فرح پهلوی و دوستان و نزدیکانش

حلقه دوستان مخصوص فرح پهلوی

فرح

این افراد با وجود که مسئولیت مهم دولتی و سیاسی نداشته­اند ولی موقعی که در حلقه دوستان دور هم جمع می­شدند و به مسائل سیاسی و حکومتی می­پرداختند هر کس از شخص مورد نظر خود که در دستگاه حکومتی دارای مسئولیت بود حمایت وپشتیبانی می­کرد…

——————————————————————————–

نزدیکان فرح پهلوی به دو دسته تقسیم می­شدند: گروه محارم سیاسی که سمت رسمی داشتند و صاحب مقامات مملکتی بودند که به لحاظ شغلشان با فرح در ارتباط بودند مثل نخست وزیر، وزیران و روسای مجلسین، و دیگر گروه یاران بزم و میهمانیها و مجالس بسیار خصوصی که بر اثر آشنایی با فرح به دربار راه پیدا کرده بودند. اینها یا خویشاوندان فرح بودند یا دوستان دوران مدرسه و دانشکده­اش. اسامی گروه دوم یا همان حلقه دوستان مخصوص فرح بدین قرار است.

۱– لیلی امیرارجمند (جهان آراء): لیلی جهان آراء، فرزند عبدالله جهان آرا (تیمسار بازنشسته ارتش) در سال ۱۳۱۷ به دنیا آمد. پیشینه دوستی او با فرح و روابط مرموز آنان در دوران تحصیل در فرانسه باز می­گشت.(۱) در دوران فرح، مشیر و مشاور او، لیلی جهان آرا بود، که فرح برای اینکه اسرار گذشته­اش محفوظ بماند دوستی نزدیک با او را حفظ کرد. همسر اول لیلی صاحب کارخانه جیر در جاده قدیم تهران ـ شهر ری بود و به نظر می­رسید وضع مالی خوبی داشته­اند. لیلی از او جدا شد ومدتی تنها زندگی می­کرد تا اینکه با امیرارجمند ازدواج کرد و بعد از آن به لیلی امیرارجمند شهرت یافت. پس از این ازدواج امیرارجمند موقعیت خوبی در زندگی خصوصی محمدرضا و فرح پیدا کرد. امیر ارجمند در بخش فیزیک اتمی دانشگاه تهران رئیس یا استاد بود و به هر حال در عین جوانی مدرک تحصیلی عالی داشت. او در روزنامه اطلاعات به همراه تعدادی از رفقای جوان خود به مقاله نویسی می­پرداخت و ظاهراً گرایش فکری چپ داشت.(۲)

بدین ترتیب لیلی امیرارجمند در دوران قدرت فرح صمیمی­ترین دوست او بود و به این مناسبت به مشاغل متعدد و شامخ دست یافت و آخرین سمت وی عضو هیئت امناء و مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. سایر مشاغل وی به شرح زیر است: رئیس کتابخانه دانشگاه ملی، استادیار کتابداری دانشگاه تهران، رئیس کتابخانه شرکت ملی نفت، عضو هیئت امناء بنیاد آرشام، عضو هیئت مدیره موزه علوم و فنون. او از اسفند ۱۳۵۳ به عضویت شورای آموزش کشور منصوب شد. (۳)

۲- لیلی دفتری: دفتری نیز همکلاس فرح بود و سابقه دوستی آنها به ایام مدرسه باز می­گشت. لیلی دختر تیمسار دفتری افسر نیروی دریای بود و قبلاً با یکی از برادران معروف رشیدیان ازدواج کرده بود.

بدین ترتیب لیلی امیرارجمند در دوران قدرت فرح صمیمی­ترین دوست او بود و به این مناسبت به مشاغل متعدد و شامخ دست یافت و آخرین سمت وی عضو هیئت امناء و مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود

۳- پرویز بوشهری: پرویز برادر مهدی بوشهری شوهر سوم اشرف و پسر سناتور جواد بوشهری بود. پرویز بوشهری در فرانسه بزرگ شده بود و ظاهراً از آن خُلهای روزگار به شمار می­رفت و گاه دست به چنان کارهای دیوانه­واری می­زد که در جمع دوستان فرح اسمش را «زنجیری» گذاشته بودند. پرویز بوشهری به کار داد وستد آنهم در شکل زد وبند آن شرکت داشت و به قول معروف هرجا بوی پول می­آمد حاضر و آماده بود. در مناقصه­ها، در صادرات و واردات و در هر کار نان و آب­دار دیگر دستش در کار بود. خلاصه کلام تجارت و داد وستد او منحصر به رشته­ای واحد نبود و آنقدر سر و کله­اش در همه جا پیدا می­شد که این اواخر سر وصدای هویدا هم در آمده بود و بوسیله یکی از دوستان نزدیک پیغام شفاهی، و در عین حال ملتمسانه، داده بود که شما را به خدا به این پرویز بگویید که تکلیفش را روشن کند و اینقدر در همه جا حاضر نباشد و اقلاً حوزه فعالیت تجاری و اقتصادی­اش را به یکی دو سه کار منحصر کند که ما هم تکلیف کار خودمان را بفهمیم. (۴)

۴- ناز اعلم: ناز دخترعموی فرح بود و چون با پرویز خزیمه اعلم، یعنی فرزند سناتور خزیمه اعلم و خواهرزاده اعلم ازدواج کرده بود بیشتر با اسم فامیل شوهرش شناخته می­شد.

دوستان فرح

۵- کامران دیبا: کامران دیبا پسرعموی فرح و برادر ناز اعلم بود. او جوان خوش تیپ و شیک پوشی بود که بیشتر به کارهای هنری و از آن جمله به نقاشی و معماری علاقمند بود و شرکت مهندسی مشاور «داز» را هم داشت.

۶- دکتر یحیی دیبا: دکتر یحیی دیبا هم پسرعموی فرح بود و بیشتر به کار طبابت خودش سرگرم بود. او دائماً به کاخ رفت و آمد داشت. وی بعد از انقلاب در ایران ماند و در تصادف اتومبیل کشته شد.

۷- محمود دیبا: محمود از خویشاوندان فرح و پسر دکتر احمد دیبا بود. وی در میان حلقه یاران فرح، بیشتر از همه با فریدون جوادی دوست و نزدیک بود. محمود کار آزاد می­کرد کاری به امور سیاست و بازی قدرت نداشت، مزیت بزرگ او رقص زیبا و ماهرانه او بود!.

۸- فرهاد ریاحی: ریاحی نیز از همکلاسی­های فرح در مدرسه رازی تهران بود. فرهاد ریاحی به کار دانشگاهی مشغول بود و این اواخر به ریاست دانشگاه تازه تاسیس شده بوعلی همدان رسید.

۹– علی سردار افخمی: سردار افخمی مهندس معمار بود و یک شرکت مهندسی مشاور را اداره می­کرد و کسب وکار پر رونقی داشت.

۱۰- امیلیا کارپاتی: امیلیا هم از یاران دوره مدرسه فرح بود و شوهر نداشت و ارمنی بود. وی با فرهاد ریاحی هم مناسبات دوستانه نزدیکی داشت. امیلیا بیمارستان مخصوص کودکان را که بالای میدان ونک بود اداره می­کرد. این بیمارستان وابسته به بنگاه حمایت کودکان و نوزادان بود که یکی از دهها موسسه اجتماعی بود که تحت ریاست فرح اداره می­شد.

۱۱- الی آنتیادیس: الی ایرانی یونانی­الاصل بود که نسبت به سایر حاضران در حلقه دوستان خصوصی فرح، سن و سال بیشتری داشت و مورد احترام همه بود و می­شود گفت که حالت معلمی نسبت به سایرین داشت.

۱۲- فریدون جوادی : جوادی هم از دوستان ایام تحصیل فرح در مدرسه رازی و از یاران قدیم وی بود . فریدون جوادی استاد دانشگاه بود و بیشترین نزدیکی ودوستی را با فرح داشت .جوادی با رضا قطبی و دکتر نهاوندی نیز مناسبات نزدیک داشت.(۵)

در دربار، از میان جمعی که در حلقه دوستان نزدیک شاه و فرح قرار داشتند هر کسی از شخصی که در دستگاه حکومتی دارای سمت و مقام محوری بود حمایت می­کرد و مانع از آن می­شد که در جلسات خصوصی رقبای آنها برایشان بزنند

این افراد با وجود که مسئولیت مهم دولتی و سیاسی نداشته­اند ولی موقعی که در حلقه دوستان دور هم جمع می­شدند و به مسائل سیاسی و حکومتی می­پرداختند هر کس از شخص مورد نظر خود که در دستگاه حکومتی دارای مسئولیت بود حمایت وپشتیبانی می­کرد. احمدعلی مسعود انصاری که فرح دخترخاله مادرش بود و بدین خاطر به دربار راه داشت در این باره می­گوید:

«در دربار، از میان جمعی که در حلقه دوستان نزدیک شاه و فرح قرار داشتند هر کسی از شخصی که در دستگاه حکومتی دارای سمت و مقام محوری بود حمایت می­کرد و مانع از آن می­شد که در جلسات خصوصی رقبای آنها برایشان بزنند. به عنوان مثال فریدون جوادی و امیرارجمند، شوهر لیلی امیرارجمند، از پشتیبانان دکتر هوشنگ نهاوندی بودند، دکتر منوچهر گنجی را هم خود لیلی امیرارجمند حمایت می­کرد و محمود حاجبی و خانم الی آنتیادیس از حمایتگران هویدا به شمار می­رفتند که همیشه حفظ الغیب او را داشتند.» (۶)

فهرست منابع :

۱- موسسه مطالعات و پژوهش­های سیاسی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج دوم: جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، چ دوازدهم، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۹،ص۴۴۲٫

۲- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول: خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، چاپ دوازدهم، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۹، ص۲۱۲٫

۳- موسسه مطالعات وپژوهش­های سیاسی، همان.

۴- احمدعلی مسعود انصاری، من و خاندان پهلوی، تنظیم و نوشته محمد برقعی و حسین سرفراز، چاپ سوم، تهران: نشر البرز، ۱۳۷۷، صص۴۰- ۳۹٫

۵- همان ، صص۴۳- ۴۰٫

۶- همان، ص۶۹٫

http://www.vatanfa.com/?s=فرح-پهلوی-و-دوستان-و-نزدیکانش