جمهوریخواهی و مظلومیت جمهوری
- نویسنده: babak
- 1,260 بازدید
- 09 دسامبر 2011
- ایران معاصر
از آن هنگام که ایرانیان به عقبافتادگی کشور خود، در مقایسه با کشورهای مغرب زمین، پی بردند، طبیعی بود که چارهای بیندیشند. در این میان، برخی بر این پندار بودند که اگر نظام سیاسی کشور با نظام سیاسی برخی از کشورهای پیشرفته همانند شود، همان پیشرفتها نصیب ایران نیز خواهد شد. بدین گونه بود که برخی ــ بیشتر ــ متأثر از تحولات سیاسی فرانسه، دل به نظام جمهوری داده بودند. از این رو، هنگام مرگ محمدشاه قاجار و جلوس ناصرالدین شاه در سال ۱۲۶۴ه.ق چند نفری با میرزا نصرالله صدرالممالک، شاعر و سیاست پیشه درویش مسلک آن دوره، به مشورت پرداختند که « باید دولت ایران را جمهور نمود.» در دوره ناصری نیز گفته شد که فراموشخانه میرزاملکم خان در پی ترویج اندیشه جمهوری و رئیس جمهوری کردن شاهزاده جلالالدین میرزا بود. بدین ترتیب، زمینهای فراهم شد تا در عالم سیاست دوره قاجاریه، مفهوم جمهوریت به یک ضدارزش تبدیل شده و سلاطین قاجار هرگونه اعتراض مهم بر ضد عملکرد خود را جمهوریطلبی وانمود کرده و به سرکوبی یا مهار آن میپرداختند. در همین راستا است که در نهضت مشروطیت، در آغاز هیئت حاکمه تبلیغ کرد که هدف مشروطهخواهان، جمهوریخواهی است. به همین علت، آقاسیدعبدالله بهبهانی و آقا سیدمحمد طباطبایی، این را به عنوان یک اتهام، تکذیب کردند. پس از مشروطه هم مشاهده میشد که زمزمه « جمهوری» به گوش میرسد و حتی شاهزاده قاجاری مانند ظلالسلطان نیز ادای جمهوریخواهی! از خود نشان میداد.