آشنایی با استان مرکزی

آشنایی با استان مرکزی

جغرافیای انسانی :
جمعیت :
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵ استان مرکزی ۱۲۲۸۸۱۲ نفر جمعیت دارد از این تعداد ۱/۵۷ درصد در نقاط شهری و ۹/۴۲ درصد در نقاط روستایی سکونت داشت اند . در همین سال از کل جمعیت استان ۱۵۶/۶۱۶ نفر مرد و ۶۵۶/۶۱۲ نفر زن بوده اند . از جمعیت استان ۳/۳۸ درصد در گروه سنی کمتر از ۱۵ سال ، ۱/۵۶ درصد در گروه سنی ۱۵ تا ۶۴ سال و ۶/۵ درصد در گروه سنی ۶۵ سال و بیشتر قرار داشته اند . سمت وسوی تمامی نقل و انتقالات داخلی و مهاجرین که از خارج وارد استان شده اند کانون های شهری مخصوصاً در شهر اراک و ساوه بوده است . قبل از دهه اخیر مردم استان برای یافتن کار و ادامه تحصیلات فرزندان و بالا بردن سطح زندگی خود از این استان به استان های تهران و اصفهان مهاجرت می کردند لیکن بر اثر جذب نیروهای بومی ، بسیاری از شهرستان های دیگر به این استان مهاجرت کرده اند .

نژاد :

با توجه به مطالعات باستان شناسی و تاریخی سابقه سکونت در این نقطه از ایران زمین به هزاره دوم و سوم ق . م باز می گردد . بعدها تمدن هایی در این سرزمین شکل گرفت که هنوز آثاری از آن ها در تپه های باستانی و نقاط مختلفی از این سرزمین وجود دارد . که خود حکایت از رد پای اقوام مختلف است .

بعدها با ورود اقوام آریایی و اختلاط آنها این نژادها در هم آمیختند . پس از اسلام نیز اقوام دیگری از جمله ترکان و مغولان در این نجد سکنی گزیدند و با مردمان این نواحی در آمیختند .

زبان :

بیشتر مردم استان مرکزی به زبان فارسی سخن می گویند. زبان ترکی نیز در اکثر روستاهای اطراف اراک ، سربند و ساوه رایج است . در دلیجان مردم به زبان راجی حرف می زنند که ریشه در زبانها و واژه های دوره مادی دارد .

در خصوص زبان راجی باید گفت که این زبان بس شگفت که نشانه های آن در بخشی از مرکز ایران چون دلیجان و محلات و نراق و … برجای مانده است . داستان از یک زبان نیرومند ایرانی می گوید که به دلیل ویژگی های برتر خود نشان می دهد که روزگاری دراز در یک قلمرو گسترده ، مرکزیت داشته است و روز به روز با یورش زبانی پر می شود و در هم آهنگ و بی ریشه ، از سوی صدا و سیمای مرکزی پهنه آن کمتر و کمتر می شود البته باید گفت ( گویندگان ایرانی که در شهرها و روستاهای گوناگون ، با زبان های شیرین و ریشه دار خویش زیر ستم زبان رسانه های گروهی هستند . بدان روی که این گفتارها از پایتخت ایران پخش می شود نام آن را فارسی نهاده اند و گمانشان بر این است که این سیستم از سوی زبان فارسی بر زبانشان می رود ، باز آنکه این زبان یک زبان آمیخته از ده ها ، شاید صدها گویش گوناگون پدیدار شده است که ریشه و مایه ایی ندارد و پایگاه آن را هم ندارد که با نام فارسی دری از آن یاد کنیم بلکه بهتر است آن را ً گویش تهرانی نو ً بنامیم زیرا که زبان تهران کهن نیز تا بدین پایه درهم ریخته نبوده است و برای خود زیبایی و پایه و مایه و دستور داشته است . چنانکه در برخی از جاها تنها اندک پیرمردان و پیر زنان واژه های آن را به یاد می آورند ، و در برخی جاها تنها نام آن بر جای مانده است اما خوشبختانه دلیجان که به گویش راجی خود دلیگون خوانده می شود کانونی بنیرو است که هنوز آن را بر زبان فرزندان می گذارند و اگر از سوی ادارات فرهنگ و آموزش و پرورش کوششی اندک در این زمینه شود می توان امید بدان بست که در آینده باز هم به گونه یک زبان روان در آن شهرستان بکار رود و ما نیز از برتری ها و ویژگی های آن چنانکه بایسته و شایسته باشد برخوردار گردیم .

زبان ترکی : زبانی اصلی اکثریت نقاط روستایی شهر ساوه می باشد ولی فارسی تنها در شهر ساوه شهر مأمونیه و در روستاهای آوه و الوسجرد ، زبان اصلی مردم می باشد و در سایر نقاط به عنوان زبان دوم با آن محاوره می شود . اما زبان کردی در روستای قره چای و شهر ساوه رایج می باشد . زبان ارمنی فقط در روستاهای چناقچی بالا و لار ساوه رایج است . گویش الویری از مشتقات زبان پهلوی میانه بوده و به گویش تاتی معروف است .

شهرستان محلات به زبان فارسی سخن می گویند . گویش اهالی روستای بزیجان محلات ترکی با لهجه محلی است تمامی اهالی به زبان ترکی صحبت می کنند و همچنین همگی اهالی کاملاً به زبان فارسی مسلط می باشند . اهالی دو روستای سعادت آباد و امیر آباد محلات به ترکی صحبت می کنند و این مردمان نیز فارسی را خوب می فهمند و گویش اهالی روستاهای خورهه محلات فارسی با لهجه محلی است . افغانی های ساکن خورهه به فارسی ً دری ً صحبت می کنند . اهالی روستای عیسی آباد محلات فارسی با لهجه محلی است . گویش اهالی کوه سفید محلات فارسی با لهجه محلی است که در گذشته به لری صحبت می کردند اما امروزه حتی افراد مسن نیز لری را به خاطر نمی آورند. نیم وری ها گویش رایج خودشان را فارسی می نامند و گویش اهالی همه نقاط اطراف را متوجه می شوند بجز دلیجان که راجی است . گویش اهالی گل چشمه محلات گویش خود را لفظ فارسی می نامند و گویش نقاط همجوار را به خوبی می فهمند بجز گویش اهالی دلیجان . تفاوت گویش گل چشمه با دیگر نقاط این است که دو حرف ً ح ً و ً ع ً را مانند عرب زبانان ادا می کنند . اما اهالی نینه محلات به دو دسته بختیاری و زندی تقسیم می شود که بختیاری ها به لری و زندی ها به لکی صحبت می کنند . گویش مشترک بین دو طایفه لری است لازم به ذکر است که لری و لکی رایج در روستا به شدت با فارسی آمیخته شده و اغلب کلمات محاوره ای فارسی است . اهالی نینه محلات همگی به فارسی مسلط هستند . گویش روستای یکه چاه محلات فارسی با لهجه محلی است که به گفته اهالی روستاهای دیگر خراسانی صحبت می کنند و لهجه شان متفاوت با دیگر روستاها است اما در برقراری ارتباط با اهالی نقاط دیگر مشکلی ندارند .

شهرستان خمین از مراکزی است که به علت وجود دشت های حاصلخیز مهاجر پذیر بوده است و اقوام مختلف در این منطقه به چشم می خورد . گروه های مهاجر به همراه فرهنگ و زبان مخصوص به خویش وارد شدند و بر اثر مرور زمان و در طی سالها در تبادلات فراوانی که با همسایگان داشتند . علاوه بر تأثیر گذاری ، تأثیر پذیری نیز داشتند . کما اینکه امروزه در گروه های ترک زبان منطقه به خوبی مشاهده می شود که زبان ترکی کم کم به دست فراموشی سپرده می شود و بجزء چند روستا جوانان رغبتی به یادگیری و استفاده از آن ، ندارند .در شهر خمین زبان های ترکی و لری نیز رواج دارد . در روستاهای مکان و خوگان فارسی نیز تکلم می شود . در میان مناطق بررسی شده در شهرستان خمین زبان ترکی در غرب _ شرق و شمال و زبان فارسی در مرکز و جنوب رواج دارد . روستاهای اطراف شهر خمین فارس زبان هستند . همسایگان روستای مکان ترک زبانند ، همسایگان روستای خوگان نیز همچنین ترک زبان هستند . در نزدیکی روستای ریحان علیا ، روستای فرنق ، آشمسیان اهالی برجک لر زبان هستند و بقیه به فارسی سخن می گویند .

روستاهای اطراف قیدو هما فارس زبان هستند . در شهر خمین و روستای قیدو جوان ها از زبان زرگری برای شوخی و مزاح استفاده می کنند . در بقیه نقاط بررسی شده زبان ساختگی وجود ندارد .

در طبقه بندی لهجه های ایرانی ، آشتیانی از زمره لهجه های مرکزی ایران به شمار می آید و با لهجه های وفسی و امره ای ( رجوع شود به دائره المعارف بزرگ اسلامی ، جلد اول _ آب _ آل داوود صفحه ۴۰۸ ) قرابت دارد . در سال ۱۳۳۵ خورشیدی این لهجه در ۷ محله از بخش غربی شهر آشتیان متداول بوده و تنها روستائیانی که بیش از ۴۰ سال داشتند و در آن زمان تعداد آنان بیش از ۱۵۰۰ تن نبود . بدان سخن می گفتند . فارسی به تدریج جای لهجه قدیم را گرفته است . تنها آثار مکتوب قدیمی به این لهجه ، اشعار میرزا محمد علی بیدل آشتیانی ( سده ۱۱ ق / ۱۷ م ) است که در اصفهان پایتخت صفویان مستوفی بود . از مختصات این لهجه به کار رفتن (ژ) در وسط و آخر کلمات ، غالباً به جای (ج) فارسی است مانند واجب = واژو ، کاج = کاژ . اهالی شهر آشتیان فارسی زبان می باشند اما لهجه آشتیانی که تا چند دهه پیش متداول بوده امروزه به ندرت توسط کهنسالان بکار می رود .

در دلیجان همانطور که پیشتر اشاره شد اهالی به زبان فارسی سخن می گویند اما در بعضی نقاط گویش راجی ، رایجی یا دلیجانی حرف می زنند . گویش دلیجانی ( راجی ، رایجی ) بازمانده زبان باستانی ایران است . ً راجی ، منسوب و معرب ری است که به عبارتی به ری نسبت داده شده است . این واژه از دو جزء راج و ی شکل گرفته است و در کتب تاریخی گاه به صورت گویش (( رازی )) از آن نام برده شده است . راج ، معر (( راگ )) است که در زبان پهلوی نام شهر ری بوده است . تا حدود هشتاد سال پیش در شهر دلیجان و نراق ( به خصوص محلات قدیمی آن مثل دنیاداران و پایین ) مردم با گویش راجی صحبت می کردند . اما امروزه به سبب ورود تلویزیون ، این لهجه زیر نفوذ زبان فارسی قرار گرفته و تنها سالخوردگان واژه ها و جمله هایی از آن را به یاد دارند و در برخی روستاها سالخوردگان فقط با این بهجه سخن می گویند و فارسی بلد نیستند . امروزه جوانان گرایش به سخن گفتن با این گویش را ندارند و به یقین می توان گفت که رو به فراموشی است . تعدادی از مهاجرین نیز به لهجه های خود سخن می گویند که عبارتند از : زندی های : به زبان لکی سخن می گویند _ لرها : به زبان لری سخن می گویند و بختیاری ها نیز به زبان لری حرف می زنند .

منطقه سربند آخرین نقطه ترکیب و اختلاط زبانی است که از یک سو ترکی و از دیگری فارسی ، لری _ ارمنی و کردی در تضاد و تجانس با یکدیگرند اگر چه چند اقلیت ارامنه بقیه سعی دارند خود را فارسی زبان جلوه دهند لیکن گویش محلی بویژه با لهجه های کاملاً آشکار نشان از وجود چند زبانی را در منطقه می نماید .

مثلاً در مالمیر و قائیدان که مردمی با چهره های گویش لری و محلی دارند زبان خود را فارسی می دانند و گاه ابراز می دارند که ما نه ترکیم و نه لر هستیم و زبان بخصوصی داریم مثلاً به من می گوئیم (( مMe )) در حالیکه لرها می گویند (( موMo )) در نظر اینگونه افراد جنسیت فارسی برتری دارد که نشان از یک اندیشه پوچ و ساده گرایانه است و این در حالی است که در منطقه منطقه لر نشین یک لر با افتخار خود را لر می نامد .

گرچه ریشه زبان فارسی و کردی و ارمنی و گویش لری همبستگی تام دارند لیکن تغییرات صوری و اشکال مذهبی آنها را از هم جدا نمود . زبان کردی فقط بصورت ایلی (( کلهر )) وجود دارد . روستاهای فارسی نشین به نسبت بیشتر از روستاهای ترک نشین است و در زبان ایشان ته لهجه ای دیده می شود .

زبان ترکی برخی از اهالی این منطقه منشعب از آسیای مرکزی است . گویش لری منشعب از کردی که همانطور که اشاره شد برخی از افراد این مناطق بدان سخن می گویند .

زبان تاتی ( وفس )

«زبان»

زبان و گویش : درباره گویش عراقی (اراکی) باید گفت که قبل از پیدایش شهر فعلی اراک در نقاط مختلف این بخش از ایران لهجه های مختلفی وجود داشت، از جمله گویش «تاتی » دو منطقه وفس، لهجه مردم شرا (چرّا) و کزاز و سربند که هر کدام دو صورت و آوا تفاوتهایی با هم داشته و دارند، اما پس از بقای شهر اراک و اسکان گروهی مختلف در این شهر و مهاجران مردمی با لهجه‌های مختلف به این ناحیه یک تکنیک خاصی از لهجه های مختلف به وجود آمد که تا پیش از پیدایش رادیو و سینما و تلویزیون متداول بوده اما با پیدایش رسانه های گروهی و تسلط زبان (لفظ قلم) با لهجه تهرانی و زبان رسمی دولتی گویش محلی کم کم فراموش گردید و اینک مردم اراک تا حدی بدون لهجه بوده و کتابی یا تهرانی سخن می گویند . ولی در روستاهای اطراف و خود شهر محاوره پیرمردان و پیر زنان همان لهجه قدیمی می باشد که بیشتر لغات و الفاظ ریشه در زبان اوستایی و پهلوی داشته که امروزه در حال نابودی و از بین رفتن است و ضرورت دارد برای حفظ و نگهداری واژه های اصیل و سره قدیمی به روستاها و در بین عشایر رفته و به جستجوی آن پرداخت، تا براین گنجیه ادب دست یافت.

«گویش تاتی »

گویش تاتی مسلماً یکی از لهجه های قدیمی زبان فارسی است و اگر اقوال شرق شناسان و زبان شناسان را ملاک بدانیم آثاری از زبان قدیم اقوام ماد در آن باقی مانده است.

زبانی که تنها بدان سخن می گویند در زمانها گذشته گسترش بیشتری داشته و به استناد شواهد عینی و پژوهشهایی که انجام گرفته است که زمانی همه اهالی آذربایجان، قزوین و طارم را فرا می‌گرفت. بعدها با اشاعه زبان ترکی، تاتی کم کم از بین رفته و تنها ساکنان چند آبادی در سراسر دیار پیشین، این زبان را نگهداری و تا به امروز رسانده اند. از شمار تاتها کنونی آمار درستی در دست نیست.

از پیشینه تاریخی و سیر تکوینی هنوز آگاهی چندانی در دسترس نیست، ولی می توان گفت به قول احمد کسروی، تاتی کنونی ادامه و بازمانده آذری است.

او را نسکی نوشته است که کلمه تاتی، ظاهراً اگر آغاز بر نژاد و قبیله ای اطلاق نمی شده است. قبایل صحرانشین که اکثراً ترک بوده اند مردم زراعت پیشه و تخته قاپو ایرانی زبان را که در زیر انقیاد خویش درآورده بودند، تات می خواندند. برخی دیگر از دانشمندان زبان شناس کلمه تات را با تاجیک مربوط می دانند .

ملک الشعرا بهار نوشته است تات به معنای تازیک و تاجیک یعنی فارسی زبانان ….. ایرانیان از قدیم به مردم اجنبی تاجیک یا تاژیک می گفته اند، چنانچه یونانیان بربر و اعراب، عجم یا عجمی گویند. این الفاظ در زبان دری تازی تلفظ شرده و رفته رفته خاص اعراب گردید. ولی در توران و ماوراءالنهر لهجه های قدیم باقی مانده و به اجانب تاجیک می گفتند . تات تلفظ ترکی به معنی عناصر خارجس ساکن سرزمین سرزمین ترکان این لفظ در کتیبه های اورخان – قرن هشتم م – آمده است و تاریخی طولانی و پیچیده ای دارد و تغییرات در معنی آن راه یافته و مثلاً به ملل تحت استیلای ترکان و بالاخص – در دوره استیلای ترکان بر ایران – به ایرانیان اطلاق شده است.

بالاخره لفظ تات به گروه هایی از مردم ایرانی نژاد ساکن ایران و قفاز اطلاق شده است که به لهجه های تاتی تکلم می کنند .

نکته دیگری که باید بر آن توجه داشت این است که در زبان ترک تات به معنی لذت و مزه نیز آمده است.

اما در روش تحقیق پیرامون زبانی که در حال نابودی و فاقد خط و کتاب است آگاهی به یک هسته مرکزی یا همان نمونه ای با توجه به مجموعه شرایط، اصیل تر لازم به نظر می رسد . لیکن تعیین چنان هسته یا نمونه اصیل تر دشوارتر است مگر این که به ریشه و چشم اندازی از ویژگیهای زبان مورد نظر در زبانها گذشته پی برده شد.

شواهد و دلایل موجود همان اندازه که وجه اشتراک و ارتباط بین تاتی با اوستایی و پهلویی را تکان می دهد ، گویایی پیوستگی های نزدیکی با زبان مادی نیز هست. ام دیاکونوف در تاریخ ماد صفحه ۳۵۰ براین موضوع تأکید نموده است. تشابه و تفاوت زبان پهلویی با زبانها دیرین مانند تاتی و اوستایی ظاهراً به همان گونه ای است که تشابه و تفاوت تاتی با آن زبانها است. در فرهنگ واژه های تاتی به نمونه های بسیاری برمی خوریم که نشان می دهد زبان یاد شده گاه از زبان پارسی و پهلوی میانه هم به زبانها کهن تر نزدیکتر است، اگرچه مشخصاً نوشته ای به زبان فارسی در دست نیست ولی با آگاهی از این که برخی از دانشمندان مثلاً دیاکونوف و اورانسکی مادی و اوستایی را که زبان جدا از هم دانسته اند باز چنین به نظر می رسد که زبان مزبور تفاوت چندانی با هم نداشته اند و اکنون تفاوتهایی در همان و در بین تاتی و تالشی وجود دارد. علمی ترین بررسی ها را درباره لهجه های تاتی که بازمانده زبان پیشین آذربایجان است. احسان یار شاطر در کتاب دستور زبان لهجه های تاتی جنوبی، لاهه – پاریس ۱۹۶۹ است.

دین :

قبل از حمله اعراب به ایران مردم این منطقه پیرو دین زرتشتی بودند .وجود آتشکوه های بزرگ مثل آتشکوه وره در آشتیان و آتشکده خورهه در محلات و اتشکده برزو در راهجرد در ۶۵ کیلومتری شمال شرقی اراک و اتشکده های دیگر ، دلیل بر این مدعا است . اکثر به قریب اتفاق مردم این استان ۶/۹۹ درصد مسلمانند . ( شیعه اثنی عشری ) ارمنیان و زرتشتیان مهمترین اقلیت مذهبی استان هستند که پیش از اسلام در این نواحی بصورت پراکنده می زیستند . در حال حاضر عده ایی بسیار کم از برادران و خواهران کلیمی مذهب نیز در استان ساکن هستند .

پیشینه تاریخی

استان مرکزی در گذر زمان :

اراک در گذر زمان ، شهر اراک از نظر تاریخی نسبت به سایر شهرهای استان از قدمت چندانی برخوردار نیست ، زیرا زمان احداث شهر به دوره قاجار و سلطنت فتحعلی شاه می رسد . در اوایل سلطنت قاجار در بلوک عراق قسمت زیادی از محدوده ی استان مرکزی به علت وسعت زیاد و جمعیت فراوان ، همواره نا امن بود . در زمان فتحعلی شاه که قشونی به نام عراق تشکیل گردید یوسف خان گرجی از فتحعلی شاه تقاضا کرد تا برای این مرکز قشون عراق عجم به قلعه ایی نظامی احداث کند با احداث این قلعه به نام سلطان آباد بنای اولیه شهر نهاده شد که در سال ۱۲۳۱ شمسی به پایان رسید . هنگامی که راه آهن جنوب از کنار شهر عبور کرد و ایستگاهی در کنار آن احداث شد نام این ایستگاه را اراک گذاشتند . اراک در سال ۱۳۵۶ ش به عنوان مرکز استان مرکزی انتخاب و در سال ۱۳۵۷ شمسی رسماً تشکیلات استان مرکزی در این شهر مستقر شد . شهر قدیم اراک دارای چهار دروازه بود : ۱ _ دروازه شهرجرد در مشرق ۲ _ دروازه رازان در شمال ۳ _ دروازه حاج علینقی در غرب ۴ _ دروازه قبله در جنوب .

قلعه سلطان آباد یا بلده عراق در بدو تأسیس به منظور قلعه جنگی بنا شده بود و منظور بانی بیشتر از انتخاب محل به منظور جنبه سوق الجمیشی بوده است . این قلعه که در بین ولایات کزاز و فراهان در مقابل دربند کرهرود قرار گرفته برای جلوگیری بگفته مورخین وقت از اشرار فراهان جای متناسبی بوده است . قلعه سلطان آباد محصور به دیواری ضخیم و خندقی عظیم و عمیق به عمق ۸ متر بوده است . عمارت دولتی در قسمت شمال شهر واقع شده است . در اطراف شهر هشت برج احداث شده بود که در سال ۱۲۴۴ چنانچه مکتوب است فتحعلی شاه در هنگام بازدید شهر ۵ پنج عراده توپ برای حفاظت قلعه سلطان آباد در اختیار سپهدار ( یوسف خان ) گذاشت .

این شهر تا سال ۱۲۷۱ محل سکونت سپهدار قشون عراق بوده و نظری که دولت با آنجا داشته همان جنبه سوق الجیشی شهر بوده در این سال به نقل اعتمادالسلطنه میرزا حسن نایب الحکومه عراق دکاکین شهر سلطان آباد و باغات و عمارات دیوانی را مرمت و تعمیر و غرس اشجار کرده و از بلاد دیگر از هر قبیل صاحبان صنایع و حرف به این شهر آورده سکنی داد.

مورخین عموماً هر جا با شهر اراک رو برو شده اند نسبت بنای شهر را بشخص یوسف خان گرجی داده اند از نقل مورخین چنان بر می آید که شهر اراک را خود شخص یوسف خان از درآمدهای شخصی یا لااقل چنانچه بین عده ایی هم شهرت دارد و به همراهی و کمک متمکنین محل ساخته است . این شهر پس از ساخته شدن با تمام مضافات آن جزء املاک شخصی سپهدار بود تا در خلال سال های بین ۱۲۴۴ تا ۴۸ که بر اثر باقی کار شدن یا نظایر آن به ضبط دولت درآمده است .

حاج زین العابدین شیروانی که کتاب بستان السیاحه خود را به سال ۱۲۴۸ به پایان رسانیده می نویسد : ً سلطان آباد که همان عراق عجم است و یوسف خان گرجی بنا نموده و به غلامحسین خان پسرش رسیده است و اکنون در ضبط دیوان اعلی است . ً

در جایی دیگر ذکر شده شهر اراک فعلی قبل از سال ۱۳۱۷ خورشیدی به نام عراق و پیش از آن به اسم سلطان آباد و در بدو امر عنوان قلعه سلطان آباد داشته است . شهر اراک از بناهای زمان فتحلعیشاه قاجار است که به دست محمد یوسف خان گرجی که گویا این شخص برادر یکی از همراهان شاه که از اهالی گرجستان بوده و به دلایلی شاه با سیاست وی را به بهانه امر و سامان دادن به این مناطق همراه سپاهی وی را گسیل داشته تا از مرکز دور باشد ) بنا شده تاریخ بنای شهر را چنانچه در افواه معروف است به حساب ۱۲۳۱ ضبط نموده اند . ولی چیزی که قابل ذکر است آن که بنای شهر مشتمل بر حدود پنج هزار خانواده و چهار راسته بازار مسقف و نیز مشتمل بر بنای بزرگ ارگ دولتی و مدرسه و عده زیادمسجد و حمام با حفظ آنکه بانی شهر در اکثر ایام خود در جبهه جنگ های ایران و عثمانی و ایران و روس بسر می برده و نیز سال های جنگ خیلی ممتد و طولانی بوده و نمی توان بطور قطع به سالی معین نسبت داد بلکه درباره آن باید گفت طرح شهر در سال فلان ریخته شده و بنای آن در خلال سنوات فلان تا فلان لااقل ده ، بیست سال طول کشیده است ، تا صورت شهر به خود گرفته است . به هرحال عراق واژه ای تازی و معرب آن اراک است . اعراب پس از استیلا بر ایران نواحی مابین دو رود دجله و فرات و نیز منطقه کوهستانی جبال را عراق عجم می گفتند .

همانطور که تا قبل از این اشاره کردیم شهر قدیم اراک دارای چهار دروازه بوده بازار کنونی اراک شبکه ارتباطی داخلی این دروازه ها بود و راه های اصلی و خارجی از این دروازه ها آغاز می شد . با عبور راه آهن از اراک و احداث خیابان و گذرگاه های جدید توسعه شهر در قسمت جنوب و جنوب غربی آغاز شد . براساس آمار کتاب ایرانشهر در سال ۱۳۲۰ ش ، جمعیت اراک ۵۱۰۰۰ نفر بود . از این تاریخ اراک نیز مانند سایر شهرهای کشور توسعه یافت . در سال های صلح و آرامش دیوارهای حفاظتی شهر برداشته شد و شهر اراک و نقشه منظم اولیه آن بی رویه رو به توسعه نهاد . موقعیت ترابری اراک مهمترین عامل توسعه شهر در سال های اخیر بوده است .

وجه تسمیه :

واژه اراک به معانی ، تخت پادشاهی _ پایتخت _ باغستان _ نخلستان ، شهرستان ، باغ و بارگاه اورده اند ، پروفسور هرتسفلد آلمانی ً اراک ً را بشکل فارسی کلمه ً عراق ً و به معنی سرزمین هموار دانسته است .

در زمان سلوکیان در منطقه ماد بزرگ بین همدان و ری شهری به نام کره نزدیک اراک کنونی وجود داشته است . واژه ً کره ً در دوران اسلامی به نام های الکرح _ کرح تغییر یافته است . از قرون اولیه اسلام و گسترش اسلام به داخل مرزهای کشور منطقه وسیع ماد بزرگ به جهان معرفی گردید ، در قرون دوم اسلامی نواحی بین همدان ، ری ، اصفهان را عراق نام نهادند .

شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۰۸ هـ ق سلطان مراد بایندری را که از مدعیان حکومت در منطقه بوده است شکست داد و بعد از این پیروزی بود که دستور داد در کرج آستانه امامزاده سهل بن علی را به دقت تعمیر کنند و بر روی آن گنبد و بارگاهی بزرگ بسازند از آن تاریخ شهر کرج را آستانه نامیده اند . در طول حکومت قاجاریه نیز شهرهایی نیز در این منطقه بنا و یا بازسازی گردید ، گرچه از زمان تأسیس شهر اراک ، مرکز استان بر مبنای سلطان بیشتر از دو قرن سپری نشده است ، طی این خطه از کشور مهد تربیت و پرورش علما ، رجال و دانشمندان و ادبای بزرگ بوده است که هر یک میراث جاودان ارزشمندی را در پهنه تاریخ و فرهنگ و ادب کشور از خود باقی گذارده اند .

مفاخر استان :

استان مرکزی بلحاظ فرهنگی و مذهبی یکی از مراکز اصلی تربیت و پرورش اندیشمندان ، شعرا ، عرفا ، سیاستمداران و بزرگان مذهب و شیعه محسوب می شود . از مشاهیر و علما دینی و ادب و فرهنگ این سرزمین می توان به امام خمینی ( ره ) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، پروفسور حسابی ، میرزا تقی خان امیر کبیر ، قائم مقام فراهانی ، عباس اقبال آشتیانی نویسنده ، میرزا حسن آشتیانی علمای دینی ، سلمان ساوجی ادیب و شاعر ، ادیب الممالک فراهانی ادیب و شاعر ، میرزا ابوالقاسم قائم مقام از مردان سیاست ، فخر الدین عراقی ، آیت الله العظمی اراکی ( ره) ، ملا احمد نراقی ( ره ) ، ملا مهدی نراقی ( ره ) ، آیت الله حاج آقا محسن عراقی ( ره ) ، آیت الله آقا نورالدین حسینی ( ره ) ، مصدق ، فروغ فرخزاد ، پروین اعتصامی ، ابوعبدالله آبی ، محمد رضا آشتیانی ، محمد علی اراکی ، میرزا سید علی اکبر تفرشی ، میر فیض الله تفرشی ، میر مصطفی حسینی تفرشی ، حویزی ، ابوالقاسم دانش آشتیانی ، محمد رضا درودیان ، هادی دلیجانی ، شیخ محمد راستین ، کربلایی کاظم ساروقی ، آخوند حاج ملا فتحعلی سلطان ، شیخ علی نخستین ، ملا ابوطالب ، ملا محمد علی محلاتی ، میرزا فضل الله نصیر الاسلامی ، سید عبد المجید وفسی ، هاشمی سنجانی ، سعدالملک آبی ، محمود آستانه ، ارفیع آستانه ایی ، آقا علی آشتیانی ، میرزا موسی آشتیانی ، احمد قوام ، قوام الدوله ، محیط فراهانی ، میرزا یوسف مستوفی الممالک ، مشیر الدوله ، حسن ملکی ، علی منصور ، وثوق الدوله ، میرزا حسن خان وزیر نظام ( برادر امیر کبیر ) ، محمد استعلامی ، محمد حسابی ، مصطفی چمران ، ابراهیم دهگان ، مرتضی ذبیحی ، حبیب الله ذوالفنون ، محمد رضا محتاط ، میر اسماعیل میرفخرایی ، دکتر مؤسس نیسانیان ، محمد قریب ابن ساوجی ، بیدل آشتیانی ، هوشنگ ترابی ، بهاء الدین ساوجی ، سلمان ساوجی ، ابوالحسن فراهانی ، میرزا محمد حسن فراهانی ( وفا ) ، محمد علی مردانی ، ابوالحسن ملک ، سید علی نجفی زاده ، نظامی گنجوی ، اویس وفی ، عبدالرحمن بین عیسی همدانی ، نصیراهمدانی ، محمد آستانه ، علی اکبر امینی ، کاظم ایرجی ، اسماعیل تفرشی ، ابوالفضل جلیلی ، صابر رهبر ، علی حاتمی ، فرهاد رستم پور ، غلامرضا رمضانی ، ابوالفضل جلیلی ، آقا علی اکبرخان فراهانی ، بهزاد فراهانی ، آقا غلامحسین فراهانی ، محمود فرهمند ، واروژ کریم مسیحی ، بهروز مبصری ، رضا موسوی زاده ، حاتم عسگری ، فتحعلی واشقانی فراهانی ، احمد بورقانی فراهانی ، ذبیح بهروز ، ابوتراب حلبی ، محمد خرمشاهی ، محمد باقر صدرا ، سعید قاضی سعیدی ، محمد کوهپایه ای ، مرتضی هزاوه ایی ، باقر موسوی ، امیر طوفان ( صمصام الملک ) امام خمینی ره : آیت الله العظمی حاج آقا روح الله مصطفوی موسوی امام خمینی ، بنیانگذار جمهوری اسلامی در بیستم جمادی الثانی سال ۱۳۲۰ هـ . ق در شهر خمین قدم به عرصه وجود گذاشتند . مهمترین تألیفات ایشان : شرح دعاء سمر به زبان عربی ، لقاءالله تفسیر سوره حمد _ جهاد با نفس _ اربعین _ آداب الصلات _ شرح حدیث جنود عقل و جهل _ سر الصلاه یا معراج السالکین _ کتاب الطهاره _ کتاب البیع _ رساله فی التقیه _ رسال لاضرر و ……

تقسیمات اداری و سیاسی :

اراک، براساس آخرین تقسیمات کشوری ۱۳۷۵ استان مرکزی دارای ۸ شهرستان، ۱۵ بخش، ۱۹ شهر، ۶۰ دهستان، ۱۳۹۴ آبادی دارد سکنه و ۴۶ آباد خالی از سکنه است. شهرستانهای این استان عبارتند از : اراک – آشتیان – تفرش – خمین – ساوه – شازند – محلات و دلیجان.

جغرافیای اقتصاد

دامپروری :

فلات مرکزی، که بین رشته کوههای البرز و زاگرس در این منطقه وجود دارد، رشته جبال راسوند به طرف جنوب شرقی. تنوع اقلیمی و آب هوایی استان که ناشی از نوسانات ارتفاعی آن است و همچنین میزان بارش باران در فصول مختلف همه و همه باعث وجود طبیعت ویژه ای را از جهت رویش گیاهان در این منطقه شده است. از این رو می توان گفت استان مرکزی یکی از غنی ترین مراتع طبیعی ایران است و برای پرورش انواع دام و طیور و حتی پرورش زنبور عسل مناسب است.

نواحی سربند و دامنه‌های راسوند، به دلیل ویژگیهای اقلیمی، از پرآب ترین و سبزترین مناطق استان مرکزی محسوب می گردد.

تراکم چشمه های پرآب و دائمی و فصلی، پوشش گیاهی بسیار خوب و گستردگی باغها و چمنزارها، داشتن تالابها و سردابهای بزرگ همه و همه و داشتن گونه های گیاهی بومی و دارویی باعث پرورش انواع دام و طیور و آبزیان شده است.

البته باید به این نکته توجه داشت : زمستان سرد و پربرف فلات غرب و جنوب غربی استان، امکان نگهداری گله های گوسفند و بز را بسیار محدود می کند. دامها مدت زیادی در آغل ها نگهداری می شوند و تنها چند ماهی از سال می توانند از مراتع ییلاقی، کوهستانی استفاده کنند، نگهداری دامها تنها در روستاهایی که قدرت ذخیره علوفه زمستانی را دارند امکان پذیر است.

نواحی شرق و شمال شرق استان و اطراف سیله و دشتهای مجاور آن به علت گرما هوا در بعضی مواقع کوچ موقت گوسفند و بز را فراهم می سازد. بیشتر عشایر منطقه در این نواحی به دامداری اشتغال دارند. در اطراف اراک و خمین و شهرهای دیگر استان که گاوداری و مرغداری های جدیدی احداث شده اند که سعی در برآوردن نیازهای روزافزون این شهرها را دارند.

صنعت و بازرگانی :

استان مرکزی از جمله استانهای صنعتی کشور محسوب می شود، وجود صنایع مادر در اراک این شهر را به یکی از قطبهای صنعتی کشور مبدل کرده است همچنین وجود کارخانه های چشمگیر و تولیدی شهرستان ساوه نیز خود گویای این مهم است. مهمترین کارخانه های صنعتی استان عبارتند از : ماشین سازی، آلومینیوم سازی کابل سازی – کمباین سازی، لاستیک سازی- کارخانه هپکو(سازنده ماشین آلات راه سازی) کارخانه های سازنده پروفیل و لوله های آبیاری آلومینیومی، کارخانه های آونگان (سازنده پایه فلزی انتقال نیرو)- کارخانه ادوات کشاورزی- کارخانه تولید نورد آلومینیوم- رنگ روناس- پالایشگاه- پتروشیمی – نیروگاه آذرآب و نیز سایر کارخانه های مستقر در شهرستان ساوه را می توان یاد کرد، که تولید و عرضه آن به داخل کشور و صادر برخی از تولیدات کارخانه ها به خارج از کشور چه در بخش کارخانه ها و صنایع همانطور که یادآور شدیم چه در بخش کشاورزی این استان یکی از قطبهای مهم تأثیرگذار در امر بازرگانی و صنعتی کشور است.

معادن :

در استان مرکز ۱۱۲ معدن محتلف وجود دارد که بیشترین آن مربوط به مصالح ساختمانی است، از مهمترین معادن استان مرکزی می توان از : سنگ آهن در شمس آباد اراک، معادن سرب، رو، منگنز، بارتیتین، سنگ تراورتن، گچ و سنگ نمک را می توان یاد کرد.

در اطراف شهر نیمور محلات معادن تراورتن بسیار زیاد است.

صنایع دستی :

در این استان انواع فرش، گلیم، قالی-جاجیم- زیلو، سفالگری تولید می شود و علاوه بر اینها کارگاههای متعدد صابون سازی کهدر آشتیان وجود دارد از جمله هنر صنایع دستی این خطه از کشور است. البته ناگفتهپیداست که صابون آشتیان شهرت محلی دارد.

فرش ساروق اراک، قالی ساوه و لییان،جاجیم خمین، سفالگری در ساوه و محلات و همین طور تولید زیلو در محلات، شهرت بسزاییدارد.

موقعیت و وسعت :

استان مرکزی بخشی از فلات مرکزی ایران است که بین رشته کوه های البرز و زاگرس و در مجاورت کویر مرکزی بین ۳۳ درجه و ۳۰ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۵۷ دقیقه تا ۵۱ درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است و استانهای هم مرز آن عبارتند از : در شمال استان های تهران و قزوین در جنوب استان های اصفهان و لرستان در شرق استان های اصفهان و تهران و در غرب استان همدان . مساحت کل استان مرکزی حدود ۲۹۱۵۲ کیلومتر مربع است از لحاظ ویژگی های توپوگرافی ، ۹۱/۳۳ درصد مساحت آن را کوه هاو ۹۳/۱۴ درصد مساحت آن را تپه ها و ۷۶/۱۳ درصد را فلات ها و مابقی را دشت ها تشکیل می دهد . مرکز این استان شهر اراک و شهرستانهای تابعه آن عبارتند از : ساوه ، خمین ، محلات ، سربند ( شازند ) ، تفرش ، دلیجان و آشتیان می باشد .

_ نا همواریها :

مهمترین ارتفاعات استان را قسمتی از کوه های مرکزی و قسمتی از کوه های زاگرس تشکیل می دهند . بلندترین ارتفاعات استان قله شهباز در غرب اراک با ۳۳۸۸ متر ارتفاع در رشته کوه راسوند است و پست ترین منطقه را دشتی در جنوب ساوه با ۹۵۰ متر ارتفاع از سطح دریا تشکیل می دهد .

عمده مناطق کوهستانی این استان در شهرستان های سربند ( شازند ) ، اراک ، محلات و تفرش قرار دارند . کوه های این ناحیه از دو رشته تشکیل شده است . رشته اصلی از الوند جدا شده و بصورت دیواره های موازی ، گاهی فشرده و گاهی گسترده به عرض چند کیلومتر و با طول ۲۸۰ کیلومتر از همدان تا راهگرد ادامه دارد .جهت اصلی آن از شمال غربی به جنوب کشیده شده و سپس به شمال شرقی متوجه می گردد .این ارتفاعات در سربند و شازند به نام راسوند و در اراک سپیدخانی نام دارند .

قلل عمده این کوهها در راسوند ( دوخواهران ) به نام شهباز ۳۳۸۸ متر و سفیدخانی ۲۸۲۰ متر و در ( قرق در ) ۲۹۶۷ متر از سطح دریا ارتفاع دارند . رشته جبال راسوند به طرف جنوب شرقی ادامه داشته و به کوه های ( الوندلکان ) با ارتفاع ۳۰۵۶ متر در غرب خمین می پیوندد ، سپس این رشته جبال به ارتفاعات ( تخته کوه اردل ) و جاسب پیوسته و پس از قطع شدن به وسیله دره قمرود به ارتفاعات کهک قم متصل می شود .

رشته دوم کوه های این منطقه در چهل کیلومتری جنوب غربی شهر اراک از کوه های راسوند جدا شده بصورت دو رشته موازی از جنوب به سوی شمال امتداد یافته که این رشته کاملاً بر کوه های راسوند عمود بوده و دره معروف ( چرّا ) را با وسعت ۱۱۰۰ کیلومتر مربع به وجود آورده ، عرض این کوهستان در بعضی نقاط از ۵۰ کیلومتر تجاوز کرده که جهت شمالی این کوهستان به ارتفاعات وفس ، تفرش ، آشتیان و خلجستان پیوسته و به سوی ساوه امتداد می یابد . ارتفاات عمده آن در هزاوه اراک ۲۷۳۵ متر و در وفس به ۲۷۴۵ متر می رسد . کوه های عمده منطقه تفرش عبارتند از : کوه کوجه « کجه » با ارتفاع ۳۱۴۰ متر ، قله بندیی ۲۶۰۰ متر قله گندم کوه ۲۱۵۹ متر و کوه کلاهک ۳۰۸۴ متر از سطح دریا ارتفاع دارند . در شمال شرقی شهرستان اراک رشته کوه های هفتاد قله قرار دارد که شهرستان محلات در شرق آن واقع شده و این کوه ها به رشته جبال راهگرد می پیوندد .

آب و هوا :

تنوع اقلیمی و آب و هوایی استان ناشی از نوسانات ارتفاعی آن است . بطوریکه اختلاف ارتفاع بین پست ترین نقطه در دشت ساوه ( ۹۵۰ ) متر و بلندترین نقطه با قله شهباز ۳۳۸۸ حدود ۲۴۰۰ متر است بنابراین اختلاف سطح موجود سبب اختلاف و تنوع در آب و هوا گردیده است .

میانگین بارش سالانه از ۱۷۰ میلیمتر در دشت ساوه و برخی از نواحی جنوب شرقی ، تا ۴۵۰ میلیمتر در ارتفاعات بالای ۲۰۰۰ متر متغیر است . میانگین سالانه دما نیز از ۱۸ درجه سانتیگراد در دشت ساوه تا ۴ درجه سانتیگراد در ارتفاعات تفاوت نشان می دهد . سردترین مناطق این استان ، شهرستان های سربند ، شازند ، اراک هستند که متوسط روزهای یخبندان در زمستان از ۶۵ تا ۱۲۰ روز می باشد . همچنین میزان بارش باران در فصول مختلف آن نیز متفاوت است که این اختلاف در شهرستان اراک به شرح زیر است .

۳۷ درصد بارندگی در فصل بهار _ ۱ درصد بارندگی در فصل تابستان _ ۱۹ درصد بازندگی در فصل پائیز _ ۴۳ درصد بارندگی در فصل زمستان . می توان گفت این استان از آب و هوای بیابانی ، معتدل کوهستانی و سرد کوهستانی برخوردار است و زیر بادهای محلی از جهات مختلف ، منشعب از جریان پر فشار آسیای مرکزی به جریان اقیانوس هند ، اقیانوس آرام و دریای مدیترانه قرار دارد . میزان رطوبت هوا و باران در این استان یکسان نیست . در مناطق کوهستانی ، ریزش های جوی اغلب به صورت برف و در مناطق کم ارتفاع بیشتر به صورت باران ظاهر می شود . شمال استان در ناحیه زرند جزء کم باران ترین نواحی و ارتفاعات شازند در جنوب غرب از پرباران ترین مناطق استان است . اگر دمای مطلوب گردشگری بین ۲۰ تا ۲۵ درجه سانتیگراد باشد اردیبهشت تا شهریور مناسب ترین زمان مسافرت به این استان می باشد . استان مرکزی از یک طرف در کویر مرکزی و از طرف دیگر در محل زاویه چین خوردگی البرز وزاگرس واقع شده است . حدود ۳۸ درصد مساحت استان مرکزی در منطقه بیمه بیابانی بین کوهستان و بیابان قرار دارد . خاک این مناطق برای کشاورزی مناسب و استفاده از آب قنات و رودخانه ها در این نواحی میسر است . می توان گفت تقریباً نیمی از مساحت استان را این نوع آب و هوا در بر گرفته است ، سرزمین هایی که بیش از ۱۵۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارند . پوشش گیاهی این ناحیه غنی تر و دوره رشد گیاهان نیز بیشتر از نواحی دیگر است و دیگر اینکه ۱۲ درصد از اراضی استان مرکزی که در ارتفاعات واقع شده اند آب و هوای سرد دارند . وجود برف دایمی در قله ها حاکی از آن است که میانگین دمای گرمترین ماه سال نیز بسیار پایین است . مراتع مرغوب استان در این نواحی واقع شده اند . بیشتر رودخانه های دایمی استان از این نواحی سرچشمه می گیرند . تراکم جمعیت در این مناطق چندان زیاد نیست . نمونه این آب و هوا را می توان در آستانه و شازند مشاهده کرد .

منابع آب :

براساس مطالعات انجام شده در حال حاضر مقدار آبی که از طریق رودخانه ها ، قنات ها ، چشمه ها و … به دست می آید ، حدود ۲/۴ میلیارد متر مکعب است که تنها ۵۰ درصد آن در امور کشاورزی و موارد دیگر مورد استفاده قرار می گیرد .

نقش کوه ها در نزولات جوی استان مرکزی اهمیت بسزایی دراد . بطور کلی متوسط میزان بارندگی سالیانه در این استان خوب است . در فصل زمستان در این استان کوه ها و مناطقی که بیش از سه هزار متر از سطح دریا ارتفاع دارند ، در زیر قشر عظیمی از برف فرو می روند . برخی قلل این کوه ها ، این برف ها را تا سال بعد محفوظ نگه می دارند ، که این خود منابع سرشار آب برای استان بشمار می رود .

رودها :

در این استان دو رودخانه معروف وجود دارد :

الف : رودخانه قره چای یا زرین رود :

این رودخانه از دو رود تشکیل می شود و وسعت حوزه آبریز آن حدود ۲۳۹۲۱ کیلومتر مربع است . شاخه جنوب آن از کوه های سربند و راسوند و تالاب وعمارت و سراب های استان ، عباس آباد ، کله و نهرمیان سرچشمه می گیرد . این شاخه ها در محل پل دو آب به هم پیوسته ، رود واحدی را به نام چرّا « شرا » تشکیل می دهند ، پس از عبور از بخش چرّا با جهت جنوب به شمال با « دبی » قابل ملاحظه ای به شاخه غربی قره چای می پیوندد .

شاخه غربی که از کوه های الوند همدان سرچشمه گرفته از بهم پیوستن شش رود کوچک به وجود می آید که در دشت رزن و بهار به نام سیمینه رود نامیده می شود ، در دشت کبودر آهنگ ، شاخه فرعی « زهتران » و « خمیگان » از شمال به جنوب جریان یافته که این رودخانه در انتهای بخش چرّا با رودخانه چرّا یکی شده و به طرف ساوه جریان پیدا می کند ، در ساوه نیز دو رود کوچک به نام های « سامان » و « یاتان » بهم پیوسته به نام رود مزلقان یا مردقان ( مزدقان ) وارد قره چای شده پس اط گذشتن از دشت ساوه در محل پل دلاک به قمرود پیوسته و به « مسیله » و به کویر نمک می ریزد ، طول این رودخانه حدود ۵۴۰ کیلومتر است . این رودخانه بویژه شاخه های آن در سربند و کزاز و بخش چرّا بعلت موقعیت طبیعی ویژه ، مناظر بسیارزیبایی پدید آورده که از جهت جاذبه های تور سیم و بهره برداری جهانگردی و ایرن گردی ، واجد اهمیت خاص است ، تراکم این مناظر دلنشین بویژه در منطقه سربند و کزاز که سرچشمه ها و سرشاخه های متعدد رودخانه را در خود جای داده بسیار جالب توجه است . اما این مناظر بسیار زیبا بعلت آن که در منطقه کوهستانی قرار گرفته و فاصله طولانی با مراکز شهرها دارند ، فاقد امکانات زیر بنایی مناسب گردشگری و ایرانگردی هستند . با ایجاد تأسیسات اولیه گردشگری این مناطق می تواند از مرکز مهم جذب و جلب گردشگر و ایرانگرد باشد و یا حداقل می تواند مردم استان را بخود جلب کند .

ب : رودخانه قمرود

این رودخانه که ۲۸۸ کیلومتر طول دارد حوزه آبریز آن ، کوهستان های اطراف خمین و گلپایگان و خوانسار به وسعت ۱۶۰۵۰ کیلومتر مربع در جنوب شرقی استان مرکزی قرار دارد ، که مسیر قابل ملاحظه ای از این رودخانه در استان مرکزی واقع است . شاخه اصلی آن از کوه های لرستان ، گلپایگان و خوانسار سرچشمه گرفته و در هر مکان نام ویژه ای دارد . شاخه اصلی به نام دربند یا گلپایگان ، از کوه های زاگرس سرچشمه گرفته و شاخه اصلی و پر آب قمرود می باشد و در جهت شرق به غرب جریان دارد .

رودخانه خوانسار از کوه های این شهرستان سرچشمه گرفته ، پس از ورود به دشت گلپایگان به آن می پیوندد .که در پائین گلپایگان ، خرقاب نامیده می شود . این دو رود به نام (( خرقاب )) در ۲۳ کیلومتری شرق خمین در نزدیکی (( گلهاگرد )) با رودخانه خمین یکی می شوند . رودخانه خمین از کوه های آشناخور ، سرچشمه گرفته و جهت آن ، جنوب غربی _ شمال شرقی است . شاخه های کوچکتری در خمین از کوه های ( نشهر ) و پشتکوه و دالایی و بیشه علی و حمزه لو سرچشمه گرفته که در ۲ کیلومتری غرب خمین نزدیک روستای ریحان و (( ارّه )) به رود خمین می پیوندند . رودخانه قمرود پس از گذشتن از نیم ور و کنار محلات و غرب دلیجان بسوی قم می رود و در ناحیه (( پل دلاک )) در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی قم به قره چای پیوسته وارد مسیله شده و به کویر نمک می ریزد . از دیدگاه جاذبه های طبیعی گردشگری ، هر چند مسیر رودخانه قمرود بویژه پیش از عبور از نیمور محلات به اندازه منطقه سربند و کزاز ، چرّا ، سرسبز و زیبا نیست . اما جاذبه های گردشگری و ایرانگردی آن را نباید نادیده گرفت . بویژه در منطقه خمین و محلات با ایجاد امکانات و تأسیسات به جاذبه های گردشگری افزوده می گردد ، که می تواند در کنار جاذبه های طبیعی شهر زیبای محلات و پارک و سرچشمه و گلخانه ها و آب گرم معدنی ، مجموعه بسیار زیبا و جذابی برای گردشگران به وجود اورد .

بادها :

در فصل زمستان وزش بادها در دو جهت غرب و جنوب غربی دیده می شود و سرعت آن حدود ۳۵ کیلومتر در ساعت است در فصل بهار ، وزش باد جنوب غربی و غرب و سرعت تا حدود ۳۵ کیلومتر در ساعت است در تابستان نیز وزش باد در جهت جنوب غربی و غرب بوده و سرعت آن تا ۱۵ کیلومتر در ساعت می رسد در پائیز وزش باد در دو جهت غرب و جنوب غربی با سرعت حداکثر ۲۶ کیلومتر در ساعت است . در برخی اوقات ، وزش باد در جهت شمال شرقی و شرق بوده که معمولاً ۷۰ درصد وزش آن آرام می باشد .

دریاچه ها :

دریاچه قاسم آباد :

این دریاچه طبیعی و بسیار زیبا در غرب بخش چرّا ، در غرب خنداب و در منطقه کوهستانی بین روستاهای اوچ تپه ، کرد و خورد ۷ توتل و قاسم آباد قرار دارد ، محل دریاچه دشت کوچکی است که اطراف آن را کوه ها احاطه کرده اند . نزولات آسمانی آن مناطق در آن جمع شده و به صورت دریاچه در آمده است . در سال های خشکسالی آب آن کم و گاهی خشک است . اما در سالهایی که بارندگی زیاد است این دریاچه حتی قابل قایق رانی است وسعت آن حدود ۳ کیلومتر و ۲ کیلومتر است در فصل پائیز و ابتدای زمستان به علت آب و هوای مناسب ، محل تجمع پرندگان مهاجر است .

دریاچه میقان :

دریاچه یا کویر میقان در شمال شرقی اراک و در دشت فراهان قرار دارد . مساحت آن از حدود ۱۰۰ تا ۱۱۰ کیلومتر مربع متغییر است . حدود کویر یا دریاچه میقان در سال های مختلف بر حسب بارندگی متغییر است و محیط آن از ۱۶ تا ۲۴ کیلومتر تفاوت می کند . آب دریاچه شور است . محدوده دریاچه میقان از جهت اقلیمی دارای زمستان های معتدل است ، همین ویژگی سبب می گردد که در پائیز و اوایل زمستان زیستگاه پرندگان بویژه پرندگان مهاجر باشد .

پرندگان مهاجر از قبیل غاز و اردک و سرسبز در هنگام مهاجرت دسته جمعی از سرزمین های سردسیری در مسیر مهاجرت خود به جنوب ایارن ، حدود ۲ ماه از آبان تا آذر را در محدوده این دریاچه بسر می برند .

دریاچه های مصنوعی :

در سطح استان بجز دریاچه های پشت سرهای دلیجان و ساوه و بند نیمور ، تعدادی دریاچه مصنوعی در پشت سرهای خاکی به وجود آمده که تمام آنها از جاذبه های جنوب ایرانگردی محسوب می شوند . یکی از این دریاچه ها که همیشه پر آب است دریاچه دربند جمال آباد قره کهریز است . ار اراک تا جمال آباد حدود ۳۰ کیلومتر جاده آسفالته است . این دریاچه از رود آب های کوهستان های قره کهریز و کوه شمس آباد و بویژه دو قنات بسیار پر گردیده که طول آن حدود ۲ کیلومتر با عرض یک کیلومتر است . دریاچه همیشه پر از آب شیرین بسیار گوارا است . امکان قایق رانی داشته و حتی در تابستان می تواند از تفرجگاه های بسیار زیبای استان باشد .

مناطق حفاظت شده :

منطقه حفاظت شده هفتاد قله :

کوهستان های مشهور به هفتاد قله به مساحت ۸۲۱۲۵ هکتار بین شهرهای اراک و محلات و خمین واقع شده است . با توجه به ویژگی زیستگاهی و ارزش های مربوط به حیات وحش ، این منطقه به عنوان نمونه ای بارز از یک اکوسیستم کوهستانی به شمار می رود . ارزشهای زیستگاهی کوه های این منطقه باعث شده است که از زمان های قدیم یکی از بهترین شکارگاه های کشور محسوب می شود . در یکی از دره های بسیار زیبای هفتاد قله بنام دره چکاب که این نام به خاطر چشمه ای به همین اسم است سنگ نبشته ای موجود است که می رساند این منطقه از قدیم شکارگاهی معروف بوده است . از شکارهای بزرگ این مناطق می توان به : قوچ و میش ، کل و بز ، آهو و پلنگ ، گراز که این نوع شکارها بیشتر در کوهستان ها بسر می برند اشاره کرد .

شکار کوچک پرندگان از قبیل : غاز خاکستری ، اردک ، لک لک سفید ، بلدرچین ، هوبره ، فاخته ، قمری ، کبوتر چاهی ، کبوتر کوهی ، عقاب طلایی ، کرکس مصری ، هما و دال اشاره کرد .

منطقه غربی اراک شامل کوه های چرّا و وفس :

این کوهستان ها با پوشش گیاهی بین ۲۵ تا ۶۰ درصد و آب فراوان از شکارگاه های خوب استان است . شکارگاه های معروف آن عبارتند از : کوه کوچک زار ، کوه خشکه ، کوه لجور ، از شکارگاه های مهم آن : کوه وحش ، شکار آنجا عبارتند از : قوچ و میش _ آهو و گرگ _ روباه و خرگوش و از پرندگان کبک و تیهو و با قرقره و فاخته است .

منطقه سربند :

منطقه سربند بیشتر تپه ماهور است و یکی از شکارگاه های خوب استان است . ارتفاعات آن عبارتند از : دواریجان ، گونه ، چوبدر علیا ، چوبدر سفلی ، دو آب ، با زمستان سرد و تابستان معتدل از بهترین شکارگاه های قوچ و میش بویژه کبک است . دره مالیمر و باغ سماق لو از مناطق بسیار زیبای استان بوده و دارای دره های سرسبز و چشمه های فراوان است . شکار آنجا قوچ ، میش و کبک و تیهو می باشد . از چشمه های معروف آن سیب در است .

پارک جنگلی اراک :

چشمه های معدنی :

چشمه های دایمی فراوانی در استان وجود دارد که به مناسبت فراوانی آب و سرسبزی و زیبایی طبیعی و آسانی دسترسی به آنها از جاذبه های طبیعی بسیار مهم بشمار می روند و می توان محل گذران ایام فراغت و تفرجگاه اهالی استان و ایرانگردان باشد .

مهمترین آنها عبارتند از : سرچشمه محلات ، چشمه پنجه علی ، سرآب اسکان ، سرآب حک ( سراب بولاغ ) ، سراب عباس آباد شازند ، چشمه انجدان ، چشمه بالقلو در ساوه ، که تنها در سرچشمه محلات و پارک کنار آن ، تسهیلات و امکانات جهانگردی ایجاد شده است . در دامنه کوه سفید خانی ، چشمه چینچلی ، با آب معدنی و گوارا می تواند از جاذبه های خود طبیعی به حساب می آید .

چشمه های آب گرم محلات :

چشمه های آب گرم محلات به فاصله ۱۵ کیلومتری شمال شرقی محلات قرار دارد . این چشمه های آب گرم معدنی در سمت شرقی کوه خورزن در نزدیکی روستای نینه از دهستان خورهه قرار گرفته است . استفاده از چشمه های آب گرم معدنی محلات سابقه باستانی داشته و می توان تاریخ استفاده از آن را با آثار باستانی خورهه در یک جهت پنداشت .

از دوران باستان تاکنون از آب گرم محلات به خاطر خواص درمانی آن استفاده می کرده اند . آب این چشمه ها از ترکیب ، آبهای سولفاته کلسیک و از ته آبهای ، هیپبر ترمال بوده که در درمان بیماری های نقرس و هم چنین بیماری های کبدی ، صفراوی و کلیوی و دستگاه گوارش مؤثر است . سالهاست که مردم ایران بویژه استان مرکزی و شهرهای قم و کاشان و اصفهان برای درمان و تفریح و گردش به محلات و آبگرم روی می آورند . فصول استفاده از چشمه های آب گرم محلات بهار و تابستان است به ویژه دو ماهه مرداد و شهریور می باشد .

چشمه کیخسرو ، سراب حک یا چشمه بلاغ :

این سرای یا چشمه بزرگ در دشت کزاز و در دامنه کوه راسوند قرار دارد . به علت سرسبزی و زیبایی طبیعت قابلیت آن را دارد که از مراکز مهم جذب توریسم و جهانگردی و ایرانگردی باشد .

چشمه چیقلی :

در ۲۸ کیلومتری جنوب غربی اراک و در بالا دست روستای رباط میل بر سینه با صلابت رشته کوه سفید خانی ، گردشگاه مصفای چپقلی واقع است . که خواص درمانی چشمه آب معدنی آن زبانزد خاص و عام است . آب معدنی چپقلی از ردیف آب های بی کربنات کلیسم دار است و منیزیم آهن دار فاقد هرگونه آلودگی میکروبی است و از نوع آب های سرد و سبک است که آشامیدن آن اثرات درمانی شگرفی در بدن دارد . این چشمه دائمی با کیفیت مطلوب ۸ دهم لیتر در ثانیه آب دهی دارد و تأثیر آن در دفع سنگ کلیه و مثانه در بین عموم زبان زد است .

آب معدنی چشمه گراو :

چشمه فوق به فاصله ۵ کیلومتری شهرستان تفرش بین دو روستای گبوران و طراران واقع گردیده است و دسترسی به ان آسان است . آب این چشمه ، معدنی و دارای خواص درمانی است . گراو متشکل از چند قسمت در سطح زمین است که از آنجا به حالت جوشش از سطح زمین خارجشده و در یک قسمت نیز آب همراه گازکربنیک فراوان از منفذی خارج می شود . آثار بجا مانده در اطراف چشمه یک چهار دیواری را نشان می دهد که بطور گسترده به عنوان حمام زنانه از آن استفاده می شده است . آب گراو تفرش ، آب معدنی بی کربناته مخلوط است که به نسبت تقریباً مساوی یون های سدیم و کلسیم در آن یافت می شود . استحمام در این آب اثر تسکینی داشته همچنین باعث باز و بسته شدن عروق می گردد .

تالاب ها :

تالاب هفته عمارت :

این تالاب در بخش کزاز ، کنار روستای عمارت و نزدیک روستای هفته از توابع سربند است . این دریاچه یا چشمه بسیار بزرگ در ثبیت آب رودخانه چرّا جنبه حیاتی داشته و گذشته از زیبایی های چشمگیر طبیعی آن از جنبه های زیست محیطی و توریسم دارای اهمیت فراوان است . این تالاب یکی از زیستگاه های خوب پرندگان ( چه مهاجر و چه بومی ) از قبیل اردک و غاز بوده که در حفظ اکوسیستم جانوری و گیاهی نقش مهمی را دارا است . تالاب هفته عمارت گذشته از تأثیر فوق در تعدیل درجه حرارت و رطوبت منطقه موثر است .

غارها :

غار قلعه جوق :

این غار در نزدیکی روستای چهرقان از توابع بخش وفس اراک در کوهی به نام قوزی قشلاق واقع شده است . این غار به وسیله انسان و در دل کوه حفر شده و دارای سه مدخل است . در گذشته نردبانی در پای آن قرار داشت که رفتن به درون آن را آسان می نمود . لیکن امروز آن نردبان از بین رفته است و بدون وسایل کوهنوردی رفتن به درون آن ممکن نیست . برخی معتقدند که این غار به منظور دفن مردگان بوده است و در واقع باید آن را آرامگاه دانست . به عقیده باستانشناسان این مقبره ها مربوط به دوره مادها بوده است .

غار آسیلی :

نزدیک روستای امان آباد است . و در مغرب انجدان قرار دارد . طول کلی غار ۵/۷۳ متر و عرض آن ۸ متر می باشد . در آن حوضچه هایی قرار دارد که دیواره های آن یک پارچه از مواد آهکی و بلورهای منشوری استالاکتیتی پوشیده شده است . مدخل آن با دو دریچه دایره شکل است که ستونی به محیط یک متر ، دیواره وسطی این دو دریچه را تشکیل می دهد .

غار میلانون یا گلوچه بالا :

غار مزبور دارای دو دهانه می باشد یکی مایل است که راه عبور و رسیدن به انتهای آن است و دیگر عمدای است که در حدود ۳ متر بالاتر از دهانه اولی قرار دارد .

غار طاق رچه :

این غار از غار آسیلی به انجدان نزدیک تر است . دو درخت بزرگ مقابل دهانه آن روییده و منظره زیبایی به غار داده است . طول غار ۲۲ متر عرض میانه آن ۷ متر ، عرض انتهای آن ۱۱ متر و ارتفاع غار ۳ متر می باشد . دهانه غار رو به جنوب می باشد .

غار گیوه کش :

گیوه کش غار کوچکی است . طول غار ۹ متر و عرض آن ۶ متر و ارتفاع آن ۵/۱ متر است . عرض دهانه نیز ۴ متر است که در قسمت شرق انجدان قرار دارد .

غار شغال دره :

غار شغال دره۱۱ متر طول ، ۲ متر عرض و ۳/۱ متر ارتفاع دارد و در دامنه کوه کلوپ جهنم قرار دارد . ( بنابر اظهار اهالی روی این کوه در فصل زمستان برف باقی نمی ماند که بدان لقب جهنم داده اند .)

غار هین هو :

از غارهای رشته کوه سفید خانی است . مدخل غار بسیار باز و ارتفاع آن زیاد است اما عمق کمی دارد .

غار علی خورنده _ غار دربر :

که در تفرش قرار دارند .

غار چال نخجی ر :

در فاصله ۸ کیلومتری شمال دلیجان و در منطقه ای به نام چال نخجیر قرار دارد . درون غار عموماً کریستالیزه بوده و از سنگ های تزئینی و زیبا تشکیل شده است . کف و دیوارهای غار پوشیده از اسفنجهای بلورین است که از این جهت یکی از غارهای زیبای کشوری است .

غار کهک _ غار سرجوان :

در دلیجان واقع هستند که غار سرجوان جنبه زیارتگاهی دارد .

غار شاه بلبل :

این غار در کوه های شرقی شهرستان محلات ( بین خورهه و دلیجان ) واقع شده است . این غار دارای چشمه ای کم آب است و از نظر مذهبی برای اهالی منطقه غاری مقدس است .

غار کوه ساوه ( شاه پسند ) :

این غار در شمال غربی شهرستان ساوه و بالاتر از مقبره اشموئیل پیغمبر واقع است .

غار سوراخ گاو :

در شمال غربی روستای خورهه واقع است .

غار یکه چاه : در جنوب شرقی محلات واقع است .

غار گدار چشمه : در کوه ارده و در جنوب نیمور محلات قرار دارد .

غار سرچشمه : در شمال محلات و در کوه سرچشمه واقع است .

غار کشه ریز : در شمال غرب شهرستان محلات و در کوه فیروز کوه واقع است .

پوشش گیاهی :

از جلوه های طبیعت و سرسبزی و زیبایی و همینطور پوشش گیاهی در استان مرکزی می توان از : مناطق سربند و بخش های اقلیمی کوهستانی آن دشت کزاز بویژه در دامنه کوه ها به بخش چرّا ، بخش وفس ، رشته جبال هفتاد قله و شهرستان محلات نام برد .

ناحیه سربند و دامنه های راسوند به دلیل ویژگی های اقلیمی ، از پر آب ترین و سر سبزترین مناطق استان مرکزی محسوب می گردد .

تراکم چشمه های پر آب دائمی و فصلی ، پوشش گیاهی بسیار خوب و گستردگی باغ ها و چمن زارها ، داشتن تالاب ها و سراب های بزرگ را ایجاد نموده است .

گونه های گیاهان بومی و دارویی این مناطق عبارتند از : نعناع فلفلی _ شمعدانی _ شاه تره _ منداب _ اویشن _ ریواس _ خاکشیر _ بومادران _ شنگ _ اسپند _ مرزنگوش _ ترشک _ تره وحشی _ بارهنگ _ کاسنی _ گل گاوزبان _ گل ارغوان _ گزنه _ بابونه _ بادرنگ بویه _ خارخسک _ روناس _ علف شیر _ لاله سرنگون _ مریم نخودی _ همیشه بهار _ زیره _ لاله _ زینان _ شوید _ شقایق _ شنبلیله _ تاجریزی _ تاتوره _ تیغال _ توتیای نباتی و …. وجود دارد .

جغرافیای انسانی

بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵ استان مرکزی ۱۲۲۸۸۱۲ نفر جمعیت دارد از این تعداد ۱/۵۷ درصد در نقاط شهری و ۹/۴۲ درصد در نقاط روستایی سکونت داشت اند . در همین سال از کل جمعیت استان ۱۵۶/۶۱۶ نفر مرد و ۶۵۶/۶۱۲ نفر زن بوده اند . از جمعیت استان ۳/۳۸ درصد در گروه سنی کمتر از ۱۵ سال ، ۱/۵۶ درصد در گروه سنی ۱۵ تا ۶۴ سال و ۶/۵ درصد در گروه سنی ۶۵ سال و بیشتر قرار داشته اند . سمت وسوی تمامی نقل و انتقالات داخلی و مهاجرین که از خارج وارد استان شده اند کانون های شهری مخصوصاً در شهر اراک و ساوه بوده است . قبل از دهه اخیر مردم استان برای یافتن کار و ادامه تحصیلات فرزندان و بالا بردن سطح زندگی خود از این استان به استان های تهران و اصفهان مهاجرت می کردند لیکن بر اثر جذب نیروهای بومی ، بسیاری از شهرستان های دیگر به این استان مهاجرت کرده اند .

منابع اقتصادی استان :

کشاورزی : اساس اقتصاد استان را به ترتیب اهمیت، بخش های خدمات، صنعت و کشاورزی تشکیل می دهند . به طوری تقریبی در حدود ۱۹ درصد مساحت استان اراضی کشاورزی ۵۷ اراضی مرتعی، ۲۴ درصد اراضی غیر مزروعی از قبیل دریاچه ها ، کویرها، جاده ها و شهرها تشکیل می دهند . محصولات کشاورزی استان شامل تولید، گندم، جو، حبوبات آفتابگردان، پنبه- چغندر قند- گوجه فرنگی و پیاز است.

تولید برخی ار فرآورده های کشاورزی در شهرستانهای این استان بیش از میزان مصرف محلی است. در نتیجه به استانهای مجاور صادر می شود .

از شهرستان اراک، گندم، جو، انگور، سبزیجات و خشکبار.

از شهرستان ساوه : انار و طالبی و پسته.

از شهرستان محلات : کاهو و گل.

از شهرستان تفرش : بادام و گردو.

از شهرستان خیمن : پایز و لوبیا و گندم به سایر شهرها و استانها و همچنین به خارج از کشور صادر می شود .

به هر حال استان مرکزی به لحاظ موقعیت خاص به خود بوده و داشتن زمین های حاصلخیز زراعی و تولید برخی از محصولات کشاورزی و نیز دامپروری از مناطق مهم کشور محسوب می شود. می توان گفت تقریباً ۵۰ درصد از مردم این استان در روستاها زندگی می کنند و شغل اصلی آنها کشاورزی و دامداری است.

همین طور که در بالا اشاره شده گویا این حقیقت است.

http://www.vatanfa.com/?s=آشنایی-با-استان-مرکزی