آگاه شویم از قول هرودت داستان کروزس، پادشاه لیدى، را نقل مى‏کنیم. این پادشاه که با دقت بسیار ناظر پیروزیهاى کورش بود برآن شد که از نیروى پارسیان به هرتدبیر بکاهد. وى پس از مشورت و پرسش از پیشگویان پرستشگاهها و اطمینان از پیروزى خود با اسپارت و مصر اتحاد دفاعى بست و آهنگ جنگ نمود. در این موقع یکى از لیدیان که او را دانا مى‏دانستند از سر خیرخواهى به کرزوس گفت: «اى پادشاه خود را آماده مى‏کنى با مردمى درآویزى که پاپوشهاى چرمین به پا مى‏کنند و خوراک نه آنچنان‏که دلخواه آنان است بلکه از آنچه به دستشان برسد مى‏خورند و در سرزمینى سنگلاخ و کوهستانى زیست مى‏کنند و مى نمى‏نوشند و جز به آب لب نمى‏زنند و پس از خوراک نه انجیر مى‏خورند و نه خوراکهاى خوب دیگر. اگر تو بر آنان پیروز شوى از ایشان چه خواهى گرفت؟ آنان چیزى ندارند. اگر آنان بر تو چیره شوند قیاس کن که چه چیزهاى خوبى از دست مى‏دهى. آنان چون از نعمتها برخوردار شوند بدانها سخت دلبسته خواهند شد و بیرون کردن ایشان کارى است دشوار …»

سخنان او نتوانست کرزوس را قانع کند، زیرا که ایرانیان پیش از چیره شدن بر لیدیان هرگز مزه فر و شکوه و چیزهاى نیکو را نچشیده بودند. پس‏ازآنکه جنگ درگرفت کرزوس سرانجام گرفتار شد، چون پارسیان او را به پیشگاه کورش بردند فرمان داد تا او را با غل و زنجیر، بالاى انبوه هیزم برند و بسوزانند، دراین‏حال زار کرزوس به یاد گفته سولون افتاد که گفته بود: «هیچ زنده‏اى را نمى‏توان خوشبخت دانست.» چون نام سولون را بر زبان رانده بود کورش در مقام تحقیق برآمد. کرزوس پس از اصرار اطرافیان، داستان بازدید سولون را از دارایى او و داستان مرد خوشبخت را بیان کرد و گفت آنچه او گفت همه راست آمد و آنچه او گفته بود تنها به کرزوس مربوط نبود بلکه همه جهانیان را دربرمى‏گرفت. بالاخره کرزوس از مرگ نجات یافت و جزو مصاحبان کورش قرارگرفت.

ما به قسمت اخیر داستان، کارى نداریم آنچه مسلم است پارسیان عهد کورش مردمى مبارز، مقتصد و سخت‏کوش بودند و از برکت همین مزایا بر دشمنان خود چیره شدند، ولى در دوران حکومت آخرین پادشاهان هخامنشى بکلى روح جنگجویى و سلحشورى از ایران رخت بربسته بود. گزنفون از فساد اخلاق رجال آن دوران سخن مى‏گوید، و مى‏نویسد:

«سابقا وقتى شاه یا یکى از کسان او قسم یاد مى‏کردند، حتى نسبت به کسانى که مرتکب جنایتى بزرگ شده بودند سوگند خود را حفظ مى‏کردند و اگر به کسى دست دوستى مى‏دادند به قول خود وفا مى‏کردند ولى حالا اشخاص جانى را براى این حبس مى‏کنند که از آنها طلا رشوه بگیرند و مردم بیگناه را هم براى گرفتن رشوه زندانى مى‏کنند. در نتیجه اشخاص متمول هم مانند اشخاص جانى به خود مى‏لرزند. کسى نمى‏خواهد با دشمن جنگ کند و کسى نمى‏خواهد به قشون شاه ملحق شود … بى‏شک این وضع، مجازات بیعدالتى آنها نسبت به مردم است.

این دلیلى است که روح آنها دیگر روح پارسیهاى سابق نیست.» سپس گزنفون شرح مفصلى از تجمل‏پرستى و راحت‏طلبى مردم و علاقه آنها به خواب و خوراک عالى و لباسهاى گرم و نرم بیان مى‏کند و نشان مى‏دهد که بین سربازان سلحشور عهد کورش، با مردم و سپاهیان زمان اردشیر دوم اختلاف فراوان وجود دارد.

 —————

تاریخ اجتماعى ایران    ج‏۱    ۴۳۵     راز موفقیت نظامى هخامنشیان در آغاز کار ….. ص : ۴۳۵

http://www.vatanfa.com/?s=راز-موفقیت-نظامى-هخامنشیان-در-آغاز-کار