تکرار مجدد ناپلئون در اسراییل!

تکرار مجدد ناپلئون در اسراییل!

تاریخ قواعد و قوانینی خاص خود دارد. قوانینی که در برهه های مختلف تکرار می شوند و به همین دلیل برخی بر این باورند که تاریخ تکرار می شود. تاریخ به ما می گوید: هر گاه کشوری به دلیل پیروزی های پی در پی سرمست غرور شد؛ منتظر شکست او باشید، زیرا همین غرور زمینه شکست او را فراهم می سازد. پس از شکست، حس تحقیر و شکسته شدن اسطوره شکست ناپذیری، حاکمان و مردم را آزار می دهد، به همین دلیل حاکمان  جنگ دیگری را تدارک می بینند تا غرور از دست رفته و اسطوره شکست ناپذیری را ترمیم کنند اما شکست دوباره زمینه نابودی بیشتر را فراهم می سازد. باور ندارید؟ پس این نمونه های تاریخی را بنگرید:

فرانسه سال ۱۸۰۴ میلادی

ناپلئون بناپارت در این سال امپراتور اسطوره ای های فرانسه شد. او سلسله ای از جنگهای موفق را سامان داد. در ابتدا به ایتالیا حمله کرد و با حمایت مردم این کشور آنجا را از دست حکومت اتریش خارج نمود. سپس به مصر رفت و به سلطه مملوک‌های مصری نیز پایان بخشید. سپس سوریه را  ضمیمه خاک کشور خود کرد. سپس پروس، هلند، لهستان، بلژیک و نیز سرزمین اتریش -مجارستان را تسخیر کرد. او اسپانیا و پرتغال را هم به متصرفات خود افزود.

ناپلئون سرمست از پیروزی های پی در پی به روسیه لشکر کشید اما در سرمای سیبری گرفتار آمد و به اهداف خود دست نیافت لذا با امضای قرارداد صلح تیلسیت به پاریس بازگشت اما تحقیر ناشی از شکست ناپلئون را می آزرد. ملت فرانسه نیز او را به دلیل این شکست سرزنش می کردند؛ او برای جبران این شکست به آلمان حمله کرد اما تضعیف او در نتیجه شکست از روسیه و اختلافات داخلی زمینه شکست او را فراهم کرد و و او در سال ۱۸۱۴ شکست را پذیرا شد و به جزیره آلب تبعید شد.

فرانسه ۱۸۴۸ میلادی

لویی ناپلئون در انتخابات ۱۸۴۷ به مقام ریاست جمهوری فرانسه دست یافت و در ۱۸۵۱ مجلس را منحل کرد و خود را ناپلئون سوم و امپراتور فرانسه نامید. او نیز در بسیاری از جنگها شرکت کرد و در آنها به پیروزی دست یافت: جنگهای کریمه، حمایت از جنبش ملی در ایتالیا و بالکان، مداخله در چین، مداخله در کوشن شین در ویتنام، پیروزی در نبرد با اتریش و… پیروزی های او به قدری بود که به او لقب “مرد قدرتمند اروپا” را دادند. اما در سال ۱۸۶۷ اولین شکست او در مکزیک با قتل جانشینش رقم خورد. ناپلئون سوم از سرنوشت ناپلئون اول درس نگرفت و بهانه های لازم برای آغاز جنگی با پروس را مهیا کرد و جنگ میان دو کشور در گرفت و در کمتر از یک ماه ناپلئون پرچم سفید را بر فراز محل اقامت خویش برافراشت!

عراق ۱۹۷۹ میلادی ۱۳۵۸ شمسی

صدام حسین که وعده تصرف یک هفته ای ایران را داده بود، در جنگ ۸ ساله با جمهوری اسلامی ایران به اهداف خود دست نیافت. حس حقارت در درون او زبانه می کشید و باید در جایی این حقارت را جبران می کرد: حمله به کویت سرپوشی بود برای جبران این حقارت و البته شکستی دیگر….

فلسطین ۱۹۴۸ میلادی

اسراییل در سال تاسیسش یعنی ۱۹۴۸ در برابر ارتش کشورهای مصر، سوریه، اردن، لبنان، عراق، عربستان سعودی، یمن قرار گرفت و تمام آنها را شکست داد. در سال ۱۹۵۶ با همراهی انگلستان و فرانسه، به مصر حمله برد و صحرای سینا و کانال سوئز را تصرف کرد. در سال ۱۹۶۸ در جنگ موسوم به شش روزه ارتش های سوریه، عراق، مصر و اردن را شکست داد. در سال ۱۹۷۰ در جنگ اصطکاک به موفقیت دست یابد و در سال ۱۹۷۳ توانست حملات کشورهای عربی را در جنگ موسوم به یوم کیپور دفع نمایدو نهایاتا در سال ۱۹۸۲ توانست جنوب لبنان را به تصرف درآورد.

لبنان ۲۰۰۰ میلادی

اما سلسه این پیروزی های پی در پی با شکست از حزب الله لبنان در سال ۲۰۰۰ که به عقب نشینی از لبنان منجر شد، منقطع گردید. اسراییل که تحقیر شکست او را بسیار آزار می داد دست به اقدامی جنون آمیز در سال ۲۰۰۶ زد و قصد داشت که حزب الله لبنان را در نبردی غافلگیرانه نابود سازد اما در نهایت جنگی ۳۳ روزه شکست را پذیرا شد…

اکنون نیز اسراییل برای جبران شکست در لبنان به غزه یورش برده است اما تاریخ به ما می گوید که اگر ان شاء الله مبارزان فلسطینی بتوانند مقاومت کنند شکست اسراییل نزدیک است.

حاکمان اسراییل، راه ناپلئون بناپارت، ناپلئون سوم و صدام را در پیش گرفته اند و ان شاء الله به سرانجام آنان نیز دچار خواهند شد.

http://www.vatanfa.com/?s=تکرار-مجدد-ناپلئون-در-اسراییل!