تخت جمشید. باج ‏آوران سویه‏

تخت جمشید. باج‏آوران سویه‏

یک سند مالیاتى در خزانه تخت جمشید پیدا شده که حاوى بقایاى مالیاتى بانویى است که قسمتى از مالیات خود را پرداخت کرده و، بموجب این سند، تتمه آن را داده و مفاصا حساب گرفته است … از مفاد این لوحه مى‏توان دریافت که سکه یا قطعات نقره که پرداخت شده سه ‏درجه یا بیشتر بوده، و این درجه‏بندى برحسب خالص بودن یا خالص نبودن نقره بوده است که…

پس از محک به نقره خالص احتساب‏
و به پاى بدهى مؤدى مالیاتى محسوب و سند صادر مى‏گردیده است، و این اختلاف در عیار مسکوک شاید بواسطه این بوده است که کشورها و استانهاى تابعه حق داشتند سکه بزنند و سکه‏هاى هرمحلى عیارى دیگر داشته است.

در تخت جمشید نمایش رژه ملتهاى زیردست که پیشکشهاى خود را براى جشن سال نو نزد داریوش و خشایارشا مى‏آوردند، به چشم مى‏خورد. این پیشکشها به باجهاى کمرشکن دیگر افزوده مى‏شد و چنانکه اشاره کردیم، ملکداران براى دادن باج و پیشکش از وام‏دهندگان زالوصفت پول به نرخ صدى چهل در سال (دو برابر صدى بیست عصر حمورابى) وام مى- گرفتند و درعین‏حال زمینهایى که نزد وام‏دهندگان گرو گذاشته بودند به دست آنان کشت مى‏شد و سود آن را مى‏بردند. در نتیجه همین مظالم و بیدادگریهاست که در سراسر این دوره على الدوام ملل تابعه براى گسستن زنجیرهاى اسارت اقتصادى و رهایى از ستمگرى سلاطین هخامنشى سر به شورش برمى‏داشتند. در یهودا و بابل مدارک زیادى که مؤید ناراحتى و طغیان عمومى است، وجود دارد. تنها سهم مالیاتى بابل، به سیم، بالاترین پرداخت در شاهنشاهى یعنى هزار قنطار بود. علاوه‏براین از آنها پانصد غلام اخته مطالبه مى‏کردند تا به صورت خواجه‏سرا در دربار خدمت کنند.

تاریخ اجتماعى ایران، ج‏۱، ص: ۴۰۴

http://www.vatanfa.com/?s=تخت-جمشید.-باج-‏آوران-سویه‏