نبرد ایران و لیدیه

lydia

کورش پس از پیروزى درخشان در مرزهاى جنوب غربى اکنون متوجه مرزهاى شمال غرب و غرب خود شد. لیدیه قدرتى که باید از

سر راه کنار گذاشته مى شد، از غرب به مدیترانه، از شمال به دریاى سیاه و دریاى مرمره از شرق به قزل ایرماق کنونى مى رسید.

به گفته هاى پیرنیا نویسنده کتاب تاریخ ایران باستان لیدى ها سواره نظامى بسیار قوى داشتند و به دلیل ثروت فراوان خود اکثرا ازنیروهاى

مزدور یونانى استفاده مى کردند. لیدیه در زمان فرمانرواى پرقدرت لودى، قدرت زیادى داشت. این قدرت گرفتن مصادف شد با
قدرت گرفتن هوخشتره (فاتح نینوا) در ماد. هوخشتر پس از آن که مرزهاى کشور خود را مستحکم کرد، در ۵۹۲ ق. م به بهانه اى نه
چندان مهم آماده نبرد با آلیات شد. جنگ ماد و لیدیه (لودیه) در زمان خود یکى از نبردهاى خسته کننده بى سرانجام بود. این نبرد ۷
سال به طول انجامید و آن طور که در تاریخ آمده، در سال هفتم نبرد و در ماه مه ۵۸۵ ق. م خورشید گرفتگى دو پادشاه را از ادامه ى
نبرد بیمناک کرد و دو پادشاه با پا درمیانى بخت النصر، پادشاه بابل، صلح کردند. پس از این جنگ طولانى بین پارس ها و لودى ها یا
لیدى ها ۳۵ سال جنگى نبود تا آن که کورش در ۵۵۰ ق.م. پس از تسخیر همدان در غرب، اکنون به نزدیکى مرزهاى لیدیه رسیده
بود. کرزوس، پادشاه لیدیه، که از قدرت گرفتن پارس در شرق نگران بود، به خیال خود سعى کرد با پیشدستى در جنگ، با کمک
مردان جنگى بابلى و مصرى از پیشرفت کورش جلوگیرى کند. او براى آن که خاطر جمع باشد کار درست را انجام مى دهد، مأمورى
به معبد دلفى فرستاد تا از غیب گوى هاى آن بپرسد اگر به پارسیان حمله کند، چه خواهد شد که غیب گو پاسخ داد:
از طرف دیگر خیانت فرستاده ى یونانى کرزوس که قرار بود براى جمع آورى نیرو به یونان «. دولت مقتدرى راشکست خواهد داد »
برود، سبب شد که کورش از قصد کرزوس آگاه شود و آماده لشکرکشى به لیدیه شود.
در ۵۴۹ ق. م دو سپاه در محل مرتفعى به نام پتریوم درگیر نبرد شدند و به دلیل جنگاورى مردان دو طرف، نبرد، پس از هفته ها به
نتیجه اى نرسید. پس از این زمان بود که فرمانرواى لیدیه مرتکب اشتباهى بزرگ شد. کرزوس به گمان این که فرا رسیدن زمستان
تاکتیکى جنگ را ناممکن م ىکند به سارد بازگشت غافل از آن که کورش قصد دارد پس از صلحى تاکتیکى با بابل، به هر قیمتى
لیدى ها در پتریه به واسطه کثرت نفرات پارسیان » : نیروهاى لودى را شکست دهد. البته سرپرستى سایکس در کتاب خود مى نویسد
مغلوب شدند و کرزوس شبانه به سارد فرار کرد و حتا آبادى هاى سر راه خود را خراب کرد تا مانع پیشرفت پارسیان شود. وى آن
قدر به عدم حمله کورش مطمئن بود که بخشى از نیروهاى خود را مرخص کرده و به متفقین خود گفت که نبرد را تا بهار به تعویق
«. بیندازند
اما کورش با حرکتى عجیب تصمیم گرفت خطوط تدارکاتى خود را طولانى کرده و آن را تا سارد در غرب آسیاى صغیر امتداد دهد.
فکر پادشاه بزرگ هخامنشى این بود که مبارزه هر چه سریع تر با دشمن غافلگیر شده با نفرات اندک بهتر از مبارزه با ارتش هاى
آزموده و آماده مصرى و لیدى در بهار است.
۵۴۸ ق. م در جلگه ى صاف هرموس نیروهاى کرزوس و کورش بار دیگر مقابل هم قرار گرفتند و جنگ سختى در گرفت. کرزوس که
برگ برنده خود را سواره نظام مى دانست، با به حرکت درآوردن سواره نظام خود، نیروهاى پیاده پارسى را با خطر مواجه کرد اما
کورش براى اسب هاى کرزوس برنامه اى غافلگیر کننده داشت. شتر! بوى شتر سبب رم کردن اسب هاى لیدى شد و سواره نظام لیدى
مجبور شدند به جاى ادامه نبرد با اسب، مانند پیاده نظام با ایرانیان بجنگند اما با وجود مقاومت آن ها سپاه لیدیه از هم پاشید.
در ۵۴۶ ق. م. سپاهیان ایران به اطراف سارد رسیدند. سارد داراى استحکام قلعه و حصارهاى متین بود و ممکن بود نیروهاى پارسى
مدتى پشت این قلعه معطل بماند اما غفلت مدافعان قلعه سبب ورود مقدارى از سپاهیان کورش به داخل قلعه شد و آن ها درهاى قلعه
را براى انبوه مهاجمان باز کردند و به این ترتیب سارد سقوط کرد. این بار نیز کورش سرداران خود را از تخریب شهر برحذر داشت و
حتا خود کرزوس را تا آخر عمر در دربار جاى داد.
این جنگ البته اهمیت دارد چه اگر کرزوس سفاهت نکرده بود، پیروز مى شد و مجراى تاریخ عوض » : سرپرستى سایکس مى نویسند
م ىشد و اوضاع دنیا به کلى دگرگون مى گشت. بارى، مغلوبیت او تنها دولت مرتبى را که ممکن بود مانع (توسعه) شاهنشاهى آسیاى

در واقع «. غربى کورش شود از میان برداشت و کورش را داراى مملکتى کرد که سابق بر آن هیچ دولتى بدان وسعت نرسیده بود
پیروزى نسبتا سریع کورش بر بزرگ ترین قدرت دنیاى غرب (متمدن) آن زمان سبب باز شدن ناگهانى دروازه هاى جنوب اروپا به
روى سپاهیان ایران شد و در حقیقت خلاء قدرت به وجود آمده در آسیاى صغیر سبب شد ایران قرن هاى متمادى به مقدرات این
منطقه مسلط شود. علاوه بر آن که این امپراتورى کهنسال با رسیدن مرزهاى ایران به شمال بابل، مانند هدفى در محاصره همه جانبه
ایران قرار گرفت و چنان که بعدها رخ داد، سقوط لیدیه سبب سقوط بابل و مصر نیز شد.

http://www.vatanfa.com/?s=نبرد-ایران-و-لیدیه
کوروش گفته:

ممنون از وبلاگ مفیدت

ناصر گفته:

مطلب جالبی بود ممنون