روح سرزمین هند، گاندی!

تاریخ مجموعه ای است از حرکت ها، رفتارها وتجربیات آدمی و رویدادها وحوادثی که در زندگی بشر رخ داده است. سرگذشت روزمره ی انسان هایی که با رفتار، افکار، آرزوها وتخیلات خود به دنیایی که زیست گاه انسان است شکل و انسجام بخشیده اند. آنچه در مجموع به عنوان تاریخ مطرح می شود گوشه هایی از این واقعیت ها، افکار و رویدادهایی است که انسان ها خوب یا بد، خوشایند یا نا خوشایند در گذشته های دور و نزدیک، بطور مستقیم و یا غیر مستقیم در سرزمین های آشنا یا نا آشنا از خود بر جای نهاده اند. هدف از تاریخ تنها توضیح و تشریح رویدادهانیست بلکه بیان چگونگی وقایع و توصیف چهره های تاریخی وبررسی علل رفتار و کردار آنان است.

گاندی در موقعیت های مختلف، ودر رفع مسائل اقتصادی و اجتماعی مردم فقیری که از حقوق اساسی و اجتماعی عصر خود محروم بودند به مبارزه ای درقالب نفی خشونت دست زد.

در سال ۱۸۶۹در ایام سلطنت ملکه ویکتوریا در” پور بندر” پسری دیده به جهان گشود که اورا” موهنداس” نام نهادند. این پسر درآینده مردی شد که با افکار واعتقادات وایمان راسخ خود بزرگترین قدرت آن زمان را به زانو در آورد و مسیرزندگی مردم هند را تغییر داد. پدرش” کرمچند گاندی” صاحب دیوان یا وزیر اعظم ایالت کم وسعت پور بندر بود. وی در منزل کوچکی می زیست که پنجره آن مشرف به حیاط تنگی بود کرمچند گاندی در کنار پنچره می نشست و به شکایتها و داد خواست های مردم گوش می داد. سرزمین هند کشوری است که مردم آن به سبب اعتقاد به مذاهب مختلف جدا از هم زندگی می کردند و مشترکات کمی با یکدیگر دارند ولی خانه گاندی مکانی بود که پیروان مذاهب مختلف برای حل وفصل مسائل خود و ملاقات با صاحب دیوان به آنجا می آمدند. موهنداس از همان آغاز نوجوانی آموخت که حرمت ادیان دیگر را پاس بدارد. او به لندن رفت ودر آنجا به تحصیل علم حقوق پرداخت و در ۱۰ژوئن ۱۸۹۱ رشته حقوق را به پایان رسانید و در حالیکه یک وکیل ناشناخته بود کاری درآفریقای جنوبی به وی پیشنهاد شد. او پس از بازگشت به وطن دگرگونی های روحی وشغلی فراوان را با خود به همراه آورد. همگان از او به عنوان یک وکیل مبارز نام می بردند.

گاندی با سلاح صبر وایمان خود توانست بزرگترین قدرت زمانه خود را به زانو در آورد

گاندی جوان با چند تن از رهبران کنگره ملی آشنا شد و به عنوان داوطلب به عضویت کنگره در آمد و کوشید علیه عادت های ناپسند مردم هند قیام کند. او شاهد ظلم های بسیاری بود که بر مردم فقیر کشورش وارد می آمد به همین دلیل شجاعانه به حمایت و یاری دهقانان وکارگران بر خاست .

روز ششم آوریل ۱۹۱۹به نشانه اعتراض به اقدام دولت به شش سال زندان محکوم شد. اما زندانی کردن کسی که نهضت اعتراض علیه قوانین نژاد پرستانه را در هر زمان فریاد می کرد،بی فایده بود، زیرا او در زندان هم دست از ارشاد و راهنمایی بر نداشت. گاندی درنزد مردم فقیر و ستمدیده به عنوان خدمتگزاری صدیق شهرت پیدا کرد. آرمان مذهبی گاندی عمیقا بر پایه خدا پرستی، انسان دوستی و بر درک بی تزلزل او از قدرت الهی که نگهدارنده نظم جهان است ،استوار است .

قبل ازگاندی رهبرانی بودند که از تمدن وفرهنگ خود رو برگردانده ودر فرهنگ وتمدن غرب سرگردان شدند ولی گاندی نه تنها سرگردان نشد بلکه فرهنگ غرب را نیز به چالش کشاند.

او با توسل به مذهب و استراتژی سیاسی خاص خود نماد قانون شکنی شد که لذا به مداوم به زندان می افتاد. رفته رفته به گونه ای وسیع به شکل رهبری واحد، با بصیرت مذهبی ، موسوم به “مهاتما” یا “روح بزرگ” تبدیل شد، انسانی که حضورش آمرانه وصدایش چون مغناطیسی جذبه آور بود و خیل عظیمی از افراد به سبب اقتدار مذهبی اش مجذوب او شدند. او در تلاشهای خود برای دستیابی به استقلال سیاسی هند، سیمایی ماندگار یافت. گاندی در موقعیت های مختلف، ودر رفع مسائل اقتصادی و اجتماعی مردم فقیری که از حقوق اساسی و اجتماعی عصر خود محروم بودند به مبارزه ای درقالب نفی خشونت دست زد. گاندی با ایده ها و رهبری خود در برابر تئوری های سرمایه داری غرب وسوسیالیسم شوروی علامت پرسش گذاشت. گاندی برای اثبات حقانیت آرمان خویش و به نشانه اعتراض درونی اش، سالها روزه گرفت وتا آخرین لحظه عمر می دانست که جانش در خطراست و به طور مداوم می گفت تا زمانی که مردم به خدماتش نیاز داشته باشند خداوند او را حفظ می کند.

گاندی خدمات ارزنده ای تا واپسین روزهای زندگی اش ارائه داد. قبل از گاندی رهبرانی در هند بودند که از ریشه های هندی خود بریده ومیان تمدن خاص خود و تمدن غرب سر گردان بودند ولی گاندی نه تنها در برابر تمدن و فرهنگ غرب سر گردان نشد بلکه تمدن غرب را در کشورش به چالش کشاند و با سادگی وتکیه بر فرهنگ اصیل خویش توانست حقانیت ایده ها و آرمان هایش را ثابت کند. این مرد بزرگ تاریخ هند سرانجام در روز ۳ ژانویه ۱۹۴۸ با سه گلوله ای که ازطرف یک جوان هندو به او شلیک شد از دنیا رفت، ودر حالی جان سپرد که نام خداوند بر زبانش جاری بود:”راما ،راما ” بعد از ترور او هندوستان در غم واندوه بزرگی فرو رفت. در همه جا به احترام گاندی که سخنگوی وجدان بشریت قلمداد می شد پرچم ها بر افراشتند. چرا که گاندی برای کارهای سازنده اش برای عشق ، صلح ومقاومت بدون خشونت مبارزه کرده بودند. پس از مرگ او میلیون ها انسان، زندگی و خدمات مردی که بزرگترین امپراطوری جهان را تنها با سلاح صبر و ملایمت وایمان به خدا به زانو در آورده بود و در حساس ترین لحظات حیات سیاسی خود هرگز وسیله را فدای هدف نکرده بود، ستود.

منابع

– زندگی نامه مهاتما گاندی – رجینالد رنللدز- ترجمه محمد حسین آریا – انتشارات و آمو زش انقلاب اسلامی

http://www.vatanfa.com/?s=روح-سرزمین-هند،-گاندی!