تاجگذاری محمدعلی شاه

نهضت مشروطیت، برآیند مطالبات جامعه ایران در مقطع تاریخی سال ۱۲۸۵ هجری خورشیدی بود. آشکار است که این نهضت بر دربار و قاجار تحمیل شده بود. به همین علت، طبیعی بود که از فردای پیروزی نهضت، کشمکشهایی میان دربار و رهبران نهضت به وجود بیاید. هنگام انتخاب نمایندگان مجلس، بخشی از این کشمکشها خود را نشان دادند. بدبینی نمایندگان تبریز در مجلس شورای ملی نسبت به ولیعهد، محمدعلی میرزا، یکی دیگر از زمینه‌های رویارویی میان دربار و مشروطه‌خواهان بود. کارشکنی‌های حکام ایالات و تن ندادن آنها به مقتضیات حکومت مشروطه، از دیگر زمینه‌های کشمکش بود. قضیه مجلس سنا و بحث بر سر ضرورت یا عدم ضرورت تشکیل آن، ترکیب نمایندگان و حدود اختیارات آن، یکی دیگر از این زمینه‌ها است. اختلاف نظر بر سر موادی از قانون اساسی و تعلل در امضای آن از سوی شاه و ولیعهد هم از جمله عوامل مهمی بود که بر بحران روابط میان دربار و مشروطه‌خواهان می‌افزود.

در برابر وجود بدبینی‌ها و زمینه‌های واگرایی، زمینه‌ها و عواملی نیز وجود داشتند که همگرایی را تقویت می‌کردند. هنوز رهبران نهضت مشروطه گرفتار اختلاف و دودستگی میان خود نشده بودند. مسائلی مانند تأسیس بانک ملی و حمایت گسترده مردم از آن بر همبستگی ملی می‌افزود. مظفرالدین شاه به عنوان شاهی که دارای طبعی آرام بوده و فرمان مشروطه را صادر کرده بود، هنوز زنده بود و وجود او باعث دلگرمی و اطمینان عمومی درباره سرنوشت نهضت بود. اما سرانجام در ۱۸ دی ۱۲۸۵ و ده روز پس از امضای قانون اساسی، مظفرالدین شاه درگذشت و محمدعلی شاه جانشین او شد.
به رغم همکاریهایی که به هر دلیل، محمدعلی شاه در دوران ولیعهدی خود با نهضت مشروطیت داشت و در هنگام ورود به تهران مورد استقبال مشروطه‌خواهان قرار گرفت و ایشان هم بر تعهد خود به مشروطیت تأکید کرد و فریاد زنده باد ولیعهد از سوی مشروطه‌خواهان دریافت کرد، اما نمایندگان تبریز چهره مثبتی از خود نشان نمی‌دادند. در چنین فضایی، قرار شد در ۲۸ دی یعنی ده روز پس از مرگ مظفرالدین شاه، مراسم تاجگذاری محمدعلی شاه انجام بگیرد. از علما، اعیان و اشراف و سفرای کشورهای خارجی برای حضور در جلسه تاجگذاری دعوت به عمل آمد. در این مراسم اگرچه صنیع‌الدوله، رئیس مجلس، سعدالدوله و آقا میرزا محسن و چند تن دیگر از نمایندگان مجلس حضور داشتند، اما چون از مجلس شورای ملی و همه نمایندگان آن برای شرکت در مراسم یادشده دعوت رسمی به عمل نیامده بود، حضور افراد یادشده از مجلس در آن مراسم، نتوانست این نقیصه را جبران کند. به همین علت، مجلسیان این اقدام را نشانه بی اعتنایی شاه به مجلس و سوء نیت او به نهضت مشروطه دانستند و طبیعی بود که خشمگین باشند.
بدین ترتیب، خشت دیگری بر دیوار بی اعتمادی میان مجلس و دربار افزوده شد. این خشم و بی‌اعتمادی را در سخنانی که نمایندگان در جلسه مجلس در سه روز پس از مراسم تاجگذاری بیان کردند می‌توان دید. در آن جلسه مجلس، نمایندگان در اعتراض به به چوب بستن شیخ محمد نامی که به وسیله امیراسعد، پسر سپهدار تنکابنی و حاکم تنکابن صورت گرفت، سخنانی گفتند که نشان از خشم آنها نسبت به دولت و دربار دارد. حاج سید نصرالله گفت: ” این مطالب کاشف از این است که دولت هیچ همراه با ملت نیست،…. همه کارها را عمداً خراب کردند و می‌خواهند تقصیر را به مجلس وارد کنند.“ آقا سید محمد مجتهد طباطبایی گفت: ” این مجلس بی فایده است. مجلس نیست…. اگر آنها این مجلس را نخواهند بر ماست که بگوییم سلطنت با مجلس توأم است و این پادشاه، پادشاه مجلس است….
دولت به ما مجلس داده است و ما دارای سلطنت مشروطه هستیم باید به لوازم مشروطه‌گی عمل شود. این معنی مجلس و مشروطه‌گی نیست…. این وزرا حاضرند خون خودشان را بر سر این کار بگذارند و نگذارند مجلس پیش برود.“

http://www.vatanfa.com/?s=تاجگذاری-محمدعلی-شاه